فیلم ها به ما الهام می بخشند، ما را می ترسانند، باعث می شوند بخندیم و یا گریه کنیم. اما گاهی اوقات گیجمان می کنند. با این حس آشنایید، در حال تماشای یکی از جدیدترین فیلم ها هستید و وقتی فیلم به پایان می رسد و نام بازیگران و عوامل فیلم در حال رد شدن از جلوی چشمتان هست همچنان مات و مبهوت به صفحه خیره شدید و در حالی که سرتان را می خارانید می پرسید چی شد؟
در ادامه می خواهم لیستی از فیلم های سال 2017 را در اختیارتان قرار دهم که دقیقا چنین ویژگی دارند.
The Bad Batch
The Bad Batch در آینده نزدیک رخ می دهد و به جنایتکاران تبعید شده ای می پردازد که محکومند در سرزمینی وحشی و بی قانون که حتی انسان ها همدیگر را می خورند زندگی کنند.
در مقدمه تلخ این فیلم آرلن را می بینیم که شماره زندان روی بدنش تَتو شده و در بیابان رهایش کرده اند. خیلی زود آرلن ربوده و توسط مواد بیهوش می شود. گروهی که او را دزدیده اند آدم خوار هستند و دست او را قطع می کنند تا بخورند. بعد از مدتی او فرار می کند و از کسانی که این کار را کرده اند بسیار خشمگین است. چند ماه بعد او به مادر و دختری بر می خورد که در حال جستجو در بیابان هستند. آرلن متوجه می شود آنها آدم خوار هستند بنابراین مادر را می کشد و دخترش را می رباید.
این مادر و دختر در واقع همسر و فرزند شخصیت اصلی دیگر فیلم به نام مرد میامیی هستند. مرد میامیی وقتی به دنبال همسر و فرزندش می آید تنها جسد زن را پیدا می کند پس از کمی ناراحتی جستجو در پی دخترش را آغاز می کند. به صورت تصادفی با آرلن آشنا می شود. بدون اینکه بداند او مسئول ناپدید شدن دخترش است از او برای جستجو کمک می خواهد. خیلی زود این دو دوستانی خاص می شوند. خیلی زود مشخص می شود مرد میامیی رهبر بی رحم یک گروه آدم خوار است. او هیچ ترسی از شکستن گردن یک زن با دست خالی ندارد حتی اگر التماسش کند. آرلن که از سرگذشت او با خبر است این حقیقت را که از هم نوعان او متنفر است را پنهان نمی کند.
در ادامه آنچه این فیلم را گیج کننده می کند اتفاق میافتد پس اگر تا اینجا خوشتان آمده خودتان فیلم را ببینید.
Personal Shopper
Personal Shopper تمام نشانه های یک فیلم تخیلی ترسناک سنتی را دارد اما تفکر عمیق الیور آسایاس درباره غم و اندوه هر چیزی است غیر از سنتی.
مورین روزها یک مسئول خرید شخصی است و شب ها یک مدیم. بعد از اینکه برادر دوقلو او بر اثر یک مشکل قلبی ژنتیکی می میرد مورین وارد مسیر ماورالطبیعه ای می شود تا سر از ماجرای جفت دربیاورد – اولین قُلی که می میرد از دنیای دیگر با دیگری ارتباط برقرار می کند.
آسایاس داستانی منحصر بفرد را ایجاد کرده که روایت غم مورین را با قتل مخوف رئیس مشهور مورین در هم می آمیزد. اینکه مورین واقعا با بردار فوت شده اش در ارتباط است و یا تحت تاثیر حالت روحی شکننده خود قرار گرفته کاملا مبهم است.
اگر بخواهم نظر خودِ کارگردان را هم اینجا برایتان بنویسم فیلم کاملا لو می رود پس بهتر است خودتان فیلم را ببینید.
Colossal
Colossal یک فیلم هیولایی است با چرخشی بزرگ. گلوریا بعد از اینکه چندین بر اثر مستی رفتارهای بدی از خود نشان می دهد توسط دوست پسرش از آپارتمان بیرون انداخته می شود. او که سعی دارد دوباره زندگیش را روبراه کند به شهر خود یعنی نیو انگلند باز می گردد. چندی بعد از بازگشتش به اسکار که دوست قدیمی دوران مدرسه اش بوده بر می خورد.
عادت به نوشیدن الکل گلوریا از وقتی با اسکار و دوست هایش یعنی جوئل و گرت آشنا می شود ادا پیدا می کند. ناچو ویگالوندو کارگردان فیلم پشت سر هم سورپرایزهایی را به نمایش می گذارد، ابتدا با حمله یک هیولا به سئول شروع می شود. حالا اینکه حمله یک هیولا آن هم به سئول چه ارتباطی با داستان گلوریا دارد را باید خودتان با دیدن این فیلم کشف کنید.
Song to Song
شاهکار یا پرمدعا و خودخواهانه؟ اگر با ترنس مالیک کارگردان فیلم آشنا هستید مطمئناً می دانید او استایل ویژه خود را برای فیلم سازی دارد که در این فیلم نیز رعایت شده.
روایت داستان به خودی خود ساده است. فیلم در دنیای بی رحم صنعت موسیقی اتفاق می افتد، فای که یک موزیسین است، رابطه ای متزلزل را با یک تهیه کننده موسیقی به نام کوک شروع می کند تا بتواند باعث پیشرفت در حرفه اش شود. فای عاشق بی. وی می شود، یک موزیسین دیگر که برای کوک کار می کند، بنابراین با او نیز یک رابطه را آغاز می کند. بعد از ایجاد یک رابطه سه طرفه، فای، کوک و بی. وی شروع به راه اندازی فستیوال های موسیقی و کوکتل پارتی می کنند و در این طول خیانت فای نیز ادامه دارد.
البته داستان به همین سادگی باقی نمی ماند و در ادامه شاهد اتفاقات پیچیده ای خواهید بود.
A Cure for Wellness
داستان فیلم در کوه های آلپ سوئیس اتفاق می افتد. این فیلم سرشار است از دلهره و اتفاقات پیچیده ای که بیننده را به دنبال خود می کشاند.
اتفاقات در ابتدا به گونه ای رهخ می دهد که گویی همه چیز سر راست است. لاک هارت که یک عضو هیئت رئیسه موفق است دستور می گیرد رولند پمبروک مدیر عامل کمپانی که در آن کار می کند را از یک مرکز سلامت در سوئیس بازگرداند. از بدشانسی کادر مرکز سلامت به او اجازه نمی دهند با پمبروک صحبت کند. وقتی لاک هارت می خواد از مرکز سلامت بازگردد در مسیر دچار یک صانحه رانندگی می شود. وقتی به هوش می آید متوجه می شود خود نیز در همان مرکز سلامت بستری شده است، پایش شکسته و گچ گرفته شده. در این قسمت مطمئنا به یاد فیلم Shutter Island خواهید افتاد چون فضا بسیار مشابه آن است.
اما این مرکز درمان در خود رازهای زیادی دارد و لاک هارت باید سر از آن در بیاورد. اتفاقاتی که در این جستجو می افتد حسابی غافلگیرتان می کند.
Raw
این دومین فیلم لیست ما با موضوع آدم خواری است که کارگردان آن جولیا دوکورانو توانسته معنای جدیدی در این ژانر خلق کند.
Raw مانند یک داستان از دوران جوانی شروع می شود. جاستین خانه را ترک می کند تا به مدرسه دامپزشکی برود، جایی که خواهر نیز همانجا درس خوانده. در یک فرآیند عذاب آور او برنامه گیاه خواریش را به دلیل اینکه توسط خواهرش مجبور به خوردن کلیه خام یک خرگوش می شود می شکند. اینجا دقیقا همان نقطه ای است که همه چیز به شدت عجیب و غریب می شود. جاستین وارد یک ماجرای آدم خواری می شود که به مرور کنترلش از دست می رود. مسلما اتفاقاتی که در ادامه رخ می دهند شما را گیج می کنند.
mother!
دارن آرنوفسکی می گوید فیلمنامه mother! مانند یک رویای تب دار از درونش بیرون آمده.
فیلم با نمایش یک زوج شروع می شود که در آرامش زندگی می کنند. یک روز مردی به خانه آنها می آید و درخواست می کند که آنجا بماند و به دنبالش همسرش هم می آید. با ادامه فیلم همینطور افراد دیگری اضافه می شوند و اتفاقات یکی پس از دیگری رقم می خورد طوری که از کنترل خارج است. کم کم بلوایی به پا می شود که گیج کننده بودن فیلم نیز در همین اتفاقات نهفته است. فیلمی که آرنوفسکی ساخته باشد حتما ارزش تماشا دارد.
Kuso
بیشتر فیلم های این لیست گیج کننده بودند چون باید پس از دیده شدن تفسیر کارگردان و نویسنده را نیز جویا شوید. اما گیج کنندگی Kuso به گونه ای دیگر است. این فیلم توسط تهیه کننده موسیقی Flying Lotus ساخته شده.
فیلم به چهار بخش مختلف تقسیم شده است و در آن افرادی که از زمین لرزه وحشتناک لس آنجلس جان سالم بدر برده اند داستان خود را روی شبکه های تلویزیونی موقت تعریف می کنند. اما صحبت هایی که می شود فوق العاده عجیب و غریب است طوری که با دیدن فیلم کاملا متعجب می شوید. اما آیا این حرف های عجیب و غریب بدون معنا است؟ هیچ کاره هنری بی معنا نیست پس اگر به کشف معنای فیلم ها علاقه دارید می توانید این فیلم را ببینید.
Killing of a Sacred Deer
یورگوس لانتیموس کارگردان این فیلم در سال 2016 نیز فیلمی با عنوان The Lobster ساخته بود که البته از Killing of a Sacred Deer عجیبتر بود. با این حال با دیدن Killing of a Sacred Deer نیز سرتان را خواهید خاراند.
داستان روی استیون که جراحی با استعداد است تمرکز دارد کسی که دوستِ پسری است به نام مارتین. در ترکیب با علاقه کارگردان به گقتگوهای پیوسته فیلم دارای تناقض گویی و طنزهای تاریک بسیاری است که نیاز به دقت و بازرسی دارد. استیو به همراه همسر و دو فرزندش در خانه ای عجیب زندگی می کند. این خانواده بسیار ثروتمند است و سپس استیو با مارتین آشنا می شود که یک نو جوان است و ارتباط این دو بسیار مبهم است. استیو بالاخره می تواند راه خود را به خانوده مارتین باز کند و با دختر جوان او ارتباط برقرار کند. تا اینجا شاید همه چیز عادی به نظر بیاید اما اتفاقات عجیبی را پیش رو خواهید داشت.
The Snowman
مغز متفکر یکی از بهترین فیلم های ترسناک این نسل کسی نیست جز توماس آلفردسون. تمام عوامل فیلم را افرادی بسیار قوی در دنیای سینما تشکیل می دهند.
داستان فیلم کارآگاهی الکلی را به نمایش می گذارد که به دنبال یک قاتل سریالی است. این قاتل در کنار تمام قربانی های خود یک آدم برفی به جا می گذارد.
اگر به فیلم های معمایی، غافلگیر کننده، دلهره آور و البته گیج کننده علاقه دارید یک نمونه عالی پیش روی شما است این فیلم را حتما تماشا کنید.