به گزارش ورزش سه، این تصمیم نویر آن هم در مقابل تیمی مثل مکزیک که با دفاع منسجم و هوشمندانه و با استفادهی تاکتیکی از فضاهای خالیماندهی سیستم دفاعی آلمان، ضدحملات متعدد و زهرداری را روی دروازهی ژرمنها سازمان داده بود و حتی به همین روش به گل رسیده بود، تصمیم دشوار و شجاعانهای بود.
اما از طرف دیگر در طول بازی کاملاً مشخص بود که همانطور که اکثر کارشناسان پیش از شروع تورنمنت هشدار داده بودند، آلمان در نوک حمله از عدم وجود یک تمامکنندهی تمامعیار و کلاسیک رنج میبرد. لو که این وظیفه را به تیمو ورنر سپرده و به او امید بسته بود در این بازی شاهد بود که ورنر در مقابل دفاعهای مستحکم و منسجم تیمهایی مثل مکزیک که در جام جهانی با تمام قوا بازی میکنند، بازده چندانی ندارد.
وقتی تیمی مثل آلمان از حریف عقب افتاده و بازی به دقایق پایانی نزدیک میشود، بازیکنان به صورت غریزی برای استفادهی هر چه بیشتر از ثانیهها به ارسالها و پاسهای قطری بلند رو میآورند تا توپ را با صرف کمترین زمان به محوطهی جریمهی حریف برسانند. در این زمان، وجود مهاجمینی قدبلند برای تیم مهاجم گنج بزرگی خواهد بود. نویر شاید برای جبران همین مشکل خط حملهی تیمش بود که دروازه را در مقابل ضد حملات بسیار خطرناک مکزیک تنها گذاشت و روانهی نیمهی زمین حریف شد. نویر در این دقایق با بازیکنان مکزیک درگیر شد و جنگید اما در نهایت ناکام ماند تا در روزی که روز یارانش نبود، نام او هم به عنوان کاپیتانی ناموفق در این بازی به ثبت برسد.
(امیرحسین خیرخواه – ورزشگاه لوژنیکی)