به گزارش ایسنا، نشست دیدار با ابوالفضل حسینی، داور جایزه ادبی مهرگان و قاسم کشکولی نویسنده رمان «این سگ میخواهد رکسانا را بخورد»، برگزیده این جایزه برگزار شد. در این نشست قسمتی از رمان «این سگ میخواهد رکسانا را بخورد» توسط نویسنده خوانده شد. سپس مصطفی بیان، دبیر انجمن داستان سیمرغ نیشابور، گزارشی از فعالیتهای سهساله این انجمن ارائه داد.
در ادامه ابوالفضل حسینی و قاسم کشکولی به پرسشهای حاضران پاسخ دادند.
داور جایزه ادبی مهرگان با بیان این که 285 رمان منتشرشده از سالهای 94 و 95 به دبیرخانه این جایزه ادبی ارسال شد، به رمان «این سگ میخواهد رکسانا را بخورد» اشاره کرد و معیارهای داوری را اینگونه برشمرد: خلاقیت، توجه به فرم و ساختار داستانی، توجه به محتوا و جهانبینی نویسنده، توجه به مسائل اجتماعی و تاریخی، نثر تمیز و سالم که مغلوب تکنیک نشده است و رفتن به ریشههای روایی.
حسینی در ادامه تاکید کرد: رمان «این سگ میخواهد رکسانا را بخورد» اثری است که برای طرح مسائل عمیق ذهن و روان انسان معاصر و تصویر کردنِ فردیت انسان شهری به شدت متکی به فرم و ساخت است.
او گفت: در این رمان همه چیز بر مدار ماجرای سقوط و مرگ رکسانا میچرخد اما در هر لایهای از روایت ابعاد تازهای از واقعیت آشکار میشود تا جایی که رویداد مرکزی اهمیتش را از دست میدهد و مخاطب درمییابد که سررشته واقعیت را در لایههای متعدد روایی پیدا کند.
حسینی اظهار کرد: مخاطب هر چه بیشتر جلو میرود با شبکه تودرتویی از روایتهایی که پیرامون یک رویداد تنیده شدهاند، روبهرو میشود تا جایی که مرز واقعیت و خیال، عقل و جنون، امکان و وقوع، قطعیت و تردید در هم ادغام میشود و مسئله راوی به مسئله انسان تبدیل میشود.
در ادامه قاسم کشکولی گفت: داستان کوتاه و رمان ایرانی به گمان من در حال حاضر شرایط خوبی دارد.
او همچنین اظهار کرد: من رماننویس هستم. رماننویس اندیشهاش را از دریچه کتابش میگوید. من بهعنوان یک نویسنده ابتدا باید داستان بگویم. یک نویسنده باید بتواند حتی وقتی در مورد انتزاعیترین مسائل هم مینویسد آن را داستانی بنویسد.
این نویسنده در بخش دیگری از پاسخهایش بیان کرد: من دوست دارم داستانهای نویسندگان نیشابور را بخوانم و چیزی از داستانهایشان یاد بگیرم و غافلگیرم کنند.
کشکولی همچنین گفت: گویاترین چیز برای من اندیشه است که باید آن را داستان کنم و این کار بسیار خطرناکی است به دلیل اینکه داستان حمال اندیشه میشود و بعد از آن مرحله مصالح را باید جمعآوری کرد، شخصیتها را شناسایی کرد، زمان و مکان را مشخص کرد و باید آنقدر روی این مصالح کار کرد تا خودشان را پیدا کنند. نویسنده باید اندیشه شخصی داشته باشد و رماننویس باید اندیشهای را برای خود شخصیسازی کند.