ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

نفس

گرچه اذعان به وجود عقل در آدمی از باورهای بدیهی و یا نزدیک به بداهت است، اما شناخت ذات و حقیقت آن و ارائه تعریف جامع و مانع از آن و کارکرد آن در شناخت معارف نظری و احکام عملی از مسائل مورد اختلاف و در خور تحقیق و بررسی است. در این مقاله، عقل از ابعاد گوناگونِ معناشناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی از دیدگاه علوم عقلی، تجربی و معارف نقلی کاوش شده است.
این مقاله به چگونگی ارتباط نفس مجرد با بدن در فلسفه اسلامی از دیدگاه فلسفه مشاء «ابن سینا» و فلسفه اشراق «سهروردی» می پردازد.
مقاله حاضر درصدد تبیین عدالت فردی به عنوان فضیلت نفس و به مثابه برترین فضیلت در اخلاق در مقابل عدالت به عنوان عملی اجتماعی است. بحث عدالت فردی مقدم بر بحث عدالت اجتماعی است، زیرا با تربیت انسان، جامعه نیز بالطبع از افرادِ تربیت یافته برخوردار شده و در نتیجه، جامعه، ساختارِ سیاسی سالمی می یابد.
انسان از دیدگاه اسلام و قرآن (1) تنها جانشین خدا در زمین است; زیرا فرمود: «انی جاعل فی الارض خلیفة » (بقره: 30)، «هو الذی جعلکم خلائف الارض.» (انعام: 165)
صدرالمتالهین، حکیم فرزانه جهان اسلام، میراث دار گنجینه ای گران بها از اندیشه های هستی شناسانه، معرفت شناسانه، انسان شناسانه، تفسیر و حدیث است که با اشراف به مشرب های گوناگون فلسفی مشاء و اشراق و همچنین کلام معتزله، اشاعره و شیعه و نیز عرفان نظری منظومه ای سازوار از معارف را سامان داد که در آثار کم تر اندیشمندی همانند آن را می توان یافت
پیش از ورود به بحث، به اختصار، کیفیت پیدایش صور حسی و خیالی در نفس مورد بحث قرار می گیرد تا زمینه ورود در بحث کیفیت پیدایش کلی و معقولات اولی فراهم آید
بحث از این که روح آدمی چیست و رابطة آن با جسم کدام است، از مباحث فلسفی و رایج هر دوره بوده است. در عصر افلاطون و ارسطو دلایلی بر تجرد روح اقامه شد
ابوالفتوح شهابالدین یحیی بن حبش امیرک سهروردی، معروف به «شیخ اشراق»، در قریه «سهرورد» زنجان به سال 549 ه
علم حضوری بنیادی ترین موضوع در فلسفه معرفت و سنگ بنای مابعدالطبیعه متعالی است. اولین تقسیم علم آن بود که یا حصولی است و یا حضوری. قسم دوّم هر چند نقشی اساسی و بس مؤثر دارد اما به دلائلی مورد بی مهری قرار گرفته است.
این مسئله که نفوس چه انسان هایی بعد از مرگ باقی اند و این که آیا آن نفوس تعین خود را از دست خواهند داد و به یک نفس کلی تبدیل خواهند شد یا این که کثرت خود را حفظ خواهند کرد، مورد توجه فارابی، ابن سینا و صدرالمتالهین بوده است
پیشخوان