ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

همسرکشی

یک روز وقتی با هم جرو‌بحث کردیم برای اینکه او را تهدید و وادارش کنم به حرفم گوش کند، به او گفتم من قبلا زن صیغه‌ای داشتم که او را به قتل رساندم. من اصلا فکر نمی‌کردم همسرم آن‌قدر بترسد که موضوع را به مادرش بگوید.
من کپسول را روی اپن آشپزخانه گذاشتم. همسرم که فکر می‌کرد کپسول همان قرصی است که از عطاری خریده‌ام آن را مقابل چشمانم خورد. من بلافاصله پشیمان شدم و گفتم باید قرص را بالا بیاورد. او قبول نمی‌کرد. من به‌زور او را مجبور به این کار کردم.
در بررسی شماره‌ها به شماره یک مرد ناشناس رسیدم. همین موضوع سبب شد تا با او درگیر شوم و مهسا را بکشم. پس از آن در خانه ماندم تا دخترش از مدرسه بیاید و بعد هم او را به قتل رساندم و برای اینکه ردی از خودم به جا نگذارم خانه را به آتش کشیدم و فرار کردم.
متاسفانه عصبانیت بیش از حد و از دست دادن کنترل توسط داماد خانواده منجر شد تا این فرد علاوه بر مجروح کردن پدر زن، سه نفر دیگر از جمله همسر، برادر همسر و یک خانم دیگر را که مهمان این خانواده بوده است به قتل برساند.
ما یک نوزاد داریم که گرسنه‌اش شده بود و مدام گریه می‌کرد، اما همسرم از شیر دادن به کودک خودداری می‌کرد با دیدن این صحنه در یک لحظه کنترل خود را از دست داده و با فشار بر گلویش وی را به قتل رساندم.
روز حادثه با کامبیز و دختر 6 ساله‌ام به باغی در محمدشهر کرج رفتیم دقایقی بعد کیوان و دوستش ساسان هم به آنجا آمدند و شوهرم را با ضربه‌های چاقو به قتل رسانده داخل یک چاه که در وسط باغ بود، انداختند.
به همین دلیل جسدش را در خانه گذاشتم و خودم بیرون رفتم! چون باز هم شنیده بودم یا در برخی فیلم‌ها دیده بودم که مردگانی بعد از گذشت مدتی دوباره زنده شده اند! به همین دلیل دوست داشتم او را زنده کنم! ولی نتیجه‌ای نگرفتم!
شوهرم راضی به جدایی نشد تا اینکه با سعید تصمیم گرفتیم او را بکشیم. شب حادثه چند قرص خواب را در آب حل کردم و به او دادم بعد هم سعید به خانه ما آمد و او را با کابل خفه کرد و جسدش را در همان باغی که سرایدار بودیم، دفن کردیم.
به زهره گفتم با این کار موجب بدبخت‌شدن پسرمان و ازهم‌پاشیدن زندگی سجاد و زن و بچه‌اش می‌شود، اما زهره گفت این ماجرا به او ربطی ندارد. من که به شدت عصبانی شده بودم، همسرم را کشتم و بعد به خانه رفتم و پسرم را به قتل رساندم و بعد هم خودکشی کردم، اما زنده ماندم.
در حالی که ردیابی‌ها برای یافتن این مرد ادامه داشت حدود 16 روز بعد ساکنان یکی از خیابان‌های باغستان کرج از انتشار بوی تعفن شدیدی شکایت کردند که با حضور مأموران در محل موفق به کشف جسد متعفن یک مرد شدند.
پیشخوان