هفته نامه چلچراغ نوشت با گذشت چهار سال از مستقل شدن جشنواره جهانی فجر و مشخص شدن اهداف متفاوت این جشنواره نسبت به جشنواره فیلم فجر، حالا این جشنواره هم با ایدئولوژی سینماگرها سازگارتر شده است و هم با ذائقه متنوع یک مخاطب اهل سینما.
مجرا شدن بخش بین الملل جشنواره فیلم فجر را می توان یکی از درست ترین و مناسب ترین تصمیم های سازمان سینمایی دانست و شاید اگر تلاش بیشتر برای پیشرفت و ابقای آن صورت بگیرد، پتانسیل ها و ظرفیت هایش می تواند فراتر از جشنواره فیلم فجر نیز میان مردم شناخته شود. امسال نیز در بخش بازار جشنواره جهانی فجر، فیلم هایی شرکت پیدا کردند که نه تنها اجازه نمایش در جشنواره فیلم فجر را در سال گذشته پیدا نکردند بلکه شنیده می شود که به دلیل برخی مشکلات ممیزی ممکن است برخی آثار حساسیت برانگیز به جرگه فیلم توقیفی بپیوندند.
«سراسر شب» عاشقانه ای با طعم فلسفه و خیال
بعد از اظهار نظر آتشین احمد امینی (یکی از اعضای هیئت انتخاب سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر) درباره فیلم «سراسر شب» پیرامون رأی نیاوردن این فیلم از سوی اعضای هیئت انتخاب برای شرکت در جشنواره، فرزاد موتمن حسابی برافروخته شده بود. موتمن این فیلم را یکی از بهترین آثار خود می دانست و شاید شنیدن صحبت های امینی پیرامون فیلمش برایش گران و دشوار به نظر می رسید. حضور «سراسر شب» در جشنواره فجر که به یکی از دغدغه های موتمن تبدیل شده بود و این فیلمساز با روی خط آمدن در برنامه های سینمایی تلویزیون در زمان جشنواره سعی داشت تا هر جور شده علت اصلی بیرون ماندن فیلمش را از دبیر جشنواره آگاه شود،
اما هر بار با شنیدن صحبت های مصلحت اندیشانه و محافظه کارانه دبیر نتوانست به نتیجه مطلوبی برسد. فرزاد موتمن از سال 92 مشغول نگارش فیلمنامه ای تحت عنوان «سراسر شب» شد و برای اولین بار خودش دست به قلم شد و فیلمنامه کارش را نوشت. او پس از دردسرها و حاشیه های فراوان، فیلم «آخرین بار کی سحر را دید؟» زمان یکه دیگر بی خیال اکران این فیلم شده بود، به سراغ ساخت فیلمنامه «سراسر شب» که شباهت مستقیمی با شب های روشن داشت رفت.
«سراسر شب» یک درام عاشقانه خیابانی است که رگه هایی از تخیل و فلسفه دارد و تلفیقی از ژانرهای مختلف است. فیلمنامه «سراسر شب» یک اقتباس ادبی محسوب می شود و برگرفته از چند رمان است. این فیلم ترکیب بازیگران جالبی دارد. نقش دو جوان اصلی فیلم را الناز شاکردوست و سینا حجازی بازی می کنند. الناز شاکردوست پس از تجربه متفاوتش در فیلم «خفه گی»، این بار هم سعی کرده متفاوت تر از فیلم های قبلی خود ظاهر شود. او در این فیلم دو نقش کاملا متفاوت را بازی می کند. امیر جعفری، مهدی سلطانی و آزاده صمدی از دیگر بازیگران این فیلم هستند که هر یک در این فیلم نقش های متفاوتی را تجربه کرده اند.
«درساژ» شمایلی از دهه هشتادی ها
«درساژ» اولین ساخته پویا بادکوبه، با این که جایزه هیئت داوران بخش نسل برلین 2018 را دریافت کرد، اما مورد بی توجهی اعضای هیئت انتخاب جشنواره فجر قرار گرفت و از بخش مسابقه خارج شد. شاید یکی از دلایلی که این فیلم از سوی مهم ترین جشنواره ایرانی مورد بی مهری قرار گرفت، ناهمخوانی نوع قصه «درساژ» با سینمای رایج و متعارف ایران است. البته به نظر می رسد یکی از مباحث دیگ راین فیلم که با حساسیت هیئت انتخاب جشنواره فیلم فجر مواجه شد، نگاه بحث برانگیز فیلم ساز بر قدرت، پول، دورویی و فاصله بین نسل ها است.
«درساژ» یک فیلم کاملا تجربی و شخصیت محور است. شخصیت اصلی این فیلم را دختری به نام گلسا که یک دختر دهه هشتادی است و سرکشی ها و لجاجت متعلق به این نسل جدید را با خود به همراه دارد، ایفا می کند. قصه فیلم درساژ از سرقت جوانانه و سرخوشانه گلسا و دوستانش آغاز می شود اما خیلی زود با ایجاد اختلاف بین سارقان با گلسا، گلسا هر لحظه در دنیایش تنهاتر و منزوی تر می شود و دچار تنش های بیشتری می شد.
یکی از مهم ترین نقاط قوت فیلم، بازی بازیگران است. همه بازیگران فیلم ازت شبنم مقدمی و علی مصفا گرفته تا بازیگران نوجوانی که برای اولین بار در این فیلم ایفای نقش کردند، آنقدر دقیق و عمیق در نقش خود فرو رفته اند که مخاطب فکر می کند شخصیت های این فیلم همگی واقعی هستند. شخصیت اصلی فیلم را دختر نوجوانی به نام نگار مقدم بازی می کند. او که تا پیش از این تجربه ای در زمینه بازیگری نداشته، بازی اش در جشنواره فیلم برلین مورد استقبال و تحسین بازیگران زیادی قرار گرفت.
«راه رفتن روی سیم»؛ نامه ای به رئیس جمهور
فیلم سینمایی «راه رفتن روی سیم» با نام قبلی «بوف کور» ساخته احمدرضا معتمدی که برای حضور در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر فرم پر کرده بود، نتوانست نظر هیئت انتخاب جشنواره را به خود جلب کند. ایتن فیلم که با بودجه انجمن سینمای دفاع مقدس تولید شده، گویا به دلیل برخی مسائل محتوایی از سوی جشنواره کنار گذاشته شد. معتمدی برای رسیدگی به مشکل اکران و کنار گذاشتن فیلمش سراغ رئیس جمهور رفت اما هیچ پاسخی از او دریافت نکرد.
او در نامه ای که برای رئیس جمهور نوشته بود، مطالبات خود را مطرح کرده بود، اما بسیاری نیز نامه او را نامه ای سیاسی معرفی کردند. او نسبت به بی اعتنایی و نخواندن نامه اش توسط رئیس جمهور نوشته بود: «آقای رئیس جمهور در سال های گذشته، بارها به گونه ای همدلانه با اهالی فرهنگ سخن گفته و به مقولات فرهنگی از قبیل موسیقی، خوشبینانه نگاه کرده است. حال چطور است در مهم ترین جشنواره فرهنگی سال، فیلمی که در همین مسیر حرکت کرده، بدون هیچ توضیح و توجیهی، از صحنه رقابت حذف می شود؟! این تناقض نیست؟! معیارهای دوگانه، با صدق و راستی سازگار نیست.»
«راه رفتن روی سیم» روایت تعامل دو گروه موسیقی سنتی و متال است. فیلم به مسئله موسیقی می پردازد و فیلمساز سعی دارد به واسطه موسیقی، جوانان امروز را به تاریخ معنوی و تسلی بخش خودش ارجاع دهد. در این فیلم حامد کمیلی، اندیشه فولادوند، احمد مهران فر، هومن برق نورد و سید مهرداد ضیایی به ایفای نقش پرداختند. شنیده شده که احمد مهران فر پس از چند سال فاصله از بازی در نقش های جدی و روی آوردن به تیپ های کمدی، در این فیلم نقش کاملا جدی و متفاوتی را بازی کرده است.
«آستیگمات»؛ تصویری واقعی از بحران های جامعه
«آستیگمات» دومین فیلم بلند محمدرضا اصفهانی پس از فیلم نه چندان موفق «انارهای نارس» است. او در تازه ترین فیلم خود سراغ یک فیلم تلخ و حساس رفته و در آن به شیوه روابط آشکار و واقعی یک خانواده از طبقه پایین جامعه پرداخته است. این فیلم مانند دیگر فیلم هایی که قصد نمایش واقعیت های جامعه را داشته و دارند، به سیاه نمایی نیز متهم شده و حتی اعضای هیئت انتخاب سی و ششمین فیلم فجر نیز به همین دلیل فیلم را از جشنواره کنار گذاشتند.
«آستیگمات» یک درام خانوادگی است که بحران های مختلف خانواده ای را به تصویر می کشد که در شرف از دست دادن خانه شان هستند. فیلم بحران های مختلف دیگری از جمله ازدواج در سن پایین، بی مسئولیتی زوج های جوان در زندگی، بیکاری، مصرف الکل، اعتیاد، طلاق و ... را نشان می دهد که قربانی اصلی تمامی این بحران ها، کسری، پسر 12 ساله فیلم است. فیلم چهار شخصیت اصلی با نام های مادر، پسر، عروس و نوه دارد که اغلب چالش ها و اتفاق های داستان فیلم در خلال روابط میان این چهار شخصیت است.
اما بازی های این فیلم نیز یکی از مهم ترین نقاط قوت آن به حساب می آید. محسن کیایی و مهتاب نصیرپور که نقش مادر و پسر فیلم را بازی می کنند، یکی از بهترین بازی های خود را در «آستیگمات» ارائه داده اند. محسن کیایی در این فیلم یک سر و گردن با نقش های دیگرش فرق دارد. او در این فیلم تلاش کرده تصویری واقعی و متفاوتی را از یک جوان رنج کشیده نشان دهد. در این فیلم علاوه بر کیایی و نصیرپور، باران کوثری، نیکی کریمی، هادی حجازی فر، حسین پاکدل، سیامک صفری و بهنوش بختیاری (که با گریم کاملا متفاوت و باورنکردنی در یک سکانس این فیلم بازی کرده) به ایفای نقش پرداختند.
«حکایت دریا»؛ دنیای پریشان یک نویسنده
بهمن فرمان آرا که به خاطر مشکلات پیش آمده بر سر راه اکران «دلم می خواد»، نوعی دلخوری از سیاست های سینمایی دارد، هیچ تمایلی برای اکران فیلم هایش در جشنواره فجر ندارد. او حتی چند وقت پیش در گفتگویی، از ندادن تعمدی فیلمش به جشنواره فیلم فجر و نمایش برای نمایش فیلم «حکایت دریا» در جشنواره جهانی فجر از این جهت که در آن استانداردهای جهانی رعایت می شود، سخن گفته بود. «به من گفتند فیلمت را تمی دهی در جشنواره فجر نمایش دهیم؟ گفتم نه! شاید به فجر بین الملل بدهم، چرا که آنها استانداردهای جهانی را رعایت می کنند و فقط سه بار فیلم را در ایام جشنواره نمایش می دهند،
نه مثل جشنواره داخلی فجر 30 بار! بلیت ها را آنقدر به ارگان های مختلف می د هند که بازار سیاه پیدا می کند. برای همین فیلمم را به فجر ندادم. دوست دارم مردم کشورم فیلم را بپسندند. کیک من مردم ایران هستند و مخاطب خارجی برایم خامه روی کیک است.» «حکایت دریا» با نام فعلی «دل دیوانه»، نهمین ساخته بهمن فرمان آراست که دی و بهمن ماه 95 در شهرستان رامسر فیلمبرداری شد. فیلم ماجرای نویسنده ای است که پس از ترک آسایشگاه روانی متوجه دگرگونی ها و تغییرات جهان اطرافش می شود و این بر پریشانی های درونی اش می افزاید.
«حکایت دریا» مانند دیگر آثار قبلی فرمان آرا، فیلمی پربازیگر و پر ستاره است. «حکایت دریا» فیلمی است با بازی خود بهمن فرمان آرا و ترکیبی از بازیگران پیشکسوت، میانسال و جوان سینمای ایران که هر یک به تنهایی می توانند اعتبار یک فیلم را تضمین کنند. فیلم با حضور فاطمه معتمد آریا، علی نصیریان، لیلا حاتمی، صابر ابر، علی مصفا، رویا نونهالی، داریوش اسدزاده، پانته آ پناهی ها، اصغر پیران و بهمن فرمان آرا ساخته شده است.
«مارموز»؛ چگونه می توان رئیس جمهور شد؟
کمال تبریزی پس از ناکامی دو فیلم «امکان مینا» و «طعم شیرین خیال» در گیشه، سال گذشته سال ها پس از ساخت آخرین فیلم سیاسی «خیابان های ناآرام» و توقیف شدن این فیلم، دوباره به سمت همان سیر همیشگی خود قدم برداشت و فیلم کمدی و سیاسی تازه دیگری را با نام «مارموز» ساخت. این فیلم با نام اولیه «خودسر» که ابتدا قرار بود در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر شرکت کند، اما به دلیل به پایان نرسیدن مراحل فیلمبرداری از حضور در این جشنواره بازماند. از همان ابتدای تولید با حاشیه مواجه شد. پیش از ساخت فیلم یک کارگردان جوان با نام صالحی دمدم با ادعای این که طرح اصلی فیلمنامه «خودسر» از آن اوست مدعی شد
فیلمنامه «خانم اصلاح طلب، آقای اصولگرا» که او برای تولیدش موافقت اصولی ارشاد را گرفته، منبع نگارش «خودسر» بوده است. او ادعا کرده جواد نوروزبیگی، تهیه کننده فیلم، در این اتفاق مقصر اصلی است. «مارموز» قصه کنجکاوی برانگیز و پر حاشیه ای دارد و بعید نیست این فیلم هم مثل «مارمولک» در زمان اکران عمومی با مشکل و ممیزی مواجه شود. «مارموز» قرار است به ماجرای به قدرت رسیدن یکی از شخصیت های سیاسی کشور و انتقاد از شیوه عملکرد او با زبانی طنز بپردازد. شخصیت اصلی این فیلم مردی است به نام قدرت با بازی حامد بهداد که گویا شباهت های زیادی به محمود احمدی نژاد دارد.
کمال تبریزی که همیشه در فیلم هایش از بازیگران ستاره سینما برای ایفای نقش اصلی فیلمش استفاده می کند (حتما می دانید که او این روزها در حال ساخت اولین فیلم پرستاره و پربازیگر تاریخ سینمای ایران است)، این بار به سراغ حامد بهداد برای نقش اصلی فیلمش رفته است. بهداد برای اولین بار است که در یک کار کمدی بازی می کند و نقشش در مقایسه با دیگر نقش هایش سخت و چالش برانگیزتر است. البته پیش از قرار بود محسن تنابنده در این فیلم بازی کند که به دلایلی حضور او در این فیلم منتفی شد. در کنار بهداد، ویشکا آسایش، آزاده صمدی، مانی حقیقی، سیاوش چراغی پور و محمد بحرانی در «مارموز» کمال تبریزی بازی کردند.
«گرگ بازی»؛ فیلمی که تا لحظه آخر رکب می زند
«گرگ بازی» اولین فیلم عباس نظام دوست است که به تهیه کنندگی محمد علی نجفی، فیلمساز باسابقه سینمای ایران ساخته شده است. «گرگ بازی» یکی از متفاوت ترین فیلم های سینمای ایران است که با وجود فضای بکر و خلاقانه ای که دارد، از جشنواره فیلم فجر کنار گذاشته شد. «گرگ بازی» یک فیلم تجربی در فضایی غیرمتعارف است که مدام ژانر عوض می کند و و قصد دارد قصه های متفاوتی را تجربه کند. گاه به یک ملودرام و درام روانشناسانه نزدیک می شود، گاه به صحنه تئاتر و گاه به یک داستان ترسناک و پلیسی و معمایی.
انگار با این کار (البته به کمک شخصیت های فیلم) می خواهد مدام به مخاطب رکب بزند. فیلم داستان چند رفیق قدیمی است که شبی در خانه موروثی یک دوست جمع می شوند و با ورود مهمانان تازه وارد، ماجراهای عجیبی برای شان رخ می دهد. اغلب شخصیت ها و بازیگرهای فیلم در تمام سکانس ها حضور دارند و هیچ یک از آنها شخصیت اول نیستند. یکی از نکات مهم و قابل توجه فیلم، ترکیب بازیگران تئاتری (به غیر از علی مصفا) در کنار هم است. گویا اغلب بازیگران این فیلم، یکی از سخت ترین نقش های شان را در «گرگ بازی» ایفا کردند. نگار جواهریان، هانیه توسلی، سهیلا گلستانی و حمید پورآذری بازیگران اصلی این فیلم هستند.