عالمان وارسته

علامه طباطبایی و ماه رمضان   یکی از فاضلان می گفت: به مرحوم آیه الله شهید مطهری عرض کردم که شما فوق العاده از علامه طباطبایی تجلیل می کنید

عالمان وارسته

علامه طباطبایی و ماه رمضان
 

یکی از فاضلان می گفت: به مرحوم آیه الله شهید مطهری عرض کردم که شما فوق العاده از علامه طباطبایی تجلیل می کنید. تعبیر «روحی فداه» را درباره ایشان به کار می برید، این همه تجلیل به خاطر چیست؟ ایشان فرمودند: من فیلسوف و عارف، بسیار دیده ام و احترام مخصوص من به ایشان، نه به خاطر این است که او فیلسوف است، بلکه به این جهت است که او عاشق و دل باخته اهل بیت علیهم السلام است. علامه طباطبایی (قدس سره) در ماه رمضان، روزه خود را با بوسه بر ضریح حضرت معصومه علیه السلام افطار می کرد. ابتدا پیاده به حرم مطهر مشرف می شد و ضریح مقدس را می بوشید. پس از نماز، به خانه می رفت و غذا می خورد. این ویژگی اوست که مرا به شدت شیفته ایشان کرده است. هم چنین آمده است علامه طباطبایی در مراتب عرفان و سیر و سلوک معنوی، مراحلی را پیموده بود. اهل ذکر و دعا و مناجات بود. در طول راه که او را می دیدند، همواره ذکر خداوند سبحان را به لب داشت. در جلسه های بحث و درس که شرکت می کرد، وقتی جلسه به سکوت می کشید، لب های استاد به ذکر خدا حرکت می کرد. به نافله ها مقید بود. حتی گاهی دیده می شد که در طول راه مشغول خواندن نمازهای نافله است. شب های ماه رمضان تا صبح بیدار بود و مقداری مطالعه می کرد و بقیه را به دعا و قرائت قرآن و نماز و ذکر می گذراند.

تواضع و فروتنی
 

حسان، شاعر و مداح اهل بیت علیه السلام درباره فروتنی علامه امینی رحمه الله علیه چنین می گوید: «روزی من و عده ای به پیشواز علامه امینی رفته بودیم. وقتی با هم ملاقات کردیم، اشعاری که در مدح علامه سروده بودم، خواندم و من انتظار داشتم که علامه امینی خوشحال شود و مرا تشویق کند و از من تشکر کند، ولی علامه نظر تندی به من کرد و فرمود: «حسان، اگر به جای مدح من، امام زمان عجل الله تعالی فرجه را مدح می کردی، به اجر معنوی بزرگی دست می یافتی».

اهتمام به سحرخیزی
 

آیه الله ملکی تبریزی شب ها که برای تهجد و شب زنده داری برمی خاست، ضمن اجرای دستورها و آداب برخاستن از خواب همانند سجده و دعا، مدتی در بستر می گریست. سپس به حیاط منزل می آمد و به اطراف آسمان نگاه می کرد و آیات: «ان فی خلق السموات و الارض... انک لا تخلف المیعاد» سوره آل عمران آیات 190 تا 194 را می خواند و سر به دیوار می گذاشت و مدتی گریه می کرد. آن گاه وضو می ساخت و چون به مصلایش می رسید و مشغول تهجد می شد، دیگر حالش خیلی منقلب می شد. او در نمازها و به ویژه در قنوت ها، گریه های طولانی داشت.

رسیدگی به محرومان
 

درباره کمک رسانی به فقیران و رسیدگی به محرومان، از سالک و عارف بزرگ، آیه الله حاج شیخ محمد حسن معزی، داستان ها و حکایت های زیادی نقل کرده اند. یکی از دوستان او در این زمینه می گوید: «در دوران کسالت شان به خدمت ایشان رسیدم. فرمود: فلانی، شما می دانید امام زاده جمال کجاست؟ عرض کردم: بله، فرمود: در آن امام زاده، پیرمردی هست که ماشین به او زده، پاهایش شکسته وکسی را ندارد و مدت هاست که ماشین به او زده، پاهایش شکسته و کسی را ندارد و مدت هاست که در آن امام زاده شب و روز تنها زندگی می کند. اگر برایتان مقدور است، خود یا دوستان به کمک او بشتابید، وقتی به همراه دوستان به آن امام زاده رفتم، آن پیرمرد را یافتم که بدون غذا و خوراک در یکی از مقبره های آن امام زاده بود. وقتی سؤال کرد: شما را چه کسی فرستاده است و ما گفتیم آیه الله معزی. گفت نمی شناسم. وقتی شکل و شمایل آقا را گفتیم، گفت: عجب! آیه الله معزی ایشان است. چند وقتی است به ما سر نمی زند. هر موقع این جا می آمد، به من کمک می کرد. سپس ما هم علت نیامدن استاد، یعنی کسالت ایشان را به او گفتیم و او بسیار ناراحت شد».

سید مهدی قزوینی و ماه رمضان
 

در حالت های روحی عالم بزرگوار، سید مهدی قزوینی آمده که رسمش این بود که نماز مغرب را درمسجد می خواند و مردم نیز اجتماع می کردند و بعد از آن نافله های آن را به جا می آورد. سپس به خانه می آمد و افطار می کرد. باز به مسجد بر می گشت و نماز عشا را با مردم می خواند. آن گاه نافله آن را می خواند و بعد با جمعیت زیادی به خانه بر می گشت. پس از مدتی که جمعیت آرام می شد، یکی از قاریان شروع به قرائت قرآن می کرد و با آهنگی بلند و دل نواز، آیه هایی از کتاب خدا را می خواند، آیه هایی که در «تحذیر» و «ترغیب» و موعظه بود. لحن صدای قاری به گونه ای بود که سنگ گران را ذوب و قلب های سخت را نرم می کرد. آن گاه دیگری می آمد و از مصایب حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام می گفت. بعد از آن، یکی از بزرگان ، دعاهای ماه مبارک رمضان را می خواند و دیگران نیز به پیروی از او می خواندند تا موقع صرف سحری می شد که پراکنده می شدند و هر کدام به خانه خود می رفتند.

بیت المال
 

بعد از تجدید بنای مدرسه حقانی و نصب شوفاژ، بیشتر وقت ها کلاس ها گرم و راحت بود، ولی دفتر کار آیه الله قدوسی سرد بود. وقتی علت را می پرسیدیم، می گفت: «در مواقع تنهایی ضرورت ندارد برای من تنها، یک اتاق به این بزرگی گرم باشد». اگر از تلفن مدرسه استفاده شخصی می کرد، از جیب خودش وجه آن را می پرداخت.
منبع: ماهنامه قرآنی نسیم وحی
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر