حاکمیت بربرهای مرابطی بر مغرب و اندلس (441 541 ه)، چالش های گسترده ای را در زمینه «اندیشه» موجب شد. مرابطین امکان ایجاد یک وضعیت جدید به نفع تشیع را در مغرب و آندلس، برای همیشه منتفی ساختند؛ جریان رشد همزمان فلسفه و کلام را متوقف نمودند و حوزه اندیشه را در فقه مالکی که در آن دوران حاکم مطلق العنان مذهب واندیشه در غرب بود محدود کردند