مشرق نوشت: «ارزهای دیجیتال» یا به عبارت دقیقتر «ارزهای رمزی» چندین سال است در جهان، و چندین ماه است در ایران، خبرساز شدهاند و اگرچه بسیاری از مردم از چگونگی کارکرد و جزئیات فنی این ارزها بیاطلاع هستند، اما همین افراد علاقه روزافزونی به سرمایهگذاری در بازار خرید و فروش این ارزهای جدید نشان میدهند. عموم مردم نام «بیتکوین» را شنیدهاند و کم و بیش میدانند که این ارز، یک ارز مجازی است و بر خلاف ارزهای سنتی بر پایه طلا، نقره یا هر اساس دیگری نیست. به عبارت دیگر، مردم ممکن است بدانند که ارزهای مجازی، «ارزش ذاتی» ندارند، اما بسیاری از افراد نمیدانند که ارزش بالای این ارزها از کجا میآید.
ارائه برخی آمارها درباره بیتکوین، به عنوان اولین و همچنان شناختهشدهترین نظام ارز رمزی، برای درک اهمیت این بحث ضرورت دارد. اکنون که این گزارش نوشته میشود، هر بیتکوین ارزشی بیش از 7500 دلار دارد. این در حالی است که قیمت بیتکوین در صعودی دیوانهوار در اواسط ماه دسامبر سال گذشته میلادی (2017) حتی تا حدود 20 هزار دلار نیز بالا رفت که نشان از هیجان بازار برای خرید این ارز مجازی داشت. با توجه به اینکه آمار آخرین روزهای ماه می سال 2018 نشان میدهد اندکی بیش از 17 میلیون بیتکوین تا کنون استخراج شده و در گردش قرار گرفته است. بیتکوینهای در گردش دستکم 127/5 میلیارد دلار قیمت دارند. اگرچه تاکید میشود که بیتکوین ذاتاً ارزشی ندارد، اما وقتی بازاری بیش از 100 میلیارد دلاری را ایجاد کرده است، قطعاً میتواند موضوع مهمی برای بررسی و آشنایی بیشتر باشد.
مشرق پیش از این در گزارش مفصل و جامعی تحت عنوان «ارز دیجیتال» و «بیتکوین» چیست و چه تاثیری بر اقتصاد کشورها دارد؟» تعریف، ابعاد فنی و انواع ارزهای دیجیتال، و پیامدهای استفاده از آنها بر اقتصاد داخلی و بینالمللی را بررسی کرده است. در گزارش پیش رو، ابتدا برخی از مهمترین ویژگیهای ارزهای رمزی (یا ارزهای رمزپایه یا ارزهای رمزنگاریشده) و سپس امکان استفاده از این ارزها برای دور زدن نظام تحریمهای آمریکا و مقابله با سلطه نظامهای فراگیر تراکنش بانکی در جهان بررسی میشود.
مهمترین ویژگیهای ساختار بلاکچین
ارزهای رمزی از جهات بسیاری با ارزهای سنتی تفاوت دارند. اگرچه ارزهای سنتی امروز نیز دیگر پشتیبانی طلا یا نقره یا مشابه اینها را ندارند و در حقیقت نظام مالی دنیا به نظام «فیات» (نظامی که در آن ارزش ارز صرفاً وابسته به قوانین دولتی و بانکی است) تغییر ماهیت داده است، اما ارزهای رمزی پا را از این نیز فراتر گذاشتهاند. به عبارت دیگر، درست است که موجودی حساب بانکی شما نیز صرفاً یک عدد است که به خاطر قوانین دولتی و بانکی کشور شما ارزش پیدا میکند، اما ارز رمزی حتی تحت پشتیبانی دولت یا بانک شما هم نیست. با این وجود، ارز رمزی، و به عبارت دقیقتر، ساختار بلاکچین که اساس تمام این ارزهای رمزی است، ویژگیهای منحصربهفردی دارد که مردم و سرمایهگذاران را به سوی این نوع ارزها سوق دادهاند. در اینجا به برخی از این ویژگیها اشاره میشود.
ماهیت غیرمتمرکز بلاکچین: اصلیترین ویژگی ارزهای رمزی، غیرمتمرکز بودن آنهاست. در حالی که ارزهای سنتی تحت اختیار دولت و بانک مرکزی هستند و این نهادها به عنوان «معتمد» مدیریت و تراکنشهای این ارزها را به عهده دارند، ارزهای رمزی تحت تسلط هیچ نهاد محوریای نیستند و این خودِ کاربران هستند که ارزش ارز، امنیت شبکه و انجام تراکنشها را تضمین میکنند. این تفاوت ماهیتی موجب شده تا بسیاری به ارزهای رمزی روی بیاورند، چراکه از طرفی وابستگی این ارزها به دولت و بانک مرکزی کم است و بنابراین موضوعاتی مانند مالیات، تورم یا حتی هزینه تراکنش خودبهخود از میان برداشته میشود، و از طرف دیگر، از طریق سازوکار «بلاکچِین» (به معنای «زنجیرهبلوک» که به نوعی پایگاه داده تراکنشهای ارز رمزی محسوب میشود) امکان حمله سایبری به صرفاً یک نهاد متمرکز (بانک) و سودجویی از این طریق عملاً از بین میرود.
امنیت و بازگشتناپذیری تراکنشها: ساختار بلاکچین (و مکمل آن، استفاده از رمزنگاری پیشرفته و پیچیده تصویری) به گونهای است که یک کاربر (مثلاً هکر) نمیتواند در تاریخچه آن تغییر ایجاد کند و عملاً احتمال آنکه سرقت یا سوءاستفاده از بلاکچین صورت گیرد (به گونهای که مثلاً با هک کردن شبکه یک بانک و انتقال مبلغ به یک حساب ممکن است) تقریباً صفر است. به عبارت دیگر، امنیت حساب کاربری شما در اتصال به بلاکچین به اندازه امنیت دستگاهی است که شما با آن به شبکه متصل میشوید؛ هکرها ممکن است بتوانند به دستگاه شما حمله و از حسابتان سوءاستفاده کنند، اما بسیار بعید است که از حمله مستقیم به شبکه بلاکچین نتیجهای بگیرد. به قول یکی از کارشناسان در این زمینه: «آدرس [حساب کاربری] بیتکوین از «فورت ناکس» [پایگاه نظامی ارتش آمریکا و محل ذخیره بخش بزرگی از ذخیره طلای این کشور] امنتر است.»
نامحدودی در سرعت و مسافت: از آنجا که شبکه بلاکچین هیچ نهاد محوریای ندارد و همه چیز صرفاً روی خود شبکه اتفاق میافتد، تراکنشها در این شبکه تقریباً آنی انجام میشود و نیازی به عبور از سازوکار بعضاً وقتگیر تایید رسمی ندارد. از سوی دیگر، شبکه بلاکچین محدودیت مرزی نیز ندارد و هر کس از هر کجای دنیا که به این شبکه متصل شود، میتواند در آن، ارز دریافت یا ارسال کند. به این ترتیب، از نظر سرعت و فاصله، هیچ تفاوتی بین ارسال مقداری ارز رمزی به همسایه دیوار به دیوار و یا فردی در آن سوی کره زمین وجود ندارد.
هویت مجهول کاربران: یکی دیگر از ویژگیهایی که کاربران را به شدت به ارزهای رمزی علاقهمند کرده، عدم اصرار این نظامهای ارزی بر شناسایی کاربران و صاحبان حسابهای شبکه است. به عنوان نمونه، بیتکوین از کاربران خود نمیخواهد که هنگام افتتاح حساب کاربری، هیچگونه مشخصاتی را از خود ارائه دهند. به عبارت دیگر، آنچه برای بلاکچین بیتکوین اهمیت دارد، صرفاً آدرس حسابهای کاربری (یا بهاصطلاح آدرسهای بیتکوینی) مبدا و مقصد هستند و اینکه این آدرسها متعلق به چه کسی یا نهادی است، کوچکترین اهمیتی ندارد.
پیش از پرداختن به ادامه بحث، باید توضیح بدهیم که ارزهای رمزی و ساختار بلاکچین دو موضوع کاملاً مستقل هستند. کارشناسان متفقالقول هستند که فناوری بلاکچین به عنوان یک ابداع، میتواند دنیای ما را متحول کند و به همین دلیل نیز بسیاری، از این فناوری به عنوان «انقلاب بلاکچین» یاد میکنند. اگرچه این فناوری با استفاده در حوزه مالی و اقتصادی و به طور خاص، تراکنشهای ارزهای رمزی، در میان عموم مردم گسترش پیدا کرد، اما کارشناسان معتقدند بلاکچین حوزهای بسیار گستردهتر و ابداعی فوقالعاده مهمتر از ارزهای رمزیای مانند بیتکوین است. تبادل ارزهای رمزی صرفاً یکی از کارهایی است که میتوان بر بستر فناوری بلاکچین انجام داد.
چنانکه پیشتر نیز توضیح داده شد، مهمترین ویژگی ساختار بلاکچین، غیرمتمرکز بودن آن است. اکنون لازم است که در این مورد نیز بیشتر توضیح بدهیم. بلاکچین عبارت است از زنجیرهای از بلوکهای حاوی اطلاعات که در تکتک دستگاههای متصل به شبکه بلاکچین ذخیره شدهاند. الگوریتم بلاکچین به گونهای است که فقط اطلاعاتی را تایید و ثبت میکند که در اکثر دستگاههای متصل به شبکه یکسان باشند؛ یعنی اطلاعاتی که وارد شبکه بشوند، اما در اکثر دستگاهها معادل آنها وجود نداشته باشد، خودبهخود نادرست تلقی شده و از شبکه حذف میشوند.
به این ترتیب، امنیت شبکه بلاکچین از آنجایی تامین میشود که برای نفوذ به درون آن، یک کاربر باید اطلاعات موجود در «50 درصد به علاوه یک دستگاه» در شبکه را تغییر دهد. هرچه تعداد کاربران و حجم اطلاعات در بلاکچین افزایش مییابد، امکان تغییر در بیش از نیمی از دستگاههای متصل به شبکه نیز کمتر و کمتر میشود و بنابراین بعد از مدتی، تغییر بلاکچین آنقدر هزینهبر میشود که عملاً امکان آن برای هر کسی وجود نخواهد داشت.
آژانس امنیت ملی چگونه اطلاعات کاربران بیتکوین را رصد میکند؟
ناگفته نماند که بیتکوین تنها یکی از ارزهای رمزی موجود در دنیاست و صدها ارز رمزی دیگر نیز بر پایه ساختار بلاکچین تا کنون ایجاد شده و در میان گروههای مختلف مورد استفاده است. مهمتر اینکه برخی کارشناسان معتقدند بیتکوین (و احتمالاً برخی ارزهای رمزی دیگر) نتوانسته از جاسوسی نهادهای امنیتی آمریکایی نظیر سیآیای و آژانس امنیت ملی در امان بماند، و چهبسا اصلاً ساخته این نهادهاست. شواهدی که در ادامه ارائه میشود به خوبی نشان میدهد که بیتکوین به عنوان یک نمونه از ارزهای رمزی بر پایه بلاکچین اگرچه ممکن است مقابل حملات هکری تا اندازه زیادی ایمن باشد، اما اطلاعات کاربران آن به هیچ عنوان امنیت کافی را ندارد.
اسناد افشاشده توسط ادوارد اسنودن نشان میدهد که آژانس امنیت ملی آمریکا دستکم از سال 2013 رهگیری کاربران بیتکوین را میان سایر ارزهای مجازی، اولویت اول خود قرار دادهو حتی از راههای مختلفی نظیر طراحی و انتشار برنامهای با ادعای مخفی کردن هویت کاربران بلاکچین بیتکوین، توانسته است فرستندگان و گیرندگان این ارز را شناسایی کند. چنانکه یکی از یادداشتهای داخلی این آژانس تصریح میکند کارکنان این آژانس توانستهاند حتی به رمز عبورها، سابقه فعالیتهای اینترنتی و همچنین آدرسهای مَک کاربران بیتکوین نیز دسترسی پیدا کنند. جالب است بدانید اسناد آژانس امنیت ملی نشان میدهد که این آژانس با طراحی برنامهای (که در اسناد افشاشده صرفاً با عنوان رمزی «مانکیراکت» معرفی شده است) توانسته با ادعای ارائه یک «سرویس غیرغربی مخفیکننده هویت کاربران در اینترنت» تعداد چشمگیری از کاربران در ایران و چین را به دام بیندازد و اطلاعات آنها را به دست بیاورد.
در حالی که گزارشهای متعددی از نفوذ آژانس امنیت ملی به درون شبکه بیتکوین و حتی انجام عملیاتهای فوقالعاده پیچیده و نهایتاً شناسایی مخترع (یا مخترعان) این ارز (که صرفاً تحت عنوان مستعار «ساتوشی ناکاموتو» شناخته میشود) حکایت دارند «ناتالیا کسپرسکی» موسس شرکت امنیت سایبری «کسپرسکی لَب» (سازنده بستههای نرمافزار امنیتی کسپرسکی) معتقد است بیتکوین اصلاً ابداع آژانسهای اطلاعاتی آمریکاست و اهدافی نظیر ساخت نسخه دوم دلار (دلار 2/0) و استفاده در پروژههای محرمانه در پشت آن وجود دارد. وی همچنین تاکید میکند که ساتوشی ناکاموتو نیز عنوان گروهی از متخصصان رمزنگاری آمریکاست.
تفاوت ارز رمزی غیردولتی با ارز رمزی دولتی
اکنون جای طرح این پرسش است که آیا با توجه به دسترسی آژانسهای اطلاعاتی آمریکایی به شبکه بلاکچین ارزهایی مانند بیتکوین، هنوز هم میتوان از این نوع ارزهای رمزی با امنیت بالا و به عنوان ارزی برای تراکنشهای بینالمللی استفاده کرد؟
برای پاسخ به این سوال، ارائه این توضیح لازم است که آنچه در بالا از نظر مخاطبان محترم گذشت، توضیحاتی درباره ارزهای رمزی بود که عموماً توسط بازیگران غیردولتی ابداع شدهاند. به عنوان مثال، شواهد و قرائن نشان میدهد که بیتکوین (اگر ابداع نهادهای جاسوسی آمریکایی نباشد) حاصل کار یک فرد یا تیم غیردولتی است که بهرغم نبوغ انکارناپذیر، قطعاً منابع محدودی در اختیار داشته است.
طی ماههای اخیر، کشورهایی مانند روسیه و ونزوئلا با هدف بیاثر کردن تحریمهای بینالمللی به عرضه «ارز رمزی دولتی» روی آوردهاند.اگرچه به دلیل ماهیت جدید، جنجالی و پیچیده ارزهای رمزی، رویکرد واحدی در میان دولتها در قبال این ارزها وجود ندارد اما طی ماههای اخیر، بسیاری از کشورهای دنیا به دلایل مختلف حتی اقدام به عرضه «ارز رمزی دولتی» نیز کردهاند. صرفنظر از «جزایر مارشال» اولین کشوری که یک ارز رمزی را به عنوان ارز رسمی خود معرفی کرده است برخی از کشورهای دیگری که در حال حاضر از ارز رمزی دولتی استفاده میکنند، عبارتند از ونزوئلا، اکوادور، چین، سنگال، سنگاپور و تونس. این در حالی است که بسیاری از کشورهای دیگر نیز برنامه خود برای عرضه یک ارز رمزی ملی را اعلام کردهاند که این کشورها عبارتند از روسیه، سوئد، ژاپن، استونی و فلسطین.
اگرچه ارز رمزی ملی ماهیتاً گرفتار همان نوع محدودیتهایی است که ارزهای رسمی سنتی به آنها گرفتارند، اما ویژگیهایی که در بالا به آنها اشاره شد، همچنان میتوانند ارزهای رمزی را به ابزاری قدرتمند برای استفاده میان دولتهای خاص تبدیل کنند. به عبارت دیگر، ارز رمزی دولتی ممکن است برای عموم کاربران جذابیتی نداشته باشد، اما برای دولتها مزایایی دارد که موجب شده تا برخی دولتها به فکر استفاده از این نوع ارز برای تبادلات تجاری میان خودشان بیفتند. مهمترین انگیزه این دولتها برای بهکارگیری ارزهای رمزی، امکان استفاده از این ارزها برای دور زدن تحریمهای اقتصادی، از تحریمهای یکجانبه آمریکا گرفته تا تحریمهای بینالمللی، است.
به عنوان نمونه، گزارشها حاکی از آن است که ونزوئلا توانسته به اولین کشوری تبدیل شود که یک ارز رمزی دولتی را ایجاد میکند. «نیکلاس مادورو» رئیسجمهور ونزوئلا اوایل ماه دسامبر سال 2017 برای اولین بار از ایجاد یک ارز رمزی ملی خبر دادو «اِل پِترو» (یا «پترو» به معنای نفت) که گفته میشود تحت حمایت کالاهایی مانند نفت، الماس و طلاست، ماه فوریه سال 2018 رسماً عرضه شد. حتی کره شمالی نیز ظاهراً دست به رفتار جالبی زده و چنانکه در گزارشها آمده است، دارد تا میتواند ارز رمزی جمعآوری میکند (حتی با حملههای هکری به ذخیره ارز رمزی کره جنوبی[24]) به این امید که بعدها برای دور زدن تحریمهای بینالمللی از آنها استفاده نماید.
چگونه میتوان با بلاکچین، تحریمهای بینالمللی را بیاثر کرد؟
خبر خوش برای ایرانیها در حوزه ارز رمزی این است که حدود یک ماه پیش، «محمدجواد آذری جهرمی» وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات رسماً اعلام کرد ارز رمزی ملی ایران دارد مراحل آزمایشی را پشت سر میگذارد. این یعنی احتمالاً به زودی شاهد عرضه یک ارز رمزی ملی خواهیم بود که میتواند در موارد زیادی به کمک اقتصاد ملی بیاید.
چنانکه گفته شد، یکی دیگر از کشورهایی که به فکر راهاندازی یک ارز رمزی ملی است، روسیهاست. «انجمن ارز رمزی و بلاکچین روسیه» میگوید طبق برنامه، «کریپتوروبل» (به معنای «روبلِ رمزی») قرار است اواسط سال آینده میلادی (2019) رسماً آغاز به کار کند. مقامات روسیه هدف از ایجاد کریپتوروبل را دور زدن تحریمهای بینالمللی دانستهاند. «سرگئی گلازیف» مشاور اقتصادی پوتین معتقد است: «این ابزار [کریپتوروبل] برای انجام فعالیتهای حساس به نیابت از دولت، بسیار مناسب است. ما میتوانیم حسابهای خود با همتایانمان در سراسر دنیا را بدون اهمیت دادن به تحریمها صاف کنیم»
خبر خوش دیگر اینکه، به گزارش خبرگزاری اقتصادی «روسبیزنسکنسالتینگ»، با توجه به علاقه دو کشور ایران و روسیه به ایجاد ارزهای رمزی ملی، مذاکراتی میان تهران و مسکو برای استفاده از این ارزها با هدف دور زدن تحریمهای اقتصادی آمریکا در حال انجام است. هدف از این مذاکرات، توافق درباره راههایی است که دو کشور میتوانند از طریق آنها علاوه بر تبادلات اقتصادی میان خود سیستم بانکی سوئیفت را نیز دور بزنند و عملاً راه را برای تبادلات تجاری با تمام دنیا باز کنند. به این ترتیب مهمترین تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه دو کشور بیاثر خواهد شد و عملاً دو کشور میتوانند وارد بازارهای جهانی بشوند، بدون آنکه ردپایی از خود به جا بگذارند.
ناگفته پیداست که استفاده از بیتکوین یا ارزهای رمزی دیگری که عموم مردم به آنها دسترسی دارند، قطعاً نمیتواند راهحلی برای دور زدن تحریمهای اقتصادی باشد، بلکه کشورهای تحت تحریم آمریکا باید ارزهای رمزی ویژهای را طراحی و ایجاد کنند که دسترسی به آنها کاملاً محدود و کنترلشده باشد. همچنین شکی نیست که آمریکا برای نفوذ در هر نظام ارزیای که هدف از آن دور زدن تحریمهای اقتصادی باشد، تلاش خواهد کرد، اما کشورهایی مانند ایران و روسیه و چین که اصلیترین اهداف تحریمی آمریکا هستند، میتوانند با همکاری یکدیگر سامانههای ارزی میان خود را به گونهای ایمنسازی نمایند که آمریکاییها اجازه نفوذ به آن را پیدا نکنند.
اینجاست که فناوری بلاکچین با تمام ویژگیهای منحصربهفردش (از جمله غیرقابلشناسایی بودن کاربران و امنیت تراکنشها) به کمک کشورهای تحت تحریم آمریکا میآید. البته باید توجه داشت که صرفاً استفاده از فناوری بلاکچین نیز حلال مشکلات اقتصادی هیچ کشوری نیست. سرمایهگذاری و همکاری فنی قوی میان کشورهای تحت تحریم آمریکا برای استفاده از فناوری بلاکچین اگرچه ضروری به نظر میرسد و حتماً باید فواید و مضرات احتمالی آن بررسی گردد، اما قطعاً کافی نیست و باید به این راهحل در قالب بخشی از سیاستهای جامعتر اقتصاد مقاومتی نگاه کرد.