روزنامه اعتماد درسرمقاله ای به قلم علی شمس اردکانی، آورده است: اگر روسیه، عربستان، امریکا و ایران را چهار بازیگر مهم اقتصادی و سیاسی بازار نفت در نظر بگیریم، درمییابیم که در مقطع فعلی عربستان و روسیه در یک سو و ایران و امریکا در سویی دیگر قرار دارند. روسیه یکی از بزرگترین کشورهای مصرفکننده نفت است و طبیعتا افزایش قیمت آن مطلوب منافع ملی این کشور نیست ...
از این رو روسها به دنبال افزایش سقف تولید نفت هستند تا بتوانند قیمت را در بازارهای جهانی کاهش دهند. عربستان اگرچه در میدان روسیه بازی میکند اما اهداف جاهطلبانه دیگری دارد. او مدافع کاهش تولید نفت اوپک است تا نقش ایران را در بازارهای جهانی نفت کمرنگ کند، عنوان بزرگترین تولیدکننده نفت را برای خود نگه دارد و مناسبات بینالمللی خود را با کشورهای غربی افزایش داده و در جهت اهداف ایدئولوژیکی و سلطنتی خود پیش رود.
بنابراین روسیه و عربستان با دو هدف مختلف طرفدار افزایش تولید یک تا 1,5 میلیون بشکهای نفت اوپک شدهاند که در این میان ضربه به ایران از اهداف اساسی عربستان است. اما اینکه روسیه هم تیم سعودیها شده است را نمیتوان به تغییر استراتژی این کشور در قبال ایران تعبیر کرد. روسیه در جهت حفظ منافع ملی خود پیشنهاد افزایش را داده و با عربستان هم قطار شده که این موضوع را نمیتوان به دشمنی با ایران قلمداد کرد. استراتژی دیگر روسیه و عربستان درآمد بیشتر از طریق تولید بیشتر است آنها با این استدلال عنوان میکنند که با در پیش گرفتن افزایش تولید و کاهش قیمت نفت مشکلی در کسب درآمد نخواهند داشت.
در سوی دیگر ایران و امریکا مایل به کاهش تولید نفت اعضای اوپک یا تثبیت وضعیت موجود هستند. امریکاییها در حال حاضر 13 میلیون بشکه در روز نفت تولید میکنند و برنامهریزی کردهاند تا با توجه به ذخایر شِیلیشان این میزان تولید را تا 18,5 میلیون بشکه در روز افزایش دهند. در این میان اگر بخواهند موفقیتی کسب کنند طبیعتا باید قیمت نفت به قدری بالا باشد تا بهرهبرداری از ذخایر شِیلی صرفه اقتصادی خود را حفظ کند. اگر قیمت نفت کاهش یابد بدیهی است که سرمایهگذاری امریکاییها در ذخایر شِیلیشان غیراقتصادی شده و آنان به چشمانداز تولید خود دست نخواهند یافت.
اما ایران با توجه به محدودیتهای بینالمللی که دارد بهشدت طرفدار کاهش یا تثبیت تولید است تا از قِبل آن قیمتهای جهانی افزایش یابد و بتواند درآمد بیشتری را با همین میزان صادراتی که دارد، کسب کند. استراتژی ایران و امریکا در این مقطع تولید کمتر، درآمد بیشتر است. طرف ایرانی میگوید، همین سقف تولید قیمتها را بالا میبرد تا ایران در سایه محدودیتهای بینالمللی دچار کمبود درآمد و از دست رفتن بازارهای خود نباشد. امریکا نیز معتقد است این افزایش قیمت شاید در کوتاهمدت باعث بالا رفتن هزینههایش شود اما با توجه به سرمایهگذاریهایی که صورت میگیرد، ذخایر شِیلی آنان قابل استخراج شده و در بلندمدت وابستگی آنان به نفت خاورمیانه کمتر میشود.
بنابراین چهار کشور بازیگر اصلی اقتصادی و سیاسی بازار نفت هر کدام با نیتی به دنبال تغییر در سبد تولید کشورهای عضو اوپک هستند که به نظر میرسد با توجه به مخالفت ایران و عراق و عدم اجماع اعضای اوپک تغییری در سطح تولید به وجود نیاید اما عربستان با همکاری برخی دول عربی، تا نشست بعدی اقدام به عرضه نفت در بازار خواهد کرد تا بتواند به زعم خود جای خالی ایران را در بازار پر کند.