5 سال پیش بازی سنت شکن و متفاوتی به نام Brothers: A Tale of Two Sons منتشر شد. بازی داستان دو برادری را روایت می کرد که پس از فقدان مادرشان، حالا بعد از چند سال باید با مریضی سخت پدرشان دست و پنجه نرم می کردند. بیماری به قدری کشنده بود که دو برادر برای پیدا کردن آب درخت زندگی، راهی سفری خطرناک و دشوار شدند. اما نکته تمایز بازی با دیگر عناوین ویدیویی، الزام کنترل همزمان هر دو برادر بود.
نایی و نایا هر کدام ویژگی های اخلاقی و فیزیکی متفاوتی داشتند که همین باعث می شد برای رد شدن از موانع به کمک همدیگر نیاز پیدا کنند. حالا دیگر تصمیم با شما بود که می خواهید با کنترل همزمان هر دو برادر خود را به چالش بکشانید یا آنکه تجربه لذت بخش و خاطره انگیز بازی را با یکی از آشنایان و دوستان خود شریک شوید.
اما چه می شود اگر سرمایه و امکانات بیشتری در اختیار یوسف فارس (Josef Fares)، کارگردان بازی قرار بگیرد؟ برای جواب دادن به این سوال، نگاهی به عنوان مطلب کنید و در ادامه همراه باشید تا به بررسی A Way Out بپردازیم.
- سازنده: Hazelight Studios
- ناشر: EA Originals
- پلتفرم ها: پلی استیشن 4، ایکس باکس وان، پی سی
- پلتفرم بررسی: پلی استیشن 4
همان طور که در مقاله قبل از انتشار بازی گفتیم، امکان تجربه A Way Out به تنهایی وجود ندارد و حتی به دلیل نبود امکان مچ میکینگ، حتما باید با دوست و آشنا بازی را آغاز کنید. جالب تر از همه، برای بازی کردن تنها به یک نسخه نیاز است. بازی در ابتدا از شما و همراهتان می خواهد که بین دو کاراکتر وینسنت و لئو یکی را انتخاب کنید، دو زندانی که هر دو گذشته ای تاریک اما تقریبا مشابه دارند.
همکاری همزمان با یکدیگر شرط لازم برای پشت سر گذاشتن بسیاری از بخش های بازی است.
وینسنت و لئو ویژگی های اخلاقی بسیار متضادی دارند. لئو از آن شخصیت های دمدمی مزاج و بزن بهادری است که خشونت را راه حل تمام مشکلات بشر می داند و دقیقا در آن روی دیگر سکه، چهره وینسنت حک شده که می خواهد همه چالش ها را با آرامش و صحبت حل کند. اما این دو هر چقدر متفاوت، هر دو انگیزه ای یکسان برای فرار از زندان دارند؛ کشتن جنایتکاری به نام هاروی که به هر دوی آن ها خیانت کرده است.
البته فرق میان دو کاراکتر و نقش آن ها در بازی به هیچ وجه در حد تفاوت های میان نایی و نایا در Brothers: A Tale of Two Sons نیست و بیشتر خود بازی ماجراجویی ها و پیش آمدهای متفاوتی را برای هر دو در نظر گرفته است. بنابراین، در انتخاب میان دو کاراکتر وسواس زیادی به خرج ندهید، به خصوص آن که همیشه می توانید هر چپتر بازی را با کاراکتر دیگر تکرار کنید.
انگیزه انتقام گرفتن از هاروی و مافیایی که به راه انداخته، شما و همراهتان را وارد مسیری پر پیچ و خم می کند که در ورای هر پیچ آن اتفاق و سوپرایزی جدید انتظار شما را می کشد. انتخابات شما در طول داستان به جز بخش انتهایی، هیچ تاثیری در داستان و پایان بندی آن ندارد و تنها جنس تجربه و نوع ماجراجویی های شما را دستخوش تغییر می کند.
اما این موضوع بیشتر از آنکه ایرادی برای داستان بازی باشد، نقطه قوتی برای گیم پلی آن است. به جرات می توان گفت گیم پلی A Way Out یکی از متنوع ترین و سرگرم کننده ترین نمونه هایی است که حداقل در چند سال اخیر تجربه کردید. بازی با الهام گرفتن از عناوین بسیار دیگری چون بازی های پلتفرمر و سری Splinter Cell، شانس تجربه فعالیت های کاملا متفاوتی چون ماشین سواری، چتربازی و حتی قایق سواری را به شما هدیه می دهد.
به بیان بهتر، هیچ کدام از مراحل بازی مثل دیگری نیست و بارها پیش می آید آن لبخند دائمی روی صورتتان به قهقه های بلند تغییر شکل می دهد. همکاری و هماهنگی عامل مشترک تمامی این تجربه ها است، چه زمانی که دو نفری پشت به پشت از دیواری بلند بالا می روید و هر اشتباهی از سمت هر کدامتان، به معنی سقوط هر دو شما است و یا چه زمانی که باید با هماهنگی دقیق یکدیگر پارو بزنید تا از جریان تند و خشمگین رودخانه در امان بمانید.
در کنار تمامی این تجربه های هیجان انگیز و متنوع، مینی گیم های فراوانی در جای جای بازی وجود دارد که کشف و تجربه آن ها لذتی کمتر از جریان اصلی بازی ندارد. به خصوص آن که فعالیت هایی چون بیسبال، دارت و مُچ انداختن از معدود لحظات بازی هستند که شما و دوستتان در مقابل همدیگر قرار می گیرید. مچ انداختن با یکی از دوستانم و ممانعت جفت مان از تسلیم شدن و فشردن دیوانه وار دکمه ها یکی از آن لحظاتی بود که بعید می دانم به این زودی ها آن را فراموش کنم.
البته با کمی تاسف پاشنه آشیل این گیم پلی جذاب و پر از نوآوری بازی، آسانی بیش از حد آن است. در تمام طول گیم پلی تقریبا 7 ساعته بازی کمتر از تعداد انگشتان یک دست پیش می آید که مجبور شوید یک بخش را تکرار کنید و چک پوینت های بازی نیز آنقدر نزدیک بهم هستند تا چالشی را برای شما ایجاد نکنند. بر خلاف ساخته قبلی کارگردان بازی، خبری از بخش های فکری و پازل ها نیست در صورتی که جای خالی آن ها به شدت احساس می شود، به خصوص در بخش فرار از زندان.
داستان بازی نیز با تمام کلیشه ای بودنش بستر مناسب و کافی را برای گیم پلی سرگرم کننده آن فراهم می کند و حتی در بخش های پایانی بازی با پیچ و خمی که به خود می گیرد، سیلی نسبتا محکمی به من و کسانی می زند که داستان بازی را بیش از اندازه ساده فرض کرده اند. اما ایراد اصلی و آزاردهنده، دیالوگ های بسیار سطحی A Way Out است که متاسفانه به طرز ضعیف تری ادا می شوند و بار احساسی و روایت خوب بیشتر میان پرده ها را از بین می برند.
A Way Out را از بسیاری جهات می توان شبیه فیلم های پاپ کورنی جذابی دانست که اتفاقا آن ها نیز در مدیوم سینما به دست فراموشی سپرده شده اند. ساخته جدید استودیو Hazelight در بهترین لحظاتش نیز بی عیب و ایراد نیست اما با خلق بی وقفه لحظات سرگرم کننده و خلاقانه تا انتها شما و همراهتان را به دنبال خود می کشاند تا بار دیگر بهمان یادآوری کند که سرگرم شدن با بازی ها چه لذتی دارد.
بنابراین توصیه می کنیم تمامی ایرادات و ضعف های آن را نادیده گرفته و خودتان را برای چندین ساعت خنده و شادی و تجربه ای ارزان و سرگرم کننده آماده کنید.
- گیم پلی سرگرم کننده و بسیار جذاب
- فعالیت ها و مینی گیم های متنوع
- موقعیت های عالی و مناسب دوربین
- داستان بازی از آن چیزی که به نظر می آید، پیچیده تر است
- دیالوگ های سطحی و گویندگی ضعیف
- آسانی بیش از اندازه
- استفاه نکردن از تمامی پتانسیل ها