به گزارش خبرگزاری فارس تقاطع چهارراه ولیعصر(عج) با خیابان انقلاب اسلامی و در ابتدای یکی از پارکهای تهران به نام دانشجو، مجموعهای قدیمی و فرهنگی به نام تئاتر شهر قرار دارد که فرهنگدوستان پایتخت سالهاست با آن آشنایی دارند. این مکان از قدیم یکی از سمبلهای تئاتر و فرهنگ ما محسوب میشده که در آن جشنوارهها و اجراهای زیادی برگزار و از جوانان تا پیشکسوتان در آن خاک صحنه خوردهاند.
اما این مکان قدیمی که یکی از پاتوقهای فرهنگی ما در تهران محسوب میشود سالهاست که دستخوش حواشی زیادی از جمله تجمع دستفروشها شده است که حال و هوای این مجموعه فرهنگی را دگرگون کرده است.
این کاسبیها، دستفروشیها و تکدیگریها در مقابل بنای تئاتر شهر نیز دیده میشود. سکوی بوستان دانشجو محلی برای استعمال مواد مخدر و چرتزدن عدهای شده که روزها و شبهایشان را در آن حوالی میگذرانند. بنابراین اطراف این پاتوق فرهنگی که باید محل گذر فرهنگدوستان و هنرمندان باشد، بیشتر محل استعمال سیگار و سوءرفتارهای دیگر شده است و حتی برخی دانشجویان نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
اگر حافظهمان یاری کند همین چند وقت پیش بود که خبر دزدی دستگیرههای برنجی مجموعه تئاتر شهر به گوش رسید و البته به جز این رفتارها، حرفهای ناشایستی که در شأن خانوادهها و فرزندانشان در این مکان نیز نیست، در اینجا به گوش میرسد.
بحث حائل قراردادن بین تئاتر شهر و پارک دانشجو یکی از مثنویهایی است که از قدیمالایام تاکنون هفتاد من کاغذ شده، حتی اخبار حاکی از این است که در دهه 60 نیز در اطراف تئاتر شهر، نردههایی قرار داشته است. در دوران ریاست حسین پاکدل به تئاتر شهر قرار بود این حفاظ به یک حفاظ هنری تبدیل شود درحالیکه این اتفاق نیفتاد و تنها مانع موجود هم از بین رفت و تئاتر شهر بخشی از پارک دانشجو شد.
یکی دیگر از آسیبهایی که در اطراف این مجموعه سالهاست شاهدش هستیم این است که تئاتر شهر مصون از اتفاقات اجتماعی اطراف نیز باقی نمیماند، به طور مثال در بسیاری از وضعیتهای حاد اجتماعی همچون فتنه 88 یا تجمعات دیماه 96 این مکان تبدیل به یک مکان پرتردد و آسیبزا برای خانوادهها میشود، به طوریکه فضای متشنجش، این مکان فرهنگی را نیز تعطیل یا دستخوش حوادث میکند و بر روند اجرای نمایشها تأثیر میگذارد.
در چند دوره اخیر به ویژه دوران ریاست پیمان شریعتی بر تئاتر شهر با حضور وزرای کنونی و قدیمی بارها بحث ایجاد حریم در اطراف تئاتر شهر مطرح شد تا اینکه به دوران ریاست سعید اسدی در تئاتر شهر میرسیم، او نیز این ماجرا را از شهرداری و شورای شهر پیگیری میکند و تنها جوابی که میشنود بحث پهنه فرهنگی رودکی و مرمت این گذر از تئاتر شهر تا تالار وحدت است درحالیکه هیچ قول و قراری مبنی بر ایجاد حریم برای تئاتر شهر گذاشته نمیشود.
سعید اسدی در این باره میگوید: مدتهاست که برای پهنه تئاتر شهر که در قالب پهنه رودکی ( که از شمال به خیابان انقلاب، از جنوب به خیابان نوفل لوشاتو، از شرق به حافظ و از غرب نیز به خیابان ولیعصر (عج) میرسد) شکل گرفته، کارهای مطالعاتی در حال انجام است، تا جاییکه من اطلاع دارم تئاتر شهر یکی از مکانهایی است که مورد تمرکز این پهنه قرار دارد و ایده این است که این پهنه تا پایان سال ساماندهی شود.
وی توضیح میدهد: راجع به جزئیات دستفروشها و جمع آوری و پاکیزگی محیط تعامل کردیم، قرار شده حداقل یک یا دو بار در هفته محوطه با حفظ شرایط استاندارد شستوشو شود، بدون اینکه به بنای تئاتر شهر آسیب برسد. برنامه مرمت کف حریم تئاتر شهر نیز در پهنه رودکی دیده شده و به شکل جزئی قرار است ایمن سازی و عایق کردن با شهرداری باشد. بهسازی بصری در حوض آب نمای ضلع غربی هم قرار است انجام شود.
یک درخواست دیگر ما هم برای خارج شدن از این طراحی قدیمی و ایجاد زیبایی شناسی هنری در ورودیهای سالن قشقایی، چارسو و سایه است.مدیر تئاتر شهر ادامه میدهد: شرایط فعلی عصرگاههای تئاتر شهر نامناسب است و شهرداری قول داده که از مناظر مختلف وضعیت را بهبود بخشد؛ طی جلسات و قرارهایی که با شهرداری داشتیم قرار شده تا شرایط پارک دانشجو و پیادهروهای اطراف به لحاظ فرهنگی و بهداشتی ساماندهی شود. تئاتر شهر هم قرار است ایدهها و پیشنهادات خود را به شهرداری ارائه کند، اما مسئله ضروری الان ایده بهسازی پیادهروها و ساماندهی دستفروشها است که قرار شده شهرداری مکانی برای آنها در یکی از خیابانهای هم جوار ولیعصر در قالب یک بازارچه شکل دهد، بنابراین ایده این است که تا پایان ماه این اتفاق بیفتد و دیگر اطراف پارک دانشجو و جلوی پارک و تئاتر شهر دستفروشی نباشد. همچنین باکسهای زباله بیشتری نیز برای این مکان تعبیه شود.
در نهایت هنوز در زمینه جداسازی فضای تئاتر شهر و پارک دانشجو شرایط مشخص نیست باید شهرداری این را قبول کند و در حال مذاکره هستیم چرا که آنها تمایلی به ایجاد حائل در اطراف تئاتر شهر ندارند اما ما کماکان روی حرف خودمان هستیم که مشخص نیست تا تکلیف این پهنه رودکی و بازارچه و دستفروشها و ... مشخص شود آیا این اتفاق میافتد یا خیر.
اما با توجه به پیگیری رسانهای در این زمینه، جواد حقشناس رییس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران وارد گود میشود و در این باره باز هم بحث گذر فرهنگ بین تالار وحدت و تئاتر شهر را مطرح میکند. او در این باره میگوید: چهار ضلع پهنه فرهنگی رودکی که الان نامش «گذر شهریار» است، در خیابانهای انقلاب، حافظ، نوفل لوشاتو و ولیعصر قرار خواهد داشت.
*تأکید شورای شهر بر ایجاد گذر فرهنگی رودکی
دیگر پاتوق فرهنگی که البته با وجود اینکه مستقیم تحت نظارت ارشاد است اما به جز سالن و عمارت که تنها در زمان تماشای نمایش یا کنسرت مردم میتوانند بدان پا بگذارند، خود مجموعه تالار وحدت است که البته کمتر مشاهده میشود هنرمندان از فضای این عمارت و حیاطش استفاده کنند.
حق شناس تمرکز فعلی شورای شهر را بر ایجاد این گذر و راستههای کتاب، صنایع دستی، نمایش و موسیقی در این محوطه قرار داد و تنها کاری که در این عرصه در زمینه تئاتر شهر مطرح کرد، سنگفرشهای تئاتر شهر تا تالار وحدت به شمار میآورد. وی البته از حضور معتادان و دستفروشان در اطراف پاتوقهای فرهنگی چون تئاتر شهر غفلت نمیکند و معتقد است که این از وظایف شهرداری منطقه یازده است که پیگیری کند و مسئولیت طرح حریم تئاتر شهر را به مهندس مختاری از شهرداری سپرده است؛ در حالیکه سعید اسدی معتقد است هنوز صحبتی درباره این حریم صورت نگرفته است.
*حریمی برای اماکن فرهنگی قائل نیستیم!
اما دیگر پاتوق فرهنگی که در دل پارک هنرمندان و خانه هنرمندان قرار دارد، مجموعه ایرانشهر با دارای دو سالن نمایش است و از قدیم محل گذر هنرمندان بوده، متأسفانه در این مکان نیز شاهد هستیم که مدتی است محل و پاتوق عدهای شده که البته نه فرهنگی هستند و نه تئاتری و خانواده بلکه بیکارهها یا دستفروشانی هستند که به دلیل ایجاد بازارچهها و جشنوارههای نامناسب در داخل پارک، این مکان را تبدیل به فضایی ناامن و البته غیرفرهنگی کردهاند.
حسین پارسایی دبیر شورای سیاستگذاری تماشاخانه ایرانشهر هم درباره ناامنی فضای تئاتر شهر و هم ایرانشهر میگوید: قبلا حریمی برای مراکز فرهنگی قائل بودند، اگر یادمان باشد حتی قرار بود حفاظی دور تئاتر شهر بکشند، متأسفانه به هر دلیل درست یا غلطی این اتفاق نیفتاد و نه تنها این حریم صورت نگرفت بلکه به حریم خانه فرهنگ و هنر نیز ورود شده است.
این روزها دیگر خیلی در اطراف تئاتر شهر و ایرانشهر فضای امن نمیبینیم، تماشاگران و هنرمندان کاملا با یک ناامنی طرف هستند، دور تا دور همین ایرانشهر هم دیگر فضای مناسب رفت و آمد و نشست و برخاست نیست، به نظر میرسد یک معضل جدی و کلان فرهنگی است و صرف برپایی یک نمایشگاه در حاشیه ایرانشهر یا چند دستفروش سر خیابان ولیعصر و مجاور تئاتر شهر نیست.
پارسائی همچنین میگوید: مسئله اختلال در یک مکان فرهنگی رخ داده است که البته سابقه هم دارد. در دوره مدیریتهای قبلی مکاتبات زیادی در این عرصه شد که فضای امن ایجاد شود حتی در دورهای که من رییس تئاتر شهر بودم شهردار را دعوت کردم و از نزدیک شرایط را به او نشان دادم، اما اینطور نمیشود که هر بار با یک سوژه به سراغ شهرداری و نامهنگاری برویم و بگوییم لطفا این نمایشگاه را برپا نکنید، آلودگی صوتی و محیطی برای فرهنگ ایجاد نکنید؛ به نظرم دیگر آنقدر تکراری شده که حال خودم هم از تکرارش بد میشود.
خارج از فضاهای فرهنگی و تئاتری سایر اماکن فرهنگی مسئولیتش با حوزههای دیگر است. مجموعه ایرانشهر زیرمجموعه خانه هنرمندان است، چند مرتبهای آقای رجبی معمار مکاتباتی در زمینه این مسائل با شهرداری منطقه داشته که این فضا متعارف نیست و خانوادهها معترض هستند و احساس امنیت نمیکنند. پارسائی در این باره نیز میگوید: سرقت و زورگیری و تهدید و دزدی یکی از مشکلات اینجا است، بارها مردم به چشم این مسائل را دیدهاند، روزانه بالغ بر چند هزار نفر از باغ هنرمندان عبور یا تردد میکنند، اینها نیاز به مراقبت دارند. مدیر فرهنگی نمیتواند با خیلی از این مسائل برخورد کند، در اینجا باید نیروی انتظامی و شهرداری منطقه و ناحیه ورود کند.
هر از گاهی یک مکاتبه یا رسیدگی سطحی در پارک هنرمندان صورت میگیرد درحالیکه همه میدانند این رسیدگی جدی نیاز به مصوبه شورای شهر و ابلاغ به شهرداریها دارد. اگر قرار است در حاشیه اماکن تاریخی و فرهنگی که محل تردد نخبگان و خانوادهها و هنرمندان است امنیت باشد، باید همه فعالیتها در این مکان با مکان فرهنگی سنخیت داشته باشند درحالیکه از آلودگی صوتی تا محیطی و سوءرفتارها چنین چیزی را نشان نمیدهد.
در نهایت معضل امنیت پاتوقهای فرهنگی به ویژه در اطراف سالنهای تئاتر قدیمی چون تئاتر شهر یا مجموعه ایرانشهر، تالار وحدت و ... از مسائل مهم محسوب میشود که نیاز مبرم و توجه جدی شورای شهر و شهرداریها را برای پاکسازی و حفظ امنیت آن میطلبد.همین چندی پیش به اصطلاح بازارچهای از شهرهای مختلف در حاشیه خانه هنرمندان و ایرانشهر راه افتاد که بساط کباب و رقص و آواز و مسائل دیگر آن همه هنرمندان در حال کار در سالنها را معترض کرد. پارسائی درباره این بازارچه نیز با اعتراض میگوید که «کجا بازارچه ماست و خیار و کباب، فرهنگی و اشتغال فرهنگی است؟ اینها همه برای فعالیتهای فرهنگی تخریب کننده است و مخاطبان را نیز دچار تعارض میکند. تکرار این مسائل نشان میدهد که کسی گوش نمیدهد و این موضوع بارها تکرار شده و به نظر میرسد که گوش شنوایی وجود ندارد!»