تاثیر رهبری امام خمینی (ره) بر سرمایه اجتماعی در جریان انقلاب اسلامی ایران

علل، چگونگی و پیامدهای وقوع انقلاب اسلامی ایران از ابعاد گوناگون قابل بررسی است. در این بین تأثیر امام خمینی (ره) به عنوان رهبر در رخداد این انقلاب مذهبی و مردمی غیرقابل انکار است

تاثیر رهبری امام خمینی (ره) بر سرمایه اجتماعی در جریان انقلاب اسلامی ایران

مقدمه

علل، چگونگی و پیامدهای وقوع انقلاب اسلامی ایران از ابعاد گوناگون قابل بررسی است. در این بین تأثیر امام خمینی (ره) به عنوان رهبر در رخداد این انقلاب مذهبی و مردمی غیرقابل انکار است. تأثیری که نه تنها در دوران مبارزه بلکه درتداوم محتوای انقلاب و ادارة نظام برآمده از آن نیز خود را نشان داد. به نحوی که اکثرقریب به اتفاق رویدادها ودگرگونی های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران در دوران انقلاب و پس از آن در سایه ی اندیشه و اقدامات ایشان معنا و مفهوم می یابد.

دلیل اصلی این همنشینی را می توان در شیوة مدیریت جامعه ی انقلابی و پساانقلابی ایران توسط امام خمینی (ره) دانست. در این فرآیند، نقش ایشان در تقویت «سرمایه اجتماعی» به عنوان عاملی مؤثر در حفظ روحیه و فضای جامعه انقلابی ایران قابل توجه است. سرمایه اجتماعی در نگرشی کلی به معنای مجموعه روابط، شبکه ها، تعاملات، انجمن ها و مؤسساتی است که به واسطه هنجارها و ارزش های مشترک شکل گرفته و بر محور اعتماد جمعی، همکاری را تسهیل می نماید. این مفهوم گرچه در دو دهۀ اخیر در موضوعاتی نظیرتوسعه انسانی، حقوق شهرندی، ملت سازی، دموکراسی خواهی و.... رواج وکاربرد بیشتری یافته است اما در حوزه های جامعه شناسی و ادبیات مرتبط با دگرگونی سیاسی، قدمتی در حدود نیم قرن دارد که در ادامه به آن اشاره خواهد شد.

این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که تأثیر رهبری امام خمینی (ره) بر سرمایه اجتماعی در جریان انقلاب اسلامی ایران و تحولات پس از آن چگونه بود؟ به این منظور پس از تبیین مؤلفه های سه گانه سرمایه اجتماعی و ویژگی های آن، با تکیه بر تحلیل محتوای گفتارهای امام (ره) به واکاوی اندیشه ایشان در این باب خواهیم پرداخت. مدار این پژوهش گرد این فرضیه اصلی می گردد که امام خمینی (ره) به عنوان رهبری که هم دارای ویژگی های رهبران بسیج گر و هم واجد خصایص رهبران سیاست گذار بود، توانست با بهره گیری هوشمندانه از عناصر و دقایق مذهبی، سرمایه اجتماعی متروک جامعه ایران را به حرکت در آورد.

الف) مفهوم سرمایه اجتماعی

سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است که امروزه در بررسی های اقتصادی و اجتماعی جوامع مدرن مطرح گردیده است. سرمایه اجتماعی به شکل امروزین آن و با صبغه ای جامعه شناسانه نخستین بار توسط «جین یاکوب» و در کتاب «مرگ وزندگی شهر های بزرگ آمریکایی»در سال ١٩٦١ به کارگرفته شد. در دهه ١٩٧٠ و ١٩٨٠ توسط «جیمز کلمن» و «رابرت پاتنام» مورد استفاده قرار گرفته و در نهایت از دهه ١٩٩٠ با واگذاری نقش دولت به سازمان های محلی و تغییرات گسترده ای که در سطح نظام بین الملل[1] به وجود آمد مورد توجه سیاست گذاران قرار گرفت (شیروانی ١٠:١٣٨٥).

رابرت پاتنام[2] سهم زیادی در عمومی کردن این اصطلاح دارد. او سرمایه اجتماعی را به طور خلاصه این گونه تعریف می کند: «ویژگی هایی از سازمان اجتماعی چون اعتماد، هنجارها و شبکه ها که می تواند کارآیی جامعه را از طریق تسهیل کنش های تعاونی بهبود دهند»(فیلد، ١٢:١٣٨٦). به تعبیر «پاتنام»، همکاری و تعاون داوطلبانه در جایی که انباشت اساسی از سرمایه اجتماعی در قالب قواعد مبادله و شبکه های تعهد مدنی وجود داشته باشد به آسانی صورت می گیرد. در واقع تعریف او به پیوندهای میان اعضای یک شبکه به عنوان منبعی با ارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضاء می شود (٢٠٠٢٥٧٤,Szreter). بدین ترتیب سرمایه اجتماعی را می توان حاصل تعاملات و هنجارهای گروهی و اجتماعی نظیر اعتماد متقابل، تعامل اجتماعی متقابل، گروه های اجتماعی، احساس هویت جمعی و گروهی، احساس وجود تصویری مشترک از آینده و کار گروهی در یک نظام اجتماعی دانست. ایده محوری این تعریف در واژة «روابط» خلاصه می شود که با عضویت در شبکه ها و مجموعۀ ارزش های مشترک عملیاتی می شوند(فیلد، ١٠:١٣٨٦). به نظر می رسد این نوع از سرمایه زمانی به وجود می آید که روابط میان افراد به شیوه ای دگرگون شود که کنش جمعی را تسهیل کند(کلمن، ٤٦: ١٣٧٧).

پاتنام محور اصلی این بحث را به ارزش های ناشی از شبکه اجتماعی باز می گرداند که جمعی و آشنای جامعه است و مردم تمایل دارند در روابط اجتماعی آن ها را به ظهور رسانده و در تعاملات خود به کار گیرند(٢٠٠٢١٩,Potnam). «فرانسیس فوکویاما» نیز به مانند پاتنام، محوریت را به ارزش ها می دهد و حتی درتعریف خود از سرمایه اجتماعی آن را مجموعه معینی از هنجارها یا ارزش های غیررسمی می داند که اعضای گروهی که همکاری و تعادل میان شان مجاز است؛ در آن سهیم هستند(فوکویاما، ١١:١٣٧٩). ارزش های مشترک هنجارهایی را مشخص خواهد کرد که ساخت روابط را شکل خواهد داد.

فوکویاما روش های عمده ای را که از طریق آن هنجارهای اجتماعی ایجاد می شود را در چهار طبقه ذکر می کند؛ ١- هنجارهایی که به لحاظ نهادی ساخته شده، ٢- هنجارهای ساخت یافته به شکل خودجوش، ٣- هنجارهای ساخت یافته بر پایه ساخت مندی برون زاد، ٤- هنجارهای ساخت یافته برگرفته از طبیعت (اختر محققی، ١٣٨٥: ٢١).

در میان روش های فوق، هنجارهای ساخت یافته بر پایه ساخت مندی برون زاد که به نقش نهادهایی چون دین، ایدئولوژی، فرهنگ و تجربه مشترک تاریخی اشاره دارد؛ روشی است که به نظر می رسد در فرآیند انقلاب ها و یا جنبش های اجتماعی مؤثر افتد، چرا که انقلاب ها در فرایند خود نیازمند ایدئولوژی هستند. «ایدئولوژی های انقلابی اگر چه ممکن است بر اساس دستگاه های فکری و فلسفی بنا شده باشند اما بیشتردر پی دستیابی به نتایج عملی هستند» (بشیریه، ١٣٧٩: ٨١). در واقع سرمایه اجتماعی در فرآیند انقلاب بیشتر بر اساس ایدئولوژی، فرهنگ و تجربه مشترک تاریخی ایجاد و تقویت می شود. هر چند برخی بر این باور هستند که ایدئولوژی در کنار مفاهیمی چون فروبستگی و ثبات ساختارهای اجتماعی از عواملی است که هم ایجاد کننده و هم نابود کنندة سرمایه اجتماعی است. آن ها به این نکته کلیدی تأکید دارند که سرمایه اجتماعی همانند سرمایه انسانی وسرمایه فیزیکی اگر تجدید نشود با گذشت زمان مستهلک خواهدشد (کلمن، ٤٩٠:١٣٧٧).

برای نمونه، تصور این موضوع مشکل خواهد بود که یک انقلاب توده ای بدون برخورداری از برنامه ایدئولوژیک که هم شورش را توصیه کند و هم دلایلی برای اعتقاد به پیروزی نزد شرکت کنندگان عرضه نماید، بتواند موفق شود(گلدستون، ١٣٨٢: ٢١٠). کارآیی سرمایه اجتماعی در جوامعی که مرحله گذار از سنت به مدرنیته را طی می کنند و یا در وضعیتی غیر عادی به سر می برند(انقلاب، جنگ، بلایای طبیعی و...) خود را نشان می دهد. چرا که سیاست گذاران و تصمیم سازان با تکیه بر این قوه ی نامرئی جامعه است که می توانند اقدامات تأسیسی، احیاکننده و اصلاح گرایانه خود را عملیاتی سازند. در این جا می توان به اثرگذاری رهبران و نخبگان بر سرمایه اجتماعی اشاره کرد.

رهبران انقلابی با توجه به ویژگی های شان در جایگاه های گوناگون قرار می گیرند. «رهبران فکری یا ایدئولوژی پرداز» که اصول و زمینه ی عقیدتی پیدایش جنبش انقلابی را فراهم می کنند و با استفاده از اصول و جهان بینی خاص خودازنهادهای سیاسی موجودسلب مشروعیت می نمایند. رهبران «بسیج گر» که دارای مهارت تحریک مردم به عمل سیاسی هستند؛ سلاح آن ها زبان و نطق و بیان است که به وسیله ی آن ایدئولوژی انقلاب را ساده و عامه فهم می - سازند. دسته سوم رهبران «مدیر یا سیاست گذار» هستند که وظیفه ی تحکیم قدرت ونهادینه کردن آن را به ویژه پس از به ثمر رسیدن انقلاب به عهده دارند. البته این سه ویژگی میتواند هم زمان در یک شخصیت واحد با شدت و ضعف متبلور شود(بشیریه ٩٣:١٣٧٩).

کنشگر انقلابی در بسیج منابع نیازمند تقویت، تحریک و همراه ساختن سرمایه اجتماعی است و قرار گرفتن در هر کدام از دسته های فوق، زمینه تأثیر رهبران را فراهم می سازد. برای آن که بتوان این اثرگذاری را مورد بررسی قرار داد، نیازمند مؤلفه های خردی هستیم که به واکاوی مفهوم سرمایه اجتماعی یاری می رساند.

با مطالعه آثار تولید شده سرمایه اجتماعی می توان «اعتماد اجتماعی[3]»، «انسجام اجتماعی[4]» و «مشارکت اجتماعی[5]» را به عنوان مؤلفه های تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی نام برد که با هم رابطه ای متقابل دارند. از نظر پاتنام، اتصال بین شبکه های اجتماعی، همکاری متقابل و اعتمادسازی مهم است. این برداشت از سرمایه اجتماعی به ارتباطات اهمیت می دهد. (szreter,2002:575)

«شبکه اعتماد[6]» بستری برای عملیاتی شدن مقولۀ اعتماد اجتماعی محسوب می شود. شبکه اعتماد عبارت است از گروهی که براساس اعتماد متقابل به یکدیگر از اطلاعات، هنجارها و ارزش های یکسانی در مبادلات بین خود استفاده می کنند. از این رو اعتماد بین اعضاء نقش زیادی در تسهیل فرآیندها و کاهش هزینه های مربوط به این گونه تبادلات دارد. شبکه اعتماد می تواند بین افراد یک گروه و یا بین گروه ها و سازمان های مختلف به وجود آید. اعتماد از نظر «کلاوس اوفه» میزان آمادگی برای ایجاد روابط در مواردی است که نظارت توجیه پذیر نیست یا هزینه های سنگینی در بردارد یا سنجش فراوانی آغاز این این گونه روابط و مدت زمان حفظ آن توسط یک فرد است (اوفه، ١٣٨٤: ٢١١).

شبکه های اجتماعی امکان انتقال و انتشار اعتماد را فراهم می کنند. من به «شما» اعتماد دارم چرا که من به «او» نیز اعتماد دارم و او مرا مطمئن ساخته که به شما اعتماد دارد.

«...اعتماد مسأله ای است که در فرایند انتقال از روابط شخصی و غیررسمی بین افراد به اشکال نهادی و عمومی شده در فضایی که به وسیله قرارداد، قانون و مبادله متقابل انباشته شده، محصور گردیده است»(ازکیا و غفاری، ٢٨٣:١٣٨٣).

در هر جامعه ای که افرادش به اشکال مختلف عضوی ازگروه یا انجمن یاصنفی هستند، درصد اعتماد و مسئولیت شان نسبت به گروه و حتی بیرون گروه بسیار بیشتر می شود. کنترل اجتماعی آسان تر، حمایت خانوادگی و خویشی، برقراری شبکه های فراخانوادگی (مثل صندوق های قرض الحسنه) و ایجاد فرهنگ مدنی قوی از فواید و نتایج مثبت سرمایه اجتماعی در جامعه است. اعتماد اجتماعی در میان توده های مردم و نخبگان فکری جامعه، پیشبرد برنامه های توسعه گرایانه را تسهیل می کند و در بلندمدت به رفاه اقتصادی و امنیت فکری می انجامد.

«اعتماد اجتماعی، هنجارهای معامله متقابل، شبکه های مشارکت مدنی و همکاری موفقیت آمیز متقابلا یکدیگر را تقویت می کنند. وجود نهادهای همکاری جویانه کارآمد مستلزم مهارت ها و اعتماد بین اشخاص می باشد اما آن مهارت ها و این اعتماد نیز به نوبه خود به وسیله همکاری سازمان یافته تلقین و تقویت می شوند. هنجارها و شبکه های مشارکت مدنی به رفاه اقتصادی کمک می نمایند و به نوبه خود به وسیلۀ این رفاه تقویت می شوند»(پاتنام، ٣٠٩:١٣٧٩). اعتماد اجتماعی سنگ بنای رابطه سالم در جامعه است و افزایش اعتماد متقابل می تواند به نحو قابل توجهی کارآیی یک نظام را بالا ببرد و اگر از حد فردی به سطح اجتماعی انتقال یابد، به عنوان یک سرمایه با ارزش تلقی می شود. یکی دیگر از اقدامات مهم در این زمینه، تلاش مدیران و رهبر سازمان برای «اعتمادسازی» بین اعضای گروه ها و واحدهای سازمانی و نیز بین واحدهای مختلف است. اعتماد نیز صرفا با ایجاد روابط و ارتباطات مستمر موفق به تدریج شکل می - گیرد(اختر محققی، ١٣٨٥: ٢٠).

در جوامع توده گرا، برخی ویژگی های شخصیتی رهبران سیاسی همچون سبک فردی، ظاهر و مهارت رسانه ای و حسن شهرت اخلاقی که اغلب با مفهوم وبری «کاریزما» یا جاذبه شخصی شناخته می شود(١٩٩٥:٣١٣,Eisenstad) زمینه اعتماد به رهبران سیاسی را فراهم می سازد.

«انسجام اجتماعی» برتوافق جمعی میان اعضای یک جامعه دلالت داشته و ناظر بر میزان و الگوی رابطه متقابل بین کنشگران، گروه ها و خرده فرهنگ های تمایز یافته است (ازکیا وغفاری ٢٨٦:١٣٨٣). انسجام اجتماعی در یک حوزه تعاملی معین شکل و معنا پیدا می کند.

«امیل دورکیم» احساسی را که در میدان تعاملی افراد به وجود می آید «عاطفه جمعی[7]»می نامد.

از نظر دورکیم عاطفه جمعی عمیق اکثرا طی مناسک جمعی به وجود می آید و بدین نحو موجبات افزایش و تحکیم انسجام اجتماعی را فراهم می کند(همان : ٢٨٦ -٢٨٧).

از دیدگاه جامعه شناسی «مشارکت اجتماعی» بر تعهد و عمل مشترک در حول اهداف مشخص و مشترک تأکید دارد. مشارکتی که ممکن است بسته به اهداف مورد دستیابی، موقت یا طولانی مدت باشد. بین انسجام اجتماعی ومشارکت اجتماعی نوعی تعامل وجود دارد که حائز اهمیت است. یکی از پیش شرط های مشارکت، قابلیت ظرفیت های متقابل برای ارتباط و تعامل داشتن با دیگران است. مشارکت اجتماعی دلالت بر گسترش روابط بین گروهی در قالب انجمن های داوطلبانه، باشگاه ها، اتحادیه ها و گروه هایی دارد که معمولا خصلتی محلی و غیر دولتی دارند و هدف شان مشارکت و درگیر ساختن مردم در فرآیند اجتماعی مختلف در قالب سیاست های اجتماعی است. به عبارتی «مشارکت اجتماعی بر آن دسته از فعالیت های ارادی دلالت دارد که از طریق آن ها اعضای یک جامعه در امور محله، شهر و روستا شرکت کرده و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در شکل دادن حیات اجتماعی مشارکت دارند»(محسنی تبریزی، 1369: 108) مشارکت اجتماعی مشارکتی است که از متن جامعه بر می آید و عرصه های مختلف زندگی اجتماعی را هم در بر می گیرد. چنین مشارکتی در برنامه های عمران اجتماعی به ویژه در سطح روستاها، جایگاه ویژه ای دارد. نمود عینی مشارکت اجتماعی وجود نهادهای مشارکتی چون انجمن ها، گروه ها، سازمان های محلی و غیردولتی است.

از بعد مباحث مربوط به توسعه، سرمایه اجتماعی درحقیقت تمام الزاماتی را که برای توسعه و به ویژه توسعه شتابان جامعه ضرورت دارند، درخود جای می دهد. به طوری که به کارگیری درست سرمایه اجتماعی در این فرآیند، باعث رونق کشور در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می شود.

در مجموع و با بررسی تعاریف مختلف از سرمایه اجتماعی، می توان ویژگی هایی را برای آن برشمرد که عبارتند از: سرمایه اجتماعی متعلق به گروه ها است نه افراد، سرمایه اجتماعی نقش متصل کردن افراد به یکدیگر را ایفاء می کند، سرمایه فیزیکی و انسانی را می توان وارد کرد اما هرگز سرمایه اجتماعی را نمی توانیم وارد کنیم، سرمایه اجتماعی برخلاف دیگر انواع سرمایه سیال است، سرمایه اجتماعی باعث گسترش آگاهی افراد از شیوه هایی می شود که از طریق آن ها سرنوشت ها به هم گره می خورند، سرمایه اجتماعی برخلاف دیگرانواع سرمایه هرچه از آن برداشت شود نه تنها کاهش پیدا نمی کند بلکه افزایش نیز می یابد(ناظمی ٣٦٤:١٣٨٧).

همان گونه که اشاره شد سرمایه اجتماعی معمولا در شرایط بحران، قوت و ضعف خود را نشان می دهد اما در مواقع عادی نیز مجال حضور و نقش آفرینی می یابد. همکاری و همدلی مردم ایران در زمان هشت سال جنگ با عراق، همیاری داوطلبانه در هیأت های مذهبی در ایام محرم و سایر مناسبت ها، همیاری مردم در مراسم ازدواج، عزاداری و مناسبت های اجتماعی، مشارکت مردم در بازسازی مناطق جنگ زده، کمک رسانی به مردم مناطق زلزله زده، مشارکت در جشن نیکوکاری، خیرین مدرسه ساز و... نمونه هایی از تاثیرگذاری سرمایه اجتماعی در ایران است.

ب) تأثیر رهبری امام بر سرمایه اجتماعی در دوران انقلاب و پس از آن

امام خمینی (ره) هم رهبری فکری و هم مدیریتی و بسیج گرانه انقلاب را به عهده داشت اما در ارتباط با بحث سرمایه اجتماعی، می توان گفت که امام خمینی (ره) در این حوزه از قدرت بسیج گرانه بالایی برخوردار بوده و این جنبه از رهبری ایشان برجسته است.

بررسی تأثیر رهبری امام خمینی (ره) بر سرمایه اجتماعی در دوران انقلاب و بعد از آن بدون پذیرفتن این نکته که وی به دلیل اعتبار و وجهه مذهبی، اجتماعی و سیاسی در بین مردم از مقبولیت زیادی برخوردار بود؛ ممکن نیست. امام به دلیل مقبولیت مذهبی و مردمی قابلیت تأثیر بر سرمایه اجتماعی را یافته و توانست به عنصری تأثیرگذار بدل شود.

١- اعتماد

در سال های آخر حکومت محمدرضا پهلوی و در شرایطی که اعتماد به وضعیت موجود به شدت کاهش یافته بود، امام (ره) توانست در فضای بی اعتمادی حاکم به تقویت اعتماد مردم در راستای اهداف انقلابی بپردازد. این فرایند از طریق تأکید بر همبستگی و وحدت بین همه اقشار و ذکر نمونه های تاریخی از بزرگان دین انجام می شد. از آن جا که مردم ایران خود دارای علقه های مذهبی بوده و مذهب به عنوان یک جنبه از هویت آن ها مطرح بود، امام با تأکید بر حفظ و اجرای هنجارهای مذهبی از یک سو یکی از جنبه های مهم هویتی ایرانیان را برجسته کرده و از دیگرسو سلب اعتماد مردم از منابع هنجارساز رسمی حکومت پهلوی و عدم اجرای مطلوب آنان را موجب شد.

پس از پیروزی انقلاب و زمانی که امام در رأس حکومت انقلابی قرار گرفت؛ شأن ایجابی و تأسیسی آموزه های دینی خود را نشان داد و باعث تقویت اعتماد مردم به حکومت گردید. این امر باعث شد تا مردم هم بسته تر گردند و از آن جا که امام را به عنوان شخصیتی می شناختند که منافع دنیوی واخروی آن ها را درنظر دارد، اعتماد به شیوه رهبری ایشان پذیرفتنی بود. در واقع اطلاعات و آگاهی هایی که امام از طریق سخنرانی ها و بیانیه های خود در اختیار مردم می گذارد در راستای تأکید بر همبستگی و وحدت بین همه اقشار و دعوت نمودن از آن ها و استفاده از نمادها و شخصیت های مذهبی بود که موجبات تقویت اعتماد اجتماعی را فراهم می نمود.

١-١ تأکید بر همبستگی و وحدت بین همه اقشار

در جریان انقلاب به دلیل ماهیت متمرکزکننده این پدیده اجتماعی، دشمن داخلی که استبداد شاهی بود برای مردم در اولویت قرار گرفت و همبستگی و وحدت در مقابل غیریتی به نام «شاه» ایجاد شد که برای بیرون کردن آن و پیروزی از منظر امام باید«همه با هم، هم صدا بشوید... اگر این صدای توحید را با هم بلند کنید این تمام می شود کارش. اختلاف نیندازید که هرکس از یک گوشه ای بگیرد. امروز اختلاف، انتحار مسلمین است. باید همه با هم باشید»(صحیفه امام، ١٣٧٨ج ٤: ١٧١). در این زمان امام محور همبستگی را «اسلام» معرفی می کند و حتی از«جمیع اشخاصی که انحرافی داشته اند» می خواهد«که به آغوش اسلام که ضامن سعادت آنان است برگردند که ما آنان را برادرانه می پذیریم.» چرا که «در این موقع حساس که کشور ما بیش از هر زمانی به اتحاد و اتفاق احتیاج دارد باید سعی شود که از هر اختلافی احتراز شود» (همان، ١٣٧٨،ج ٥: ٤٨٧).

در واقع اهمیت نقش و جایگاه مذهب در اندیشه امام باعث شده بود تا راهبردهای مبارزاتی ایشان آمیخته با نگرش مذهبی باشد. این نگرش هرچند نیروهای فعال در مبارزه با رژیم را گرد محوری مشخص و جذاب متمرکز ساخت اما محتوایی سیال وچندلایه داشت. بدین ترتیب «گفتاری که امام خمینی (ره) به عنوان یک رهبر انقلابی برگزیده بود چنان کلی، جامع و شامل بود که همه ی گروه های مبارز، خود را درآن متبلور و مجسم می یافتند. به عنوان نمونه همگان در این شعارکه "شاه باید برود "و"سلطنت از اساس غیر قانونی است " آن چنان به باورهای مشترک دست یافته بودند که درآن شک وتردیدی روا نمی شد. گفتار انقلاب گرایانه امام خمینی گرچه در ظاهر واحد بود ولی نماد بیرونی آن از حیث پذیرش بسیار متکثر جلوه داده شد(خلیلی، 99:1385).

پس از پیروزی انقلاب نیز، ایشان باز هم بر پیوند و همبستگی مردم تأکید نمودند. با این تفاوت که دایره غیریت ها بیشتر از داخل به سطح بیرونی و معطوف به غیرهای بیرونی و در رأس آن ایالات متحده آمریکا گردید: «آن هایی که ما را به عقب راندند باز مراقبند. مملکت هایی که می خواهند منافع ما را ببرند باز در کمین هستند. اگر چنان چه سستی کنید، اگر چنان چه سهل انگاری کنید، اگر چنان چه این نهضت را دوام ندهید ممکن است که خدای نخواسته باز دست آن ها باز شود»(صحیفه امام، ١٣٧٨،ج ٦: ٤٢٦) و بدین ترتیب سستی و عدم همبستگی را فرصتی برای بهره بردن «غیر» و این بار در قالب دشمنان خارجی بر می شمرد.

امام خمینی (ره) با برجسته نمودن تأثیر وحدت و همبستگی مردم در پیروزی انقلاب می گوید:

«... ومن امیدوارم که از این قصه ایران آن ها عبرت ببرند که وحدت کلمه یک ملت که هیچ ابزار جنگی نداشت... این ها چیزهایی است که باید در ممالک دیگر در آن تفکر بشود و مورد بررسی قرار بگیرد. اگر بخواهند از زیر بار اجنبی خارج بشوند، باید برنامه های فعلی را تغییر بدهند. ان شاءا... امیدوارم که همه دولت ها و ملت ها تحت لوای اسلام جمع شوند و اگر بخواهند سعادت پیدا بکنند باید تحت لوای اسلام جمع بشوند تا این که نتوانند مکتب های دیگر در آن ها نفوذ پیدا کنند و تا انحرافات باشد و تحت لوای اسلام نباشد این مسایل و مشکلات هست...»(همان، ١٣٧٨، ج ٨: ٣٠٨).

آن چه در تقویت و تحکیم همبستگی از نظر امام مورد توجه است محوریت اسلام است که بارها تکرار می گردد. امام با شناخت صحیح از فضای فرهنگی - فکری جامعه و با روشن نمودن تأثیر همبستگی در پیروزی، از همبستگی به عنوان سرمایه ای در دوران بعد از انقلاب یاد می - کند.

١-٢ استفاده از شخصیت های دینی و آموزه های مذهبی

بهره گیری از اسطوره ها، نمادها وشخصیت های بزرگ مذهبی از مؤلفه های مقوم اعتماد اجتماعی بود که امام خمینی (ره) هوشمندانه و به جا از این مؤلفه استفاده نمود. ایشان به حافظه تاریخی مخاطبان خویش رجوع می کرد. حافظه تاریخی اکثریت که نمودهای معینی برای دستیابی دارد.

تاریخ مبارزه انبیاء و سیدالشهداء در طول تاریخ تداوم می یابد تا ایران «کربلایی» دیگر شده و ایثار و از جان گذشتن به ارزشی والا تبدیل گردد. مخاطبان امام با داشتن چنین خاطره جمعی مشترکی هم بسته تر می گردند. نمونه های متعددی در بیانات او وجود دارد که زندگی پیامبر و امامان معصوم را در مقابل دیدگان پیروان انقلابی به تصویر می کشد. عده قلیلی که وحدت و ایمان رمز پیروزی شان بود:

«پیغمبر اکرم که ایمان به قدرت مطلق خدای تبارک و تعالی داشت در صورتی که عددشان کم بود و چیزی نبود و فقیر هم بودند... لکن قدرت ایمان داشتند و قیام کردند و قدرت ها را یکی پس از دیگری شکستند....» (همان، ١٣٧٨،ج ٥: ٣٦).

راهپیمایی عظیم تاسوعا و عاشورای مردم ایران در سال ١٣٥٧ پاسخی به ندای وی بود.

رویدادی که در ماه های آخر سلطنت پهلوی، گستردگی بسیج مردم علیه رژیم را به کارگزاران آن نشان داد و سبب شد تا اندیشمندی همچون «میشل فوکو» آن را اراده ای جمعی توصیف کند که تنها و تنها برای یک هدف شکل گرفته و آن هم رفتن شاه است. اراده ای که هرگز کسی آن را ندیده است و از این منظر فوکو آن را همچون خدا یا روح می داند(فوکو، ٥٧:١٣٨٦).

این تأکیدها در دوران جنگ تحمیلی نیز ادامه یافت و به نوعی برجسته تر نیز شد. در واقع آغاز جنگ باعث شد تا اعتماد اجتماعی بار دیگر به صحنه آید. حمله عراق به ایران چنان احساسات ملی و دینی را برانگیخت که مقابله با آن و دفاع از وطن به یک «ارزش اجتماعی» مبدل گشت. حرکت جوانان به سوی جبهه ها با پیام های پرنفوذ رهبر، یک جریان «هنجار درونی» به وجود آورد که به تدریج همۀ اقشار را فراگرفت. به طوری که بسیاری از افراد مایل به رفتن به جبهه ها شدند و نرفتن به جبهه یک نابهنجاری و درعین حال ناجوانمردی تلقی می شد

«در صورتی که افراد دارای هدف مشترک مهم و فعالیت مشترک در جهت رسیدن به هدف باشند، احساس تعلق خاطر در بین آن ها زیاد می شود. مهمترین هدف مشترک، دشمن مشترک است و اگر این دشمنی بنیان مذهبی داشته باشد تأثیری صدچندان خواهد داشت. در جبهه ها یک فرایند همبستگی و انسجام اجتماعی و دگرگونی عمیق ارزش ها روی داد و «ایمان» به عنوان سیمان اجتماعی قوی ترین همبستگی را در میان جوانان رزمنده به وجود آورد»(رفیع پور،137:1377).

در این مقطع نیز زندگی بزرگان مذهبی چون امام حسین (ع) و مفاهیمی نظیر شهادت، آزادیخواهی، تن ندادن به ذلت و.... برجسته گردید. راهی که امام حسین (ع) و یاران شان طی نمودند، طریق احسنی است که سعادت ملت را در پی دارد.

«مگر نه آن است که دستور آموزنده "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" باید سرمشق امت اسلامی باشد. قیام همگانی در هر روز و در هر سرزمین، عاشورا قیام عدالت خواهان، با عددی قلیل و ایمانی و عشقی بزرگ، در مقابل ستمگران کاخ نشین و مستکبران غارت گر بود و دستور آن است که این برنامه سرلوحه زندگی در هر روز و در هر سرزمین باشد. روزهایی که بر ما گذشت عاشورای مکرر بود... و این دستور آموزنده، تکلیفی است و مژده ای. تکلیف از آن جهت که مستضعفان، اگر چه با عده ای قلیل، علیه مستکبران، گرچه با ساز و برگ مجهز و قدرت شیطانی عظیم، مأمورند چونان سرور شهیدان قیام کنند و مژده که شهیدان ما را در شمار شهیدان کربلا قرار داده است و مژده که شهادت رمز پیروزی است»(صحیفه امام، ١٣٧٨،ج ٩: ٤٤٥).

تأکید همیشگی امام بر حفظ سنت های عزاداری بسان یک میراث معنوی مشترک و تلاش برای انتقال آن به نسل های آینده نیز به منظور تداوم روحیه انقلابی و عدالت خواهی جامعه ایران صورت می گیرد. میراثی که می تواند تأثیری شگرف بر تقویت سرمایه اجتماعی ایرانیان بگذارد.

«حرف سیدالشهداء حرف روز است، همیشه حرف روز است. همیشه حرف روز را سیدالشهداء آورده است. دست ماها داده و سیدالشهداء را این گریه ها حفظ کرده است و مکتبش را، این مصیبت ها و داد و قال ها حفظ کرده؛... هر مکتبی هیاهو می خواهد، باید پایش سینه بزنند، تا پایش گریه کن نباشد، تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمی شود... این نقش یک نقشی است که اسلام را همیشه زنده نگه داشته، آن گلی است که هی آب به آن می دهند زنده نگه داشته، این گریه ها زنده نگه داشته مکتب سیدالشهدا را؛ این ذکر مصیبت ها زنده نگه داشته، همین هاست که این نهضت را پیش برده، اگر سیدالشهدا نبود، این نهضت هم پیش نمی رفت، سیدالشهدا همه جا هست. کل ارض کربلا، همه جا محضر سیدالشهداست... همه محراب ها از سیدالشهداست. اگر سیدالشهداء نبود یزید و پدرش و اعقاب شان اسلام را منسی کرده بودند. از نسیان شده بود، یک رژیم طاغوتی در خارج منعکس بود... ما برای یک آدمی که نجات داده اسلام را و رفته کشیده شده سکوت کنیم؟!»( همان، ١٣٧٨، ج ٨: ٥٢٦ و 527).

دیری نپایید که امام با تأکید بر آموزه های اسلامی - انقلابی که از جانب توده های مردم هم حمایت می شد، دیدگاه خود را درباره جنگ ارائه کردند و جنگ ایران و عراق را نبرد «حق و باطل» یا «اسلام و کفر» خواندند:« در این نزاعی که الان بین اسلام است و کفر... چنان چه غلبه کنند خدای نخواسته این ها بر نهضت ما - که نخواهند کرد- این غلبه غلبه بر اسلام است. غلبه بر مسلمین است»(همان، ١٣٧٨ ج١١: ١٠٥).

امام با این گزاره های دوگانه خصلت اعتقادی به جنگ بخشیده، ایران را دارالاسلام دانسته و بر حسب ضرورت دفاع از اسلام دفاع از آن را امری واجب عنوان می کند:

... ای ملت بزرگ اسلامی ایران، بر سر دوراهی می باشید؛راه سعادت و افتخار... درسایه پرافتخار جهاد برای خدا و دفاع از کشور اسلام و راه ذلت و ننگ ابدی...(همان، ١٣٧٨،ج ١٣: ٢٧١).

امام بارها بر مرز ایدئولوژیکی و غیریت سازی تأکید می نماید و از این طریق به تقویت دیوار اعتماد جامعه می پردازد. امام، صدام و صدامیان را کسانی می داند که خود را سردار قادسیه می خوانند ولی رمز پیروزی قادسیه و مؤمنان صدر اسلام را اشتباه درک کرده اند.

مردم ایران برای حفظ اسلام و کشور اسلامی و رسیدن به لقاءا... دفاع می کنند و فرق است بین این عزیزان و گول خوردگانی که برای مقاصد پلید امریکا و وابستگان آن به جنگ بر ضد اسلام و قرآن مجید برخاسته اند(همان، ١٣٧٨، ج ١٤: ٣٩٥).

به این ترتیب امام با برجسته نمودن مؤلفه های مذهبی به تقویت اعتماد اجتماعی پرداخت.

پیشینه تاریخی ایرانیان نشان می دهد که این نهاد مذهب است که می تواند به شکلی موفقیت آمیز همبستگی و وحدت بین جامعه را تقویت نماید. امری که به بن مایه های نظری امام در تقویت اعتماد اجتماعی یاری رساند و در عمل نیز مورد استفاده قرار می گرفت.

٢- انسجام

در راستای تقویت انسجام اجتماعی، امام برتوسعه و تقویت نهادهای مذهبی همچون مساجد و تکیه ها و هیئت های مذهبی تأکید کرده و با استفاده از شبکه ارتباطی روحانیون و ائمه جماعات که از شخصیت های مذهبی مورد اعتماد مردم بودند به تقویت این عامل پرداختند.

یکی از مؤثرترین فعالیت های مساجد و به طورکلی محافل دینی همچون نماز جماعت، جلسات مذهبی و ادعیه مختلف به وجود آوردن انگیزه دوستی، همبستگی و تعاون بین افراد جامعه بود زیرا ازدیدگاه روان شناسی اجتماعی حضور مستمر افراد در مساجد و صفوف جماعت، پس از مدتی کوتاه خود به خود باعث تحریک احساسات درونی نسبت به یکدیگر می شود و همین امر در درازمدت حس تعاون را در افراد جامعه تقویت می کند. امام خمینی (ره) نیز با توجه به این امر، از همان آغاز نهضت بر وجود مساجد به عنوان مهم ترین مکان برای انسجام دهی و تشکل بخشی تأکید نمود:

«مسیحیون خیال نکنند که اسلام هم، مسجد هم مثل کلیساست مسجد وقتی نماز درآن برپا می شده است تکلیف معین می کردند جنگ ها از آن شالوده اش ریخته می شد مسجد مثل کلیسا نیست مسجد مرکز سیاست اسلام بوده است.»(همان، ١٣٧٨، ج٢: ٢٣)

آغاز نهضت امام خمینی (ره) می تواند مصداق روشنی دراین زمینه باشد چرا که سخنرانی ایشان در مسجد اعظم قم در سال ١٣٤١ بود که نخستین شعله های آتش انقلاب را برافروخت.

پس از آن که انقلاب روند رشد خود را در پیش گرفت از مساجد به عنوان مراکز و پایگاه های تهییج، تحریک و ترغیب مردم مسلمان به همیاری و همبستگی و مساعدت استفاده نمودند.

خاطرات انقلابیون و مردم در این خصوص بسیار است: «شرکت مردم محل درهمیاری هایی چون عیادت از بیماران، شرکت جمعی در زمان فوت فردی از افراد محل که همگی تحت هدایت مساجد و جلسات مذهبی اداره می شد باعث ترویج بسیاری از ارزش ها و هنجارهای ملی و مذهبی و سنتی در میان اقشار جامعه می گردید و احساس تعلق و دوستی کم ترین ره آورد این همدردی ها بود»(شریف پور، ١٣٨٠: ٦٩).

مساجد در محله ها وظیفه راهبردی و راهبری مردم را در امور اجتماعی به عهده داشتند و هرازگاهی که مشکل اجتماعی پیش می آمد جلودار رفع آن بودند. دگریاری که خودنوعی همکاری است ازدیگر محورهای اجتماعی مساجد و جلسات دینی بود. به ویژه در مواقع حساس و بحران ها و حوادث اجتماعی، فعالیت های مربوط به این زمینه پرنگ تر و قوی تر می شد. در حوادثی چون سیل و زلزله، مسجد و مسجدی ها از بهترین عناصر فعال در برابر این حوادث بودند و به بهترین شکل کمک رسانی به مردم مصیبت زده وخسارت دیده را به انجام می رساندند. همکاری و همیاری مساجد و گروه های مختلف و بازاری ها در جریان زلزله های بویین زهرا و جنوب خراسان در پیش از انقلاب بسیار زیاد بود. مساجد پایگاه تجمع نیروهای انقلاب، حرکت تظاهرات و ابراز اعتراضات مردم بود. خانواده هایی که برای پیشبرد انقلاب در حال اعتصاب بودند و یا در بازداشت و زندان به سر می بردند از سوی مسجد و مسجدی ها پشتیبانی می شدند (شریف پور، ١٣٨٠: ٥٣).

امام خمینی (ره) در اسفند ماه سال ١٣٥٤ فتوای صریحی درخصوص اجازه مصرف یک سوم سهم امام برای خرید و انتشار کتاب های اسلامی داد. این امر باعث شد تا فعالیت های تبلیغی، اطلاع رسانی مساجد رشد نماید و تکثیر و توزیع اعلامیه ها از جمله اعلامیه های امام امت، مراجع بزرگ و نوارهای انقلابی انجام شود(شریف پور، ١٣٨٠: ١٢٨) و این چنین امام با استفاده از اختیار و صلاحیت خویش بر استفاده بهینه از مساجد که همانا قرارگرفتن در مسیر انقلاب بود، تأکید نمودند.

این رویکرد نسبت به مساجد در سال های پس از انقلاب نیز تداوم یافت:

«لازم است در این موقع حساس که بیش از هر وقت احتیاج به اجتماعات اسلامی داریم، ملت مسلمان ما به مساجد در تمام بلاد رو آورند و نهضت را از راه مساجد که دژهای محکم اسلام است، زنده نگه دارند و با شعارهای اسلامی، نهضت را به پیش ببرند»( صحیفه امام، ١٣٧٨، ج٩: ٢٣٨).

امام باز هم در این دوران از مساجد به عنوان محلی برای حفظ مکتب که محور همبستگی و انسجام مردم است یاد می کند:

«این اجتماعات مساجد را زیاد کنید، مردم را دعوت کنید به مساجد، بفهمانید به آن ها که نکته گریه چیست؟ گریه فقط برای این نیست که ما عزادار هستیم. مردم برای پدرشان هم و فرزندشان هم دو، سه روز گریه می کنند و تمام شد، چرا این تمام نشد؟ برای این که مکتب تمامی ندارد و این مکتب ماست؛ این سند مکتب ماست. می خواهیم مکتب مان را حفظ کنیم «(همان، ١٣٧٨، ج٨: ٥٣٦).

در این میان امام از مردم می خواهد «از خیابان ها به مساجد و مراکز اجتماع بروند و به فرمودة علمای اعلام و خطبای محترم گوش دهند»(همان، ١٣٧٨،ج ٦: ١٢٨) و از روحانیون هم می خواهد تا مردم را به وحدت دعوت کنند:

«مردم را به وحدت کلمه و ادامه نهضت و تقوا و صبر انقلابی دعوت کنند و از اختلاف و تفرقه - که اساس شکست و عقب ماندگی است - بترسانند، و با تذکر جهاد سید مظلومین و مصیبت وارده بر آن حضرت، ملت را به مجاهده تا نهایت پیروزی و رسیدن به حکومت اسلامی به تمام ابعادش فراخوانند. ذکر مصایب و مجاهدات مجاهدین اسلام، صدر اسلام در امروز و تا ابد اسلام را زنده نگه می دارد»( همان، ١٣٧٨،ج ٦: ٢٣٨).

بنابراین با تعامل دو جانبه مردم و روحانیون تأکید بر عوامل مذهبی برجسته می گردد. از طرف دیگر در ماه های نخستین پس از پیروزی انقلاب و پیش از شکل گیری نهادهای دولتی و انتظام بخش، این مساجد بودند که کارکرد این مراکز را در حوزه های امنیتی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به عهده داشتند. در این بخش می توان به نقش نهادهای انقلابی نیز اشاره کرد که کمیته انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران، کمیته امداد امام خمینی و جهاد سازندگی از جمله آن ها بود.

در واقع امام با فرمان تأسیس این نهادها که دارای پایه و صبغه ی مذهبی بودند به افزایش انسجام نیروهای مردمی - انقلابی پرداخت. به دلیل اثرگذاری بیشتر این نهادها در مشارکت مردم در بخش بعدی به آن ها خواهیم پرداخت.

٣- مشارکت

فرایند مشارکت مردم در دوران انقلاب از طریق شرکت در اعتصابات و تظاهرات و تمامی کنش هایی بود که از طریق آن ها اعضای جامعه در امور انقلابی شرکت کرده و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در شکل دادن حیات اجتماعی آن دوران سهیم می شدند. امام با فراخواندن تمام اقشار جامعه به شرکت در فرآیند مبارزه در واقع مشارکت مردم را تقویت می کرد و امیدوار بود ادامه مبارزات در شکل «تظاهراتی که در ایران جریان دارد» به حل مسائل منجر می شود. امام بیانیه های متعددی در تشویق مردم به شرکت در این مبارزات صادر نمود: «ملت مظلوم و بزرگ ایران باید اعتصاب نموده...» (همان، ١٣٧٨، ج٣: ٤٦٤) ودر ادامه: «دراعتصابات خود پشتکار به خرج دهید و شعارهای اسلامی خود را هر چه بیشتر گسترش دهید...»(همان، ١٣٧٨، ج٣: ٤٨٨) این فراخوانی و تقویت انسجام مردم در قالب نهادهای مذهبی، به مشارکت انقلابی آن ها انجامید.

همان گونه که انقلاب اسلامی نماد مشارکت عمومی ملت به شمار می رفت، پس از انقلاب نیز مشارکت توده مردم ادامه یافت چرا که استمرار انقلاب و تثبیت حکومت نیازمند مشارکت مردم بود. مشارکتی که در رفراندوم سال ١٣٥٨، انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری در دوره های گوناگون شکل گرفت. امام برای تشکیل همه ارگان ها، نهادهای انقلابی و تشکیلات نظام تعجیل داشتند(زیباکلام، ١٣٨٧: ٨٧). البته امام این توانایی و محبوبیت مردمی را دارا بود که مانند رهبران انقلابی همچون «کاسترو» رهبر انقلاب کوبا یا «مائو» رهبر انقلاب چین و یا «لنین» رهبر انقلاب روسیه باشد، به نحوی که شوراها و نهادهای انتخابی تعطیل و نقشی در تصمیم گیری ها نداشته باشند. امام به این نتیجه رسیده بود که باید از طریق آرای مردم یک حکومت و سازوکارهای لازم برای اداره مملکت ایجاد کند و مناسب ترین راه کار ایجاد ارگان های حکومت از طریق انتخابات و آرای مردم بود(زیباکلام، ١٣٨٧: ٧٩).

افزون بر این موارد، نهادهای انقلابی از جمله نهادهای مهمی بودند که به خصوص در سال های نخست جمهوری اسلامی، مشارکت توده مردم را در عرصه عمومی کشور فراهم کردند. در همین دوران و در حالی که تنها یک سال از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته بود، فرمان امام برای تشکیل «بسیج مستضعفین» عرصۀ مهمی برای مشارکت دادن توده مردم در اداره مملکت گردید:

«ما باید همه قوای مان را مجتمع کنیم برای نجات دادن یک کشوری. باید اگر مسائلی برای مان پیش بیاید هر چه هم سخت باشد تحمل کنیم. اگر یک ملت که همه جوان هایش مجهز باشند به همین جهازی علاوه بر جهاز دینی و ایمانی که دارند مجهز به جهازهای مادی هم باشند سلاحی هم باشند و یاد گرفته باشند همه جا باید این طور بشود که یک مملکت بعد از یک چند سالی بشود یک کشور با بیست میلیون جوان که دارد بیست میلیون تفنگدار داشته باشد...»(همان، ١٣٧٨،ج ١١: ١٢١).

نهاد بسیج در زمان جنگ با قدرت بسیج گری خود سازماندهی نیروها را برعهده گرفته و محملی برای استفاده ی بهتر از توانمندی جوانان شد. بسیج فراگیرترین نهاد انقلابی بود که به فرمان رهبر انقلاب تشکیل شد و توانست مشارکت عمده ی مردم در فرایند جنگ را عملی سازد. بسیج نیروها و استفاده بهینه از آن ها مهم ترین تأثیر امام در تقویت مشارکت مردم بود که از دل نهادهای مذهبی بر می آمد. همان گونه که در فرمان تأسیس نهضت سواد آموزی نیز بر آن تأکید خاصی داشتند:

«برادران و خواهران ایمانی برای رفع این نقیصه دردآور بسیج شوید و ریشه این نقص را از بن بر کنید... و در مساجد و تکایا باسوادان نوشتن و خواندن را به خواهران و برادران خود یاد بدهند و منتظر اقدامات دولت نباشند...»(همان، ١٣٧٨،ج ١١: ٤٤٧).

به نظر می رسد ضعف نهادهای حکومتی در آن دوران که هنوز از قوام و استحکام لازم برای اداره ی امور اجتماعی برخوردار نبودند موجب شده بود تا امام برحضور مردم در حوزه هایی که از لحاظ تخصصی و بوروکراسی دولتی چندان پیچیده نبود، تأکید نمایند. نشان به این نشان که در همان زمان و سال های پس از آن در بسیاری از موارد حضور دولت و نهادهای دولتی را درکنار مردم لازم می دانستند:

تنها با شرکت فعالانه همه ی ملت است که می توان خرابی های عظیم فرهنگی و اقتصادی و کشاورزی را که رژیم فاسد شاه به وجود آورده است جبران نموده و نوسازی مملکت را به نفع طبقات زحمتکش و مستضعف آغاز نمود(همان، ١٣٧٨،ج ٥: 428).

این به معنای نادیده انگاشتن نقش دولت ونهادهای برنامه ریز نبود بلکه به لزوم همکاری دولت وملت دلالت می کرد. امام اعتقاد داشتند:

«در بازسازی اگر ملت بخواهد سرخود کار بکند، فساد ایجاد می شود. اگر دولت بخواهد مستقل اجرا کند، قدرت ندارد. باید مردم همراهی کنند و هر چه قدرت دارند برای این امر مهم به میدان بیاورند، لکن با نظارت دولت. مردم خودشان داخل باشند، لکن مستقل نباشند و دولت باید به مردم مجال بدهد به این که در کارها داخل بشوند و مردم هم باید به دولت مجال بدهند که با تأنی و نقشه کشی این کار مهم را انجام بدهند»(همان، ١٣٧٨، ج ٧: ١٦٧).

آن چه که امام در بسیج نیروها مهم می دانست، «قوه ایمان» بود که: «مردم را در سرتاسر ایران بسیج کرد. این دست غیب الهی بود که مردم ایران را از بچه دبستانی تا پیرمرد بیمارستانی با هم هم صدا کرد.... هیچ بشری قادر نیست که همچو بسیجی بکند هیچ ملتی نمی تواند این طوربسیج بشود. هیچ ملتی نمی تواند این طور بسیج بشود، قدرت ایمان قوه اسلام قدرت معنوی ملت این پیروزی رابه ما ارزانی داشت (همان، ١٣٧٨،ج ٦: ٣٦١).

ایشان همچنین از مشارکت مردم در این نهاد حمایت می کند:

«... و رحمت و برکات خداوند بزرگ بر بسیج مستضعفان که به حق پشتوانه انقلاب اسلامی است و به کوشش ارزنده خود ادامه داده اند و به حمدالله تعالی با همت جوانان برومند و داوطلبین گروه بیست میلیونی رزمنده تربیت کرده اند و امید آن است که با شرکت فعال قشرهای معظم ملت و شور و شعفی که در جوانان عزیز از برکت اسلام مشاهده می شود، ارتش بیست میلیونی که نگهبان جمهوری اسلامی و کشور عزیز از شرجهان خواران متجاوز است تحقق یابد»(همان، ١٣٧٨، ج١٥: ٣٨).

کمیته امداد امام خمینی نیز از دیگر نهادهای انقلابی است که بر مبنای معرفی این نهاد در گزارش های خود سازمان، پیشینه اش به سال های ١٣٤٢ باز می گردد؛ هنگامی که انقلابیون به حمایت از خانواده زندانیان سیاسی به فرمان امام خمینی (ره) پرداختند. با پیروزی انقلاب اسلامی و اولویت به محرومان و فقرا، کمیته امداد در پی فرمان امام در چهاردهم اسفند ١٣٥٧ تأسیس شد. امام خمینی (ره) در سخنان خود این نهاد را نهادی در جهت رسیدگی به فقرا و مستمندان و محرومان جامعه دانست و با تأکید بر اهمیت این قشر از جامعه در پیروزی انقلاب (همان، ١٣٧٨م: ٢٦١) کمیته امداد را نهادی مهم ارزیابی کرد که شبیه آن در کشور دیگری وجود ندارد. نهادی که با مشارکت مردم به امداد فقرا می رود:

«بی سابقه است که در یک کشوری خود مردم و خود علما و مؤمنین یک کمیته ای به اسم کمیته ای برای امداد داشته باشند که همشان این باشد که فقرا و مستمندان را در سراسر کشور رسیدگی کنند و امداد کنند. این ها برکات اسلام است و این گروه های عزیز و کمیته ها و همین طور این کمیته امداد یک عمل بسیار لطیف، ظریف و شریف دارند که با این عمل انشاءا...، می توانند ریشه فقر را از سرتاسر کشور به امداد ملت بزرگوار ایران، این ریشه را از بیخ و بن بکنند»(همان، ١٣٧٨،ج ١٧:٤٢٤).

در اساسنامه کمیته امداد نیز به تقویت هسته های مردمی و ارتباط با انجمن های خیریه و عام المنفعه داخل و خارج از کشور اشاره شده است. همچنین از دیگر بندهای این اساسنامه ایجاد تمهیدات لازم در جهت احیای فرهنگ ایثار و انفاق و نشرسنت های حسنه اسلامی و جلب و هدایت امکانات و کمک های مردمی خصوصا کمک های اشخاص خیر و نیکوکار و همچنین امکانات و کمک های بخش های دولتی و غیردولتی جهت حمایت از افراد و خانواده های نیازمند است. (سایت کمیته امداد،گزارش های آماری، سالنامه آماری ٨٨ www. emdad. ir) این موارد نمایانگر نهادی است که قابلیت لازم را جهت مشارکت مردم و تقویت شبکه های اجتماعی را داراست. بر اساس گزارش های موجود در سایت کمیته امداد، در پایان خرداد ماه سال ١٣٨٢ تعداد ٨٤٣٢٢٣ خانوار با جمعیت ٢٦٠٠٨٤٩ نفر شامل: ایتام، بی سرپرستان، از کار افتادگان، معلولان و سایر نیازمندان به صورت دائمی تحت پوشش این نهاد قرار داشته اند. به علاوه تعداد ٩٨٦٩٣ خانوار با جمعیت ٣١٧٩١٢ نفر نیز به صورت موردی از خدمات ابن نهاد بهره مند شده - اند(سایت کمیته امداد، گزارش های فصلی، گزارش سه ماهه www. emdad. ir ١٣٨٢).

گزارش ها نشان می دهد ٨٨١٠٥٤ خانوار طرح مددجویی در سال ١٣٨٣ به ١٢١٦٠١٦ خانوار در سال ١٣٨٨ افزایش یافته است (سایت کمیته امداد، گزارش های آماری، سالنامه آماری. www. emdad. ir88)

علاوه بر این طبق گزارش فوق، مشارکت مردمی به صورت مستقیم یا غیر مسقیم در سه ماهه اول سال ١٣٨٢درآمدی به مبلغ ١٧٤/٦ میلیارد ریال را نصیب این نهاد کرده است که از این مبلغ ٧٠/١ میلیارد ریال درآمد صدقات است و بقیه شامل کمک های مردمی، کمک سازمان ها و درآمد مؤسسات تابعه امداد، کمک های مجتمع اقتصادی وابسته به امداد و وجوهات امانی بوده است (سایت کمیته امداد، گزارش های فصلی، گزارش سه ماهه ١٣٨٢).

از دیگر نهادهایی که پس از پیروزی انقلاب، موجب تقویت مشارکت مردم شد جهاد سازندگی بود. امام در ٢٧ خرداد ١٣٥٨، در راستای تأسیس این نهاد بر مشارکت مردم تأکید کردند:«الان که مرحله سازندگی است، ما دست مان را پیش ملت دراز می کنیم و از ملت می خواهیم که همه در این نهضت شرکت نمایند»(صحیفه امام، ١٣٧٨،ج ٨: ١٧٩).

امام تشریک مساعی اقشار مختلف مردم را اداکردن وظیفه شرعی و نوعی عبادت عنوان کرد «که شاید هیچ عبادتی بالاتر از این عبادت نباشد. بلکه من از اشخاصی که برای زیارت ها مثل زیارت مکۀ معظمه و مدینه منوره می خواهند به طور استحباب بروند از آن ها می خواهم و تقاضا می کنم که شما که برای ثواب می خواهید به مکه مشرف بشوید و یا می خواهید به مدینه منوره و یا به عتبات عالیات مشرف بشوید، امروز ثوابی بالاتر از این نیست که به برادران خودتان کمک کنید و این سازندگی را همه با هم شروع کنیم که ایران خودتان درست ساخته بشود و برادران شما نجات یابند. خداوند به همۀ شما اجر عنایت می کند و همان ثوابی را که شما از زیارت می خواهید خداوند در این جهاد به شما خواهد داد»(همان، ١٣٧٨، ج١١: ١٧٩).

از نظر ایشان جهاد سازندگی به لحاظ حمایت و پشتیبانی از اقشار ضعیف و کشاورزان می توانست سرمایه حمایتی عظیمی برای حکومت ایجاد نماید و در صورت انجام کاری «که برخلاف مصلحت اسلام و انقلاب اسلامی است، اسباب دلسردی مردم می شود(همان،  ١٣٧٨ی: ٣٠).

آن چه در سخنان امام مشهود است برجسته سازی مؤلفه های مذهبی در ایجاد و دعوت به مشارکت مردم در آن ها است. امام خمینی (ره) در سخنان خود با تأکید بر اهمیت کمیته امداد، نهادهای انقلابی « از قبیل سپاه پاسداران، کمیته و بسیج را، نوآوری هایی دانست که به برکت اسلام و تعهد ملت ما به اسلام پیدا شده و بی سابقه است»(همان، ١٣٧٨،ج ١٥: ٣٣٠).

در واقع پیدایش این نهادها را با واگردی به مذهب تبیین می کند و این چنین در جامعه انقلابی آن زمان با توسل به آموزه مذهبی بر تقویت جایگاه این نهادها می کوشد.

نتیجه گیری

هر انقلابی برای کامیابی و ایجاد نظام مورد نظر خود نیازمند برقراری پیوندی پذیرفتنی میان چهار عنصر رهبری، ایدئولوژی، مردم و سازمان است. سرمایه اجتماعی در این بین پیوند نقش اساسی را ایفا می کند. به ویژه دو عنصر رهبری و مشارکت مردم که ارتباط معناداری با مقولۀ سرمایه اجتماعی دارند.

در این مقاله پس ازطرح مباحث تئوریک و تبیین «سرمایه اجتماعی» در سایه سه مؤلفه اعتماد، انسجام و مشارکت به بررسی تأثیر رهبری امام خمینی (ره) بر آن ها پرداختیم. در زمینه اعتماد اجتماعی به دو محور همبستگی اجتماعی و استفاده از آموزه های مذهبی و شخصیت ها و بزرگان مذهبی اشاره نمودیم و نشان دادیم که امام در راستای تقویت اعتماد بر این دو محور تأکید نمود اما هر دوی آن ها را در پرتو آموزه های مذهبی می نگریست. همچنین غیریت سازی نیز عامل مکملی بود که امام از آن بهره می برد.

در بررسی مؤلفه انسجام به نقش نهادها و نیروهای مذهبی در تشکل و انسجام نیروها پی بردیم و تأکید امام را بر استفاده از تشکل ها و شبکه های مذهبی برجسته یافتیم. سومین مؤلفه مشارکت بود که در دوران انقلاب در تظاهرات و اعتصابات نمود داشت و امام مردم را بی هیچ تمایزی به شرکت در آن فرا می خواند؛ پس از انقلاب نیز فرمان ایجاد «بسیج مستضعفین»، کمیته امداد و جهاد سازندگی به مشارکت همه اقشار مردم در محیط اجتماع یاری رساند. آن چه در این بخش مورد تأکید ایشان قرار داشت «ایمان» بود که امام از آن به عنوان عامل تقویت کننده مشارکت مردم کمک گرفت و باز هم نهادهای مذهبی - مردمی را به محملی برای مشارکت مردم تبدیل نمود.

بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام و انطباق آن با رویدادهای انقلاب اسلامی ایران به وضوح نشان می دهد که تأثیر ایشان بر سرمایه اجتماعی تأثیری ایجابی و پویا بود و نه سلبی و ایستا. گرچه نمی توان از ویژگی های ذاتی مذهب در ایران به عنوان عاملی انسجام بخش و مقوم سرمایه اجتماعی غافل شد ولی بی تردید نقش امام خمینی (ره) به عنوان شخصیتی که توانست این مؤلفه ها را در قالب «ایدئولوژی انقلابی» نظام مند ساخته و نیروهای پراکنده جامعه ایران را حول آن متمرکز سازد، غیر قابل انکار است. از این رو می توان گفت در جریان انقلاب اسلامی ایران، ایدئولوژی مورد استفاده ی امام تأثیرمثبتی بر تقویت سرمایه اجتماعی داشته و بازتولیداین ایدئولوژی به موازات حوادث ورویدادهای پس ازانقلاب توسط وی مانع ازاستهلاک آن گردید.

در مجموع می توان بهره گیری هوشمندانه از مذهب را به عنوان عامل اصلی و غیریت سازی های به جا و درست را به عنوان عاملی فرعی در تأثیر امام بر تقویت سرمایه اجتماعی در نظر گرفت. نگاه مکتب گرایانه و تکلیف یافته بر سراسرگفتمان ایشان حاکم بود و توانست تفسیری کاربردی و جاودانه از آموزه های اجتماع گرایانه مذهب شیعه ارائه نماید.

منابع

١. اختر محققی، مهدی (١٣٨٥)، سرمایه اجتماعی، تهران، بی نا.

٢. ازکیا، مصطفی وغفاری، غلامرضا (١٣٨٣)، توسعه روستایی با تأکید بر جامعه روستایی ایران، تهران، نشر نی.

٣. اوفه، کلاوس (١٣٨٤)، چگونه می توان به شهروندان اعتماد داشت؟ مجموعه مقالات سرمایه اجتماعی: اعتماد، دموکراسی و توسعه، مترجمان: افشین خاکباز و حسین پویان، به کوشش کیان تاجبخش، تهران، نشر شیرازه.

٤. بشیریه، حسین (١٣٧٩)، انقلاب و بسیج سیاسی، تهران، دانشگاه تهران.

٥. پاتنام، روبرت (١٣٧٩)، دموکراسی و سنت های مدنی، ترجمه محمدتقی دلفروز، تهران، انتشارات روزنامه سلام.

٦. خلیلی، محسن (١٣٨٥)، پیدایی و پایایی تئوریک انقلاب اسلامی. در کتاب: آسیب شناسی انقلاب اسلامی. [به اهتمام ]کانون امید جوانان ایران اسلامی، مشهد، سنبله.

٧. امام خمینی، روح الله (١٣٧٨)، صحیفه امام، جلدهای مختلف، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.

٨. داوری اردکانی، رضا (١٣٦١)، انقلاب اسلامی و وضع کنونی آن، تهران، مرکز فرهنگی علامه طباطبائی.

٩. زیباکلام، صادق (١٣٨٧)، هاشمی بدون روتوش، گفت و گو با هاشمی رفسنجانی، فرشته اتفاق فر، تهران، انتشارات روزنه.

١٠. شریف پور، رضا (١٣٨٠)، مسجد و انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.

١١. شیروانی، علیرضا(١٣٨٥)، سرمایه اجتماعی، اصفهان، انتشارات ماهی.

١٢. فوکو، میشل (١٣٨٦)، ایران: روح یک جهان بی روح. ترجمه نیکو سرخوش و افشین جهاندیده. تهران، نی.

١٣. فوکویاما، فرانسیس (١٣٧٩)، پایان نظم، ترجمه غلامعباس توسلی، تهران، شابک.

١٤. فیلد، جان (١٣٨٦)، سرمایه اجتماعی، ترجمه غلامرضا غفاری و حسین رمضانی، تهران، کویر.

١٥. کلمن، جیمز (١٣٧٧)، بنیادهای نظریه اجتماعی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نشر نی.

١٦.کمیته امداد، گزارش های فصلی، گزارش سه ماهه ١٣٨٢. /emdad. ir/central/amar/files//http:

١٧.کمیته امداد، گزارش های آماری، سالنامه آماری ٨٨.

http://www.emdad. ir/central /amar/files/s/1388/moghadame

١٨. گلدستون، جک (١٣٨٥)،مطالعاتی نظری، تطبیقی و تاریخی در باب انقلاب ها، ترجمه محمد تقی دلفروز، تهران، کویر.

١٩. محسنی تبریزی، علیرضا (١٣٦٩)، بررسی زمینه های مشارکتی روستاییان و ارتباط آن با ترویج کشاورزی، تهران، انتشارات معاونت ترویج و مشارکت مردمی وزارت جهان سازندگی.

٢٠. ناظمی، مهدی (١٣٨٧)، سرمایه اجتماعی و جایگاه بسیج در تولید آن در مجموعه مقالات قدرت نرم و سرمایه اجتماعی، اصغر افتخاری، تهران، دانشگاه امام صادق (ع).

21. The World Bank Gpoup, “Socail Capital For Development ” “What Is Social Capital, http://www.worldbank.org/ poverty/scapital/whastc. htm.

22. Eisenstadt,s.n(1995),Power ,trust and meaning,Esseys in Sociolological Theory and Analysis,chisago:University of Chicago press.

23. Putnam Robert(2001), Bowling Alone, Touchstone Books by Simon Schuste.

24. Szereter Simon(2002),The state of social capital: Bringing back in power, politics, and history, Theory and Society ,Vol. 31, Published by: Springer.

پی نوشت ها:

[1] از جمله این تحولات می توان به فروپاشی شوروی و ناکامی ایدئولوژی های دولت گرا، گسترش رسانه های جمعی به ویژه اینترنت و افزایش روابط غیردولتی افراد در قالب نهادهای علمی، فرهنگی واقتصادی و در مجموع فرآیند «جهانی شدن» اشاره نمود.

[2] Robert Putnam

[3] Social Trust

[4] Social Cohesion

[5] Participation Social

[6] Network of Trust

[7] Collective Emotion

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان