ماهان شبکه ایرانیان

تدوین استراتژی در اسلام از منظر نهج البلاغه

سازمانها، در معنای وسیع کلمه، از شالوده های اصلی اجتماع کنونی اند و مدیریت، مهم ترین عامل در حیات، رشد و بالندگی یا مرگ در سازمان‏هاست

تدوین استراتژی در اسلام از منظر نهج البلاغه

مقدمه

سازمانها، در معنای وسیع کلمه، از شالوده های اصلی اجتماع کنونی اند و مدیریت، مهم ترین عامل در حیات، رشد و بالندگی یا مرگ در سازمان‏هاست. مدیر، روند حرکت از وضع موجود به سوی وضعیت مطلوب را هدایت می کند و در هر لحظه، برای ایجاد آینده ای بهتر در تکاپوست. گذشته، با تمام تأثیری که می تواند بر آینده داشته باشد، اتفاق افتاده است و هیچ نیروی بشری نمی تواند آن را دیگر بار و به گونه ای متفاوت بیافریند؛ ولی آینده در راه است و قسمت مهمی از آن به آنچه در امروز و گذشته بوده، مربوط است و مطالعه و بررسی آنچه در گذشته اتفاق افتاده، خواهد توانست به عنوان تجربه ای موفق همچون چراغی فراروی حال و آینده قرار گرفته و حتی معیار و الگویی مناسب برای مسائل و اتفاقات پیشرو باشد.

در این بین، مدیریت برجسته و بی بدیل مولای متقیان حضرت علی (ع) هرکس درباره او از ابعاد و جهات مختلف بررسی کند، خود را نه تنها در برابر یک فرد، یک فرد برجستۀ انسانی در تاریخ، می بیند بلکه خود را در برابر یک معجزه ای، و حتی در برابر یک مسأله علمی، یک معمای علمی  «این خلقت»  احساس می کند (شریعتی، مجموعه آثار 26، 1368، 7) و از آنجایی که مدیریت از مباحث مهم جامعه اسلامی است که تبیین آن با رویکرد اسلامی بر مبنای ارزشها، زمینۀ رشد و پویایی جامعه را فراهم خواهد کرد، لذا شناخت ابعاد مدیریت اسلامی با استفاده از منابع قرآن، سنت و سیره پیامبر (ص) و ائمه اطهار (علیهم السلام) به ویژه نهج البلاغه یک ضرورت است (گزیده نکات مدیریتی درنهج البلاغه، 1388، 8)

از اینرو، به منظور بهره گیری از مدل مدیریت حکومت علوی، مطالعه و بررسی نهج البلاغه که بی تردید پس از قرآن کریم، گرانقدرترین و ارزشمندترین میراث فرهنگی اسلام است (تفسیر موضوعی نهج البلاغه، 1387، 13) و به قول شهید  «مفتح»  نهج البلاغه یکی از منابع غنی که نسبت به حکومت اسلامی مباحث ارزشمند و گرانسنگی دارد، محسوب می شود (ترجمه دشتی، 1386، 9) از این رو، رویکردی فرآیندی و سیستمی به مدیریت علوی، در خطبه ها و نامه ها، کلمات حکمت آمیز و مواعظ نهج البلاغه، در قالب مدیریت استراتژیک که با استفاده از جدیدترین تحقیقات، تجربیات و تجزیه و تحلیل‏های موردی توانسته زمینه را برای تقویت دانش و مهارتهای مناسب برای رویارویی با دنیای امروز فراهم آورد، می تواند منجر به طرح الگویی استراتژیک و اسلامی از مدیریت و رهبری آن امام همام شود.

تعریف مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک، از لحاظ لغوی، شامل دو کلمه مدیریت [1]به معنای اداره کردن و گرداندن است و استراتژیک[2] به معنای سوق الجیشی، راهبردی و... (فرهنگ فارسی عمید، 1376، صص 1071 و 123) می باشد.

از لحاظ اصطلاحی، مدیریت، هدایت کنندۀ روند حرکت از وضعیت موجود[3] به وضعیت مطلوب [4] (تجربه ای موفق از کاربرد مدیریت راهبردی، 49، 1387) و استراتژی، تصمیماتی است که برای خلق و یا شکار فرصتهای پیش رو به نحوی دگرگون کننده و تحول ساز، اتخاذ می شود. (نگرشی جامع بر مدیریت استراتژیک، 1382، 33)

از حیث عملیاتی، مدیریت به معنای انجام عملیات پیش بینی و برآورد مشکلات و مسائل، برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری منابع انسانی، هماهنگی، ارتباط، کنترل و نظارت سازمان به نحوی که فعالیت های طبق برنامه، با موفقیت و اثربخش صورت پذیرد، می باشد.(مدیریت پروژه، 1388، 7).

استراتژی نیز از نگاه مینتزبرگ، شامل پنج دیدگاه است که عبارتند از:

1)استراتژی به عنوان طرح[5] 2)استراتژی به عنوان نیرنگ[6]3)استراتژی به عنوان الگو[7] 4)استراتژی به عنوان موقعیت[8] و 5)استراتژی به عنوان نگرش[9] (نگرشی جامع بر مدیریت استراتژیک، 1382، 34 و 33).

لذا با عنایت به تعاریف فوق، از تلفیق دو کلمه «مدیریت استراتژیک» از لحاظ لغوی، می توان معنای اداره کردن راهبردی و یا مدیریت راهبردی مستفاد نمود، از حیث اصطلاحی نیز عبارت است از فرآیند تضمین دست یابی سازمان به فواید ناشی از به کارگیری استراتژیهای سازمانی مناسب (تجربه ای موفق از کاربرد مدیریت راهبردی، 68، 1387) و از لحاظ عملیاتی، مدیریت استراتژیک را می توان بدین گونه تعریف کرد:  «هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفه ای چندگانه که سازمان را قادر می سازد به هدفهای بلندمدت خود دست یابد.» (مدیریت استراتژیک، 1389، 24)

مراحل مدیریت استراتژیک

فرآیند مدیریت استراتژیک در برگیرنده سه مرحله می شود: تدوین استراتژیها، اجرای استراتژیها و ارزیابی استراتژیها (مدت استراتژیک، 1389، 25)

تدوین استراتژی:

در این مرحله، مأموریت سازمان تعیین شده و عوامل خارجی و داخلی بررسی می شوند تا فرصتها، تهدیدها، قوتها و ضعفها مشخص شوند و براساس آنها اهداف و استراتژیهای سازمان در سطوح مختلف تعیین شوند.

اجرای استراتژی:

در این مرحله، استراتژی های تعیین شده در مرحله تدوین، بایستی به اجرا درآیند. برای اجرای استراتژی ها، ابتدا اهداف و سیاست ها در راستای مأموریت و استراتژی ها تعیین شده و براساس آنها، منابع سازمان تخصیص داده می شوند و سپس در ساختاری مناسب و با فرهنگ سازنده، هدایت می شوند تا استراتژیها به اجرا درآیند.

ارزیابی استراتژی:

در این مرحله، تغییرات احتمالی عوامل اثرگذار داخلی و خارجی و اثرات احتمالی آنها بر مأموریت، اهداف و استراتژیها و راه کارهای اجرایی بررسی می شود؛ همچنین نحوه انجام هر کدام از مراحل تدوین و اجرای استراتژی از ابعاد مختلف مورد مداقه قرار می گیرند و در نهایت نتایج به دست آمده و نحوه دستیابی به آنها، مورد ارزیابی قرار می گیرند تا انحرافات احتمالی شناسایی شده و در جهت رفع آنها اقدام شود. (دستنامه برنامه ریزی استراتژیک، 1387، 5)

از آنجا که موضوع مقاله، بررسی و شناسایی استراتژیهای مدیریت حکومت علوی (ع) است، لذا صرفا مرحله نخست الگوی جامع مدیریت استراتژیک که عبارتست از تدوین استراتژی، مورد استفاده قرار می گیرد.

تدوین استراتژی حکومت علوی (ع) از منظر نهج البلاغه

الف)مأموریت سازمان:

پیش از تدوین و اجرای استراتژیهای گوناگون، باید مأموریت[10] سازمان را به شیوه ای روشن تهیه کرد (مدیریت استراتژیک، 174، 1389) مأموریت یک سازمان، نشان دهندۀ علت یا فلسفه وجودی و رسالت سازمان بوده و به عبارتی دیگر، بیانگر هویت سازمان است. (دست نامه برنامه ریزی استراتژیک، 9، 1387) بیانیه مأموریت، جمله یا عبارتی است که بدان وسیله، مقصود یک سازمان از مقصود سازمان مشابه متمایز می شود (همان) بیانیه مأموریت را گاهی گزاره اعتقادات، [11] بیان مقصود، بیان فلسفه، بیان باورها، بیان اصول، بیان چشم اندازهای سازمان یا گزاره ای می نامند که معرف سازمان است (مدیریت استراتژیک، 1389، 16) در تدوین بیانیه مأموریت یا چشم انداز، باید بتوان به پنج سؤال اساسی پاسخ دهد که عبارتند از: 1-چه چیزی؟ 2-چه کسی؟ 3-کجا؟ 4-چرا؟ و 5-چگونه؟ در واقع، پاسخ واضح و شفاف به این سؤال ها، فلسفه وجودی سازمان را مشخص می نماید و تصویری از آن سازمان برای خواننده تداعی می کند (نگرشی جامع بر مدیریت استراتژیک، 318، 1382)

اجزای بیانیه مأموریت در نهج البلاغه
1-چه چیزی[12]

مهمترین قسمت یک بیانیه مأموریت و در واقع هدف از تهیه بیانیه، این است که برای همگان مشخص شود که سازمان چرا به وجود آمده است و به چه کاری مشغول می باشد (دستنامه برنامه ریزی استراتژیک، 9، 1387)

در پاسخ به این سؤال، بیانیۀ مأموریت که در نهج البلاغه ارائه می گردد این سؤالات را مورد توجه قرار داده است: محتوای مطالب نهج البلاغه چیست و دارای چه ابعادی است؟ و از حیث مدیریتی از چه موضوعاتی برخوردار می باشد؟

جدول 1 شامل مؤلفۀ چه چیزی، با ابعاد مختلف آن در نهج البلاغه است و حیطه و ماهیت مربوطه را مشخص می نماید.

جدول 1-براساس مؤلفه چه چیزی؟  (به PDF نگاه شود) منبع: (خانواده و رسانه با الهام از نهج البلاغه، زمستان 1389، ص 130)

2-چه کسی/کسانی[13]

«چه کسی» در بیانیه مأموریت، بیانگر آن است که مخاطب یا مخاطبان در حکومت علوی چه کسانی هستند؟ و مطالب و محتویات مندرج در نهج البلاغه شامل چه افرادی می شود؟

جدول 2-شامل مؤلفۀ چه کسی، با ابعاد مختلف آن در نهج البلاغه استکه در ذیل مشاهده می شود.

جدول 2-مؤلفه و ابعاد براساس چه کسی؟ (به PDF نگاه شود) منبع: (خانواده و رسانه با الهام از نهج البلاغه، زمستان 1389، ص 132)

3-کجا[14]

مراد از «کجا» در بیانیه مأموریت همان چشمانداز است. دورنما یا چشم انداز، تصویری سراسر ذهنی (آرمانی) است که وضعیت سازمان را آن گاه که به خوبی از عهده انجام مأموریت برآمده و به اهداف خود رسیده، نشان می دهد. (تجربه ای موفق از کاربرد مدیریت راهبردی، 1387، 115)و بیانگر آن است که «در آینده در کجا می خواهیم باشیم» (همان، ص 37)

در ترسیم چشم انداز سازمان، از یک سو، چشم انداز مطلوب (آرمان) و آینده ای که در پی ساختن آن می باشیم، ترسیم می شود و از سوی دیگر، با توجه به افق مورد نظر، برای تدوین استراتژی و برنامه ها، ترسیمی از آینده محتمل صورت خواهد گرفت. (نگرشی جامع بر مدیریت استراتژیک، 1382، 220)

چشم انداز (بینش) به دو بخش اصلی ایدئولوژی اصلی و آینده متصور تقسیم گردیده که هر یک خود مشتمل بر دو زیر بخش به ترتیب با عناوین ارزشهای اصلی و مقصود اصلی برای بخش اولی و زیربخش‏های هدف خطیر و توصیف روشن از وضعیتی که اهداف در آن تحقق یافته است، به عنوان بخش دوم مطرح گردیده اند (همان) بدون در اختیار داشتن چشم اندازی روشن درمورد مقصدی که سازمان می کوشد بدان دست یابد، پیشرفت در جهت اهداف مقرر بی روح است (تجربه ای موفق از کاربرد مدیریت راهبردی، 1387، 41)

با عنایت به توضیحات فوق و ضرورت تعیین چشم انداز در قالب بیانیه مأموریت، می توان چشم انداز حکومت علوی (ع) را به صورت جدول 3، با ابعاد مربوطه ترسیم نمود.

جدول 3-2 مؤلّفه و ابعاد براساس کجا؟ (به PDF نگاه شود)

4-چرا[15]

مفهوم «چرا» در بیانیه مأموریت همان «هدف بهینه سازمان» است که به رسالت و یا دلیل وجودی سازمان اشاره دارد. رسالت در واقع بیانیه ای است که دلیل وجودی سازمان را به تفصیل مشخص می سازد و در این قسمت،  «باید به این سؤال که چرا ما وجود داریم؟ چرا ما کاری را که انجام می دهیم، باید انجام دهیم؟ پاسخ گوید.» (تجربه ای موفق از کاربرد مدیریت راهبردی، 1387، 39) و در حقیقت، به «فلسفه سازمان که شامل باورهای بنیادی، ارزشها، آرمان ها و آرزوها، اولویتهای فلسفی و اخلاقی اصلی سازمان است، می پردازد.

جدول 4، بیانگر مؤلفه  «چرا» و ابعاد آن که براساس اهداف بلند مدت و فلسفه وجودی حکومت علوی (ع) در نهج البلاغه شناسایی شده است، به صورت ذیل می آید.

جدول 4-2 مؤلفه و ابعاد براساس چرا؟ (به PDF نگاه شود)

5-چگونه؟[16]

این سؤال به این موضوع می پردازد که ویژگی های منحصر به فرد و مزیتهای رقابتی سازمان در رسیدن به این هدفها چیست؟ (نگرشی جامع بر مدیریت استراتژیک، 1382، 218) سازمانها، در راستای کامیابی، معمولا تلاش می کنند

تا نسبت به رقبای خود، از مزیت رقابتی برخوردار باشند و برای این کار، باید به قابلیتی ویژه دست یابند؛ بنابراین باید در بیانیه مأموریت مشخص شودکه سازمان دارای چه مزیت رقابتی یا شایستگی متمایز می باشد. (دستنامه برنامه ریزی استراتژیک، 10، 1387) لذا آنچه که در نهج البلاغه به عنوان ویژگی ها و امتیازات حکومت علوی (ع) نسبت به سایر حکومت ها، مورد شناسایی قرار گرفت. در جدول 5-شامل مؤلّفه «چگونه» و ابعاد آن منعکس شده است.

جدول 5-مؤلّفه و ابعاد براساس چگونه؟ (به PDF نگاه شود)

بیانیه ماموریت حکومت علوی (ع)

از تجزیه و تحلیل اجزای مأموریت در نهج البلاغه (4h+W) و بررسی خطبه ها و اوامر، نامه ها و رسائل و کلمات حکمت آمیز و مواعظ مندرج در نهج البلاغه، می توان بیانیه مأموریت حکومت علوی (ع) را بدین صورت ترسیم نمود:

حکومت علوی، در سایه مدیریت و زعامت مولای متقیان حضرت علی (ع) به عنوان الگوی بی بدیل مدیریت اسلامی، بر آن بود تا با مبارزه با دشمنان، مقابله با ظالمان و ستمگران، دفاع از مظلومان و ستمدیدگان، جمع آوری مالیات و زکات، اجرای شایسته سالاری و تقسیم عادلانه بیت المال و بهره گیری از مزیت حاکمیت احکام و ارزشهای اسلامی نسبت به برقراری امنیت و آسایش، اقامه حق و دفع باطل، ایجاد آبادانی و رفاه، انجام اصلاحات و برقراری قسط و عدل مبادرت ورزیده و با آشنا نمودن مردم با معارف الهی و تربیت آنها، زمینه های لازم برای رشد و پویایی و عزت و سربلندی جامعه اسلامی جهت نیل به سعادت و رستگاری امّت اسلام را فراهم و از طریق سوق دادن مردم به سوی آخرت به عنوان هدف نهایی، آنان را به سمت منزلگاه ابدی (بهشت جاویدان) و قرب الهی رهنمون سازد.

ب)اهداف بلند مدت

می توان هدف های بلند مدت را به صورت نتیجه های خاصی که سازمان می کوشد در تأمین مأموریت خود به دست آورد، تعریف کرد. مقصود از دوره بلند مدت، دوره ای است که بیشتر از یکسال باشد. از آن نظر این هدفها برای موفقیت سازمان لازم و ضروری هستند که تعیین کننده مسیر سازمان می باشند، (مدیریت استراتژیک، 1389، 37) اهداف بلند مدت، مشخص کننده نتایج راهبردیی است که مأموریت و راهبرد سازمان باید به آن ها دست یابد. معمولا وجود 3 تا 6 هدف بلند مدت برای هر سازمانی کافی است. (تجربه ای موفق از کاربرد مدیریت راهبردی، 1387، 114)

اهداف بلند مدتی که مولای متقیان حضرت علی (ع) قصد تحقق آن را در حکومت داشت، از نگاه شهید مطهری در قالب فراز سوم خطبه 131 که بعنوان اهداف اصلاحی و کلی نهضت‏های اسلامی به آن اشاره نموده است شامل:

1-خطبه 131: (اقامه حق-اصلاحات-امنیت)

{/اللهّم إنّک تعلم أنّه لم یکن الّذی کان منّا منافسة فی سلطان و لا التماس شیء من فضول الحطام و لکن لنردّ المعالم من دینک و نظهر الإصلاح فی بلادک فیأمن المظلومون من عبادک و تقام المعطّلة من حدودک/}؛ خدایا تو می دانی که جنگ و درگیری ما برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود؛ بلکه می خواستیم نشانه های حق و دین تو را به جایگاه خویش باز گردانیم و در سرزمین های تو اصلاح را ظاهر کنیم تا بندگان ستمدیده ات در أمن و أمان زندگی کنند و قوانین و مقررّات فراموش شده تو بار دیگر اجراء گردد.

این خطبه در منبر کوفه ایراد شد و به خطبه «منبریّه» معروف است که در آن علل پذیرش حکومت و صفات یک رهبر عادل را بیان می دارد (فلسفه حکومت اسلامی)

اما در نهج البلاغه علاوه بر خطبه مورد اشاره که گویای چهار هدف؛ ایجاد اصلاحات، ایجاد آبادانی و رفاه، برقراری امنیت و برپا داشتن مقررات فراموش شده می باشد، خطبه ها و نامه های واضحی وجود دارند که بیانگر فلسفه و هدف حکومت علوی (ع) بوده و عبارتند از:

2-خطبه 40: (برقراری امنیت -تامین رفاه عمومی -اقامه حق)

{/کملة حقّ یراد بها الباطل نعم إنه لا حکم إلاّ للّه و لکن هؤلاء یقولون لا إمرة إلاّ للّه و إنّه لا یدّ للنّاس من أمیر برّ أو فاجر یعمل فی إمرته المؤمن و یستمتع فیها الکافر و یبلّغ اللّه فیها الأجل و یجمع به الفیء و یقاتل به العدوّ و تأمن به السبل و یؤخذ به للضّعیف من القوی حتی یستریح برّ و یستراح من فاجر/}؛ آنگاه که شعار خوارج را شنید که می گویند لا حکم لا اللّه در سال 38 هجری در مسجد کوفه فرمود) ضرورت حکومت: سخن حقّی است که از آن اراده باطل شد؛ آری، درست است فرمانی جز فرمان خدا نیست ولی اینها می گویند زمامداری جز برای خدا نیست در حالی که مردم به زمامداری نیک یا بد نیازمندند تا مؤمنان در سایه حکومت به کار خود مشغول و کافران هم بهرمند شوند و مردم در استقرار حکومت زندگی کنند به وسیله حکومت بیت المال جمع آوری می گردد و به کمک آن با دشمنان می توان مبارزه کرد. جادّه ها أمن و امان و حقّ ضعیفان از نیرومندان گرفته می شود نیکوکاران در رفاه و از دستبدکاران در امان می باشند.

3-خطبه 33: (اقامه حق و دفع باطل)

{/عند خروجه لقتال أهل البصرة قال عبد اللّه ابن عبّاس دخلت علی أمیر المؤمنین ((ع)) بذی قار و هو یخصف نعله فقال لی ما قیمة هذه النّعل فقلت لا قیمة لها فقال ((ع)) و اللّه لهی أحبّ إلیّ مِن إمرتکم إلاّ أن أقیم حقا أو أدفع باطلا /}: در سال 36 هجری به هنگام عزیمت به شهر بصره جهت جنگ با ناکثین در سرزمین ذی قار) «ابن عباس می گوید در سرزمین «ذی قار» خدمت امام رفتم که داشت کفش خود را پینه می زد؛ تا مرا دید فرمود: قیمت این کفش چقدر است گفتم بهایی ندارد. فرمود: به خدا سوگند همین کفش بی ارزش نزد من از حکومت بر شما محبوب تر است مگر اینکه حقّی را با آن به پا دارم یا باطلی را دفع نمایم.

4-خطبه 15: (عدالت)

(و من کلام له (ع) فیما رده علی المسلمین من قطائع عثمان {/و اللّه لو وجدته قد تزوّج به النّساء و ملک به الإماء لرددته فإن ّفی العدل سعة و من ضاق علیه العدل فالجور علیه أضیق /} (درباره اموال فراوان بیت المال که عثمان به بعضی از خویشاوندان خود بخشیده بود. ابن عباس می گوید: روز دوّم خلافت در سال 35 هجری این سخنرانی را ایراد فرمود).  به خدا سوگند بیت المال تاراج شده را هر کجا که بیابم به صاحبان اصلی آن باز می گردانم گر چه با آن ازدواج کرده یا کنیزانی خریده باشند؛ زیرا در عدالت، گشایش برای عموم است و آن کس که عدالت بر او گران آید تحمّل ستم برای او سخت تر است.

5-نامه 53: (ایجاد آبادانی و تامین رفاه عمومی)

و من عهد له ((ع)) کتبه للاشتر النخعی رحمه اللّه لما ولّاه علی مصر و أعمالها حین اضطراب أمر أمیرها محمد ابن أبی بکر و هو أطول عهد کتبه و أجمعه للمحاسن.

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم هذا ما أمر به عبد اللّه علیّ أمیر المؤمنین مالک ابن الحارث الأشتر فی عهده إلیه حین ولاّه مصر جبابة خراجها و جهاد عدوّها و استصلاح أهلها و عمارة بلادها؛ نامه به مالک اشتر در سال 38 هجری هنگامی که او را به فرمانداری مصر برگزید آن هنگام که اوضاع محمد بن ابی بکر متزلزل شد و از طولانی ترین نامه هاست که زیبایی های تمام نامه ها را دارد).

به نام خداوند بخشنده مهربان. این فرمان بنده خدا علی امیرمؤمنان به مالک اشتر پسر حارث است در عهدی که با او دارد هنگامی که او را به فرمانداری مصر بر می گزیند تا خراج آن دیار را جمع آورد و با دشمنانش نبرد کند کار مردم را اصلاح و شهرهای مصر را آباد سازد.

از اینرو، با نگرش به خطبه ها و نامه های مذکور از امام علی (ع) در نهج البلاغه میتوان به پنج هدف اصلی و اساسی آن حضرت در حکومت پی برد:

الف)برقراری امنیت و آسایش

بی شک اوّلین و مهمترین شرط برای زندگی صحیح امنیّت و نظم است، سپس وجود افراد نیرومندی است که در برابر دشمنان خارجی و زیاده خواهان داخلی سدّی ایجاد کنند که آن هم بدون تشکیل حکومت و بیت المال و جمع آوری بخشی از اموال عمومی در آن امکان پذیر نیست (پیام امام، ج 1375، 2، ص 436) رفاه و آسایش زندگانی در امنیت است. (گفتار امیر المؤمنین (ع)، ج 1، ص 110) امام (ع) جامعه ای می خواهد که در آن جان و مال و عرض و آبروی همه افراد محفوظ بوده هر کسی در کمال آرامش و امنیت به انجام وظائف فردی و اجتماعی مشغول باشد (یادنامه کنگره هزاره، 1360، ص 153) لذا برقراری امنیت که لازمه ایجاد نظم و پیرو آن آسایش خواهد بود در نهج البلاغه نیز به عنوان یکی از وظایف اصلی و اساسی حکومت بوده و ضرورت و اهمیت آن در خطبه ها، نامه ها و حکمتها در جدول (ش 6) ارائه می گردد.

ب)ایجاد آبادانی و تأمین رفاه عمومی

ایجاد آبادانی در کشور یکی از وظایف اصلی حکومت اسلامی بشمار رفته و موجبات بسترسازی را جهت تامین رفاه عمومی و اقتصادی برای مردم جامعه فراهم خواهد نمود.

به وجود آمدن رفاه اقتصادی از مختصات بسیار مهم یک تمدن است، به این معنی که هیچ تمدنی نمی تواند بدون نظم و رفاه اقتصادی صحیح به وجود بیاید، ولی چنین نیست که اگر نظم و رفاه اقتصادی یک جامعه تکمیل شده باشد، حتما و بالضروره بایستی از تمدن به معنای این کلمه برخوردار بوده باشد. اگر رفاه و آسایش مادی یک جامعه کاملا آماده شده باشد و فقر و نیاز بکلی مرتفع گردد، آن جامعه هر گونه ناگواری و درد و بدبختی را ازخود دور کرده و افراد آن ذاتا عوض میشوند و خودخواهی و زورگوئی و سودجویی شخصی را به دور می اندازند. (ترجمه و تفسیر «جعفری» ج 5، 1376صص 231 و 218)

اهمیت بعد مادی حیات از آن جهت است که میدان فعالیت بعد روحی انسان است و با هر خللی که در بعد مادی حیات وارد می شود، بعد روحی حیات به همان اندازه مختل می گردد. اگر همین مال دنیا در هر شکلی که باشد به عنوان وسیله ای برای رفاه و آسایش ضروری خود و دیگر همنوعان باشد، تکاثر پلید نبوده، بلکه تنظیم وسائل زندگی برای بندگان خدا میباشد که خود نوعی عبادت و مشقت در راه آن، جلب کننده پاداش در سرای ابدیت خواهد بود. (همان، جج 12 و 21، صص 155 و 178) امام (ع) از حقوق واجبه مردم بر عهده خود، چهار چیز را که برای اصلاح حالشان در دو جهان مفید بوده بیان کرده است. دوّمین حق آنان انتظار تقسیم عادلانه بیت المال و رفاه بخشیدن به زندگی مردم است، به گونه ای که همراه با ستم نباشد و اموال عمومی مردم، در غیر موردی که به مصلحت آنان نباشد، صرف و خرج نشود (ترجمه شرح نهج... «بن میثم» ، ج 2، 1375، ص 177) علی (ع) رفاه و آسایش و پیشرفت اجتماع را از دیدگاه عالی‏تری می نگردد و می گوید:  «و من شما را برای خدا می خواهم» یعنی رفاه و آسایش شما پله هایی برای صعود به تکامل است و آماده ساختن مردم برای چنین حرکتی، وظیفه ایست که علی (ع) در اعماق روحش یک ضرورت حیات هدف دار برای خود می داند (ترجمه و تفسیر «جعفری» ، ج 1، 1376، ص 253)از اینرو، موارد جدول (ش 6) که بیانگر اهمیت و ضرورت ایجاد آبادانی و تامین رفاه عمومی و جایگاه آن در نهج البلاغه می باشد، می آید.

ج)ایجاد اصلاحات

اصلاح یعنی سامان بخشیدن، نقطه مقابل افساد است که به معنی نابسامانی ایجاد کردن است. اصلاح اجتماعی یعنی دگرگون ساختن جامعه در جهت مطلوب (نهضتهای اسلامی، ، 1363 صص 8-11) تا مردم مصالح جامعه را در نظر نگیرند و منافع شخصی خود را فدای آن نکنند و در اصلاح اجتماع خویش نکوشند هرگز بر مشکلات پیروز نمی شوند و در چنگال دشمن ضعیف و زبون و ناتوان خواهند بود. آنهایی که فساد جامعه را به قیمت منافع خود می خرند هم جامعه را ویران می کنند و هم خانه خود را. (پیام امام، ج 1375، 2، ص 94)

روزی که مردم با علی (ع) به خلافت بیعت کردند و زمام امور مملکت را به وی سپردند، حضرتش تصمیم گرفت در اداره امور کشور روش انقلابی در پیش گیرد و شمولاتی عمیق و اساسی بوجود آورد زیرا می دانست در طول بیست و چند سالی که از مرگ رسول گرامی گذشته در مملکت انحرافهایی پدید آمده است بعضی شغلهای حساس مملکت بدست افراد ناصالح افتاده است و پاره ای از مسائل اسلامی به دست فراموشی سپرده شده و قسمتی از بیت المال مسلمین به مصارف ناروا می رسد و باید تمام این امور بر وفق معیارهای اسلامی اصلاح گردد. (یادنامه کنگره هزاره، 1360، ص 69)

بنابراین ایجاد اصلاحات در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و سایر جنبه های بنیادی جامعه از اهداف اصلی حکومتها و نهضتها و به خصوص حکومت علوی (ع) بوده که اهمیت و ضرورت آن در نهج البلاغه به صورت جدول (ش 6) می باشد:

د)تحقق عدالت

مفهوم عدالت این است که استحقاق های طبیعی و واقعی در نظر گرفته شود و به هر کس مطابق آنچه به حسب کار و استعداد، لیاقت دارد داده شود، اجتماع حکم ماشینی را پیدا می کند که هر جزء آن در جای خودش قرار گرفته است. از نظر علی (ع) آن اصلی که می تواند تعادل اجتماع را حفظ کند و همه را راضی نگه دارد، به پیکر اجتماع سلامت و به روح اجتماع آرامش بدهد عدالت است. علی (ع) عدالت را یک تکلیف و وظیفه الهی می داند؛ هرگز روا نمی شمارد که یک مسلمان آگاه به تعلیمات اسلامی، تماشاچی صحنه های تبعیض و بی عدالتی باشد. (سیری در نهج البلاغه، 1389، صص 140-136)

از منظر دین، قوام جامعه و اجرای احکام الهی بر محور عدالت استوار است. نقش اصلی در اجرای عدالت نیز بر عهده حکومت نهاده شده است. اگر عدل و توازن در همه ارکان اجتماع به وقوع نپیوندد، اطلاق عنوان اسلامی بر جامعه، معنایی دور از حقیقت می یابد. نتیجه اجرای عدالت در جامعه برخورداری جامعه از قوام عقلی، علمی، فرهنگی و تربیتی، سیاسی و اقتصادی است. بنابراین تنها راه اصلاح جامعه و بنا نهادن جامعه ای دینی و مبتنی بر قرآن، اجرای قاطع و بدون تبعیض عدالت در همه ارکان جامعه است. (اجرای عدالت، حق مردم بر حکومت، فصلنامه النهج، ش 29، صص 51-50) بزرگترین عاملی که شیرازه جامعه را از هم می گسلد و مردم را نسبت به دولتمردان بدبین و خشمگین می سازد، روابط را بر ضوابط حاکم کردن و در مقام اجرای قانون عدالت را بطور گسترده رعایت نکردن و در میان افراد تبعیض قائل شدن است. (یادنامه دومین کنگره، 1363، ص 97) عدالت، شالوده شکنی در ساختارهای بنیادی جامعه را می طلبد که امیر المؤمنین علی (ع) راهبردهای مختلف آن را در نهج البلاغه ارائه فرمودند و خود نیز در دوران حکومت پنج ساله بدان عامل بوده اند و آن را سر لوحه کارهای خویش قرار داده بود به طوری که دقت نظردر آن قواعدی به دست می دهد که در مقام عمل، حلال بسیاری از مشکلات خواهد بود. (منشور عدالت، 1385، صص 14 و 5)

در نهج البلاغه بارها و بارها روی مسأله عدالت و انصاف تکیه شده و اصولا امیر مؤمنان علی (ع) یکی از بزرگترین بنیانگذاران عدل در جامعه بشری است و به گفته نویسنده معروف مسیحی (جرج جرداق)، او بانگ عدالت انسانیّت است که از حلقوم تاریخ برخاسته، علی (ع) دقیقا طرفدار اجرای حق و عدالت بود، هر چند برای گروهی ناخوشایند باشد و دست از حمایت او بردارند یا به مخالفتش برخیزند و تنها ماندن علی (ع) بیشتر به خاطر همین بود. (پیام امام، ج 1 و 2، صص-353 و 529)

در اندیشه و سیره امام علی (ع) عدالت و برپایی آن مهم ترین و والاترین موضوع زیست انسانی-ایمانی است، به گونه ای که جز در پرتو عدالتی فراگیر نمی توان از دین و ایمان، و سلامت و سعادت به درستی سخن راند و زندگی انسانی و ایمانی داشت و در عرصه جامعه، سیاست، حکومت، مدیریت، اقتصاد، قضاوت و دیگر عرصه ها از سلامت و کمال بهره مند بود. نهج البلاغه به عنوان گرانقدرترین مجموعه آموزه های امام علی (ع) راه گشای شناخت عدالت و آموزگار برپایی عدالت فراگیر است. (حقوق و عدالت در نهج البلاغه، فصلنامه النهج، ش 29، ص 67) که در جدول(ش 6) به مواردی از آن اشاره خواهد شد.

ه-اقامه حق و دفع باطل

«حق» در لغت به معنای درستی، مطابقت، یکسانی، امر ثابت، ضد باطل و قرار داشتن چیزی در جا و موقع خود است. از جمله ملازمات اساسی تحقق عدالت، شناخت حقوق و برپایی و پاسداشت آن است. (حقوق و عدالت در نهج البلاغه، فصلنامه النهج، ش 29، صص 77 و 67) شاید بتوان گفت یکی از مفاهیم اساسی در کتاب شریف نهج البلاغه، مفهوم حق است. در این کتاب گرانقدر متجاوز از سیصد بار از حق و مشتقات آن سخن به میان آمده و بر شناسایی و عمل به مقتضای آن تاکید شده است (المعجم الفهرس، صص 119-115) هر اندازه که یک حکومت از شایستگی به جهت اجرای حقّ و عدالت بیشتر برخوردار بوده است، [هر چند که توانائی ایجاد رفاه و آسایش برای همه افراد و گروه های جامعه نداشته است]، مستضعف به معنی کسی که حقوق او عمدا و از روی ستم پایمال شده باشد، کمتر بوده و در صورت افزایش شایستگی چه بسا که استضعاف مستند به خود حکومت از بین رفته است. (ترجمه و تفسیر(جعفری)، ج 15، 1376، ص 75)

از اینرو، عمده نکات مندرج در نهج البلاغه که بیانگر جایگاه اقامه و احقاق حق و ضرورت ابطال و دفع باطل در حکومت علوی (ع) می باشد، ذیلا می آید:

جدول 6-اهداف حکومت علوی (ع) (به PDF نگاه شود)

ج)بررسی عوامل خارجیEEE) [17])

بررسی محیطی عبارت است از نظارت، ارزیابی و نشر اطلاعات به دست آمده مربوط به محیط سازمان، میان افراد کلیدی و مؤثر آن سازمان محیط را معمولا دو لایه: محیط عمومی یا کلان و محیط تخصصی یا فرد تقسیم می کنند.

محیط عمومی: شامل نیروهای کلانی است که به طور غیرمستقیم بر فعالیتهای سازمان اثر می گذارند.

محیط تخصصی: شامل آن دسته از عناصر یا گروههایی است که به طورمستقیم بر سازمان تأثیر می گذارند و خود نیز از آن تأثیر می پذیرند. مهمترین عناصر در محیط کلان عبارتند از: عوامل اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، تکنولوژیکی، سیاسی، قانونی/حقوقی و جهانی (دستنامه برنامه ریزی استراتژیک، 1387، صص 16 و 15)

در بررسی عوامل خارجی، سعی می شود فرصتها و تهدیداتی که سازمان با آنها روبرو می شود، شناسایی گردد، به گونه ای که مدیران بتوانند با تدوین استراتژیهای مناسب از فرصتها بهره برداری نمایند و اثرات عوامل تهدید کننده را کاهش دهند یا از آنها پرهیز کنند هدف از بررسی عوامل خارجی این است که از فرصتهایی که می توان از آنها بهره برداری کرد و تهدیداتی را که می توان از آنها احتراز نمود یک فهرست نهایی تهیه شود (مدیریت استراتژیک، 1389، 212)

همانطور که در مفروض تحقیق اشاره گردید، از آنجایی که تمام جنبه های حکومت امام علی (ع) در نهج البلاغه منعکس نگردیده لذا در تعیین عوامل خارجی بررسی محیط عمومی (کلان) حکومت علوی (ع) مقدور نبوده و محیط تخصصی(خرد) حکومت و اجزای آن مورد شناسایی قرار می گیرد.

1)فرصتها

فرصت (O): پتانسیل نهفته ای است که بهره گیری از آن سازمان را درجهت مثبت رشد خواهد داد و اسفتاده از آن مزایای قابل ملاحظه ای برای سازمان خواهد داشت. از تجزیه و تحلیل هر یک از عوامل خارجی سازمان منجر به شناسایی فرصتها خواهد شد (نگرشی جامع بر مدیریت استراتژیک، 1382، صص 183 و 182)

با مطالعات انجام شده در نهج البلاغه و توصیه مولای متقضیان به بهره گیری از فرصتها، موارد ذیل به عنوان فرصتهای حکومت علوی (ع) شناسایی، موضوعات و مصادیق انتخابی ذیل آن، بدین قرار خواهد بود:

جدول 7-فرصتهای حکومت علوی (ع) (به PDF نگاه شود)

2)تهدیدها

تهدید (T): برعکس فرصت، عاملی است که مانع حرکت، رشد و بالندگی سازمان می شود. به عبارت دیگر ضرر بالقوه ای است که عوامل بالفعل شدنش هنوز بوجود نیامده است. از تجزیه و تحلیل هر یک از عوامل خارجی سازمان منجر به شناسایی تهدیدها خواهد شد(نگرشی جامع بر مدیریت استراتژیک، 1382، صص 183 و 182)

با عنایت به بررسیهای انجام شده در خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار امام علی در نهج البلاغه، تهدیدات ذیل در مقابل حکومت علوی شناسایی و مصادیق و موضوعات مربوطه ارائه می گردد:

جدول 8-تهدیدهای حکومت علوی (ع) (به PDF نگاه شود)

د)بررسی عوامل داخلی

عوامل داخلی، عواملی هستند که مربوط به درون سازمان هستند و بر خلاف عوامل خارجی در کنترل مدیریت سازمان می باشند. بررسی عوامل درونی سازمان مستلزم گردآوری، دسته بندی و ارزیابی اطلاعات مربوط به عملیات است. برای این کار باید با استفاده از رویکرد وظیفه ای عوامل داخلی (قوت و ضعف سازمان) که نقش حیاتی در موفقیت سازمان دارند شناسایی نموده و به آنها اولویت داده به گونه ای که مهمترین نقاط قوت و ضعف سازمان را تعیین کرد. نقاط قوت و ضعف داخلی در زمره فعالیتهای قابل کنترل سازمان قرار می گیرند که سازمان آنها را به شیوه ای بسیار عالی یا بسیار ضعیف انجام می دهد(دستنامه برنامه ریزی استراتژیک، 1387، 27)

1) قوتها

نقطه قوت (S): موردی است که سازمان در صورت انجام یا داشتن آن از امتیاز مثبت و توانایی قابل ملاحظه ای برخوردار خواهد شد. از تجزیه و تحلیل هر یک از عوامل داخلی سازمان منجر به شناسایی قوتها خواهد شد (نگرشی جامع بر مدیریت استراتژیک، 1382، 183) نقاط قوت سازمان شامل مهارتها و توانایی هایی است که سازمان را قادر می سازد استراتژی هایش را به درستی و به خوبی طراحی و اجرا کند. (دستنامه برنامه ریزی استراتژیک، 1387، 27)

لذا با مطالعه و بررسی عوامل داخلی حکومت علوی (ع) در نهج البلاغهنقاط قوت ذیل شناسایی و ارائه می گردد:

جدول 9-قوتهای حکومت علوی (ع) (به PDF نگاه شود)

2) ضعفها

نقاط ضعف (W): مواردی است که سازمان در صورت انجام یا واجد بودن آناز امتیاز منفی و عدم توانایی برخوردار خواهد شد. از تجزیه و تحلیل هر یک از عوامل داخلی سازمان منجر به شناسایی ضعفها خواهد شد (نگرشی جامعبر مدیریت استراتژیک، 1382، 183)نقاط ضعف، مهارت ها و توانایی هایی هستند که سازمان به خاطر عدم برخورداری از آنها نمی تواند استراتژی هایش را انتخاب و اجرا کند که از مأموریت سازمانی حمایت شود. (دستنامه برنامه ریزیاستراتژیک، 1387، 27)

لذا با مطالعه و بررسی عوامل داخلی حکومت علوی (ع) در نهج البلاغه، نقاط ضعف ذیل استخراج و ارائه می گردد:

جدول 10 -ضعفهای حکومت علوی (ع) (به PDF نگاه شود)

نتیجه گیری

1)آنچه که از بیانیه ماموریت حکومت علوی (ع) که بیانگر فلسفه وجودی، رسالت و چشم انداز تشکیل حکومت اسلامی برمی آید آن است که امام علی(ع) توجه توأمان به بعد مادی و معنوی داشته و با نگرشی اقتضایی و سیستمی به ابعاد مدیریت، پارادایم مدیریت اسلامی را با سایر پارادایم های موجود مدیریت متمایز ساخته و در حقیقت بعد مادی را به عنوان پله ای برایصعود به تکامل و رستگاری و رسیدن به قرب الهی ملحوظ می داشتند.

2)با نگرش به اهداف تعیین شده برای حکومت علوی، مشخص است که امیر مؤمنان حضرت علی (ع) در نظر داشت تا با فراهم آوردن فضایی امن و آرام، بستر را برای ایجاد آبادانی و رفاه برای عموم مردم آماده و نسبت به تامین منافع جامعه، جامه عمل پوشانده و با انجام اصلاحات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، زمینه را به منظور تحقق آرمان جاودانه و اهداف والایش که همان اقامه حق و اجرای عدالت بوده است، مهیّا سازد.

3)در بررسی فرصت های پیشروی حکومت علوی (ع) با عنایت به تاکیداتی که آن امام همام در بهره گیری از فرصتها و اهتمام مجدانه در شکل گیری فضای فرصت و غنیمت شمردن آن داشته اند، استنباط می گردد که ظرفیتهای یاز ناحیه عوامل شناسایی شده برای حکومت به عنوان تسهیل کننده و یاری دهنده آن حضرت جهت تحقق اهداف مقدسشان بوده و ایشان نیز به استناد نظرسنجی و وزن دهی انجام شده بهره برداری مطلوبی از آن نموده اند.

4)موانعی که از ناحیه تهدیدهای اشاره شده بر حکومت علوی (ع) ایجاد می گردید، به عنوان مخاطراتی جدی در مسیر نهضت امام (ع) قرار داشته ومانع بهره گیری بهینه از فرصت ها جهت تحقق کامل اهداف و آرمان ها بوده و متاسفانه در مدت کوتاه حکومت، انرژی و توان زیادی صرف مقابله با تهدیدها و خنثی سازی توطئه گردید.

5)قوت های شناسایی شده بیانگر وجه تمایز و مزیّت نسبی حکومت علوی (ع) با مدیریت برجسته آن حضرت در سطح سازمانی بوده و چه بسا قوتها و تواناییهای فردی از مدیریت آن امام همام، مبرهن است (که از قالب این پژوهش خارج می باشد) و ایشان با استفاده از این پتانسیل و توان سازمانی توانسته در بهره گیری از فرصت ها و مقابله با تهدیدها گام های اساسی بردارند.

6)در بررسی نهج البلاغه، مشاهده می گردد که حتی اگر مدیریت جامعه ای بر عهده شخصیت بی بدیلی چون مولای متقیان علی (ع) باشد، چنانچه اطاعت پذیری و تعامل مردم با حکومت ضعیف باشد و نیز در بدنه و اجزای کارگزاران، مدیران و یاران به دلیل گرایش به مطامع دنیوی و فقدان شناخت، تقوی و تعهد کافی، ضعف وجود داشته باشد، سیستم حکومتی از هماهنگی و انسجام لازم در اجرای برنامه ها و تحقق کامل اهداف برخوردار نخواهد بود.

7)با نگرش به فرایند مدیریت در حکومت علوی (ع) براساس نهج البلاغه، منتج می گردد که علیرغم فشارهای سنگین و موانع جدی که از سوی عوامل تهدید در قالب جنگ های مختلف و انشقاق بین همراهان و اصحاب برای حکومت ایجاد، و حتی فرصت هایی که با عدم مماشات و معامله آن حضرت به تهدید مبدّل گشتند و نیز با نافرمانی ها، سستی ها و ضعف هایی که در برخی کارگزاران و مردم وجود داشت، امام (ع) با بهره گیری از مدیریت شایسته و بکارگیری حداکثر توان خود و مجموعه، توانست تا حد زیادی از فرصت ها بهره برداری، با تهدیدها مقابله و ضعف ها را پوشش داده و در راستای ماموریت و در رسالت حکومت اسلامی، گامی رفیع در نیل به اهداف والایش برداشته و نهایت در این طریق مقدس و در مسیر تحقق آرمان الهی به فیض عظیم شهادت، سعادت و رستگاری و رسیدن به قرب الهی نائل گردد.

منابع

-نهج البلاغه، م: دشتی، قم، انتشارات: اندیشه هادی، 1386

-مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام: شرح تازه و جامعی بر نهج البلاغه، تهران: دار الکتب الاسلامیه، ج 3-1380، 1-1375

-جعفری، محمد تقی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی ج 1-27، 1378-1376

-میثم بن علی بن بحرانی، ترجمه شرح نهج البلاغه، م: قربانعلی محمد مقدمو علی اصغر نوایی یحیی زاده، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی آستان مقدسرضوی، ج 1، 1375.

-دلشاد تهرانی، مصطفی، تفسیر موضوعی نهج البلاغه، قم: (نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها)، دفتر نشر معارف، 1387.

-پهلوانیان، حسین، تجربه ای موفق از کاربرد مدیریت راهبردی(استراتژیک)، تهران: انتشارات نیکو روش، چ 2، 1387

-رابینز، استیفن، تئوری سازمان(ساختار و طرح سازمانی)، م: سید مهدی الوانی، حسن دانایی فرد، تهران: انتشارات صفّار، 1387

-منصور زاده، محمد خانواده و رسانه با الهام از نهج البلاغه، فصلنامه بازتاب اندیشه، شماره 1، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، زمستان 1389.

-دستنامه برنامه ریزی استراتژیک، سیّد محمد اعرابی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، چ 2، 1387

-مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، تهران: آل طه، 1389

-شریعتی، علی، علی مجموعه آثار 26، تهران: نشر آمون، 1368.

-قائمی، علی، عوامل ضد انقلاب در حکومت علی (ع)، قم: انتشارات شفق، 1355.

-فصلنامه النهج پژوهشهای نهج البلاغه، مجموعه مقالات، تهران، بنیاد نهج البلاغه، شماره 29، 1389. E}

پژوهشهای نهج البلاغه»  زمستان 1390 - شماره 32 (صفحه 124)

-عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران: امیر کبیر، 1376.

-فروزنده، لطف اللّه، نوایی نژاد، افتخار سادات، گزیدۀ نکات مدیریتی در نهج البلاغه، تهران: دانشگاه پیام نور، 1388.

-دیود، فردآر، مدیریت استراتژیک، م: علی پارسائیان، سیّد محمد اعرابی، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1389.

-عاصمی پور، محمد جواد، مدیریت پروژه، تهران: سمت (مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی)، 1388.

-منصور لاریجانی، اسماعیل، منشور عدالت، تهران: مهدی القرآن، 1385.

-علی احمدی، علیرضا؛ فتح اللّه، مهدی؛ تاج الدین، ایرج؛ نگرشی جامع بر مدیریت استراتژیک، تهران: تولید دانش، 1382.

-مطهری، مرتضی، نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1363.

-یادنامه دومین کنگره نهج البلاغه، فخر الدین حجازی، محمد حسین مشایخ فریدنی و علی مشکینی، وزارت ارشاد اسلامی و بنیاد نهج البلاغه، 1363

-یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه، محمد تقی جعفری، حسن حسن زاده آملی و محمد تقی فلسفی، تهران بنیاد نهج البلاغه، 1360

پی نوشت

[1] tnemganaM

[2] cigetartS

[3] noitisoP

[4] mumitpO

[5] nalP

[6] yolP

[7] nrettaP

[8] noitisoP

[9] evitcepsreP

[10] noissiM

[11] tnemetatS deerC

[12] tahW

[13] ohW

[14] erehW

[15] yhW

[16] woH

[17] sisylana latnemnorivnE lanretxE

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان