این شاعر اهل چناران خراسان که به تازگی برای مجموعه شعر «درختی که حرف میزد» برگزیده دوازدهمین دوره جایزه شعر خبرنگاران شده است در گفتوگو با ایسنا، درباره شروع شاعریاش گفت: علاقه به شعر و نوشتن با من بود، اما تا قبل از سال 78 و 79 شاید منسجم نبود. پس از این سالها با جلسات شعر چناران آشنا شدم. بعد از آن به دانشگاه اردکان یزد رفتم که باعث شد مسئله شعر برایم جدیتر شود. در دانشگاه اردکان بیشتر با آثار کلاسیک آشنا شدم و با اینکه رشته تحصیلیام صنایع چوب و کاغذ بود نوشتن شعر را به صورت جدی پیگرفتم. در این شهر با شاعران بیشتری آشنا شدم. ابتدا از غزل لذت میبردم و چند رباعی هم نوشتم، اما از یک جایی به بعد فهمیدم که در قالب کلاسیک نمیتوانم حسی را که میخواهم، منتقل کنم؛ بنابراین به شعر سپید روی آوردم. از سال 88 به بعد این سیر با مطالعاتم در این حوزه ادامه پیدا کرد.
او درباره شعرهای مجموعه «درختی که حرف نمیزد» گفت: بیشتر شعرهای این مجموعه مربوط به دو، سه سال اخیر است اما چند شعر هم از قبلتر در این مجموعه آمده است.
حاتمی در پاسخ به این سوال که در شعر سپید متأثر از چه شاعرانی است، گفت: شعر سپید خراسان وامگرفته از محمدباقر کلاهی اهری است. غلامرضا بروسان و خیلی دیگر از کسانی که در خراسان کار میکنند از او وام گرفتهاند. با این حال از یک جایی به بعد زاویه دید و جهانبینی من در شعر متفاوت شد و سعی کردم در کارم این را کاملتر کنم. اما اگر تأثیری وجود دارد مربوط به کلاهی اهری است.
او درباره جایزه شعر خبرنگاران نیز گفت: این جایزه یکی از ارزشمندترین جایزههایی بود که میشناختم. روند این جایزه را از قبل پیگیری میکردم. میدانستم غلامرضا بروسان در این جایزه برگزیده شده است و تعداد دیگری از شاعران نامزد این جایزه بودهاند. مستقل بودن و نگاهی که در انتخابهای این جایزه وجود دارد برایم اهمیت داشت و حتی نگاهی که در این جایزه به شعر وجود دارد. این جایزه حد وسط را در انتخابها رعایت میکرد که باعث شد من کتابم را فقط برای این جایزه بفرستم. با خودم گفتم اگر قرار است برای کتاب اتفاقی رخ بدهد این جایزه کافی است و حالا هم که برگزیده شده برایم ارزشمند است.
این شاعر درباره تأثیر این جایزه در روند کاریاش گفت: برگزیده شدن در این جایزه در روند شعری من حتما تأثیر دارد. بعد از گرفتن این جایزه یک بار سنگین و وظیفه بر دوشم احساس میکنم و گرفتن این جایزه خیلی برای من ارزشمند بود. احساس میکنم بعد از آن خیلی جدیتر و بهتر شعر را دنبال کنم.
مهدی حاتمی درباره وضعیت فضای شعر نیز گفت: من اطلاعات خیلی زیادی درباره کل کشور ندارم ولی معتقدم بین شعر دهه 40 و 70 شکافی وجود دارد. در دهه 70 شاعران به سمت فردیت و زبانمحوری حرکت میکنند و شعرها خیلی شخصی میشود که این کم کم مخاطب عام را از شعر فراری میدهد. اما من اعتقادم بر این است که مخاطب خاص در شعر وجود ندارد؛ شعری که مخاطب خاص داشته باشد شخصی است. اعتقادم این است که شعر هر چقدر با آدمهای بیشتری ارتباط برقرار کند تأثیرگذارتر است. البته همه مسائل را هم فقط این موضوع دربرنمیگیرد. باید حد وسطی در اینباره قائل باشیم که هم همه المانهای شعری در شعر رعایت شده باشد و هم مخاطب عام داشته باشد.
او درباره نوشتن شعر گفت: شعر زمانی برایم به وجود میآید که در نتیجه یک اتفاق یا یک احساس یا یک رابطه جوششی در من پدید میآید و با من گره میخورد، بعد دانش و آگاهی و جهانبینی و نگاهم آن را میسازد. فکر میکنم همه این چیزهایی که در رابطه با شعر میبینیم در هاله جهانبینی است. این زاویه دید و جهانبینی ماست که باعث میشود ما شعری شخصی، تیره و یا نوع دیگری از شعر را بنویسیم.
حاتمی در ادامه درباره نگاهش به شعر گفت: این روزها نگاه من به شعر متفاوت شده است. در کتاب «درختی که حرف نمیزد» بیشتر تحت تأثیر طبیعت بودم.
او افزود: شعر یک اتفاق درونی است؛ حسی مثل دوست داشتن که آدم آن را تصویر میکند، حسی مثل بخشیدن. دغدغه امروزم این است که این حس یا نقد را به شکل بزرگی با یک تصویر با دیگران به اشتراک بگذارم. فکر هم میکنم هر چه اشتراکات بیشتری با دیگران داشته باشد، اتفاق بهتری است.
این شاعر درباره اینکه مولفههای مهم شعرهایش چیست، گفت: تصویر و زبان در شعرها برایم مهم است. در شعرهایم روایتهای نیمهخطی وجود دارد ولی بیشتر آن تصویر است.
حاتمی درباره انتشار کتابش به صورت ناشر مولف نیز توضیح داد: یک دلیلش به خاطر این است که ناشران خراسانی خوب کار نمیکنند. پخش خوبی ندارند و هر تعداد کتابی را که چاپ کنند همان را به شما برمیگردانند. این ناشران هزینه چاپ را از مولف میگیرند و دقیقا مثل چاپخانه عمل میکنند. برای دیده شدن کتاب و یا فروش آن هیچ فعالیتی نمیکنند. دلیل دیگر هم مسئله هزینهها بود. برای چاپ کتاب باید هزینهای پرداخت میکردم. اعتقادم بر این بود که چاپ کتاب مثل این است که پولت را در هوا بریزی و بعد بخواهی آن را جمع کنی بنابراین تصمیم گرفتم خودم کتاب را منتشر کنم؛ هم هزینههایم کمتر میشد و هم تجربهای به دست میآوردم.
این شاعر برگزیده جایزه شعر خبرنگاران درباره اینکه چرا برای چاپ کتابش به ناشران شناختهشده تهران رجوع نکرده است، گفت: به ناشران تهرانی مراجعه نکردم چون من تا الان شناختهشده نبودم و ارتباط برقرار کردن با این ناشران سخت بود. شاید میشد با روابطی این کار را کرد ولی به خاطر بُعد مسافت و همچنین اینکه باید اعتماد میکردم که مثلا شعرهایم را تغییر ندهند این مسیر را طی نکردم؛ به همین خاطر تصمیم گرفتم خودم دنبال کارهای چاپ کتابم بروم.