بسیاری از تحلیلگران انتظار دارند که قیمت نفت در 6سالآینده بهطور قابلتوجهی کاهش یابد. عوامل متعددی در بروز این مازاد نفتی نقش دارند. کاهش رشد اقتصادی در چین که بهعنوان یکی از بزرگترین مصرفکنندگان نفت جهان شناخته میشود، یکی از این عوامل است. کاهش مصرف در چین بهتنهایی میتواند تاثیرات شگرفی بر تقاضای جهانی نفت بگذارد. از سوی دیگر، رشد فزاینده خودروهای برقی که سهم آنها از فروش جهانی به 23درصد رسیده و احتمال میرود تا سال2030 به 40درصد برسد، کاهش نیاز به سوختهای فسیلی را بهدنبال داشتهاست. استفاده روزافزون از گاز طبیعی مایع در ناوگان حملونقل نیز نقش اساسی در کاهش تقاضای نفت ایفا میکند. این روندها نشان از تغییر ساختاری در بازار انرژی دارند که بهدنبال سیاستهای زیستمحیطی کشورهای مختلف و افزایش آگاهیهای عمومی درباره تغییرات اقلیمی بهوجود آمدهاست. بسیاری از کشورها، بهویژه کشورهای اروپایی، با تنظیم قوانین سختگیرانه زیستمحیطی، وابستگی خود به سوختهای فسیلی را کاهش دادهاند و به سمت توسعه پایدارتر در صنعت انرژی حرکت کردهاند. این امر میتواند به تغییر گسترده در نحوه تامین انرژی جهانی منجر شود و وابستگی کشورها به نفت را کاهش دهد.
پیامدهای اقتصادی
در اینمیان، کشورهای صادرکننده نفت، از جمله اعضای اوپک، با چالشهای جدی مواجه خواهند شد.کاهش قیمتها بهمعنای کاهش درآمدهای ارزی این کشورها و مواجهه با کسریبودجه است. این کشورها که تا حد زیادی بر درآمدهای نفتی تکیه دارند، ممکن است با مشکلاتی از قبیل کاهش ارزش ارزهای محلی و افزایش تورم مواجه شوند. بهعنوان مثال، عربستان که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت در جهان است، برنامههایی را برای کاهش وابستگی خود به درآمدهای نفتی و تنوعبخشی به اقتصاد خود آغاز کردهاست. این کشور تلاشکرده با سرمایهگذاری در پروژههای زیرساختی و توسعه صنایع غیروابسته به نفت، از شدت این وابستگی بکاهد و پایههای اقتصادی خود را مقاومتر کند. کشورهای صادرکننده نفت با چالش مهم دیگری نیز روبهرو هستند؛ عدمقطعیتهای مرتبط با آینده بازار نفت. با توجه به تغییرات سریع در بازارهای انرژی و احتمال کاهش تقاضا برای نفت، این کشورها ممکن است مجبور شوند تا سیاستهای اقتصادی خود را بازنگری کنند و بهدنبال راههایی برای تنوعبخشی به اقتصاد خود باشند. چنین تغییری نیازمند سرمایهگذاری در زیرساختها، آموزش و بهبود کیفیت منابع انسانی است تا در آینده، این کشورها بتوانند بهجای تکیه بر نفت، به اقتصادهای چندگانه تکیه کنند.
تاثیرات مثبت و منفی برای مصرفکنندگان
مازاد نفت و سیر نزولی قیمتها میتواند برای مصرفکنندگان، بهویژه در کشورهای توسعهیافته، خبر خوبی باشد. قیمتهای پایینتر نفت و مشتقات آن، میتواند به کاهش هزینههای انرژی و بهبود قدرت خرید مردم کمک کند. این امر بهویژه برای قشر کمدرآمد و آسیبپذیر که از افزایش قیمتها در سالهای گذشته آسیبدیدهاند، میتواند نجاتبخش باشد، همچنین قیمتهای پایینتر سوخت میتواند به کاهش هزینههای تولید و حملونقل کمک کند و در نتیجه، باعث کاهش قیمت کالاهای مصرفی شود، اما در کشورهای درحالتوسعه، داستان متفاوت است. بر اساس آمار بانک جهانی، کشورهایی که از لحاظ اقتصادی ضعیفتر هستند، همچنان با قیمتهای بالای مواد غذایی و عدمامنیت غذایی مواجه خواهند بود، درحالیکه کاهش قیمت نفت میتواند برخی از شوکهای ژئوپلیتیک را خنثی کند، اما تاثیرات آن بر کاهش قیمت غذا در این کشورها محدود خواهد بود. تورم قیمت مواد غذایی در کشورهای درحالتوسعه بهدلیل وابستگی به واردات و مشکلات اقتصادی و سیاسی داخلی، همچنان دوبرابر کشورهای توسعهیافته است. این مساله باعثشده که بیش از 725میلیون نفر در سراسر جهان با ناامنی غذایی مواجه شوند.شرکتهای نفتی، بهویژه شرکتهای بزرگ و بینالمللی نیز با چالشهای قابلتوجهی مواجه هستند.
براساس گزارش بانک جهانی، این شرکتها با یک دههپرنوسان و عدمقطعیت روبهرو خواهند بود. حتی شرکتهایی که تلاش کردهاند فعالیتهای خود را متنوع کنند، با ریسکهای قابلتوجهی در مواجهه با تغییرات بازار روبهرو خواهند بود. بسیاری از این شرکتها بهدنبال کاهش هزینهها و سرمایهگذاری در حوزههای نوین انرژی هستند، اما افت قیمتها و عدمتعادل بازار، میتواند برنامههای توسعهای آنها را به چالش بکشد.تغییرات بازار بهنحوی است که شرکتهای نفتی ممکن است نیازمند بازنگری جدی در استراتژیهای خود برای حفظ سودآوری و جلوگیری از ضرر و زیان باشند. فاتح بیرول، مدیر اجرایی آژانس بینالمللی انرژی،در بیانیهای اعلامکرده؛شرکتهای نفتی باید برای مواجهه با تغییرات آماده باشند و استراتژیهای خود را بر اساس دادههای جدید تنظیم کنند. برای بسیاری از این شرکتها، سرمایهگذاری در حوزههای انرژی تجدیدپذیر و کاهش وابستگی به تولید نفت، یکی از راهکارهای مقابله با تغییرات آینده است. مازاد نفت و کاهش تقاضا در سالهای آتی، باعث تحولات چشمگیری در بازار انرژی خواهدشد. این تحولات، نیازمند انعطافپذیری و آمادگی کشورها و شرکتها برای مواجهه با تغییرات اقتصادی و زیستمحیطی است. کشورها و شرکتهایی که بهسرعت خود را با این تغییرات تطبیق دهند و برنامههای توسعهای خود را بر پایه تنوع اقتصادی و کاهش وابستگی به نفت بنا کنند، از این بحران بهعنوان یک فرصت بهره خواهند برد. در مواجهه با چشمانداز مازاد عرضه نفت و تغییرات عمیق در بازار انرژی، کشورهای تولیدکننده و شرکتهای نفتی باید بهسرعت رویکردهای خود را بازنگری کنند. کشورهای وابسته به نفت که پیش از این بر صادرات سوختهای فسیلی تمرکز داشتند، در صورت تاخیر در تنوعبخشی اقتصادی، ممکن است با بحرانهای شدید اقتصادی مواجه شوند.
این کشورها نیاز به ایجاد زیرساختهای جدید در حوزههای غیرنفتی و توسعه صنایع محلی دارند تا بتوانند بهتدریج از تکیهگاه نفت فاصله بگیرند و به اقتصادی پایدارتر دستیابند. شرکتهای نفتی نیز باید سرمایهگذاریهای خود را به حوزههای انرژی تجدیدپذیر گسترش دهند. با کاهش تقاضای جهانی برای سوختهای فسیلی و رشد سریع بازارهای خودروهای برقی و منابع انرژی پاک، شرکتهایی که به فناوریهای نوین و پایدار رو میآورند، در بلندمدت از مزیت رقابتی بالاتری برخوردار خواهند بود. سرمایهگذاری در تحقیقات و توسعه انرژیهای نوین، میتواند به این شرکتها کمک کند تا در آیندهای که بهسوی کاهش مصرف نفت پیشمیرود، همچنان سودآور باقیبمانند. در عین حال، کشورهای مصرفکننده نیز از تغییرات در قیمتهای جهانی انرژی بهره خواهند برد. کاهش هزینههای انرژی، بهخصوص در کشورهای توسعهیافته، میتواند تاثیر مثبتی بر کاهش تورم، بهبود قدرت خرید خانوارها و تقویت تولید صنعتی داشتهباشد، اما باید توجه داشت که این کاهش قیمتها ممکن است برای کشورهای درحالتوسعه که بیشتر منابع درآمدی خود را از نفت تامین میکنند، چالشهایی ایجاد کند. در نهایت، این تحولات نشانگر تغییرات ساختاری در اقتصاد جهانی و حرکت بهسوی پایداری بیشتر است. کشورها و شرکتهایی که پیشگام تغییرات و نوآوریهای سبز باشند، احتمالا از این تغییرات بهعنوان فرصتی برای رشد بهره خواهند برد، درحالیکه آنهایی که در مواجهه با این تحولات مقاومت از خود نشان دهند، ممکن است مجبور باشند با دشواریهای بیشتری دستوپنجه نرم کنند.