خواندنی ها برچسب :

استنباط

در میان شرطها و ویژگیهای اجتهاد، اصول فقه جایگاهی مهم و تعیین کننده دارد. تا آن جا که به عنوان مهم ترین شرط و اساس و پایه در استنباط به شمار رفته است.[1]
در امتداد موهبت رسالت و نعمت امامت، منصب فقاهت، سومین حلقه از حلقات هدایت بشر به حکمت و حیات دینی است[1]، اجتهاد و فقاهت نیز حصیله علم ارجمند اصول فقه می باشد، عمده ی مبانی و قواعد دانش اصول نیز از مشرب معرفت خیز وحی و خرد و از شریعه شریعت ساز تعالیم نبوی و ولوی سرچشمه گرفته است، مؤسس اصول نخستینه فقه، حضرت امام محمدباقر علیه السلام است[2] و فن و ...
گفتنی است در این کاوش نقادانه تنها به پاره ای از نظریات در اقتراح پرداخته شده و از میان آرای مندرج در اقتراح، به نظریات سه تن از آنان بسنده شده است.
مقاله حاضر در صدد اثبات این ادعاست که مادامی که در بستر زمان تغییر بیرونی یا درونی برای موضوعات حاصل نشود، احکام آنها ثابت خواهد بود و با تغییر موضوعات، احکام آنها نیز متغیر خواهد بود
مبانی کلامی استنباط از قرآن به عنوان یکی از مباحث مبانی کلامی اجتهاد و منابع آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
علامه جعفری را همگان به فلسفه، عرفان، مهارت در معارف اسلامی و شناخت فلسفه غرب و مقایسه آن با فلسفه اسلامی می شناسند. جز اندکی از خواص ابعاد فقهی او را نشناخته و خود او نیز مگر در ضرورت به مباحث فقهی و اجتهادی نپرداخته است.
پیشرفت و رکود، چگونگی و چسانی، حضور و انزوا، کارآمدی وناکارآمدی فکری، فرهنگی و اجتماعی حوزه های علوم دینی، دغدغه همیشگی اندیشه وران و اسلام شناسان روشن اندیش جهان اسلام در درازای تاریخ بوده است.
قرآن مهمترین منبع استنباط احکام به شمار می رود و احکام موضوعات جدید با بهره گیری از عمومات و اطلاقات آیات قابل استنباط است و احادیث مربوط، مصادیقی از آنها را ذکر کرده اند و آنها را تخصیص نزده و مقید نساخته اند
نویسنده در نوشته ی کوتاه خود نظامواره ی اصول فقه را بر طبق مبانی حاصل شده از سنجش مسلک های اجتهادی تشریح کرده است تا جایگاه اصول فقه نسبت به دیگر دانش های منطقه ی دین و جایگاه آن نسبت به دانش های واقع در دیگر منطقه ها روشن شود؛ و اما بیان نظام جامع علم اصول: