محبت های افراطی خطرناک است
وی ادامه داد: این روزها مادرها، بیش از حد لازم دلواپس فرزندان خود هستند و بسیاری از والدین برای این که محبتهای افراطی خود به فرزندشان را توجیه کنند عنوان میکنند که زمانه ما عوض شده است و بچهها به مراقبت بیشتری نیاز دارند.خدابخشی ضمن بیان این مطلب که این میزان محبت از سوی والدین لازم نیست و توجیهی ندارد، اظهار کرد: نتایج نشان داده است که محبت بیش از حد به کودک اثر منفی دارد.
بچه ها خاص نیستند
این روانشناس بالینی با بیان این که نظارت والدین بر اغلب فعالیتهای بچهها اعم از غذا خوردن و تماشای تلویزیون گرفته تا روابط با دوستان و ثبت نام در انواع کلاسهای ورزشی، موسیقی، زبان انگلیسی بسیار زیاد شده است، گفت: یک دلیل آن این است که امروز والدین بچههای خود را بسیار خاص و متفاوت میدانند و از آنها مراقبتهای ویژه ای میکنند.
وی ادامه داد: این مراقبتها به حدی افزایش یافته است که پدرو مادر از سالنهای ورزشی تا دبیرستان، دانشگاه، خدمت سربازی و حتی پیدا کردن شغل نیز به دنبال فرزندشان هستند تا او بتواند به مسیرش ادامه بدهد.دکتر خدابخشی با توضیح این مطلب که محبت بیش از حد در نهایت به کنترل منجر میشود، گفت: در این صورت آزادی و استقلال از کودک سلب میشود.
به گفته این روانشناس بالینی، مادر امروز هم دلسوزی بیش از حد دارد و هم کنترل بیش از حد.وی ادامه داد: زمانی که پدرومادر به کودک بیش از حد محبت میکنند، او مفهوم ارزش را از یاد میبرد. تصور کنید کودک انواع و اقسام ماشینهای اسباب بازی از نوع عالی را در اختیار دارد.
حال اگر یکی نفراز آشنایان یک ماشین اسباب بازی به او هدیه بدهد که یک ماشین معمولی هم باشد، آن را به گوشه ای پرتاب میکند، زیرا از بازی کردن با این وسیلهها دیگر لذت نمیبرد.خدابخشی با بیان این که این گروه از والدین سعی میکنند مشکلات فرزندشان را خود حل کنند، اظهار کرد: این افراد زمانی که بزرگ میشوند با مشکلات فراوانی دست به گریبان خواهند بود که از این میان میتوان به پایین آمدن اعتماد به نفس و توانایی در اداره خود اشاره کرد.
والدین چه کنند؟
وی تاکید کرد: پدر و مادر باید انرژی خود را بر روی استقلال و افزایش آستانه تحمل فرزند خود بگذارند. این روانشناس بالینی در ادامه به افزایش اضطراب والدین نیز اشاره کرد و گفت: والدینی که مدام ارزشهای خود را با موفقیتهای فرزندانشان محک میزنند، احساس غمگینی بیشتری میکنند و تصویر منفی تری از خود در مقایسه با والدینی که خود را درگیر این ارزیابیها نمیکنند، دارند.وی افزود: در مشاهدات بالینی مشخص شده است که این بچهها والدین خود را اذیت میکنند و رفتارهای پرخاشگرانه از خود نشان میدهند و حتی والدین خود را تهدید میکنند.
خدابخشی، پیدا کردن یک شخصیت خودشیفته در کودکانی که بیش از حد تحت حمایت عاطفی قرار میگیرند را از دیگر جنبههای منفی این امر دانست و عنوان کرد: این بچهها بسیار مغرور هستند، در حالی که توانایی و بضاعت کمیدارند، اهمیت زیادی به خواستههای خود میدهند و بدون توجه به امکانات والدین در به دست آوردن اهداف خود سرسختی میکنند و زیاده خواه میشوند.
چرا فرزند سالاری؟
وی ادامه داد: ترس از شکست خوردن و خطا کردن در وجود این کودک نهادینه میشود و هیچ گاه نمیآموزد چگونه باید برای زندگی کردن بر روی پاهای خودش بایستد.این روانشناس بالینی، اختلال در رشد شناختی و بلوغ عقلی را از جمله دیگر جنبههای منفی محبت بیش از حد دانست و اظهار کرد: این افراد در تواناییهایی نظیر گفت وگو و بیان نیازهایشان، حل مشکلات و تعامل با افراد دیگر دچار نارسایی هستند.
وی ادامه داد: این کودکان هیچ گاه فرصت کافی پیدا نمیکنند که با فکر خود کاری را شروع کنند زیرا همیشه بر روی کارهایشان نظارت میشود و زمانی که در بطن مشکلات قرار میگیرند به علت ترس از شکست عقب میکشند.این روانشناس بالینی، با بیان این که اغلب این بچهها همزمان با ورود به اجتماع، دستخوش انواع انحرافات میشوند، گفت: برخی از اینها به سمت استفاده از مواد مخدر متمایل میشوند. دیگر این که این بچهها با مظاهر قدرت چون معلمها، مدیران خود، والدین و رییس خودشان نمیتوانند سازگار شوند.
کتک؛ بچهها را کم هوش میکند
اما درهر کشوری که تنبیه بدنی کودکان بیشتر است به همان میزان هوش افراد در سطح ملی کاهش یافته است به عبارت بهتر، تنبیه و کتک، ساختار مغز را تغییر میدهد و پروسههای عصبی خاصی را مختل میکند. از نظر پژوهشگران تنبیه بدنی به کودک میآموزد که زدن راهی برای حل مسائل است.
اگر کودک با تنبیه بزرگ شود، کمتر قدرت تصمیم گیری و تشخیص درست از نادرست را میآموزد و حتی در غیاب والدین خود بیشتر به دروغ، حقه بازی، تقلب و آزار بچههای کوچک تر مبادرت میورزد.
اگر کودک با تنبیه بزرگ شود، کمتر قدرت تصمیم گیری و تشخیص درست از نادرست را میآموزد و حتی در غیاب والدین خود بیشتر به دروغ، حقه بازی، تقلب و آزار بچههای کوچک تر مبادرت میورزد.
روان شناسان کودک برای برون رفت از مشکلی که این روزها آن را رفتار دو گانه و گاهی خشن والدین مینامند، توصیه میکنند:در رفتارتان ملایم و مهربان باشید، صدایتان را بلند نکنید، کودک صدای عادی و طبیعی را بهتر میشنود.در واکنش نسبت به رفتار اشتباه کودکتان، مکث کنید، اندکی صبر شما را از واکنش آنی باز میدارد؛ واکنشی که آثار طولانی بر کودکتان دارد.
برای خواندن بخش اول- کودکانی که حاکم خانواده شده اند- اینجا کلیک کنید.