ماهان شبکه ایرانیان

خاطره‌ای از رمضان در اسارت

بعثی‌ها همواره بعد از ظهر بین اسرا چایی توزیع می‌کردند و این رویه نیز در ماه رمضان ادامه دارد بود اما به دلیل اینکه اغلب دوستان روزه‌دار بودند مجبور بودیم چایی را از بعثی‌ها بگیریم و کاری کنیم که تا افطار گرم بماند تا با نوشیدنی گرم افطار کنیم.

خاطره‌ای از رمضان در اسارت

به گزارش ایسنا؛ عبدالمحمد شیخ ابولی ساکن استان هرمزگان است که در 22 سالگی و در عملیات «کربلای 4» به اسارت دشمن بعثی درآمده است. وی هم‌اکنون به‌عنوان مدیر مؤسسه پیام آزادگان در استان بندرعباس فعالیت می‌کند.  

شیخ ابولی درباره روزهای اسارت روایت می کند: بعثی‌ها ممنوعیت‌های زیادی را بر ما تحمیل می‌کردند و دوران اسارت تا بخواهی ممنوعیت بود؛ اوضاع ما که در اردوگاه مفقودین بودیم بسیار سخت‌تر هم بود و آخرین گروه اسرایی بودیم که از قفس رژیم حزب بعث عراق آزاد شدیم.

غذای بسیار کم و نامطلوب، وضعیت بهداشتی نامناسب، شکنجه و بهانه‌جویی‌های بعثی‌ها توصیف‌هایی ابتدایی از وضعیت سخت ما در آن دوران است. در میان این آزار و اذیت‌ها و نبود امکانات و شرایط سختی که پیش می‌آمد، دوستان ابتکار عمل و خلاقیت‌هایی جالبی از خود بروز می‌دادند که آدمی حیرت می‌کرد.

بعثی‌ها همواره بعد از ظهر بین اسرا چایی توزیع می‌کردند و این رویه نیز در ماه رمضان ادامه دارد بود اما به دلیل اینکه اغلب دوستان روزه‌دار بودند مجبور بودیم چایی را از بعثی‌ها بگیریم و کاری کنیم که تا افطار گرم بماند تا با نوشیدنی گرم افطار کنیم.

فلاسک یا وسیله‌ای که بتوانیم چایی را تا افطار گرم نگه‌داریم در دسترس نبود بنابراین، دوستان چایی را در ظروف پلاستیکی تحویل می‌گرفتند و پتو را به گونه‌ای دور آن می‌پیچیدند که این ظرف پلاستیکی چایی را ما همان حرارت تا افطار درون خود نگه می‌داشت.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان