چه فیلم‌هایی رو در نوروز از دست دادید؟

اغراق نیست که بگوییم همه ما همه 52 هفته یک سال را به امید یکی دو هفته رؤیایی تعطیلات نوروز پشت سر می‌گذاریم و قدری برای این چهارده‌روزه برنامه‌های مختلف و جورواجور در رؤیاهایمان تصویر می‌کنیم که حدوحصر ندارد؛ ولی واقعیت آن است که همه عوامل در یک نوروز روتین و طبیعی دست‌به‌دست هم می‌دهند که بسیاری از این رؤیاهای دوازده ماه برآورده نشوند؛ اول اینکه معمولاً ثانیه‌ها از آغاز ماه اسفند آخر سال تا وقتی‌که بوق سال‌تحویل را می‌کشند و توپ را درمی‌کنند آن‌قدری پراسترس و پرهیاهو هستند که دست‌کم دو روزی برای ریکاوری و تجدیدقوا و حیات روزمره زندگی نیاز است. بعد از آن‌هم دیدوبازدیدهای خانوادگی و دادن و گرفتن عیدی و خوردن شیرینی‌های تکراری و شنیدن تک و تعارف‌های تکراری‌تر کلک هفته اول را می‌کنند. هفته دوم شاید زمانی مناسب باشد برای برآوردن رؤیاهای یادشده که خوب آن‌هم کفایت نمی‌کند و غالباً سریع سپری می‌شود؛ بدترین صبح تاریخ یعنی فردای سیزده به در به‌سرعت فرامی‌رسد؛ در ضمن به همه موارد فوق‌الذکر سستی و تنبلی و بی‌رمقی نشئه برانگیز هوای بهار را هم اضافه بفرمایید.
بی‌شک و بی‌هیچ گفتگویی نورز نودوهفت هم کم‌وبیش به همین منوال برای تک‌تک شما سپری‌شده است و اجازه بدهید باور نکنیم که توانسته‌اید دست‌کم حتی نیمی از برنامه‌هایتان را عملی و به آرزوهای یک‌ساله‌تان جامه عمل بپوشانید. به همین جهات و به‌واسطه همه نکات ذکرشده فکر کردیم که بد نیست از شما دعوت کنیم حالا که تقویم سرعت و عادی خود را دوباره در پیش‌گرفته است و خبری از سلام‌علیک‌های مفصل و بعضاً حوصله سر بر نیست شما را دعوت بکنیم به دیدن فیلم‌های جشنواره عید دیدنی نماوا که در بین هیاهوی سال نو آن‌ها ازدست‌داده‌اید؛ با برخی از هیجان‌انگیزترین آن‌ها در ادامه آشنا شوید و بی‌هیچ استرس زمانی خاصی عصرهای بهاری‌تان رو با تماشای این فیلم‌ها بگذرانید و به‌جای یک‌دو هفته رؤیایی یک‌فصل رؤیایی برای خود بسازید و جای ما رو هم حسابی خالی کنید.

پیشنهاد اول:

وقتی الیسا او را در زمان نظافت پشت شیشه می‌بیند، درواقع او را به‌عنوان یک موجود پولک و بال‌دار سبزرنگ نمی‌بیند، بلکه او را یک موجود باروح و تمایلات مشترکی که نه‌تنها در سکوت با او مشترک است، بلکه در نقطه نگاه غیر متجانس، خراش‌های حاصل از تجاوز و عشق پرحرارت و حتی علاقه به قطعات بنی گودمن یکی است، می‌بیند.
سطور فوق می‌تواند یکی از خلاصه داستان‌های دهمین فیلم گیرمو دل تورو باشد؛ فیلمی که بی‌هیچ تردید یکی از بهترین فیلم‌های این چندساله اخیر سینمای جهان است. ایده شکل‌گیری فیلم «شکل آب» آن‌طور که خود گیرمو دل تورو بیان کرده، در هنگام صرف یک صبحانه دونفره در سال 2011 به ذهن او رسیده است اما 6 سال زمان نیاز داشته تا بتواند تمام جزئیات فانتزی که همواره موردعلاقه او بوده را وارد داستان نماید. نمایش‌های اولیه فیلم در جشنواره‌های مطرح سینمایی ازجمله جشنواره فیلم ونیز و تورنتو افتخارات بزرگی برای او به همراه داشت و می‌شد حدس زد که او پس از «هزارتوی پن» بار دیگر با اثری موفق به سینما و جشنواره‌های سینمایی بازگشته است.
تماشای فیلمی که توانست مهم‌ترین جوایز اسکار 2018 را هم به خود اختصاص دهد را به‌هیچ‌عنوان از دست ندهید.
آنکات ؛ فصل دوم ؛ مروری بر فیلم «شکل آب» The Shape Of Water
با فیلم برنده جایزه شیر طلایی جشنواره ونیز «The Shape of Water» بیشتر آشنا شویدپیشنهاد دوم: تقریباً همه می‌دانند که ونگوگ گوش‌ خود را برید، اما تعداد کمی به یاد می‌آورند و یا می‌دانند که چگونه مرده است. او در سال 1890 در فرانسه و براثر زخمی ناشی از شلیک گلوله به شکم جان باخت (مشخص نیست که او یا کس دیگری این گلوله را شلیک کرده است). گفته می‌شود که در لحظات آخر او اصرار داشته که خودش گلوله را شلیک کره است و نباید کسی را برای این موضوع مقصر دانست اما همیشه شک و تردید درباره‌ی این موضوع بوده است. آیا این زخم مهلک و مشکوک کار خود او بوده؟ آیا نتیجه‌ی یک تصادف بوده؟ و اگر کار خودش بوده برای چه به خودکشی اقدام کرده است؟ (ورایتی – variety)
«دوستدار تو، ونسان» Loving Vincent فیلمی از دروتا کوبیلا (Dorota Kobiela) و هیو ویچمن (Hugh Welchman) است که توسط کمپانی گود دید اینترتینمنت (Good Deed Entertainment) تولیدشده، ساخت فیلم 7 سال به طول انجامید و سرانجام نتیجه کار در سال 2017 به اکران درآمد. 65 هزار پلان انیمیشن «وینسنت دوست‌داشتنی» را بیش از صد نقاش با دست روی بوم نقاشی کرده‌اند تا داستان زندگی ونسان ونگوگ نقاش شهیر هلندی را با سبک بصری خاص او به تصویر بکشند. یک چایی درست‌وحسابی دم کنید و چشم‌هاتون رو به 100 دقیقه تصاویر خیال‌انگیز فراموش ناشدنی مهمان.
نقد و بررسی فیلم Loving Vincent: انیمیشنی درباره‌ی زندگی و مرگ ونگوگ نقاشپیشنهاد سوم: «تاریک‌ترین ساعت» Darkest Hour ساخته سال 2017 محصول کشور انگلیس به کارگردانی جو رایت Joe Wright (کفاره Atonement، غرور و تعصب Pride & Prejudice، آناکارنینا Anna Karenina، Black Mirror) نویسندگی آنتونی مک‌کارتن Anthony McCarten است. این فیلم که در ژانر درامای جنگی و تاریخی ساخته‌شده است به‌روزهای اولیه نخست‌وزیری وینستون چرچیل Winston Churchill و مقابله او با جنگ جهانی دوم و نزدیک شدن ارتش هیتلر به بریتانیا می‌پردازد. شاید که اجرای اولدمن که ازلحاظ فیزیکی و صدا ممکن است دقیقاً با چرچیلی که در فیلم‌های مستند ضبط‌شده دیده‌ایم مطابقت نداشته باشد اما او یک‌تنه کولاک کرده است و خودِ همین امر ازقضا می‌تواند طرفدارهای جدیدی برای این شیر پیر (چرچیل) به ارمغان آورد.
اگر از طرفداران داستان‌های تاریخی معاصر هستید این فیلم رو با دوبله اختصاص و بی‌نظیر نماوا از دست ندهید.
معرفی فیلم Darkest Hour: یک چرچیل متفاوتپیشنهاد چهارم: قربانی، ادوارد رچت Edward Ratchett (با بازی جانی دپ Johnny Depp که برای اولین بار نقشی را تقریباً سرراست باز می‌کند)، یک فروشنده‌ی بازار سیاه آثار هنری است که دشمنان فراوانی دارد، به همین خاطر حتی نزدیکانش از به قتل رسیدنش تعجب نمی‌کنند؛ اما طرف گناه‌کار به‌احتمال قریب‌به‌یقین هنوز در قطار است که این موضوع باعث ظنین شدن به تعدادی از افراد می‌شود.
این خلاصه داستان آخرین فیلم کنت برانا است.
ایده‌ی ساخت دوباره‌ی داستان یک قتل اسرارآمیز، مخصوصاً یکی از مشهورترین قتل‌های اسرارآمیز در بین تمام آثار ادبی، کار خطرناک و پر از ریسکی است. به هر صورت بسیاری از مخاطبان از آن باخبرند، یا آن را دیده‌اند، یا آن را خوانده‌اند و یا از زبان دیگران آن را شنیده‌اند. بااین‌وجود این، یک فیلم با کلاس و شگفت‌انگیز است که با تماشای آن دلتان می‌خواهد ماجراهای بیشتری را با این پوآروی به‌خصوص تماشا کنید. تمام فیلم توسط پوآرو تعریف می‌شود، دقیقاً مانند خود کتاب آگاتا کریستی، بااین‌حال این کارآگاه داستان نیست که ستاره‌ی فیلم داستان محسوب می‌شود و این موضوع برای کسانی که با آثار و رمز و رازهای داستان‌های کریستی آشنا هستند موضوعی آشناست. بااینکه پوآرو همیشه در میانه‌ی داستان‌های کریستی‌ست هیچ‌گاه ستاره‌ی داستان محسوب نشده است. او تنها وسیله ایست تا رمز و راز داستان‌های جنایی و پلیسی که به دنبال آن‌هاست باز و مشخص شوند. با دیدن فیلم «قتل در قطار سریع‌السیر شرق» Murder on the Orient Express دوباره خودتان را غرق در جادوی آگاتا کریستی بکنید.
معرفی فیلم Murder on the Orient Express: سواری آهسته‌ در مسیری پرپیچ‌وخمپیشنهاد پنجم: از یک فیلم ابرقهرمانی در سال 2017 چه توقعی دارید؟ «لیگ عدالت» در مضمون و روایت در جهت‌های مختلفی حرکت می‌کند و به همین خاطر هرکسی می‌تواند چیزی متناسب با ذائقه‌ی خود در آن پیدا کند، از تم‌های دراماتیک گرفته تا ردوبدل کردن کنایه‌های طنز‌آمیز، از مشت‌زنی‌ها و مبارزه‌های بی‌محابا و بی‌تفکر تا مکالمات عمیق درباره‌ی مسئولیت ابرقهرمانی. «لیگ عدالت» فیلمی کاملاً منطقی نیست اما قطعاً فیلمی عدل‌گرایانه است. «لیگ عدالت» Justice League فیلمی ابرقهرمانی است که هر طرفدار فیلم‌های ابرقهرمانی آرزویش را دارد و حس و حال خانوادگی روشنی دارد: واندر وومن Wonder Woman و بتمن Batman به‌عنوان زوجی پویا ظاهر می‌شوند درحالی‌که سریع‌ترین بچه‌ای که در میان آن‌ها وجود دارد توجهات را به خود جلب می‌کند. «لیگ عدالت» تعریف دقیقی از سرگرمی استودیویی باکیفیت به میزان کافی، است: نه کمتر و نه بیشتر. اگر مخاطبان با تماشای آن هیجان‌زده می‌شوند، احتمالاً بیشتر به خاطر این است که آن‌ها برای هیجان‌زده شدن هیجان‌زده می‌شوند. بااین‌حال این فیلم آبکی نیست، این قسمت جدیدی از مجموعه‌ای دل‌چسب است.
Justice League: یک فیلم ابرقهرمانی سریع و سرگرم‌کنندهپیشنهاد ششم: لحظات آغازین «لیدی برد» آن‌قدر پر‌انرژی و سریع اتفاق می‌افتند که نفستان را در سینه حبس می‌کند. مادر و دختری باهمان سنت قدیمی دانش آموزان سال آخر دبیرستان، در مسیری طولانی به دنبال بررسی وضعیت پذیرش دانشگاه‌ها هستند. سال 2002 است و آن‌ها در ماشین مشغول گوش دادن به کتاب خوشه‌های خشم‌اند. نهایتاً به همدیگر لبخندی می‌زنند، آهی می‌کشند و اشک‌هایشان را پاک می‌کنند.
تا جایی که می‌توانید از این صحنه لذت ببرید. این تقریباً آخرین باری است که مادر و دختر سر چیزی توافق داشته باشند. کارگردانی و البته نویسندگی این فیلم به عهده یک استعداد زن نوظهور سینمای آمریکا است؛ گرویگ در اولین اثر مستقل کارگردانی‌اش (او پیش‌تر در سال 2008، در کارگردانی فیلم Nights and Weekends با جو سوانبرگ همکاری کرده است)، در لیدی برد، نوعی نشاط و انرژی و جنب‌وجوش به‌یادماندنی را خلق می‌کند، تزریق می‌کند. لیدی برد، صحنه‌های طنز و خنده‌دار زیاد دارد، همان‌طور که در به وجود آوردن صحنه‌های جدی و اندوهناک نیز کم‌کاری نمی‌کند. ازنظر لحن و ماهیت فیلم، درنهایت یک کمدی نوجوانانه است که طنز ماجراهای تکراری سال آخر دبیرستان مثل جشن آخر سال، امتحانات ریاضی و نمایش‌های مدرسه، مراحل اضطراب‌آور قبولی در دانشگاه را به تصویر می‌کشد. در همین حین کریستین درگیر مشکلات دیگری هم می‌شود. عاشق می‌شود، از دوست صمیمی‌ قدیمی‌ و وفادارش ( بیانی فلدستین Beanie Feldstein) دور می‌شود و با دختری محبوب‌تر و پولدارتر (اودیا راش Odeya Rush) دوست می‌شود. با مادر و برادر بزرگ‌ترش میگوئل Miguel (جوردن رودریگز Jordan Rodrigues) دعوا می‌کند و به پدرش لری Larry (تریسی لتس Tracy Letts) نزدیک می‌شود، پدری مهربان که خودش هم درگیر مشکلاتی است؛ اجازه بدین بیش از این داستان فیلم را لو ندهم از شما دعوت می‌کنم یک عصر تعطیلتون رو در همین هفته پیش رو خالی بگذارید و این فیلم رو دریابید.
آنکات ؛ فصل دوم ؛ مروری بر فیلم Lady Bird
معرفی و بررسی فیلم Lady Bird: فیلمی از هر نظر فوق‌العاده
همچنین فیلم‌های زیر را هم می‌توانید با دوبله‌های بی‌نظیر و صدالبته اختصاصی نماوا آنلاین تماشا کنید:

The Fountain
Big Hero 6
Lootera
The Wailing
The Killing of a Sacred Deer

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.