خواندنی ها برچسب :

فلسفه-علم

هدف این نوشته، بررسی تأثیرگذاری نظریات «توماس کوهن» در عرصه فلسفه علم می باشد. این تأثیرات با انتشار کتاب «ساختار انقلاب های علمی» آغاز شد، کتاب او باورهای گذشته درباره ماهیت علم و تمایز بین شاهد و نظریه را مورد نقّادی قرار دارد
جامعه شناسی به عنوان یک علم از شیوه ای روشمند برای شناخت پدیدارها و واقعیت های اجتماعی استفاده می کند. شیوه شناخت در این علم وسیله است و موضوع دانش جامعه شناسی نیست. موضوع جامعه شناسی اجتماع و پدیده های مربوط به آن است. علمی که به مطالعه احکام مربوط به شیوه و روش معرفتی جامعه شناسی (methodology) می پردازد روش شناسی علوم اجتماعی است.
اگر همانطور که قرائن نشان می دهند بپذیریم یکی از تأثیرگذارترین عوامل رشد و توسعه نسبی گرایی، مباحث فلسفه علم در دهه های اخیر است در این صورت برای اثبات اینکه این تاثیرات تا حد زیادی مرهون آراء فیلسوف برجسته علم تامس کوهن بوده اند نیاز به پیمودن راه چندان طولانی ای نداریم
هرچند بنای ما بر این بود که پس از تعریف دین و علم دین، به تعریف فلسفه دین و فلسفه علم دین بپردازیم، تا معلوم شود که بحث قلمروشناسی دین - که طی مقالات متعددی درباره آن، سخن گفته ایم - مربوط است به فلسفه دین; ولی جا دارد که بحث مجددی درباره کلام داشته باشیم
مشکل بزرگی که در تبیین قلمرو فلسفه دین وجود دارد، خلط مبحثهائی است که معمولا صورت گرفته و مسائل فلسفه علم دین وارددر قلمرو فلسفه دین شده یا بالعکس.
تا اینجا کلام و فلسفه را تعریف کرده ایم. ولی هنوز فلسفه دین را نشناخته ایم. هنگامی که می خواهیم فلسفه دین را تعریف کنیم، متوجه می شویم که دین را هم باید تعریف کنیم. به علاوه باید معلوم شود که چه فرقی میان علم دین و فلسفه علم دین و فلسفه دین، وجود دارد؟
این گفت وگو به همت پژوهشکده اندیشه سیاسی اسلام صورت پذیرفته، و آقای سید صادق حقیقت آن را بازنویسی کرده است. پیش از این در شماره های 7 و 9 نیز گفت وگوهایی در زمینه موضوع مذکور شده بود.