شبکههای مختلف در فضای مجازی، از تلگرام و اینستاگرام گرفته تا یوتیوب و فیسبوک و... این روزها سرشار از اخبارهای ضد و نقیض است و میزان شایعات و تناقضات موجود در این شبکهها به حدی است که اصولاً اعتماد کاربران به مندرجات این شبکهها تا حدود زیادی از بین رفته است.
به گزارش ، روزنامه ایران نوشت: هفته گذشته خبر سکته مغزی و بیماری استاد پهلوان رسول بخش زنگشاهی چند روزی بود که در فضای مجازی و برخی رسانههای خبری میچرخید. زنگشاهی نوازنده ساز قیچک (سرود) است و از ١٤ سالگی نزد پدرش این هنر را فرا گرفته و حدود ٦١ سال است که مینوازد. این هنرمند دو سال پیش بهدلیل بیماری دیابت یک پای خود را از دست داد و در حال حاضر از پای مصنوعی استفاده میکند. خبر بیماری زنگشاهی و حواشی مربوط به وضعیت جسمی او موجب شد تا برخی مسئولان نیز پیگیر وضعیت او باشند. در همین حیص و بیص بود که باخبر شدیم حال عمومی ایشان مساعد است و حتی از بیمارستان مرخص شده است. اما آنچه در فضای مجازی همچنان دستبهدست میشد، چیز دیگری بود. در همین چند روز، با اعلام خبر بیماری استاد وایجاد فراخوانی «درحمایت از هنرمندان» مبلغی بیش از 60 میلیون تومان در راستای کمک هزینه بیماری استاد زنگشاهی جمعآوری شد، اما نکته تأسف آور این است که این پول تا بدین لحظه (نگارش این گزارش) به دست او نرسیده و ظاهراً قرار هم نبوده به دستش برسد! و گویا تنها یک شیطنت ناپسند و بازی با احساسات هنرمندان بوده است. هنرمندانی چون استاد کیهان کلهر و مژگان شجریان و بخشی از مردم علاقهمند به موسیقی اصیل نواحی، با اعتماد به این اخبار و نقل اینکه مسئولان کاری برای هنرمندان انجام نمی دهند مبالغی به شماره کارت استاد زنگشاهی واریز کردند تا از یک اتفاق ناخوشایند جلوگیری کنند؛ غافل از اینکه مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد استان سیستان و بلوچستان و همچنین صندوق اعتباری هنر ازهمان ابتدای کار پیگیر این مسأله بوده و تمامی هزینههای بیماری پهلوان زنگشاهی را پرداخت کرده اند.
پرداخت هزینههای درمانی از سوی ارشاد استان
حسین مسگرانی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی سیستان و بلوچستان دراین باره میگوید: سال گذشته به درخواست و هماهنگی اداره کل ارشاد استان حدود 20 نفر از هنرمندان پیشکسوت که نیاز به درمان داشتند به صندوق اعتباری هنر معرفی شدند؛ کسانی که مشمول بیمه تکمیلی هم هستند؛ تمام هزینههای آنها بواسطه صندوق اعتباری هنر پرداخت میشود.
او افزود: اواخر سال 95 بهدلیل بیماری دیابت پای استاد زنگشاهی قطع شد واز آن زمان به بعد مشکلاتی برای ایشان به وجود آمد که قابل پیشبینی بود والبته بعد از آن با همکاری سازمان هلال احمر استان و پرداخت هزینه پروتز پای ایشان، این مشکل برطرف شد تا آنکه متأسفانه باخبر شدیم استاد زنگشاهی چند روز گذشته دچار عارضه سکته مغزی شدهاند و مسئولان ارشاد از همان ابتدای کار پیگیر بیماری و هزینههای درمانی ایشان بودند اما متأسفانه دراین بین یکسری شیطنتهایی صورت گرفت که صورت خوشایندی نداشت. ناگفته نماند، هنرمندانی که دراین مدت کمکهایشان را واریز کردهاند نیتشان خیر بوده و از تک تک این بزرگان سپاسگزاریم.
نگران بیاعتمادی مردم هستیم
یک مقام آگاه در صندوق اعتباری هنرمندان در این باره میگوید: بجز بیماری استاد زنگشاهی مابقی حرف و حدیثهایی که این چند روز در فضاهای مجازی پیچیده و رسانهای شده است، صحت ندارد. او افزود: از روز نخست بیماری استاد زنگشاهی رئیس اداره کل ارشاد سیستان و بلوچستان در جریان و پیگیر بیماری ایشان بوده و هزینههای آن را پرداخت کردهاند، در واقع این بازی مجازی که به آن پرداخته شده اختلافی بین فرزندان استاد بوده که این مشکلات را به وجود آوردهاند. او درادامه بیان داشت: استاد زنگشاهی از سال 87 مستمری بیمه دریافت کرده و هرگز وقفه ای در پرداخت آن ایجاد نشده است. ما نگران بیاعتمادی هستیم که در مردم ایجاد خواهد شد شاید نمونه این اتفاقات بازهم تکرار شود اما دیگر کسی به این اتفاقات بها ندهد و اعتماد نداشته باشد. این مقام آگاه در پایان بیان داشت: صندوق اعتباری هنر قول مساعدت داده و تمام هزینههای درمانی این هنرمند را پرداخت خواهد کرد.
پدرم هنرمند آبرومندی است
ندیم زنگشاهی، فرزند استاد رسول بخش زنگشاهی ضمن اعلام خبرصحت و سلامتی پدرش (استاد رسول بخش زنگشاهی) مبلغ جمعآوری شده ازحمایتهای مردمی را حدود 60 میلیون تومان اعلام کرد. او گفت: پدرم هنرمند بسیار زحمتکش و آبرومندی است و در این سالها هیچ گاه از مردم درخواست کمک و حمایت نداشته است و این حرف و حدیثها و حاشیههای به وجود آمده از سوی یکی از اعضای خانواده بوده است و به نوعی از موقعیت پدرم سوءاستفاده کرده اند که البته ناگفته نماند تاکنون هیچ مبلغی به دست استاد زنگشاهی نرسیده است.
زنگشاهی گفت: از یکسال گذشته کارهای بیمه ایشان از سوی صندوق اعتباری هنر صورت گرفته بود و حتی از سوی آقای نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی حمایت و پیگیریهایی انجام گرفته است.
او در پاسخ به این سؤال که هزینه درمان از سوی ارشاد و صندوق پرداخت شده بنابراین با پول جمعآوری چه برنامه ای خواهید داشت گفت: متأسفانه مشکلات مالی زیادی وجود دارد و تصمیم داریم با پول جمعآوری شده صورت خواهرم را که دچار سوختگی بسیار بالایی است درمان کنیم.
با اخبار قلابی اعتماد عمومی جامعه را به بازی نگیریم
علی مغازهای، پژوهشگر موسیقی نیز براین نظراست که موضوع پهلوان رسول بخش زنگشاهی و تشکیل فراخوان کمکرسانی به او نمایشی از احساس نوعدوستی میان مردم و هنرمندان مطرح موسیقی ایران بود اما این تلاشها وجوه پیدا و پنهانی دارند که در سویه پنهان آن آسیبها و لطمات جبرانناپذیری نهفته است.
او دراین باره گفت: من درآسیب شناسی این وضعیت و بحثی که پیش آمده مجبور هستم به چند نکته اشاره کنم. ابتدا اینکه شاهد هستیم که عمده شبکههای موجود در فضای مجازی محملی شده اند تا «فیک نیوز» یا اخبار نادرست و قلابی با سرعت تکثیر و منتشر شوند. یکی از این موارد ظهور و تشکیل فراخوانهای حمایتی برای جلب همراهی مردم در کمکرسانی به چهرههای هنری است. این فراخوانها که با ورود چند چهره شناختهشده هنری به آنها سرعت و شتاب بیشتری نیز میگیرند، سوار بر موج احساسات و عواطف نوعدوستانه میشوند. در سمت دیگرمخاطبان و مردم هستند؛ افرادی که اعتماد میکنند و اقداماتی انجام میدهند و با مشاهده ناراستی ونادرستی اطلاعاتی که به آنها داده شده، برای همیشه اعتمادشان سلب میشود. اینها خودشان را قربانیان اعتمادآفرینی افرادی میبینند که شاید برای آنها احترام بسیاری قائل بودهاند و حالا چه بسا همین اعتماد و احترام نیز سلب شود.
مغازهای بیان کرد: در همین جا سؤال من از هر فردی که دراین زمینه حساس شده این است که آیا به تحقیق دریافتهاند که حمایت و کمک به این استاد یا مواردی این چنینی صورت نگرفته است! آیا ایمان و یقین دارند که مسئولیتی بوده و به انجام نرسیده است و حالا ما باید خودجوش برای یک نفر گلریزان مجازی به راه بیندازیم؟ من بهعنوان کسی که در این زمینه سالها فعالیت کرده کاملاً مطلع هستم که در این مورد خاص تک تک مواردی که در ارتباط با مدیران و کسانی که مسئول هستند گفته شده اشتباه است و آکنده از احساسات و بغضآلود است وانصاف در این است پیش از داوری درباره مدیران و مسئولان کمی از طریق منابع مطلع جویای حقایق پشت پرده این اخبار هم باشیم. آیا هیچ اندیشیدیم که با عادی شدن این قبیل کارها علاوه بر آموزش یک روش نادرست به افرادی از همین جامعه هنری هستند اما مثل بسیاری از مردم این کشور از سطح زندگی متناسبی برخوردار نیستند را به گدایی سوق میدهیم؟
او در پایان اظهار کرد: به هیچ قیمت نباید با چنین اقداماتی هنرمندان را به گدا و سائل تبدیل کنیم. اگرهم فردی از نزدیکان و خانواده او به اشتباه و خطا چنین کاری را انجام بدهد، دستکم نباید با این اقدامات همراه شویم و به ملتهب کردن جامعه و برانگیختن احساسات مردم دامن بزنیم. این امور جایگاه هنری و اجتماعی هنرمند را فرو میکاهد و او را مستحق دریافت کمکهای مردمی و در واقع به سوی نوعی گدایی مدرن سوق میدهد. تجربه لحافدوزهای سنتی را به خاطر داریم که به مرور زمان این شغل توسط برخی از آنان به نوعی گدایی و سائلی تبدیل شد. دوستان و هنرمندان خوب کشورمان اعتمادی را که مردم به آنها دارند قربانی اخبار نادرست و اطلاعات نسنجیده و ناروا نکنند، چراکه این اعتماد براحتی به دست نیامده است. ستارهها ، سلبریتیها و هنرمندان عزیزی که معتقدم با نیت خیر این کار را انجام میدهند متوجه عواقب کاری باشند که میتواند بسیار مخرب باشد چه برای هنرمندی که برای کمک به او تلاش میشود و چه برای هنرمندی که خود برای جلب حمایت مردم تلاش میکند.