خب تنها کافی است گذرتان به «برکینگ بد» افتاده و یا اسم اعجوبهای به نام وینس گیلیگان، به گوشتان خورده باشد. احتمالاً همینکه بدانید از این اثر ویژه، استثنایی و مغز متفکرش در سریال «بهتر است با سال تماس بگیرید»(Better Call Saul) ردی هست، متقاعدتان میکند تا به تماشایش بنشینید. اصلاً چه چیزی میتواند متقاعدکنندهتر از سریالی باشد که بهزعم عده زیادی از منتقدان و فیلم بازها بهترین سریالی ست که در تمام دوران تصویر شده؟
اولین چیزی جالبی که درباره «بهتر است با سال تماس بگیرید» جلب نظر میکند همین رابطه تنگاتنگی ست که با «برکینگ بد» دارد. نهتنها از این نظر که هر دو محصول از شخصیتهای مشترکی استفاده میکنند که بیشتر از منظر فرامتنی. رابطهای میان این دو اثر وینس گیلیگان وجود دارد که «بهتر است با سال تماس بگیرید» را بسیار تحت تأثیر «برکینگ بد» قرار میدهد. این تأثیرپذیری اما بههیچوجه باعث نشده تا سازنده به دام تکرار خودش و اثر پیشین اش بیفتد. «بهتر است با سال تماس بگیرید» بهاندازه «برکینگ بد» میتواند حاوی نکات ظریف و تازهای باشد که در مواردی حتی از فصل اول «برکینگ بد» هم فراتر میروند. برخلاف آنچه تاریخ سینما از قسمت دومهایی که درگذر سالها ساختهشده- که اکثراً ورژنی تکراری و دستمالیشده از همان فیلم اول هستند- به خاطر دارد و بهجز استثناهایی مانند فیلم لهستانی دستبرد، به جرات میتوان گفت «بهتر است با سال تماس بگیرید» یک قسمت دوم هیجانانگیز و دیدنی ست بر «برکینگ بد».
یکی از اولین تجربههای جالب تماشای «بهتر است با سال تماس بگیرید» مواجهه شدن باشخصیتهایی است که انگار از جهانی دیگر سروکلهشان در زندگی سال پیداشده، ضمن اینکه تماشاگر آنها را بهخوبی میشناسد. حالا بعد از همه لحظههای بهیادماندنی که از آنها -بهطور خاص خود سال و مایک – در ذهن دارد، فرصت این را پیداکرده که بداند اصلاً آنها از کجا آمدهاند و سرگذشتشان چطور بوده که خب مسلماً همانطور که از گیلیگان انتظار دارد هم سورپرایزهای زیادی سر راه او میگذارد.
نکته مهم دیگر «بهتر است با سال تماس بگیرید» استفاده از چارچوب فرمی مشابه «برکینگ بد» است: به شکل ویژه در چگونگی روایت داستان و استفاده از فلش بک و فلش فورواردهای موجز قبل از تیتراژ آغازین هر قسمت و مهمتر از آن تلاش گیلیگان در گسترش و بسط این شیوه روایی.

«برکینگ بد» از جایی شروع میشد که آقای وایت میفهمید سرطان دارد و چیز زیادی از عمرش باقی نمانده. پس تصمیم میگرفت تا پیش از مرگش برای خودش و خانوادهاش کار بزرگی کند یعنی یک شوک اساسی و غافلگیری جانانه؛ اما در«بهتر است با سال تماس بگیرید» تماشاگر با چنین غافلگیری سریعی روبهرو نمیشود که برعکس سازنده سعی میکند تا آنجا که میشود با نمایش جزییاتی از زندگی، آوارگیها و بدبیاریهای سال تماشاگر را با او همراه کند.
در اینجا مخاطب با فلش فورواردها و فلش بک های مأنوستری روبهروست که راحتتر میتوانند با او ارتباط برقرار کنند و گراهای بیشتری از حادثه به او میدهند. انگار که رابطه صمیمیتری با مخاطب داشته باشند. این شکل روایت درست مانند پازلی میماند که او تکهتکههایش را بهمرور مییابد و باید سعی کند با استفاده از هوش و شم سینمایی خودش آنها را کنار هم بچیند. سازنده به این شکل تماشاگر را هم در لحظات برجسته دراماتیک وارد جهان سریال میکند تا شاهد خوبی بر بدبیاریهای یک آدم خوب باشد. آدم خوبی که پیشتر نشانمان داده در سالهای آتی به چه شیطانی تبدیل خواهد شد. دانستن این مسیر و رسیدن از این آدم خوب «بهتر است با سال تماس بگیرید»(Better Call Saul) به آن وکیل نکبت «برکینگ بد» بیش تر از هر چیزی کنجکاوی تماشاگر را برای ادامه کار قلقلک میدهد.«برکینگ بد» از جایی شروع میشد که آقای وایت میفهمید سرطان دارد و چیز زیادی از عمرش باقی نمانده. پس تصمیم میگرفت تا پیش از مرگش برای خودش و خانوادهاش کار بزرگی کند یعنی یک شوک اساسی و غافلگیری جانانه؛ اما در«بهتر است با سال تماس بگیرید» تماشاگر با چنین غافلگیری سریعی روبهرو نمیشود که برعکس سازنده سعی میکند تا آنجا که میشود با نمایش جزییاتی از زندگی، آوارگیها و بدبیاریهای سال تماشاگر را با او همراه کند. ضمن اینکه در این مسیر چند خرده داستان را ماهرانه به هم گره میزند تا مخاطب حتی یکلحظه هم فرصت چشم کندن از صفحه مانیتور را نداشته باشد. شجاعت گیلیگان ستودنی ست. اینکه بعد از همه تحسینها و رکوردشکنیها، او نهتنها دستش برای اثر بعدی نمیلرزد که سراغ یکی دیگر از شخصیتهای اصلی و البته از نچسبترینهایشان در «برکینگ بد» میرود تا از او قصه و جهانی تازه خلق کند بهتنهایی حیرتانگیز است. گیلیگان از تجربههای شخصیاش استفاده کرده تا اعتمادبهنفس ساخت چنین سریالهای بههمپیوستهای را پیدا کند و تا میتوانسته از تخیل و توهمش کار کشیده و داستان و خرده داستان و حوادث ریزودرشت زندگی کاراکترهای اصلی و فرعی «برکینگ بد» را بهعنوان اولین اثر از این چندگانه سریالی در ذهنش پرورانده و نگهداشته تا به وقتش برای مخاطب رو کند.
Post Views:
502