خسته ام از آرزوها، آرزوهای شعاری
شوق پرواز مجازی، بال های استعاری
لحظه های کاغذی را، روز و شب، تکرار کردن:
خاطرات بایگانی، زندگی های اداری!
آفتاب زرد و غمگین، پلّه های رو به پایین
سقف های سرد و سنگین، آسمان های اجاری!
عصر جدول های خالی، پارک های این حوالی
پرسه های بی خیالی، نیمکت های خماری
رونوشت روزها را، روی هم، سنجاق کردم:
شنبه ...