خواندنی ها برچسب :

جوانمرگی-در-ادبیات

شهریار عباسی حرفه‌ای نبودن چرخه تولید و توزیع کتاب و نداشتن جهان‌بینی مدون و مشخص توسط نویسنده را از دلایل جوان‌مرگی در ادبیات می‌داند.
محمدهاشم اکبریانی غریزی ننوشتن و رفتن به سمت تصنعی‌نویسی و ممارست نکردن در نوشتن را عامل جوان‌مرگی نویسندگان می‌داند و می‌گوید: عوامل بیرونی مانند اقتصاد و سانسور مهم است و تأثیر هم دارد اما این‌ها، نقش فرعی‌ دارند و نقش اصلی را خود نویسنده باید ایفا کند.
منصور یاقوتی با اشاره به تیراژ پایین کتاب و تأمین نشدن معاش نویسنده از طریق نوشتن می‌گوید: چه توقعی است که نویسنده جوان به جوان‌مرگی دچار نشود؟
علی مؤذنی کاهش تیراژ کتاب، تفننی‌نویسی و ممیزی کتاب را از جمله دلایل جوان‌مرگی در ادبیات می‌داند.
مشیت علایی با بیان‌ این‌که جوان‌مرگی منحصر به ادبیات و ایران نیست، می‌گوید: خلاقیت آثار ادبی و هنری قانون‌مندی‌ای را که گفتمان‌های علمی و فلسفی دارد، ندارد و ممکن است، آثار بعدی نویسنده و هنرمند ضعیف‌تر باشد.
داوود امیریان شهرت بادکنکی و پر و بال دادن به نویسنده‌ها را عامل جوان‌مرگی برخی از نویسندگان می‌داند.
سلمان امین می‌گوید: بسیاری از نویسنده‌ها به سقط جنین دچارند، نه جوانمرگی! آن‌ها هرگز زاده نمی‌شوند که بخواهند در جوانی بمیرند. شاید درخشش کوتاهی داشته باشند اما چنته‌شان عمیقا خالی است.
علی‌اکبر والایی سستی و سرخوردگی نویسندگان و غره شدن و راحت گرفتن امر نوشتن توسط برخی از نویسنده‌ها را که موفق شده‌اند، از دلایل جوان‌مرگی در ادبیات عنوان کرد.
شهریار وقفی‌پور می‌گوید: یکی از دلایل جوان‌مرگی به دیدگاه‌ ما نسبت به هنر بازمی‌گردد؛ مخاطب انتظار دارد اثر خوب ببیند و پروسه خلق اثر را نادیده می‌گیرد، ما دنبال این هستیم که نویسنده چیزی بی‌سابقه خلق کند، به نوعی دنبال زیرخاکی رو کردن هستیم.
قباد آذرآیین درباره جوان‌مرگی در ادبیات می‌گوید: نوشتن خطر کردن است، بدیهی است که به استقبال خطر رفتن و تاوان خطر به جان خریدن در توان همه نیست.