مقدمه
ایدئولوژی رفیع ادیان رشدی بزرگ در زندگی انسان پدید آورده است و شاید این آخرین هدف بشر در این دنیای خاکی است که باید قبل از پایان دنیای مادی در کمال واقع بینی صورت گیرد.
قانون تکامل برای تمام موجودات با شعور در این جهان از جمله انسان مسأله ای کاملا طبیعی است. در آینده ای بسیار نزدیک تمام انسان ها با درک عمیق خویش به ارزش این حقیقت پی خواهند برد.
همان طور که می دانیم تکامل در بعد فیزیکی وجود انسان، از درون رحم مادر آغاز شده و تا دنیای بیرون نیز ادامه می یابد. از بعد معنوی نیز وضع به همین منوال است، اما به گونه ای متفاوت. گاهی رشد روحی انسان در جهت مثبت قرار گرفته، انسان را تا درجه ی رستگاری بالا می برد و گاهی نیز انسان را به منجلاب پوچی و نیستی می کشاند.
عقل سلیم وسیله ای برای درک حقیقی شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری جامعه ی بشری می باشد و هر انسانی که از جهت معنوی درست تربیت شده باشد، مسلما به آن [درک ] خواهد رسید و این تنها امید انسان های آشنا به دین است که تمام زندگی خویش را وقف یافتن حقیقت کرده اند.
در درون جامعه شرایط برای آن دسته از انسان ها که بوسیله ی رهنمودهای دینی در راه درست قرار گرفته اند بسیار دشوار خواهد بود. زیرا بین این گروه از انسان ها و آنانی که با باورهای دینی آشنایی ندارند، همواره در جامعه اختلاف نظر وجود خواهد داشت و رسیدن به یک راه حل کلی چندان ساده به نظر نمی رسد.
اعتقاد بودا
ادیان مقیاسی را برای آینده ی بشر در نظر گرفته اند، مخصوصا ادیانی که از سوی خدا فرستاده شده اند. حتی در فرامین بودا نیز خود او به پیش گویی آینده ی بشر پرداخته است. بودا بر این باور است که در آینده، انسان در دوره ای از زمان دچار نابسامانی و بحران می گردد.
انسان های بحران زده در جامعه، مردمانی استثمارگر، ستم گر و پوچ گرا خواهند بود. آن ها بدی را عین خوبی می پندارند و هیچ تفاوتی بین خیر و شرّ قائل نیستند و تنها به امیال جنسی خویش ارج می نهند و به زندگی تجملاتی گرایش می یابند، کودکان دچار تغییراتی می شوند که برای والدین قابل درک نمی باشد و این مسأله چیزی است که هیچ دین و آیینی خواستار آن نمی باشد.
پس از آن جامعه وارد دورانی تازه می گردد. دورانی که انسان به رشد روحی بزرگی دست می یابد و در زبان پالی [1] آن را«IARTTEM AYARAIRS» می نامند.
مفهوم لغوی این چند کلمه بدین شرح است:
کمال IRS
تمدن AYARA
رحیم و بخشنده IARTTEM
مفهوم کلی آن بیان گر این مسأله است که جامعه ای متمدن، سرشار از آگاهی و در اوج کمال پدید خواهد آمد و هر انسانی که در این جامعه ی مدنی قرار گیرد به طور کلی به فضای«ammahD» [2] وارد می گردد و تحوّل بزرگی در جامعه ی بشری بوجود می آید وی به شکل یک انسان ظهور می نماید و او را«AYARAIRS IARTTEM» می خوانند. او بر پشت شتر سفیدی سوار است و از صحرا می آید.
تعداد زیادی از یارانش که شمارشان به بیش از ده هزار نفر می رسد او را همراهی می کنند. گوشه و کنار شهر را درختان پر شاخ و برگ«KEURP APALAK» پر می کند. درختانی که ثمرشان میوه های جادویی است.[3] و آن سمبل یک محیط آرام و مکانی حاصل خیز است. سرزمین شادی ها و پیدایش عالم سراسر رحمانیت، به حقیقت می پیوندد و بشر واردammahD ی اساسی آخرین شریعت جهانی می گردد. دین انسانیت، جهان انسان های سراسر شعور و فهم، عالمی که تمام انسان ها از بازشناسی آن لذّت می برند، سرزمین بیداری، عالم سراسر کمال و تمامیت.
ذهن انسان از غرور و شهوت پرستی، رهایی می یابد و جای آن را دانش، خرد و برکت معجزات پیامبران فرا می گیرد و تمام این سرزمین در آرامشی عمیق فرو رفته و آن جا جایی ورای این زمان و مکان است. هرجا آکنده از رحمانیت و مهربانی است و رفتار انسان ها عاری از هرگونه جاه طلبی، استثمارگری، رنج و درد، عذاب دادن ها و عذاب کشیدن ها می گردد. نه کسی به انحراف کشیده می شود و نه کسی دیگران را به انحراف می کشد، انسان که در والاترین درجه ی ammahD قرار دارد با آگاهی و بینش خویش در صدد درک طبیعت تمام موجودات زنده، چه نبات و چه حیوان بر می آید بی آن که با زهر خویش طبیعت را آلوده سازد.
جهان امروز نیز به آرامی در حال رشد است تا به چنین درجه ای نائل آید، اما برای دستیابی به آن باید بحران های فراوانی از جمله: بحران روشن فکری، بحران سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را پشت سر گذارد. آن ها برای رسیدن به چنین محیط مطلوبی باید طعم تلخ بی عدالتی، بی قانونی، رنج و سختی را بچشند. آن گاه است که به درک راه های انحرافی زندگی موفّق می شوند، سپس مسیرشان را به جاده ی نوین راستی برای یافتن شعوری در خور جامعه ی خویش تغییر می دهند، باز راه خویش را تا روزی که به بیداری مطلق دست نیابند ادامه داده، قلمرو ذهن خویش را تا دستیابی کامل به همه ی ابعاد تمامیت وسعت می دهند و در آخر روح کامل آن ها در خدا فانی می گردد[4] و تا ابد روشن فکرانی فرهیخته باقی خواهند ماند، روشن فکرانی عاری از ذرّه ای غرور،[5] چه غرور و خودپسندی از نادانی سرچشمه می گیرد. دنیا، انسان را به خود مشغول می دارد؛ درحالی که ذهن مردمان دوران تکامل، سرشار از خرد، روشن فکری و رحمانیت ناب است. مکتب تفکر، تمام مردم را به سوی پیشرفت فرا می خواند و زمینه ی تفکر سالم برای تمام افراد خردمند و بیدار، میسور است و در آیین بودا به چنین انسان هایی، انسان متعالی [6] یا انسان کامل [7] می گویند، یعنی کسانی که از شیطان و بدی ها دور مانده اند.
اگر فردی زندگی صادقانه، فطری و خالصانه داشته باشد به تمرین های ammahD ی بی ریا، آزاد و عاری از هرگونه استثمارگری ادامه دهد و به وظایف والای انسانی خو گیرد، می تواند به بی نهایت ammahD دست یابند، همان که در زبان پالی آن را«ammahD ataknasA» می نامند. آن گاه است که تمام جهان رو به شکوفایی می نهد، چه هرگونه تغییری در وضعیت مردم دنیا ارتباطی مستقیم با طرز فکر آن ها دارد. طبق فرامین بودا هرگاه کسی بخواهد دنیا را دگرگون کند ابتدا باید طرز فکر خویش را تغییر دهد.
اگر انسان ها بتوانند با تلفیق افکار خویشتن همراه با حسّ هم بستگی، فضای«ammahD ataknasA» را ایجاد کنند کل جهان به سوی یکپارچگی، صلح و آرامش پیش خواهد رفت. در شکوفایی انواع گیاهان و روییدنی ها تحوّلی ژرف پدید خواهد آمد، تعداد دام ها و طیور رو به فزونی می نهد. هرآن چه به زهر آلوده است ناپدید می گردد و فضایی آکنده از رحمانیت در بین انسان ها، حیوان ها و گیاهان پدیدار می گردد و این دوران را«iartteM ayarA irS» می نامند. دوران دستیابی به آگاهی، دورانی که ammahD همان انسان است و انسان همان ammahD. انسانی روشن بین دارای کامل ترین قابلیت های روحی؛ کامل ترین خرد و کامل ترین دانش ثمره ی این دوران است.
حاکمان سیاسی جامعه، همگی بر این باور صحّه می نهند که رهبری جامعه و قانون گذاری باید در انحصارammahD باشد. طبق گفته های بودا، دین نه دیکتاتوری [8] است و نه دموکراسی [تمام عیار][9] و نه از سنخ مکتب های جهل آمیز مادی گرا می باشد و چنین حکومتی که قانون گذاری آن توسطammahD صورت می گیرد بهترین نوع حکومت [10] نامیده می شود. این واژه بیان گر این حقیقت است که عدالت باید در جامعه برای همه ی یکسان رعایت شود، هیچ گونه بی عدالتی، ریاکاری و عمل خلافی در چنین جامعه ای از دید قانون پوشیده نمی ماند.
الگوی حکومت ammahD برپایه ی آزادی نوع بشر بنا نهاده شده است و هرگز به انسان اجازه نمی دهد که در انحصار دنیای مادّی قرار گیرد و یا برده ی هواهای شهوانی خویش گردد، زیرا که این اعمال به تدریج انسان را به سمت گمراهی سوق می دهد، قوه ی تفکر او را مختل می سازد و تا نابودی کامل پیش می برد.
در چنین جامعه ای شرایط آزاد برای رشد انسانیت آماده تر می گردد و روح انسان به کمال می رسد و قابلیت نیل به بالاترین درجه ی کمال در این دنیای مادّی را می یابد.
هدف قوانین حاکم ایجاد عدالت اجتماعی است که به انسان اجازه ی رشد فکری و مقابله با شیطان درون را می دهد.
هدف جهان در آینده ی نزدیک تربیت انسان متعالی است و زمانی که نسل جدید در چنین فضایی به دنیا آمده و رشد یابد، می تواند در آینده مسؤولیت تربیت نسلی بهتر را بر عهده گیرد، در چنین محیطی آرامش، صلح، پاکی و روشن فکری نیز پدید می آید و آسیب های اجتماعی رنگ می بازد.
عقیده ی انسان ها درباره ی زندگی پس از مرگ دو گونه است: گروهی بر این باورند که مرگ پایان زندگی است، در این جهت تمام حیات خویش را صرف تجمل و رفاه می نمایند.[11]
گروه دیگر معتقدند که پس از مرگ حیاتی دوباره وجود دارد، ازاین رو زندگی خویش را وقف عبادت و پرهیزگاری می نمایند.[12] ولی بودا معتقد است کم روشن فکر دنبال نوعی زندگی متعادل است.[13] چه اگر انسانی تفکر متین داشته باشد رفتاری صحیح، گفتاری صادق و کرداری درست خواهد داشت و اوست که سیر زندگی را درمی یابد ولی برعکس انسان ناآگاه باید تا واپسین لحظات زندگی اش تاوان گمراهی خویش را بپردازد.
اعتقاد مسیحیت
گروهی از مسیحیان معتقدند مقارن با سال 2000 میلادی دوره ای جدید برای بشر پدید خواهد آمد. اما گروهی دیگر از آن ها بر این باورند که همراه با این دوره، مشکلاتی نیز بوجود خواهد آمد. برای نمونه، رییس جمهور سابق بریتانیا،[14] جنگ جهانی سوم را به گام های پیشتاز تحول تعبیر می کند. بدین معنا که ارمغان قرن بیست و یکم، کشمکش های حیاتی است که کل تمدن بشری را تحت تأثیر قرار می دهد و مشکلاتی چون ازدیاد جمعیت، محدودیت منابع طبیعی، آلودگی هوا، فقر و تنگدستی از جمله ی آنند.
یکی از حواریون به نام پطرس چنین نوشت: «و خداوند بر وجود آن صحه گذاشت.»[15]
در پطرس 2، (13/ 3) می خوانیم: «فردوس برین و زمینی نوین که ما طبق قول او در انتظارشان هستیم. و در آن جاست زندگانی نیکو» و هم چنین آن ها معتقدند که حضرت عیسی قانون گذار این بهشت نوین است.[16] او به تمام انسان های نیکو قول می دهد که همگی آن ها جایگاهی در بهشت خواهند داشت.
در کتاب های یهودی پولس انسان های پاک و نیکوسرشت را «مستحقان بهشت» می نامد و مسیح نیز آنان را هم نشینان و اصحاب بهشتی خویش تلقی می کند.[17] در آیه های 5 و 6 پطرس در مورد جریان روز «نوح» چنین می نگارد: «تمام بهشت و زمین این جا حاضر و آماده اند و تمام انسان ها نیز برای روز حساب و فنای انسان های بی خدا حضور دارند».
پطرس در آیه ی 13 توضیح می دهد که «روز خدا» پاکی و طهارت خاصی را با خود خواهد آورد و فردوس و زمینی نوین را احیا خواهد کرد.
در فصل مکاشفه (آشکارسازی، افشا کردن) نماد هیاهو یک جنگ است.
عیسی مسیح در بهشت است و پس از آن ارتش بهشتی او نمایان می گردد. جنگی بر علیه پادشاهان و حکم رانان و ارتش فرمان روایان در می گیرد و مردم به دسته های کوچک و بزرگ تقسیم می شوند و روز خدا (قیامت) در پی آن می آید.[18] مفسر مکاشفه در مورد موذی ترین فرد سخن می گوید که همان شیطان است.
در مکاشفه می گوید: «من فردوس و زمین نوین را می بینم که در آن هیچ دریایی وجود نخواهد داشت» درست همانند آن چه در فصل اشعیا[19] و پطرس 2، فصل سوم دیدیم. پس ما نسبت به این مسأله که تحولی در حیات بشری صورت خواهد گرفت اطمینان کافی حاصل می کنیم.
در این فضای نوین و جدید خدا همراه بشر خواهد بود و هرگونه منفعتی را برای ایشان فراهم خواهد کرد.[20] یوحنا در آیه ی 45 چنین ادامه می دهد: «او (خدا) اشک را از چشم ها می زداید و هیچ مرگی وجود نخواهد داشت و صدای مویه، ضجّه و ناله از کسی شنیده نخواهد شد». خدا می گوید: «ببینید که ما همه چیز را تازه می کنیم. آن را بنگارید! زیرا که آن ها حقیقت محض است».
خدا به پاک سازی اشک هایی می پردازد که بر اثر رنج و سختی، ناامیدی و آسیب در انسان پدید آمده است. همان طور که یوحنا (در 35/ 11) می گوید: «در بهشت و زمین نوین زندگی انسان از رنج های امروزی متأثر نخواهد شد». خدا قول خویش را محقق خواهد ساخت و شرایط زمین را متغیر خواهد کرد تا ایمان به او استوارتر گردد و در آن زمان دنیای پرهیزکاران حقیقی متجلّی می شود. این جهان تازه را هیچ ترس و رنجی نمی تواند نابود سازد.
در جهان دیگر مردم حمایت خواهند شد و لذّت زندگی با امنیت را خواهند چشید و اگر کسی بخواهد بر علیه خدا قیام کند برای لحظه ای هم زنده نخواهد ماند.[21] آن گاه است که عدالت اجتماعی پدیدار شده و انسان از تلاش های خویش احساس رضایت کرده، ثمره ی رنج های خویش را خواهد دید.
«گرگ و میش در کنار یکدیگر غذا خواهند خورد و شیران هم چون ستوران به گیاه خواری روی خواهند آورد و طعام شیطان جز خاکستر نخواهد بود و حیوانات هیچ صدمه ای به جبال مقدس وارد نمی کنند».
اعتقاد اسلام بر عدالت اجتماعی و انقلاب جهانی
حضرت مهدی علیه السّلام در سال 255 هجری قمری [22] به دنیا آمد. تولد ایشان جهان را با نور حقیقت و راستی روشن نمود. وی در سال 260 هجری قمری [23] بعنوان پیشوای الهی مردم، پس از شهادت پدر بزرگوارش انتخاب شد. ایشان مدت 69 سال از نظرها پنهان ماند و در این دوران توسط چهار نماینده ی پیاپی با مردم ارتباط داشت که این دوران غیبت ایشان را غیبت صغری نامیده اند. اکنون نیز ایشان از نظرها غایب است تا روزی که خدا فرمان ظهور ایشان را بدهد. در آن روز جامعه ی اسلامی در سراسر دنیا پایه ریزی می گردد. زمانی که حضرت مهدی علیه السّلام ظهور نماید، دنیا آکنده از بی عدالتی، جنگ و خون ریزی است. با ظهور حضرت مهدی انسان های پرهیزکار وارث زمین می گردند و آنانند که سعی در ترویج آرامش و امنیت در بین تمام انسان های دنیا می کنند.
قرآن در این باره می فرماید: «و ما به نوبت این روزها را برای مردمان خواهیم آورد».[24]
«و ما در زبور- پس از تورات- نگاشتیم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد».[25]
«و خدا به کسانی از شما بندگان که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند وعده فرمود که در زمین خلافت دهد».[26]
قرآن به عنوان کتابی مقدس از سوی خدا بیان گر این امر است که اسلام سراسر دنیا را فرا می گیرد و چنین امری در آینده با ظهور حضرت مهدی علیه السّلام دور از دسترس نمی باشد. اسلام حقیقی با ظهور حضرت مهدی علیه السّلام و هدایت ایشان در همه ی جا پیروز می گردد.[27]
خدا موهبت خویش را شامل حال مسلمانان خواهد کرد و کمال و تمامیت تمام جامعه های معتقد را فرا خواهد گرفت و همگان از پیشرفت و تکامل بهره مند می گردند. برای مثال پوشش نظام های آموزشی، اجتماعی، اقتصادی، صنعتی و علمی از جمله گام های این تحول خواهد بود. در روایت ها نیز بر تحقق حتمی این فراگرد تأکید شده است.
تمام ساکنان این کره ی خاکی مسلمان خواهند شد و دین خدا، اسلام، تمام جهان را فرا خواهد گرفت. حتی انسان های بی ایمان نیز رو به سوی آن می آورند.
حضرت مهدی علیه السّلام هرگونه حکومت دیکتاتوری را ریشه کن می کند، با استبداد، خودکامگی و بی عدالتی به مبارزه خواهد پرداخت و انسانیت از جهت مادی و معنوی به تکامل می رسد. آن دوران، دوران روشن فکری، عقل سلیم و شکوفایی است و تا پایان جهان مادی ادامه خواهد یافت.
نتیجه گیری
قرآن کریم می فرماید: «هیچ امتی وجود ندارد مگر آن که میانشان بیم دهنده ای بوده است».[28]
«پیش از تو، پیامبرانی فرستادیم. داستان بعضی را برایت گفته ایم و داستان بعضی را نگفته ایم».[29]
«مردم یک امت بودند. آن گاه خدا پیامبران بشارت دهنده و ترساننده را فرستاد و بر آن ها کتاب بر حق نازل کرد تا آن کتاب در آن چه مردم اختلاف دارند میانشان حکم کند».[30]
اسلام یعنی تسلیم شدن در برابر خدا و اطاعت از فرمان های او. قرآن می فرماید پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمد صلّی اللّه علیه و اله برای تکمیل قوانین جهان مبعوث شد همان طور که تمامی پیامبران چنین کردند.
«بگویید: ما ایمان آوردیم به خدا و آن چه که بر ما نازل شد و آن چه بر پیامبران گذشته: ابراهیم، اسماعیل، اسحاق و یعقوب فرستاد و دین خدا را توسط اقوام آن ها حفظ کرد و به موسی و عیسی که پیامبران تمام اعصار و اقوام هستند رسانید. بین هیچ کدام از آن ها تفاوتی قائل نیستیم».[31]
اسلام خلاصه ی تمام ادیان است. اسلام راهنمای تمامی جنبه های زندگانی است.
بودا خود را آخرین ناجی بشر نمی داند و بر این باور است که بودای دیگر با نام iartteM ayrairS خواهد آمد. هم چنین عیسی مسیح با کامل ترین پیام پیروزی
برای نوع بشر نیامد بعد از وی یهودیان و مسیحیان منتظر آخرین پیام الهی بودند.
«من خیلی چیزها برای گفتن دارم ولی آیا شما تحمّل شنیدن تمام آن ها را دارید؟
به هرحال زمانی که، روح حقیقت می آید همه ی شما را به سوی حقیقت راهنمایی می کند».[32]
روح حقیقت، زمانی در دوران محمد صلّی اللّه علیه و اله خواهد آمد.
«امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم».[33]
این آیه از قرآن کریم بعد از آیه ی 67 از سوره ی مائده [34] دلیلی محکم بر انتخاب بر حق حضرت مهدی علیه السّلام برای مقام امامت است.
حقیقت ظهور حضرت مهدی علیه السّلام از سوی بسیاری از مکاتب پذیرفته شده است و تمامی اهل بیت پیامبر صلّی اللّه علیه و اله بر آن صحّه نهاده اند. حضرت مهدی علیه السّلام انسان کامل است و در آینده ظهور خواهد کرد و حکومت اسلامی را در سرتاسر جهان مستقر خواهد نمود و با هرگونه خودکامگی به مبارزه خواهد پرداخت و از سوی پیروان ادیان یاری خواهد شد.
بحران های سیاسی خاورمیانه مخصوصا سلطه ی اسراییل بر فلسطین مبارزه ای بین دو طرز فکر و باور متفاوت است که ان شاء اللّه تعالی با ظهور هرچه زودتر مهدی موعود زمینه های پیروزی حق بر باطل در سراسر عالم فراهم آید.[35]
پی نوشت
[1] ilaP
[2] آیین بودا، دمّه، درمه، عنصر، آیینammahD
[3] محمد در فارسى، هندو و بودا،ihtaraydiV .A وilA .U ، چاپ کتابخانهىliznaM ssabbA ، اللّه آباد- 3- هندوستان و پیشگویى سه هند وanaruB ayhsivraP و بخش 3 و 3atnaK و 3akkaaV و 8- 3ekolahS ( نام اصلى شهرى در صحراى عربستان"n anisavinlatsuraM " است.
گروه عالمان برهمایىtsinatanaS باور دارند که آن حقیقى است).
[4].attanA .
[5].araknaS .
[6] آریه، نجیب، شریف و عالى،[ متعالى]lokkuB ayirA
[7] ارهت، انسان کامل، ارجمند، ارزندهnaharA
[8] itappihtattA .
[9] tiliatappihtakoL .
[10] iatappiht ammahD .
[11] ko yuuakillakusamaK .
[12] ko yunattamallikaAA .
[13] -atapamihshsaM .
[14] hayitAl aehciM riS .
[15] پطرس 2،( 20/ 3).
[16] ر. ک: لوقا 33،( 32/ 1).
[17] بنى اسراییل( 1/ 3)؛ متى( 28/ 19)؛ لوقا( 30- 28- 22)؛ یوحنا 3،( 2/ 14).
[18] تسالونیکى 2،( 10- 6/ 1).
[19] haiasI .
[20] حزقیال( 7/ 43).
[21] ر. ک:shtobmiT 1،( 20- 19/ 1) وshtobmiT 2،( 19- 16/ 2).
[22] 869 میلادى
[23] 874 میلادى
[24] آل عمران: 3/ 140.
[25] الانبیاء: 21/ 105.
[26] النور: 24/ 55.
[27] ر. ک: الانبیاء: 21/ 18 و الرعد: 13/ 17.
[28] فاطر: 35/ 24.
[29] المؤمن: 40/ 78.
[30] البقرة: 2/ 213.
[31] البقرة: 2/ 136.
[32] یوحنا، 13- 12- 16.
[33] المائدة: 5/ 3.
[34] مراد آیهى:\i یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ\E مىباشد:
« اى پیامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان، اگر چنین نکنى امر رسالت او را ادا نکردهاى خدا تو را از مردم حفظ مىکند، که خدا مردم کافر را هدایت نمىکند».
[35] جمعى از نویسندگان، مجموعه مقالات (2): برگزیده مقالات سومین اجلاس دوسالانه بررسى ابعاد وجودى حضرت مهدى، 2جلد، سازمان تبلیغات اسلامى، معاونت پژوهش، دبیرخانه دائمى اجلاس دوسالانه بررسى ابعاد وجودى حضرت مهدى (عج) - قم (ایران)، چاپ: 1، 1381 ه.ش.