کودکان نیز درست همانند ما وقتی که به خاطر کارها و رفتارهای درستشان مورد تشویق قرار میگیرند و حتی به آنها جایزه داده میشود، احساس میکنند به خانوادهشان بیشتر تعلق دارند و برای اطرافیانشان مهم هستند؛ بنابراین سعی میکنند این رفتارهای خوب را بیشتر تکرار کنند تا باز هم توجه بیشتری به آنها شود. توجه به رفتارهای نادرست و غلط نیز آنها را مطمئن میکند که به خانوادهشان تعلق دارند و این خانواده به آنها اهمیت ویژهای میدهد.
برخی از مردم به اشتباه فکر میکنند اگر به رفتارهای خوب کودک خود توجه کنند و اهمیت دهند، کودکشان لوس میشود؛ به خصوص اگر آن کار یا رفتار خوب بسیار کوچک باشد؛ اما این طرز فکر درست نیست. وقتی که به عملکرد کودکتان هر چقدر هم کوچک و اندک توجه میکنید، تفاوت بزرگی در احساس او نسبت به خودش و حس عزت نفس او ایجاد میشود.
بیشتر گوش بدهید
به کودک خود کمک کنید تا ارزشهای خود را بشناسد و سعی در رشد آنها نماید. با اینکار شاهد رفتارهای مثبت و مناسب از او خواهید بود. گاهی اوقات از او سوال کنید که به چه چیزی فکر میکند و میخواهد چکار کند؟ برخی از والدین عادت دارند وظایف، رفتارها و عملکردها را به کودکشان دیکته کنند.
او را تشویق کنید
وقتی که به رفتارهای خوب کودکتان توجه میکنید، از کلمات و عباراتی که بوی تحسین فراوان و ستایش میدهند، خودداری کنید. چه فرقی میکند؟ تشویق کردن باعث رشد تواناییهای کودک شده و نوعی حس ارزشمندی در درونش شکوفا میگردد. تشویق، موجب تلاش و رشد میشود.
ما میتوانیم از طریق کلمات تشویقی به کودک خود بفهمانیم که او را قبول داریم؛ ولی اینکار را با تمجید او انجام ندهید؛ مثلا به هنگام تشویق کردن به او بگویید: از کمکی که به من کردی، واقعاً ممنونم! تو به هدفت رسیدی! تو توانایی انجام اینکار را داری؛ تو منحصر به فردی! تو تمام تلاشت را کردی! من دوستت دارم! من به قضاوتهای تو اعتماد دارم! من شاهد تلاش واقعی تو بودم! اما تمجید و تحسین کودک نشان میدهد که او آن کار خوب را با انرژی زیادی که از یک منبع بیرونی دریافت کرده است، انجام داده و خودش کنترل زیادی روی اوضاع ندارد.
کودکی که همیشه مورد تمجید و تحسین است، به دیگران وابسته میشود و احساس ارزشمندی خودش را وابسته به دیگران میداند. تمجید کردن از کودک گاهی اوقات باعث دلسردی او نیز میشود؛ چرا که کودکان نمیتوانند همواره خود را با استانداردها و توقعات اطرافیانشان منطبق و سازگار کنند. در ضمن، تعریف و تمجیدهایی که از جانب نزدیکان میشود، ممکن است از سوی سایر افراد نشود و همین مسأله کودک را ناامید و ناراحت میکند.
از کودکتان این سوالات را بپرسید
به چه چیزی فکر میکنی؟ وقتی که اینکار را انجام میدادی، چه فکری در سر داشتی؟ میخواهی یک کار متفاوت انجام دهی؟
میتونی راجعبه کاری که انجام دادهای، بیشتر با من حرف بزنی؟
وقتی که از کودک خود سوال میکنید، بسیار مهم است که به پاسخهای او با دقت و توجه و البته علاقه گوش بدهید. به او نشان دهید که مشتاق شنیدن حرفهای او هستید، سعی کنید قضاوت و انتقاد کردن را کنار بگذارید. اگر میخواهید با کودکتان رابطه خوبی داشته باشید، نمیتوانید از او بخواهید خودش را مطابق میل شما تغییر دهد. روابط خوب بین شما با تغییراتی که در رفتار خودتان میدهید، شروع میشود.
تصورش را بکنید که یک فرد قدرتمند در موقعیتی بالاتر از شما باشد و مدام شما را تحت نظر بگیرد و تمام رفتارهایتان را زیر ذرهبین بگذارد و دائماً از شما انتقاد کند. چه حسی به شما دست میدهد؟ معمولاً در چنین مواقعی هیچ کس نمیتواند کاری را به خوبی انجام دهد. قرار گرفتن در چنین شرایطی برای هر انسانی سخت است.
حال اگر خود را در شرایطی تصور کنید که یک فرد قدرتمندتر از شما روی رفتارها و حرکات شما نظارت دارد، اما همواره با شما مهربان است و دوست شفیقتان است، نظر مثبتی راجعبه شما دارد، روی کارهای خوبتان متمرکز میشود و وقتی که کاری را به درستی انجام نمیدهید به شما کمک میکند تا با اشتباهتان آشنا شوید و آنها را در آینده برطرف سازید، چه حسی در شما ایجاد میشود؟
چقدر انگیزه پیدا میکنید تا کارهای خوب انجام دهید و رضایت بیشتر او را کسب کنید؟ اگر شما با کودکتان متفاوت رفتار نکنید، نمیتوانید از او انتظار داشته باشید او متفاوت رفتار کند. رفتارهای خود را تغییر دهید تا روابط بهتری با کودکتان پیدا کنید.
برای خواندن بخش اول- روشهای مؤثر در دوستی با کودکان- اینجا کلیک کنید.