امام رضا(ع) عمر هر شخصی را به 4قسمت تقسیم می کنند؛ بدین نحو که سهم جوانی را بیست سال مقرر کرده اند که از پانزده سالگی آغاز و به سی وپنج سالگی ختم می شود.امام(ع) این دوره را دوره درخشان عمر، زمان غلبه خون بر عناصر دیگر می خوانند و آن را زمان رشد، اوج کار و کوشش و نیاز شدید بدن به دَوَران خون و نیروی قلب به دلیل حفظ نظم حیات در گردش های خون به همه جای جسم حتی داخل همه وریدها و شریان ها و رگ های مویی می دانند. دوره دوم دوره حکومت صفراست.امام (ع) مدت زمان این دوره را بیست و پنج سال تا سی وپنج سال معرفی می کنند که بخش پایانی دوره جوانی و اولین دوره میانسالی است. در این دوره قوای بدنی به تدریج در مغز متمرکز می شود و به جای نیروی جسمی، فکر و اندیشه آدمی قوت و توان می یابد.به جای دست و پا، فکر و اندیشه کار می کند و انسان از آموخته های گذشته خود بهره می برد.دوره سوم دوره میانسالی است و امام(ع) آن را از سی و پنج سالگی تا شصت سالگی عنوان می کنند. در این سن عنصر سوداوی بر مزاج آدمی حکومت می کند.شصت سالگی، سن حکمت و فضیلت و دوران معرفت و درایت و تکامل فکری و استحکام قوای مغزی است. در این دوره آدمی موجودی دوراندیش ،صاحب نظر و عاقبت اندیش و محتاط می شود تا سرانجام به دوره چهارم که کهولت و پیری است، می رسد. در این دوره عنصر بلغم بر وجود انسان مسلط می شود و از این تاریخ به بعد موسم سرازیری عمر فرا خواهد رسید.
طب الرضا(ع)
امام رضا(ع) عُمر هر شخصی را به 4قسمت تقسیم می کنند؛ بدین نحو که سهم جوانی را بیست سال مقرر کرده اند که از پانزده سالگی آغاز و به سی وپنج سالگی ختم می شود.امام(ع) این دوره را دوره درخشان عمر، زمان غلبه خون بر عناصر دیگر می خوانند و آن را زمان رشد، اوج کار و کوشش و نیاز شدید بدن به دَوَران خون و نیروی قلب به دلیل حفظ نظم حیات در گردش های خون به همه جای جسم حتی داخل همه وریدها و شریان ها و رگ های مویی می دانند.
دوره دوم دوره حکومت صفراست.امام (ع) مدت زمان این دوره را بیست و پنج سال تا سی وپنج سال معرفی می کنند که بخش پایانی دوره جوانی و اولین دوره میانسالی است. در این دوره قوای بدنی به تدریج در مغز متمرکز می شود و به جای نیروی جسمی، فکر و اندیشه آدمی قوت و توان می یابد.به جای دست و پا، فکر و اندیشه کار می کند و انسان از آموخته های گذشته خود بهره می برد.
دوره سوم دوره میانسالی است و امام(ع) آن را از سی و پنج سالگی تا شصت سالگی عنوان می کنند. در این سن عنصر سوداوی بر مزاج آدمی حکومت می کند.شصت سالگی، سن حکمت و فضیلت و دوران معرفت و درایت و تکامل فکری و استحکام قوای مغزی است. در این دوره آدمی موجودی دوراندیش ،صاحب نظر و عاقبت اندیش و محتاط می شود تا سرانجام به دوره چهارم که کهولت و پیری است، می رسد. در این دوره عنصر بلغم بر وجود انسان مسلط می شود و از این تاریخ به بعد موسم سرازیری عمر فرا خواهد رسید.
طب الرضا(ع)
به نقل از خراسان