جام جم: چند سالی میشود که کپیبرداری از برنامههای خارجی در صدا و سیمای ایران باب شده است و فارغ از خوب یا بد بودن نفس کپیکاری، گاهی هم این برنامهها ، برنامههای خوبی از آب درمیآمدهاند. تا همین چندسال پیش این کپی کردنها فقط مختص فیلم و سریالها بود اما حالا دو سه سالی است که وارد حوزه برنامهسازی هم شده، تا جایی که گاهی دیده شده برنامهسازان زحمت طراحی دکور را هم نکشیده و سعی کردهاند در این زمینه هم واو به واو شبیه نمونههای خارجی باشند. خیلیها معتقدند چون برنامهسازان با محدودیتهایی روبهرو هستند و از طرفی این نمونههای خارجی جواب خود را در زمینه جذب مخاطب پس داده، ریسک برنامهسازی در یک فضای غیرتکراری و جدید را نمیکنند. بیایید با نگاهی دقیقتر به این برنامهها، ببینیم اصلا از کدام نمونه خارجی کپی شدهاند یا اصلا حتی با وجود کپی بودنشان توانستهاند موفق باشند یا نه؟
ماه عسل
سال تولید: 1386 تا 1397
شیوه کپیبرداری: برداشت آزاد
از روی چه اثری: شوی تلویزیونی اُپرا
شباهتها و تفاوتها: احسان علیخانی، اولین برنامه «ماه عسل» را در ماه رمضان سال 86 روی آنتن برد. زمانی که هنوز خیلی از مخاطبان، برنامههای «اُپرا» را ندیده بودند و هیچ تصویری از سبک و سیاق این مجری معروف در برنامههایش نداشتند.
به همین دلیل هم هیچکس آن اوایل حرفی از شباهت گفتوگوهای علیخانی با اپرا نزد و بعد از گذشت چند سال، آنقدر ماه عسل نزد مخاطبان محبوبیت پیدا کرد که به خودی خود صاحب برند شد. بعد از پخش شوی اپرا در برخی شبکههای فارسی زبان ماهوارهای، خیلیها به وجود شباهت میان اجرای علیخانی با اپرا وینفری پی بردند البته این شباهت آنقدر کم و نامحسوس بود که زیاد توجهی به آن نشان داده نشد. مهمترین ویژگی شوی اپرا، ارتباط صریح و روشن با مخاطبان بود. اپرا سعی میکرد از پس پرده با مخاطبان صحبت کند و تلاش داشت تا سبک زندگی مردم را با نقدهای مختلف، با حضور کارشناسان گوناگون بهبود ببخشد؛ اتفاقی که در ماه عسل شاهدش نبودیم. علیخانی سعی میکرد با استفاده از شیوه اپرا، مصاحبهاش را پیش ببرد اما برنامه نه به اندازه اپرا شاد بود و نه میتوانست حس خوبی در مخاطبان ایجاد کند، اما به هرحال علیخانی از ترکیب روش اپرا و خودش به سبک جدیدی رسید که در ذهن مخاطبان ایرانی ماندگار شد.
آیا موفق بود؟ ماه عسل یکی از برندهای مهم تلویزیون در دهههای 80 و 90 بود. مخاطبان آن را بهعنوان یکی از برندهای اصلی ماه رمضان میشناختند و با وجود نارضایتیهای زیادی که وجود داشت، اما کماکان دیده میشد. این برند برای خود تلویزیون هم اهمیت داشت و به همین دلیل با وجود حواشی زیادی که درباره برنامه به وجود میآمد، اما مدیران تمایل داشتند همچنان آن را حفظ کنند.
عصرجدید
سال تولید: 1397
شیوه کپیبرداری: الگوبرداری مستقیم با اندکی تفاوت
از روی چه اثری: امریکن گات تلنت
شباهتها و تفاوتها: «عصرجدید» هم یک نمونه کپیبرداری مستقیم بود. به محض پخش قسمت اول، خیلیها دست به قیاس زدند و گفتند نسخه کپی شده « امریکن گات تلنت» بود. درست از همان زمان قیاسها میان این دو برنامه شروع شد. دکور برنامه درست مشابه نسخه اصلی بود و تعداد داوران و نحوه نشستن آنها مقابل صحنه هم تفاوتی با آن نداشت. امتیازدهی مانند همان برنامه انجام میشد و تا حدودی میتوان گفت در اصول اولیه، این پایبندی به طور کامل وجود داشت. با این حال اما در مواردی تفاوت هم دیده میشد. مثلا در امریکن گات تلنت، چیزی به اسم مجری وجود نداشت و احسان علیخانی برای اینکه بیشتر در برنامه دیده شود و حضورش به چشم بیاید برای خودش میزی در نظر گرفته بود و در کنار داوران درباره آثار نظر میداد. با اینکه تلاش زیادی برای بالا بردن سطح جلوههای بصری برنامه انجام شده بود، اما به سطح نسخه اصلی نمیرسید و درباره شیوه رای دادن و روابط میان داوران هم در ابتدای امر، تفاوت زیادی با نمونه خارجی وجود داشت.
آیا موفق بود؟ چند قسمت ابتدایی عصرجدید با انتقادهای زیادی روبهرو بود. اگر به خاطر داشته باشید همه آن را با نسخه اصلی مقایسه میکردند و مدام ضعفها را به رخ میکشیدند. به هرحال بهخاطر برخی محدودیتهای تلویزیون، امکان ایجاد فضای شاد به اندازه امریکن گات تلنت وجود نداشت ودر ابتدای امر، پیرامون سطح شرکتکنندگان، عملکرد داورها، دخالت احسان علیخانی و... حواشی زیادی شکل گرفت. از یک جایی به بعد وقتی مسابقه به جریان افتاد و رقابت سختی بین شرکتکنندهها ایجاد شد انتقادها به حداقل رسید و استقبال از مسابقه بالا رفت.
برنده باش
سال تولید: 1397
شیوه کپیبرداری: کپیبرداری مستقیم
از روی چه اثری: میلیونرشو
شباهتها و تفاوتها: «برنده باش» از روی الگوی سری مسابقات «میلیونر شو» که در کشورهای مختلف برگزار میشود، ساخته شد و هم در طراحی دکور، هم شیوه ارائه سوالات و پیشبرد مسابقه کاملا به تمام اصول آن مسابقه پایبند بود. بسیاری از مخاطبان ایرانی، قبل از اینکه نمونه خارجی این مسابقه را ببینند به خاطر تماشای فیلم سینمایی «میلیونر زاغهنشین» با سبک و سیاق این مسابقه آشنایی داشتند و جزء به جزء روند این مسابقه را میدانستند. تیم تولید برنده باش هم تلاشی برای ایجاد تفاوت نسبت به آن مسابقه شناخته شده نکرد.
تنها تفاوت میان آن دو، پلاتوهایی بود که گلزار مابین مسابقه مطرح میکرد. پلاتوهایی که ربطی به فضای مسابقه نداشتند. از آنجا که برنده باش با هدف ترویج مطالعه و کتابخوانی تولید شده بود، از این پلاتوها برای صحبت درباره مطالعه و ترویج کتابخوانی استفاده میکرد و گهگاه نام چند کتاب را هم میآورد و از مخاطبان میخواست آنها را مطالعه کنند.
آیا موفق بود؟ تجربه ثابت کرده مسابقههای اطلاعات عمومی که شرکتکنندگانش از میان افراد عادی انتخاب میشوند برای مخاطب جذاب است. بنابراین در وهله اول، خود مسابقه برای مخاطبان جذابیت داشت، اما نمیتوانیم اهمیت حضور محمدرضا گلزار را به عنوان مجری برنامه نادیده بگیریم. این مساله را هم نباید فراموش کنیم که گلزار در جایگاه یک مجری، موفق ظاهر شد و توانست خیلی زود بر اصول اجرا مسلط شود. برنده باش از جمله مسابقههایی بود که با استقبال زیادی روبهرو شد، اما به دلیل اشکالات فقهی، امکان ادامه آن وجود نداشت و از جدول پخش بیرون کشیده شد.
دورهمی
سال تولید: 1394
شیوه کپیبرداری: الگو برداری مستقیم با اندکی تفاوت
از روی چه اثری: Comedy night with kapi
شباهتها و تفاوتها: تا قبل از برنامه دورهمی، شاهد کپیبرداری از نمونههای خارجی بودیم، اما این کپی بودن تا این حد واضح و مشهود نبود. وقتی مراحل پیشتولید این برنامه آغاز شد، همه متوجه شدند که احتمالا با یک برنامه متفاوت با یک ایده بکر روبهرو خواهند بود. اما با آغاز برنامه مشخص شد این برنامه کپی عین به عینی از یک برنامه هندی به نام
«Comedy night with kapi» است که مدتهاست به زبان هندی پخش میشود و یکی از پربینندهترینهای تلویزیونی هند و یک برنامه گفتوگو محور است که توسط یک استندآپ کمدین ــ بازیگر ــ مجری هندی به نام کاپل شارما اجرا میشود. بهجز مواردی که ربط مستقیمی به فرهنگ و دین و اخلاق ایرانی ــ اسلامی داشت، «دورهمی» یک کپی کامل از این برنامه هندی بود.
دکور برنامه دورهمی دکور بزرگی است و هر شب میزبان حدود 300 نفر از تماشاچیانی است که به تماشای تئاتری که روی سن در حال اجراست، مینشینند، با هم به شوخیها میخندند و برای بازیگران روی صحنه دست میزنند. شاید در نگاه اول بدون اینکه از کپیبودنش خبر داشته باشید کلی از طراحی این دکور زیبا و البته بزرگ کیف کنید و به طراح دکورش دستمریزاد بگویید اما این دکور کپی نعل به نعل این برنامه هندی است. نوع دوخت و حتی رنگ پرده اجرا، طراحی قاب پنجرهها، چیدمان وسایل روی صحنه اجرا همه و همه کپی برابر اصل است. اما کپیبرداری از این جُنگ شبانه هندی تنها به دکور محدود نشده بود. نحوه شروع برنامه و ورود بازیگران روی صحنه اجرا، نوع چینش تماشاگران حاضر در سالن و محل قرارگیری «مهران مدیری» به عنوان مجری برنامه در میان آنها، نوع شوخیها و ارتباطی که گاهی بین بازیگران و مجری برقرار میشود و اختصاص دادن بخشی از برنامه به گفتوگو با مهمان که اغلب از میان سلبریتیها و چهرههای شناخته شده هستند همه و همه نمونه این کپیبرداری حرفهای بوده است. البته در سری دوم و سوم این برنامه ما شاهد میزان کمتری از این نوع کپیبرداری بودیم، هر چند نوع اجرای این برنامه مانند سری اول بود و تغییر چندانی نداشت.
آیا موفق بود ؟ با تمام این کپیکاریها باز هم «دورهمی» یک نمونه موفق بود و توانست مخاطبان زیادی را جذب کند. دکور جذاب، پرداختن به مسائل روز کشور و شوخی با آنها، نگاه طنز به عادتهای بد مردم و شوخیهای خاص مهران مدیری با مهمانهای برنامه همگی دست به دست هم دادند تا حتی با وجود کپیبودنش، بیننده را هر شب پای تلویزیون بنشاند.
مهد پویا
سال تولید: 1395 و 1396
شیوه کپیبرداری: الگوبرداری مستقیم با اندکی تفاوت
از روی چه اثری: curious buddies
شباهتها و تفاوتها: این برنامه تلفیقی از تکنیکهای رئال، نمایش عروسکی و انیمیشنهای کامپیوتری است. در این مهد کودک تلویزیونی در هر قسمت مفهوم جدیدی به بچهها آموزش داده میشود
و به گفته کارگردان، این برنامه سعی داشته است کودکانی که به هر دلیلی نمیتوانند به مهدکودک بروند، آموزشهای مهدکودکی ببینند. یکی از ویژگیهای مهم این برنامه «جاندار پنداری» است.
این برنامه نمونه ایرانیزه شده curious buddies بوده است. هرچند «مهد پویا» کپی کامل نبوده و تنها در بخشهایی از این برنامه خارجی کپی کرده که به نظر میرسد حتی اگر این کپی برداریها انجام نمیشد اتفاقی برای جذابیت برنامه نمیافتاد! این برنامه برای آموزش کودکان در قسمت نمایش عروسکی از چهار عروسک استفاده میکند. هر چهار عروسک این برنامه کپی مو به مو از برنامه خارجی curious buddies است. یکی دیگر از این موارد صداپیشگی کودکان است. این برنامه هم مانند نمونه خارجیاش صداپیشگی عروسکها را به بچهها سپرده که همگی کودکان زیر پنج سال هستند که از دفترهای بازیگری یا کانونهای پرورش فکری انتخاب
شدهاند.
آیا موفق بود؟ «مهد پویا» یک نمونه کاملا موفق است و توانسته مخاطبان کوچک خود را به خوبی جذب کند. این برنامه سعی کرده کودک را همانطور که پای تلویزیون نشانده با خود به فضای مهدکودک ببرد و با اجرای عروسکی، داستانخوانی، آموزش ساخت کاردستی، شعر خوانی و آموزش مفاهیم ابتدایی مثل آموزش جهتهای اصلی یا آداب اجتماعی مثل سلام کردن و احترام به بزرگترها نقشی در شکل گیری شخصیت کودکان داشته باشد.
میدون
سال تولید: 1398
شیوه کپیبرداری: الگو برداری مستقیم با اندکی تفاوت
از روی چه اثری: shark tank
شباهتها و تفاوتها: در این برنامه قرار است شرکت کنندهها که هر کدام ایدهای برای
راهاندازی یک کسب و کار جدید در سر دارند مقابل 5 داور که هر کدام از کارآفرینان موفق هستند، قرار بگیرند. داورها سوالاتی در مورد زمینهای که شرکتکننده میخواهد در آن شغلی ایجاد کند میپرسند و اگر جوابها به اندازه کفایت قانع کننده بود به آن رای بدهند.
بعد از پخش شدن قسمتهای اول این برنامه، «میدون» کمی برای مخاطبان که نمونه خارجیاش را دیده بودند، آشنا آمد. بعدتر مشخص شد بله! این برنامه کپی دست چندمی از برنامه shark tank است. قبلتر نسخههای کپی شده این برنامه در کشورهای ژاپن، پرتغال، استرالیا و ایتالیا تولید و پخش شده بود و حالا میدون با کمی تغییر در دکور تنها در «ایده» از روی دست این برنامه ساخته شده است. shark tank یک برنامه تلویزیونی کارآفرینی و سرمایهگذاری بود که از 2009 از شبکه ایبیسی پخش میشد. ایدهپردازان و سرمایهگذاران در این برنامه با یکدیگر رو به رو میشدند تا مسیر کارآفرینی برای شخص ایدهپرداز هموارتر و اشکالات و نواقص طرح اولیه گرفته شود. حالا در برنامه «میدون» هم درست همین اتفاق میافتد. نوع چینش داوران و نحوه اجرای مجری که تنها مخاطب صدایش را از پشت صحنه میشنود چیزهایی است که از این برنامه خارجی کپی
شده است.
آیا موفق بود؟ این برنامه با ایده خوبی که داشت آنچنان که باید و شاید دیده نشد و نتوانست کپی موفقی باشد! یکی از انتقاداتی که به این برنامه وارد شد این بود که داورانی که در برنامه حضور دارند جذابیت تصویری و کلامی برای مخاطب ندارند و حتی گاهی در بین برنامه چالشهای مصنوعی و غیر طبیعی بینشان شکل میگیرد.
اعجوبهها
سال تولید: 1398
شیوه کپیبرداری:کپی نعلبهنعل بدون کوچکترین تغییر
از روی چه اثری: big little shots
شباهتها و تفاوتها: این برنامه یک برنامه استعدادیابی برای کودکان است و قرار است با معرفی استعدادهای خارقالعاده کودکان بینندهها هم را سرگرم کند و گامی برای شکوفا شدن کودکان در زمینههای مورد علاقهشان بردارد. اما با پخش اولین قسمت این برنامه بسیاری از مخاطبان و کارشناسان تلویزیون متوجه شباهت بسیار زیادش به یکی از برنامههای خارجی شدند. الگوی اصلی «اعجوبهها» برنامه «کلهگندههای کوچک» با اجرای استیو هاروی بود که حتی در کوچکترین چیزها هم سعی کرده از این برنامه کپی کند! دکور، انتخاب مدل و نوع چینش مبلمان، استفاده از کوسنهای رنگی برای مبلها، نورپردازی، نحوه اجرا و ساختار برنامه همگی از روی دست خارجیها برداشته شده است!
آیا موفق بود؟ با اینکه این برنامه از روی دست برنامهای بهشدت پرمخاطب کپی شده است، اما نتوانسته به همان میزان موفق ظاهر شود. شاید تهیهکنندگان این برنامه به این موضوع توجه نکرده بودند که علت محبوبیت «کلهگندههای کوچک» به این دلیل بود که تمامی امکانات لازم برای اینکه مخاطب علاوه بر شنیدن رویاهای کودکانه شرکتکنندهها خلاقیتشان را هم ببیند. از طرف دیگر مجری این برنامه هم به خوبی میتوانست با بچهها به زبان خودشان صحبت کند و همین موضوع به جذابیت برنامه افزوده بود. این در حالی است که ما در نسخه ایرانیزهشده این برنامه چیزی به عنوان اجرای صحنهای نمیبینیم. از طرفی با اینکه مهران غفوریان شخصیت بامزه و شوخی است اما آنطور که باید و شاید نتوانسته در اجرای این برنامه خوب عمل کند. واکنش مهران غفوریان هم به کپی بودن این برنامه جالب بوده است.
هفت سنگ
سال تولید: 1393
شیوه کپیبرداری: کپی نعلبهنعل بدون کوچکترین تغییر
از روی چه اثری: سریال خارجی مدرن فامیلی محصول 2009
شباهتها و تفاوتها: سریال «هفت سنگ»، کپیبرداری نعل به نعل از روی سریال آمریکایی «مدرن فامیلی» بود. این مساله درست از همان قسمت اول، وقتی سکانسهای ابتدایی روی آنتن رفت، مشخص شد. نکته مهم اینجا بود که نویسندگان و کارگردان سریال علاوه بر اینکه شخصیتها، روابط و داستانهای سریال را به طور کامل از مدرن فامیلی گرفته بودند در جزئیات سکانسها و صحنهها هم دست به خلاقیت نزده بودند و همه چیز درست منطبق با سریال بود. مثلا در قسمت اول مدرن فامیلی سر پسربچه خانواده، در جایی گیر میکرد و در هفت سنگ هم دقیقا همین اتفاق میافتاد. تنها تفاوت دو سریال به مواردی برمیگشت که به خاطر برخی خط قرمزها و مسائل اخلاقی، عملا امکان کپیبرداری از آنها
در تلویزیون ما وجود نداشت.
آیا موفق بود؟ هفت سنگ در ماه رمضان روی آنتن رفت و به عنوان تنها سریال کمدی آن سال، میتوانست تا حدودی قابل قبول باشد، اما از آنجا که جنس شوخیهای سریال، با حال و هوای بعد از افطار همخوانی نداشت آنطور که باید دیده نشد و هیچ وقت هم از آن به عنوان سریال ماندگار رمضانی صحبت به میان نیامد.
تلفیق کن رفیق!
در این میان برنامههایی هم ساخته و تولید شدهاند که کپی صد در صدی برنامههای خارجی نبوده و تنها از این برنامهها ایده گرفتهاند. برای نمونه میتوان به دو برنامه موفق و پر بیننده این سالها یعنی خندوانه و کودک شو اشاره کرد. خندوانه ایدهاش از روی برنامه the tonight show با اجرای جیمی فالون گرفته شده اما بعدتر با اضافه کردن عروسکی به نام جنابخان به خوبی توانست خودش را از برنامههای مشابه آنور آبی جدا کرده و انگ کپی بودن را از روی خودش بردارد. هرچند شاید استفاده از تماشاچیان حاضر در سالن به عنوان یک نقش موثر در برنامه و همچنین نوع اجرای رامبد جوان را بتوان نوعی کپیبرداری تلقی کرد اما این موارد تنها به برنامه جیمی فالون محدود نمیشود و بسیاری از برنامهها به همین سبک طراحی و اجرا میشوند. برنامه کودک شو هم از آن دسته برنامههایی است که ایدهاش را از برنامهای با همین سبک و در همین زمینه که از شبکه دیسکاوری پخش میشد، گرفته، اما دکور و نوع ساختار برنامه با نمونه خارجیاش متفاوت است و نمیتوان این برنامه را جزو برنامههای صد در صد کپی دستهبندی کرد. هر دوی این برنامهها با اینکه شاید طرح اولیهشان از روی نمونههای خارجی نوشته شده باشند اما بعدتر با اضافه کردن قسمتهایی که تنها مختص به خودشان بود توانستند از ورطه تکرار بیرون آیند.