به گزارش ایسنا، مطالعات و تجارب بینالمللی، مبین این موضوع هستند که توسعه پایدار و همهجانبه، ازبستر نیروی انسانی میگذرد و پیششرط وقوع و تداوم توسعه، تحول در نحوه سرمایهگذاری در خصوص نیروی انسانی است. بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت، ترقی و توسعه در جوامع پیشرفته نیز نشان میدهد که همه این کشورها از آموزشوپرورش توانمند و کارآمدی برخوردار بودهاند. بر این اساس، نقش انسان در فرایند توسعه، فراتر از نیروی کار در تولید در نظر گرفتهشده و مهارتها و دانش انسانی بهعنوان عوامل اصلی مؤثر بر رشد و توسعه قلمداد شدهاند.
به گفته محققان، این موضوع در حالی است که تأمل در اقتصاد ایران، پارادوکسهایی را در نحوه عمل نهاد آموزش بهطورعام و آموزش عالی بهطور خاص روشن میکند. در دو دهه اخیر، کشور ما با رشد و گسترش بیسابقهای در آموزش عالی روبهرو بوده، اما تحولاتی که در ساختار اشتغال کشور از این ناحیه ایجادشده، تناسبی با عملکرد اقتصادی کشور نداشته است. به عبارت بهتر، با توجه به شرایط موجود، خروجیهای حاصل از این ساختار آموزشی، نهتنها فرایند توسعه را برای کشور تسهیل نکرده، بلکه خود بهعنوان مانعی بر سر راه رشد و توسعه کشور عمل کرده است.
در همین خصوص، پژوهشگرانی از دانشگاه علامه طباطبایی کوشیدهاند تا در مطالعهای تحقیقاتی، نقش مدیریت درآمدهای نفتی در کیفیت آموزش را تبیین کرده و به تشریح یک الگوی مفهومی بپردازند که نشان میدهد در یک اقتصاد رانتی، تزریق درآمدهای نفتی از چه کانالهایی و با چه سازوکارهایی بر نحوه عمل نهاد آموزش و کیفیت آن تأثیر منفی دارد و به ناکارآمدی چنین نهادی برای نیل به توسعه درونزا و همهجانبه منجر میشود.
روش انجام این پژوهش، روش تحلیلی – توصیفی بوده است و در آن، با استفاده از آموزههای نهادگران، به تشریح یک الگوی مفهومی پرداخته شده است.
نتایج این تلاش تحقیقاتی نشان میدهد که تسلط فضای رانتی بر اقتصاد کشور و تزریق درآمدهای نفتی برای دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی موجب شده است تا از یکسو اولویتهای بخش تولیدی تغییر یابد و دستیابی به کیک نفتی، مبنای حداکثرسازی سود بنگاهها قرار گیرد. در این شرایط ابداع، نوآوری و خلاقیت رنگ میبازد و بخش تولیدی خود را بینیاز از علم و دانش مییابد.
به بیان دکتر جواد طاهرپور، استادیار اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و همکارش در این پژوهش: «از سوی دیگر، دولت به پشتوانه درآمدهای نفتی، خود را بینیاز از علم و دانش برای ارتقای توان مالی و مدیریتی خود مییابد و در این شرایط، اهمیت دادن بنگاهها و دولت به علم و دانش در حد اجرای نمایش دانشمحوری است. در کنار اینها، نیازهای مالی نظام آموزشی از سوی دولت تأمینشده و این موضوع، نظام آموزشی را از ارتباط با صنعت و تولید بینیاز کرده است. مجموعه این پیامها کارگزاران نظام آموزشی کشور را به سمت انتخاب مسیر گسترش بیکیفیت آموزش قرار داده، بهطوریکه همواره بر کمیت آموزش بهخصوص آموزش عالی افزودهشده، اما کیفیت آموزش متناسب با آن تغییر نکرده است».
این محققان میگویند: «واضح است همانطور که نظام آموزشی در تعامل با سایر حوزهها، مسیر خود را اینگونه تعیین کرده است، برای خلاصی از این وضعیت نیز نمیتوان تنها بر بخش آموزش تمرکز کرد. راهحل افزایش کیفیت نظام آموزشی را باید در خلاصی از اقتصاد رانتی جستوجو کرد. در این خصوص، ادبیات نظری، پیشنهادهای کاربردی زیادی برای خلاصی از وابستگی به درآمدهای نفتی ارائه کردهاند که میتوانند مورداستفاده قرار گیرند».
قابلذکر است یافتههای فوق در فصلنامه «پژوهشهای اقتصادی ایران» متعلق به دانشگاه علامه طباطبایی منتشر شدهاند. بنا بر اعلام سایت این نشریه، فصلنامه فوق در پاسخ به پیشرفتهای صورت گرفته در حوزه اقتصادی انتشاریافته و هدف آن انتشار مقالات باکیفیت که یافتههای مرتبط با موضوعات مهم اقتصاد ایران را گزارش میدهند، است.