ماهان شبکه ایرانیان

نقش سنت های مذهبی در تشدید روند انقلاب اسلامی

«بازخوانی برگزاری چهلم شهدای تبریز در تشدید شور انقلابی مردم جهرم»

نقش سنت های مذهبی در تشدید روند انقلاب اسلامی

«بازخوانی برگزاری چهلم شهدای تبریز در تشدید شور انقلابی مردم جهرم»

مقدمه

در هفدهم دی ماه سال 1356 مقاله ای تحت عنوان «ارتجاع سرخ و سیاه در ایران» با نام مستعار احمد رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید. نویسنده ضمن توهین به حضرت آیت الله العظمی خمینی ایشان و مخالفان انقلاب سفید شاه را عوامل ارتجاع معرفی کرده بود. انتشار این مقاله موجب انفجار خشم مردم مسلمان و انقلابی ایران گردید. در پی انتشار این مقاله توهین آمیز، جرقه ای در قم، شهر خون و قیام زده شد که سرانجام با تظاهرات مردمی دیگر ش هرهای ایران شعله های انقلاب که سراسر ایران اسلامی را فرا گرفته بود، توسط عمال رژیم پهلوی به خون کشیده شد و در پی آن عده ای شهید و مجروح شدند. به دنبال این حادثه دردناک، حضرت امام خمینی کلاس درس و نماز جماعت را به منظور ابراز همدردی با مردم ایران و اعتراض به کشتار مردم قم در نوزده دی تعطیل کردند و دیگر مراجع و علما نیز اقدامات مشابهی انجام دادند. این مبارزات به صورت انتشار اطلاعیه ها، س خنرانی ها و درگیری های پراکنده ادامه داشت تا اینکه اربعین شهدای قم نزدیک شد و شهرهای مختلف کشور آماده برگزاری مراسم چهلم این شهدای مظلوم شدند. شهر تبریز نیز به مناسبت اربعین شهدای قم در 29بهمن مراسم باشکوهی برگزار کرد. این حرکت مردم تبریز با حمله مأموران مسلح رژیم به مردم بی دفاع، به خاک و خون کشیده شد. به دنبال این حادثه مراجع، علماء گروهها و اتحادیه های مختلف با انتشار بیانیه هایی کشتار مردم تبریز را به شدت محکوم کردند. در پی کشتار بی رحمانه مردم در قم و تبریز، حضرت امام (ره) ضمن اعلام اعزای عمومی، عید نوروز سال 1357 را تحریم فرمودند و ملت نیز به پیروی از رهبر نهضت، مراسم عید را برگزار نکردند و در ماتم شهدای قم و تبریز به سوگ نشستند؛ تا اینکه چهلم شهدای تبریز (دهم فروردین) نزدیک شد. با نزدیک شدن چهلم شهدای تبریز، مردم مسلمان در اکثر شهرهای ایران بالاخص در شهر جهرم دست به تظاهرات زدند. در 10 فروردین 57 در شهر جهرم اجتماع مردم برای بزرگداشت شهدای تبریز و همچنین تحریم عید نوروز توسط علما و روحانیون به تظاهراتی شورانگیز بدل شد و سینه مردم این شهر سپر گلوله سربازان شاه گردید. در این مقاله کوشش شده است که از طریق مصاحبه با افرادی که در آن دوره در جهرم حضور داشتند و همچنین با بررسی اسناد و مدارک موجود و منتشر نشده تاریخی، گوشه ای از این واقعه تاریخی به طور اجمالی و کوتاه بازگو شود.

برگزاری مراسم چهلم شهدای تبریز در جهرم

در روز 29بهمن 1356 که مصادف با چهلم فاجعه 19دی قم بود، در بسیاری از شهرها و نقاط کشور مجلس ختم و سوگواری برگزار شد. مأموران رژیم از برگزاری مراسم ختم در مسجدی در شهر تبریز جلوگیری کردند. به دنبال آن درگیری وسیعی بین مردم و نظامیان رژیم به وجود آمد و شهر تبریز در اثر مقاومت و پایمردی مردان، زنان، جوانان، بازاریان و دانشجویان از خون رنگین شد. فاجعه قم و قیام خونین مردم تبریز و انعکاس برخورد رژیم در این دو واقعه با ملت به پاخاسته و مسلمان و بی احترامی که طی این وقایع نسبت به مقامات روحانی به عمل آمد، رفته رفته بیشتر شهرهای کشور را از حالت عادی خارج ساخت. در چندین شهر مردم با برپایی مجالس سوگواری آمادگی خود را جهت به ثمر رساندن مقاصد مشروع مراجع تقلید و بالاخص امام خمینی که 14 سال بود در ضدیت و مخالفت با رژیم خودکامه در تبعید به سر می برد اعلام داشتند. این آمادگی و هیجان در چهلم شهدای تبریز، به خصوص در چندین شهر طی برگزاری مجالس سوگواری بیشتر تجلی کرد. یکی از این شهرها، شهرستان جهرم بود که مردم مسلمان آن با ازدحام خود در مساجد و راهپیمایی ها اعمال رژیم را به باد انتقاد گرفتند.[1]

برگزاری مراسم چهلم شهدای تبریز در روز 9 فروردین

در ماه های قبل از پیروزی انقلاب مردم مرتب شاهد به خاک و خون کشیده شدن فرزندان برومند ایران زمین در اقصی نقاط میهن خود به دست عوامل رژیم پهلوی بودند و در سوگ شهادت عزیزانی که به دست عمال رژیم به شهادت می رسیدند می نشستند. در فروردین ماه 1357 قرار شد به مناسبت چهلم شهدای تبریز و به دنبال بیانیه علما و مراجع قم و شیراز حضرات آیات عظام گلپایگانی، مرعشی نجفی، محلاتی و آقای شریعتمداری، جلسه بزرگداشت شهدا در مسجد جامع جهرم برگزار شود. همان طور که ساواک پیش بینی می کرد مراسم چهلم شهدای تبریز در جهرم با استقبال بی سابقه ای روبه رو شد؛ به طوری که این مراسم در این شهر در دو روز یعنی روز نهم و دهم فروردین برگزار گردید[2] و در آن دو روز آیت الله سید حسین آیت اللهی (نوه آیت الله سید عبدالحسین نجفی لاری) و آیت الله اصفهانی به سخنرانی پرداختند و عمدا نام امام خمینی را بر فراز منبر بردند.[3] آقای حاج غلامعلی مهربان یکی از افرادی که در آن دوره حضور داشته نقل می کند:

چند روز قبل از برگزاری مراسم چهلم شهدای تبریز، آیت الله سید حسین آیت اللهی تلفنی به من خبر دادند که قصد ملاقات با شما را دارم. بنده نیز بی درنگ به منزل ایشان رفتم. آقا فرمودند که باید به هر نحوی که شده مراسم چهلم شهدای تبریز در جهرم برگزار شود. دو نفری به منزل آیت الله حق شناس رفتیم تا با ایشان در این باره مشورت کنیم. برنامه ریزی برگزاری مراسم را در آن جلسه کردیم. قرار شد روز نهم فروردین چهلم شهدای تبریز در مسجد جامع جهرم برگزار گردد. در روز نهم فروردین مطابق با برنامه ای که آیت الله حق شناس و آیت الله سید حسین آیت اللهی تعیین کرده بودند به مسجد جامع جهرم رفتیم. اما متوجه شدیم که درهای مسجد توسط نیروهای رژیم قفل شده است و مسجد در محاصره نیروهای نظامی و شهربانی است. بعد از این ماجرا به طرف منزل آیت الله حق شناس حرکت کردم. مردم زیادی در آنجا جمع شده بودند گفتند که آیت الله سید حسین آیت اللهی و آیت الله حاج نمازی به پیش رئیس شهربانی جهرم که در آن زمان سرهنگ کمال تصاعدی بود رفته اند تا با ایشان صحبت کنند و از او بخواهند درهای مسجد را باز کنند. آنها به توافق رسیده بودند تا آنها بدون سر و صدا و آرامش به مسجد بروند و قرآن و فاتحه ای بخوانند و بعد با آرامش آنجا را ترک کنند. خلاصه مجلس در روز 9 فروردین شروع شد.[4]

در حالی که مأموران اطراف مسجد جامع را محاصره کرده بودند مراسم با قرائت قرآن کریم آغاز شد و سپس مرحوم آیت الله سید حسین آیت اللهی شروع به سخنرانی پیرامون فرماندهی و قدرت فتوی نمودند. در پایان، سخنران به ذکر مصیبت شهدای قم و تبریز پرداخت و اعلامیه حضرت آیت الله محلاتی قرائت گردید.[5]

آقای حاج غلامعلی مهربان در ادامه نقل می کنند:

بعد از پایان مجلس در روز نهم فروردین که خواستیم ختم مجلس را اعلام کنیم، نامه ای به دست ما دادند و گفتند فردا روز دهم فروردین روز چهلم شهدای تبریز است. بنابراین من در همان جلسه به همه مردم که در آن جلسه حضور داشتند اعلام کردم که فردا جلسه ای در همین مسجد (مسجد جامع) برگزار می گردد. س ارا آقای حاج سعید مسعودی در باره اینکه چرا مراسم چهلم شهدای مردم تبریز در دو روز در جهرم برگزار شد می گویند:

با نزدیک شدن به چهلم شهدای تبریز (دهم فروردین) و رسیدن اعلامیه مراجع قم یعنی آیات عظام گلپایگانی، مرعشی نجفی و آقای شریعتمداری، به امر آیت الله حق شناس و صلاحیت دیگر علما مجلس چهلم در مسجد جامع برگزار گردید ولی به دلیل اینکه آیت الله محلاتی تعطیلی و برگزاری مجلس چهلمین روز شهدای تبریز را روز بعد از اعلام مراجع قم اعلام کرده بودند، بنابراین در جهرم دو روز مجلس در مسجد جامع برگزار گردید.[6]

برگزاری مراسم چهلمین روز شهدای مردم تبریز در روز دهم فروردین

نیروهای ساواک بعد از پایان مراسم چهلم شهدای تبریز در روز نهم فروردین، و هنگامی که از احتمال برگزاری دوباره این مراسم در فردای آن روز در مسجد جامع آگاهی یافتند به این فکر افتادند تا سیستم صوتی مسجد جامع را قطع کنند. به همین علت بلندگوهای آن مسجد را به هر شکلی که بود از کار انداختند. اما عده ای از مبارزان انقلاب در جهرم که از این اقدام رژیم آگاهی یافته بودند درصدد برآمدند تا به طور مخفیانه بلندگوهای مسجد را تعمیر کنند تا هنگام برگزاری مراسم فردا مشکلی به وجود نیاید. آقای اسماعیل نیکفر در این باره می گویند:

اینجانب به اتفاق شهید غلام توحیدی و شهید اسدالله کیهانی[7] بر آن شدیم تا به طور مخفیانه سیستم صوتی و برقی مسجد را برای مراسم روز دهم فروردین ماه که توسط مأموران رژیم قطع گردیده بود، راه اندازی کنیم. لازم به ذکر است که هر سه نفر ما در رشته برق درس خوانده بودیم و با این کار آشنایی داشتیم. خلاصه وقتی که مردم شرکت کننده در مراسم چهلمین روز شهدای تبریز در روز نهم فروردین مسجد را ترک کردند و حتی خادم مسجد نیز رفت و مسجد خالی از جمعیت شد، اینجانب به همراه غلام توحیدی در مسجد پنهان شدیم و دو نفری در آن تاریکی سیستم صوتی آنجا را تعمیر کردیم. آقای کیهانی هم بر طبق نقشه قبلی میکروفونی را برای ما تهیه کرده بود و آن را از بالای مسجد و به وسیله طنابی به داخل مسجد فرستاد. ما نیز بلندگو را در جای مناسب نصب کردیم و صبح روز دهم فروردین که جمعیت آمد، مسجد همه امکانات را داشت.[8]

آقای ابراهیم جمالی درباره چگونگی برنامه ریزی برای برگزاری هر چه بهتر مراسم روز دوم (دهم فروردین) می گویند:

اینجانب به همراه برادران عزیزم جناب آقای حاج غلامعلی مهربان و نصرالله میمنه در ساعت 7 صبح 1357/1/10 به خدمت حضرت آیت الله سید حسین آیت اللهی رفتیم و موضوع را با ایشان در میان گذاشتیم و برنامه هایی را که قرار بود اجرا شود توضیح دادیم. برنامه هایی را که ما برای حضرت آقا شرح دادیم عمدتا قرائت قرآن، فاتحہ خوانی برای شهدا، س خنرانی، خواندن مرثیه و در پایان قطعنامه که خواسته عامه مردم در آن لحاظ شده بود. با توجه به حساسیتی که ساواک بر روی حضرت آقا داشتند و تهدید و اخطاری که به وی کرده بودند شاید هر فرد دیگری که جای ایشان بود برای دخالت کردن در چنین برنامه سنگینی عذر می آورد؛ اما ایشان با اینکه منزلشان همیشه زیر نظر و تحت کنترل مأموران ساواک بود با خوشرویی و شجاعت همیشگی که داشت، به گرمی از آن استقبال کرد. به هر حال تقسیم کار شد و قرار شد که پس از قرائت قرآن، جناب آقای مهربان سخنرانی کنند. یک نفر هم مرثیه بخواند.

آقای جمالی در ادامه می گویند:

پس از اینکه معلوم شد چه کسی قرآن بخواند و سخنرانی کند و نیز مرثیه بخواند به دنبال فردی بودیم که قطعنامه بخواند. مهمترین کار همین بود. ابتدا پیشنهاد شد که من قطعنامه بخوانم. من هم به ناچار پذیرفتم. اینکه می گویم به ناچار به علت این است که مأموران امنیتی شاه قبلأ مرا احضار و به من اخطار کرده بودند که در هیچ برنامه ای شرکت و نیز دخالت نکنم؛ اما مگر می شد در چنان شرایطی در هیچ برنامه ای شرکت نکرد. در همین لحظه آیت الله سید حسین آیت اللهی فرمودند کس دیگری به ذهنتان نمی رسد؟ دوستان پرسیدند چه اشکالی دارد. فرمود جمالی معلم و کارمند دولت است و خواندن چنین قطعنامه ای آن هم برای یک نفر که کارمند دولت است و شناخته شده هم می باشد چه بسا ممکن است خیلی گران تمام شود. نظر آقا بر آن بود که فردی که می خواهد قطعنامه بخواند حتی الامکان شناخته شده نباشد یا کمتر او را بشناسند. بعد بحث آقای نصرالله میمنه به میان آمد که با موافقت آقا و حاضران همراه بود... نهایتا قرار شد هنگام خواندن قطعنامه عده ای دور میکروفن بلندگو تجمع کنند و بعد آقای میمنه شروع به خواندن این قطعنامه کنند.[9]

مسجد جامع جهرم در روز دهم فروردین مملو از جمعیتی شد که اکثرا از جوانان تشکیل شده بودند. حتی در بیرون از مسجد هم جمعیت زیادی وجود داشت. در ابتدای جلسه آقای سید محمد شهیم، شعری را که از کتاب مکتب اسلام استخراج کرده بود خواند و احساسات حاضران به جوش آمد. معنا و مفهوم آن شعر که به سبک تو سروده شده بود، این بود که پایان حکومت ظالمان و ستمگران فرا رسیده و مردم امیدوار به حرکت خود باشند. زیرا این جملات در شعر لحاظ شده بود:

دگر صبح است دگر صبح است و پایان شب تار است

دگر صبح است و بیداری سزاوار است [10]

در این روز سخنرانان دیگری نیز از جمله آقای حاج غلامعلی مهربان سخنرانی کردند. اما آنچه بیش از همه مردم را به وجد آورد س خنرانی آیت الله حاج اصفهانی بود. در این روز آیت الله حاج اصفهانی در منیر مطالب تندی علیه رژیم ایراد کردند و مردم با فریاد صحیح است، صحیح است، بیانات ایشان را تایید نمودند.[11] بعد از پایان سخنرانی ایشان، آقای نصرالله میمنه از این فرصت به دست آمده نهایت استفاده را بردند و شروع به خواندن قطعنامه کردند. محور اصلی قطعنامه، ورود امام به ایران بود. بندهای دیگر این قطعنامه عبارت بودند از: اجرای احکام اسلام، اجرای مسائل دینی، رفع ظلم و ستم، بستن مشروب فروشی ها، برداشتن سانسورهای بی مورد و آزادی زندانی های سیاسی - مذهبی که در این باره دستگیر شده اند.[12] هر بند از قطعنامه که خوانده می شد مردم این گونه پاسخ میدادند: صحیح است؛ صحیح است؛ صحیح است.[13]

ساواک مراسم روز دهم فروردین ماه جهرم را که به مناسبت برگزاری چهلم شهدای تبریز برگزار شد؛ به این شکل گزارش می دهد:

عصر روز مجلس یادبود مقتولین حوادث تبریز در مسجد جامع جهرم برگزار شده است. در این مجلس شخصی به نام محمدرضا اصفهانی سخنرانی کرده و با اشاره به حوادث تبریز، مطالب تحریک آمیزی عنوان نموده است. پس از سخنان مشارالیه یک نفر دانش آموز در پای منبر مطالبی ایراد و به اصطلاح قطعنامه ای در 8 ماده قرائت نموده که مسائل آن پیرامون مراجعت خمینی به ایران و برقراری حکومت اسلامی در کشور بوده است.[14]

درگیری نیروهای نظامی رژیم شاه با مردم جهرم پس از برگزاری مراسم چهلم شهدای تبریز

پس از پایان مراسم در مسجد جامع در روز 10 فروردین 1357 مطابق با ربیع الثانی 1398 در شهرستان جهرم، بار دیگر میان مردم و مأموران مسلح درگیری هایی رخ داد که جمعی مقتول و بازداشت و مجروح شدند.[15] نزدیکیهای غروب، برنامه به اتمام رسید. نیروهای امنیتی اعم از آنهایی که در لباس نظامی و غیر نظامی بودند در آماده باش بودند؛ زیرا احتمال می دادند که پس از پایان برنامه، مردم با آنها درگیر خواهند شد. با تاریک شدن هوا کم کم در گیری شروع شد. مسبب آن هم خود مأموران بودند. هر کسی را که در خیابان می دیدند، ولو آنکه در برنامه شرکت نداشته بود، با او پرخاشگری می کردند و بعضا می گرفتند و کتک می زدند. مردم جهرم بعد از اینکه چنین وضعیتی را مشاهده کردند، دست به تظاهرات علیه حکومت شاهنشاهی زدند. مأموران رژیم نیز با شلیک تیر هوایی و پرتاب گاز اشک آور به تظاهر کنندگان در میدان ششم بهمن (میدان شهدا فعلی) حمله کردند. هر چند مردم در کوچه و پس کوچه های شهر در حالی که مأموران آنان را تعقیب می کردند پراکنده شدند، ولی تا پاسی از شب در کوچه ها و بر فراز پشت بام ها علیه رژیم شعار می دادند.[16]

آقای حاج شکرالله جهان مهین از جمله افرادی بود که در آن مراسم حضور داشت. وی حادثه را این گونه تشریح می کند:

بعد از پایان مراسم تمام خیابان و به خصوص محله صحرا و بولوار شهید رجایی کنونی (فردوسی) مملو از جمعیت معترض بود که با گاز اشک آور و با پاشیدن آب مأموران شهربانی روبه رو شدیم.[17]

در نتیجه برخورد مردم با ماموران رژیم یک نفر خانم در جهرم به نام معصومه زارعیان به شهادت رسید و نام خود را به عنوان اولین شهید انقلاب اسلامی در جهرم ثبت کرد. علاوه بر این، تعداد زیادی از مردم جهرم نیز در این درگیری ها زخمی و دستگیر شدند. سرگرد خائف فرمانده نیروهای سرکوبگر خلاصه ای از حوادث جهرم را ساعت به ساعت به تهران تلفنگرام می کرد. اولین متن مخابره شده پس از شروع تیراندازی به مردم چنین بود:

تیراندازی افراد انتظامی علیه متظاهرین شهرستان جهرم که از ساعت 35: 19 دقیقه شروع شد همچنان در محله مصلی به طور پراکنده ادامه دارد و برابر اطلاع حدود شش نفر از متظاهرین زخمی، که در بیمارستان شیر و خورشید جهرم بستری شده اند. تظاهرات مردم حدود ساعت 30: 23 پایان یافت.

سرگرد در 55 دقیقه بامداد نوشت:

تظاهرات جهرم حدود یک ساعت و نیم قبل تمام و شهر به کلی خلوت شده و نیروهای انتظامی به محل کار خود مراجعت نمودند. ضمنا شیشه بانک پارس باجه مصلی و چند مغازه در بلوار فردوسی و تعدادی اتومبیل شکسته شده است.

منابع امنیتی نتیجه رویارویی نیروهای نظامی با مردم را یک شهید و 12 مجروح گزارش دادند.[18] به گزارش استاد ساواک پس از خاتمه مجلس یادبود، تعدادی از مردم که در مسجد جامع بوده اند از آنجا خارج شده اند و در پنج نقطه شهر به تظاهرات و شکستن شیشه های اتومبیل ها و یکی از حمام های شهر اقدام نموده اند. مأموران انتظامی برای متفرق کردن اخلالگران به تلاش پرداخته و ابتدا با استفاده از ماشین های آب پاش و گاز اشک آور و شلیک هوایی، سعی در پراکنده نمودن تظاهر کنندگان کرده اند، اما آنها با پرتاب س نگ و مواد آتش زا مبادرت به مقاومت کرده اند که مأموران انتظامی ناگزیر به تیراندازی شده و بر اثر آن، یک دختر 20ساله کشته و 12 نفر مجروح شده اند. حال یکی از مجروحان وخیم بوده که برای معالجه به شیراز اعزام گردیده است. در این جریان جمعه 22 نفر دستگیر شده اند و سرانجام در ساعت 30: 23 وضع شهر به حال عادی برگشته است.[19]

اطلاعیه جمعی از مردم جهرم به مراجع تقلید پس از برگزاری مراسم چهلمین روز شهادت مردم تبریز

بعد از این حادثه، تعدادی از دانشجویان و روحانیون جهرم در اعلامیه ای به حضور مراجع تقلید و مردم مسلمان ایران، از وضعیت بحرانی جهرم پس از برگزاری مراسم چهلم شهدای تبریز در این شهر آگاهی دادند و به شدت از عملکرد مأموران رژیم شاه انتقاد کردند. در این اعلامیه آمده است:

بسم الله القاصم الجبارین

اطلاعیه مردم داغدیده و مصیبت زده جهرم به حضور مراجع تقلید و همه برادران مسلمان

ما مردم جهرم در روز چهلم شهدای تبریز طبق اعلان عزای عمومی حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی و مراجع تقلید در مسجد جامع شهر جهرم مجلس ختمی برگزار نمودیم و تا ساعت 615 بعداز ظهر ادامه داشت. پس از پایان مجلس شرکت کنندگان عازم منازل خود بودند. کثرت جمعیت تمام خیابان اطراف مسجد پوشانده و مردم با کمال آرامش و بدون تظاهرات حرکت می کردند. افراد پلیس در میدان ششم بهمن متمرکز شده بودند و مردم با خشم خود دیدند که یکی از افراد پلیس شیشه بانکی را شکسته و پس از آن، حمله مسلحانه دژخیمان سوگند خورده شروع شد. تیراندازی پیاپی و ناگهانی مردم را دچار حیرت کرده بود یعنی چه؟ نه تظاهراتی؟ نه تهاجمی؟ نه تخریبی؟ چرا و به چه مجوز قانونی پلیس روی ما آتش گشود؟ چرا از ماشین آب پاش و یا گاز اشک آور برای متفرق کردن جمعیت استفاده نکرد؟ آیا اینان سوگند خورده اند که فقط خون بریزند و با کشتار و ترور احساسات ملت را بخوابانند؟ نه؛ دیگر دیر شده است. آری؛ اینان مانند برگ درخت، جوانان ما را روی هم ریختند و از عدد کشته شدگان اطلاع کامل نداریم. همین اندازه دیدیم که در اوایل حمله شش نفر را که شهید شده اند و پس از آن تعداد شهدا به چند نفر رسیده اند؛ نمی دانیم و با زحمات فراوان توانستیم اطلاع حاصل کنیم که در یکی از بیمارستان ها بیش از 50 نفر مجروح وجود دارد که حالشان رو به وخامت است و در آستانه شهادت می باشند و تعداد خیلی زیادی از زخمیان در منازل معالجه می شوند و پس از تیراندازی بی رحمانه تا چند روزی شهر جهرم حکومت نظامی بود و از افراد کشته شدگان و زخمیان و یا زیر بار شکنجه دژخیمان اطلاعاتی نداریم و فعلا هم در تمام کوچه و پس کوچه های شهر، افراد پلیس و گارد مستقر هستند. هر کس را ببینند، می گیرند و می زنند و به زندان می برند و حتی به زن و بچه مردم رحم نمی کنند و اگر جوانی در خیابانی ببینند ابتدا او را لخت می کنند و سپس به بدن او شلاق می زنند و آنگاه او را به شکنجه گاهها می فرستند و از همه بدتر این دژخیمان سوگند خورده نقشه حمله و یورش ناگهانی پیش گرفته اند. به منازل مردم ناگهان حمله می کنند و حتی از دیوار مردم بالا می روند و وحشت و دلهره در قلوب مردم ایجاد می کنند. اکنون مانه تأمین مالی و نه تأمین ناموسی و نه تأمین جانی داریم. منازل علمای ما در محاصره می باشد. بازاری های آزادی خواه ما را اجبار می کنند که مغازه ها را باز کنند و پس از باز کردن به آنها حمله می کنند و غارت می کنند و نمی دانیم این افراد را از کجا آورده اند که کوچکترین رحمی در دل آنان نیست و به هیچ فردی رحم نمی کنند. فقط در روز 1357/ 1 / 14 بچه دبستانی های کلاس اول به مدرسه رفتند. وضع شهرها همانند دهکده های جنگزده فلسطینی ها است که آخر مردم جهرم چه کرده اند که باید این همه عذاب بکشند؟ آیا کجا را خراب کرده اند و به کجا حمله نموده اند؟ آیا شرکت در مجلس ختم به امر مراجع جرم است؟ مثل اینکه رژیم دستور داده که مال و ناموس و هستی مردم برای افراد پلیس حلال است تا هر چه خواستند انجام دهند. ما این همه جنایت را و کشتار وحشیانه را به کدام سازمان شکایت کنیم؛ سازمان بین الملل یا صلیب سرخ یا سازمان عفو بین الملل؟ اینها که همه دوستان هم و هم کاسه هستند. اینک از تمام مسلمانان مخصوصأ از مراجع تقلید استمداد می نماییم که به داد ماستمدیده های مستضعف برسند و نمایندگانی را بفرستید اگر بگذارند وضع ما را از نزدیک مشاهده نمایند.[20]

معصومه زارعیان نخستین شهید جهرم در انقلاب اسلامی

همان طور که ذکر گردید، در نتیجه برخورد مأموران رژیم با مردم، یک نفر خانم در جهرم به شهادت رسید. شهید معصومه زارعیان فرزند امرالله در تاریخ 1339/ 4 / 11 در جهرم متولد شد. وی معتقد به دین مبین اسلام بود و در تمام جلسات مذهبی شرکت می کرد و با وجود خفقان شدید از سوی رژیم پهلوی به فعالیت در زمینه سیاستها و راه امام می پرداخت و هیچ وقت نماز و روزه اش ترک نمی شد. از زمانی که مردم به رهبری روحانیون دست به فعالیت سیاسی و گسترده علیه رژیم پهلوی زدند، ایشان نیز از همان ابتدا که در سن 17 الی 18 سالگی بود فعالیت خویش را شروع کرد و سرانجام در تظاهرات چهلم شهدای تبریز در جهرم به درجه رفیع شهادت نایل آمد و نام خود را به عنوان اولین شهید زن جهرم ثبت کرد. برادر شهید احمد علی زارعیان نحوه شهادت ایشان را این گونه بازگو می کند:

شهید معصومه زارعیان به همراه مادرم در این مجلس چهلم و همچنین تظاهرات حضور داشتند. چون این تظاهرات اولین تظاهرات علیه رژیم در جهرم بود باعث خشم شدید مأموران پهلوی شد تا آنجا که مأموران با شلیک تیر هوایی قصد پراکنده کردن مردم را داشتند ولی غافل از اینکه مردم هر لحظه متحدتر می شدند. این تظاهرات از مسجد جامع تا میدان مصلی ادامه داشت که به خیابان سعدی سابق (شهید باهنر فعلی) منتهی می شد که شهید بزرگوار در بلوار شهید باهنر، زمانی که قصد عبور از خیابان را داشت و در حالی که شعار «مرگ بر شاه» سر می داد تا نزد مادرم بیاید، با شلیک دو گلوله از طرف مأموران رژیم پهلوی که به سینه او اصابت کرد، در همان لحظه به درجه رفیع شهادت نایل آمد. اینجانب چون خودم در تظاهرات بودم کمی بالاتر از محل شهادت خواهرم بودم که توسط دیگران شنیدم که دختری پایین تر از محلی که من ایستاده بودم به ضرب گلوله به شهادت رسیده است. در همین هنگام به طرف او رفتم و متوجه شدم کسی نیست جز خواهرم.... برخورد مقامات شاهنشاهی بسیار زشت و غیر انسانی بود تا آنجا که زمانی که برادرم در حال بردن جسد خواهرم به طرف بیمارستان بود، مأموران رژیم شاه جلوی موتور سیکلت حامل شهید معصومه زارعیان و برادرم و همسایه منزلمان (حسن کارگرفرد) که پیرمردی با محاسن سفید بود را می گیرند و می گویند که به کجا می روی؟ و می پرسند که چه کسی به این دختر شلیک کرده که برادرم با صدای بلند به مأموران معترض می شود و می گوید شما که آدم می کشید، لااقل وسیله حمل آن را هم مهیا کنید. در همین حال مأموران ناراحت و خشمگین می شوند و با قنداق اسلحه به سر و صورت هر 3 نفر می زنند. مأموران پهلوی حتی به بدن بی جان یک دختر هم رحم نکردند. مأموران جنازه را با زور از دستان آنها بیرون آوردند و با زور و تهدید اسلحه، برادرم و صاحب موتور را از بیمارستان دور کردند. برادرم با ناراحتی به مأمورین گفته بود که خواهرم کشته شده و این جسد خواهر من است ولی مأموران با توهین و پرخاش نسبت به برادرم آن را روانه منزل کردند. به هر حال به هیچ عنوان اجازه تشییع جنازه را به ما ندادند چون جنازه توسط مأمورین ساواک به صورت مخفیانه به شیراز برده شده بود و جسد، 4 الی 5 روز در شیراز بود. در این مدت منزل ما هم در محاصره مأمورین ساواک قرار داشت و اجازه عبور و مرور را نمی دادند. رژیم پهلوی از ترس اینکه مبادا مردم به بهانه تشییع جنازه مجددا علیه رژیم دست به تظاهرات بزنند از ما خواستند که جنازه را در شیراز و در جوار احمدبن موسی (ع) شاهچراغ دفن کنیم ولی با مخالفت شدید مادرم و خانواده روبه رو شدند. آنها دست بردار نبودند و اصرار می کردند که با آنها موافقت کنیم ولی ما این بار به بهانه اینکه مادرمان پیر است و توانایی رفت و آمد به شیراز را ندارد با آنها مخالفت کردیم. سرانجام آنها در مقابل خواسته ما تسلیم شدند و نیمه شب روز بعد به طور مخفیانه مامورین ساواک به درب منزل ما مراجعه کردند و گفتند: فقط پدر و مادرتان بیایند که کار مهمی پیش آمده است. این در حالی بود که پدرمان به رحمت ایزدی پیوسته بود لیکن آنها مادرم را به همراه شوهر خاله ام تحت الحفظ با ماشین بردند.[21]

مادر شهید زارعیان در این باره می گوید:

ابتدا ما را به پاسگاه ژاندارمری قطب آباد بردند. چون از قبل به طور مخفیانه جنازه از شیراز به قطب آباد منتقل شده بود. در راه مأمورین ساواک مرتبا از طریق بی سیم با جهرم تماس می گرفتند و می پرسیدند

.. که آیا شهر آرام است یا نه؟ آیا کسی از این قضیه مطلع نشده است. این در حالی بود که ساعت یک نیمه شب بود. بعد از اینکه مامورین از آرامش شهر مطلع شدند، جنازه را به طرف قبرستان رضوان جهرم منتقل کردند و ما شاهد محاصره شدید اطراف قبرستان بودیم و حدوده ساعت 3 نیمه شب بود که مراسم خاکسپاری به اتمام رسید و ما را به منزل آوردند.[22]

 برادر شهید زارعیان در ادامه می گوید:

زمانی که مادرم به منزل آمد مانند مرده متحرک بود و حال بسیار پریشان داشت و کمرش را که خمیده شده بود به وضوح می توانستیم مشاهده کنیم. بعد از خاکسپاری بود که مشکلات ما توسط ساواک آغاز شد و مانع از انجام مراسم ختم در روزهای سوم، هفتم و چهلم آن شهید بزرگوار شدند و فقط اجازه دادند که این مراسم با حضور افراد نزدیک در منزل برگزار شود و گفتند اجازه ندارید در مسجد برگزار کنید و حتی گفتند حق ندارید که بر سنگ قبر خواهرتان نام شهید را بنویسید ولی ما نام شهید را بر روی سنگ قبر نوشتیم.[23]

اعلامیه امام خمینی (ره) به مناسبت کشتار رژیم در شهرهای مختلف کشور از جمله جهرم

حضرت امام خمینی (ره) به مناسبت قیام مردم جهرم و برخی از شهرهای دیگر بعد از برگزاری مراسم چهلم شهدای تبریز و شهادت تعدادی از مردم، پیامی صادر کردند و در طی آن فرمودند:

...سلام و تحیت بر مؤمنین محترم یزد و سایر شهرهایی که با خون خود بزرگداشت اربعین خونین تبریز را گرامی داشتند... دستگاه جبار با اعصاب خردشده و با ادامه قتل و چپاول در بلاد مختلف مثل جهرم و اهواز و با دست زدن به خرابکاری و انفجار منازل آزادی خواهان و دزدی و ضرب و جرح علنی افراد مبارز و حمله سبعانه به جوانان مسلمان در کوهها توسط «گروه انتقام» ساخته شاه و بستن مالیات های کمرشکن به کسبه متعهد به انتقام شرکت در اعتصاب همگانی، اجازه تنفس را هم از ایرانیان سلب کرده است. کسانی که از حال این ملت رنجدیده در این پنجاه سال آگاهاند و به سرنوشت ایران علاقه دارند، از جمع طبقات، از کارگر تا دهقان، از دانشجویان قدیم تا دانشگاهی ها، از لشکری تا کشوری باید بدانند با دست آوردن آزادی در برکنار شدن شاه و دودمان او است که دشمن سرسخت ملت و نقطه اصلی بدبختی است و تصور آنکه بدون کنار رفتن و انتقام از او آرامش ملتی که همه چیزش به دست او به باد رفته است به او برگردد، خیالی است باطل. از خداوند متعال وحدت کلیه مسلمین و خصوص ملت سربلند ایران را خواستار و قطع ایادی اجانب و عمال آنها را امیدوارم...[24]

انعکاس حادثه جهرم در رسانه ها و مطبوعات

رژیم بعد از ضرباتی سنگین که در قم و تبریز از مردم خورده بود، تمهیدات گسترده ای برای جلوگیری کردن از وقوع چنین حوادثی در شهرهای دیگر اعمال کرد. در واقع در شهرها نوعی حکومت نظامی اعلام نشده وجود داشت. با این تمهیدات تصور شاه این بود که دیگر مشکلی در شهرها به وجود نخواهد آمد. اما حادثه جهرم و برخی از شهرهای دیگر مثل یزد که چهلم شهدای تبریز را برگزار کردند و در آن عده زیادی شهید، مجروح و بازداشت گردیدند تمام معادلات رژیم شاه را بر هم زد. بعد از قیام مردم متعهد و انقلابی تبریز و تظاهرات عظیم مردم شهرهای جهرم، یزد و قم و دیگر شهرهای کشور، زمان دیگر برای مردم ما به کندی نمی گذشت؛ بلکه این رژیم بود که دچار بحران و مشکل شده بود و زمان برایش به کندی در گذر بود. آقای بشارتی که در این زمان در تهران بودند درباره انعکاس خبر تظاهرات مردم جهرم، پس از برگزاری مراسم چهلم شهدای تبریز می گویند:

یکباره خبر رسید که به مناسبت چهلم شهدای تبریز، گروهی از جوانان جان بر کف متعهد و انقلابی شهر جهرم با پخش اعلامیه های امام خمینی و چسباندن اعلامیه بر در و دیوار شهر، شعارهای تندی را بر علیه رژیم به راه انداخته و ضمن حمله به ساختمان حزب رستاخیز و شکستن تابلوی آن و انداختن مواد آتش زا در آنجا، با موتور سیکلت دست به تظاهرات در س طح شهر زدند. به دنبال تظاهرات موتور سیکلت سوارها مردم به طرفداری از امام خمینی و جوانان به خیابان ها ریخته، شعارهای تندی را علیه شاه سردادند و شیشه های بسیاری از بانک ها، ادارات دولتی و مظاهر رژیم را از بین بردند. به قدری این حرکت تند، غافلگیرانه و بهت آور بود که رژیم چاره ای جز سرکوب مردم نداشت. مردم هم که از زن و مرد و پیر و جوان به خیابان ها ریخته بودند به مقاومت ادامه دادند و نشان دادند که ضرب و شتم دیگر تأثیری ندارد. سرانجام رژیم دست به اسلحه برد و جمع زیادی مجروح و گروهی نیز کشته شدند.[25]

حادثه جهرم در رسانه های خارجی و داخلی انعکاس گسترده ای داشت. شاه که از خبر تظاهرات مردم جهرم و چند شهر دیگر به مناسبت چهلم شهدای تبریز و به شهادت رسیدن تعدادی از هموطنان به شدت به وحشت افتاده بود، با وارونه کردن حقایق، تظاهرات مردم جهرم و چند شهر دیگر را توسط گروهی اخلالگر معرفی کرد. به همین علت به رسانه ها و مطبوعات دستور داده شد تا مردم شرکت کننده و کشته شدگان در تظاهرات شهر جهرم و چند شهر دیگر را اخلالگر و آشوبگر معرفی کنند.

رادیو ایران در روز جمعه 11 فروردین 1357 درباره این حادثه می گوید:

... گروهی اخلالگر طی دیروز و دیشب در برخی از شهرها به مؤسسات عمومی و رفاهی حمله کردند و آسیب هایی به بار آوردند. تحریکات و اخلالگری عوامل بیگانه که در روزهای اخیر در پاره ای از نقاط کشور انجام گرفت، موجب شد تا گروهی معدود از اخلالگران دست به آشوب بزنند و تأسیسات اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و بانک ها را هدف قرار دهند. بر اثر آشوب گروه معدودی اخلالگر یک نفر در جهرم کشته شد. این خبر در رادیویی بی سی نیز انعکاس داشت. گزارش رادیو بی بی سی درباره حادثه جهرم و چند شهر دیگر در مقایسه با اخباری که در داخل ایران منتشر شد بیشتر به واقعیت نزدیک بود. رادیو بی بی سی در روز جمعه 11فروردین 1357 این خبر را این چنین منعکس کرد:

پیرامون تظاهرات ضد دولتی در آن کشور اخبار بیشتر منتشر یافته است. این تظاهرات روز گذشته به عملیات خشونت آمیز انجامیده است. از قرار معلوم تظاهرکنندگان مسلمان به مناسبت مرگ تظاهر کنندگان ماه گذشته تبریز نسبت به دولت اعتراض می کرده اند. بر اساس خبر رسمی رسیده از ایران در تظاهرات ضد دولتی در شهر جهرم یک نفر کشته شده است. مقامات رسمی اظهار می دارند که شورش کنندگان به بانکها و ادارات دولتی در جهرم حمله کرده بودند و افراد پلیس در ابتدا با ماشین آب پاش و گاز اشک آور با آنها مقابله نموده بودند و پس از آن برای اعلام خطر دست به تیراندازی هوایی زده بودند. طبق گفته مقامات رسمی ایران پس از این جریان بود که مردی[26] بر اثر اصابت گلوله به قتل رسیده است. خبرنگاری که برای بی بی سی گزارش می فرستد چنین می گوید: بر طبق گفته رادیو دولتی، در تظاهرات ضد دولتی که در شب پنج شنبه در شهر جهرم رخ داد یک نفر کشته شده است. هدیه مقبور گفت: تظاهرکنندگان، بانک ها و ساختمان های مؤسسات عمومی را در جهرم مورد حمله قرار دادند. دولت ادعا کرده است که پلیس ابتدا به تظاهر کنندگان هشدار داده تا متفرق شوند و سپس از آب و گاز اشک آور استفاده کرده، اما اثری نداشت. بر طبق گفته رادیو دولتی پس از آن پلیس قبل از شلیک گلوله که در اثر آن یک نفر کشته شد، به هوا شلیک نمود. خبرنگار رسمی حادثه را با کمی اختلاف گزارش داد و گفت که فرد مزبور زمانی کشته شد که سعی می کرد اسلحه پلیس را برباید.[27]

خبرنگاران خبرگزاری دولتی پارس نیز گزارش هایی در این باره از شهر جهرم و چند شهر دیگر تهیه نمودند.[28] در قسمتی از این گزارش ها آمده است:

جمعه 57/ 1 / 11 در جهرم یک نفر به شهادت رسید. در شهر جهرم تظاهرات اخلالگرانه ای به وقوع پیوست و اخلالگران به مأمورین انتظامی حمله نمودند که در نتیجه مقابله مأمورین با آنها، یک نفر کشته و چند نفر مجروح شدند.[29]

این واقعه در روزنامه ها نیز انعکاس داشت. خبری که از طرف دستگاه امنیتی به مطبوعات داده شد تحریف شده بود. در این خبرها علت شهادت معصومه زارعیان، اقدام وی به تصرف اسلحه یکی از مأموران نظامی گفته شد که نادرست بود. روزنامه اطلاعات در این باره می نویسد:

در پی اغتشاش ها و آشوب های روزهای هفتم و هشتم، نهم و دهم فروردین ماه عصر روز پنجشنبه و اوایل صبح جمعه نیز عوامل اخلالگر با ایجاد بلوا و آتش سوزی و تحریک مؤسسه های فرهنگی، آموزشی و اقتصادی به اعمال ضد ملی ادامه دادند و بر اثر این اغتشاشات 13 نفر کشته و مجروح شدند. در جهرم حدود ساعت 8 بعد از ظهر پنجشنبه عده ای از عناصر اخلالگر در این شهر به تظاهرات ضد میهنی پرداختند و به مغازه های مردم و اتومبیل های پلیس حمله کردند که مأموران انتظامی به آنها اخطار کردند متفرق شوند. ولی اخلالگران به عملیات خود ادامه دادند و مأموران انتظامی ابتدا برای متفرق کردن آشوبگران از ماشین آب پاش و گاز اشک آور استفاده کردند و در اثر حمله های متقابل عوامل مخرب ناچار به تیراندازی هوایی شدند. در این هنگام اخلالگران در صدد حمله به مأموران و گرفتن اسلحه آنها برآمدند که بر اثر دفاع مأموران انتظامی یک نفر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.[30]

روزنامه کیهان درباره همین حادثه نوشت:

در تظاهرات 21 شهر گروهی کشته، مجروح و دستگیر شدند. در یزد و جهرم 3 نفر کشته و 7 نفر مجروح شدند. دیروز و پریروز تظاهرات خیابانی، پخش اعلامیه، حمله به بانکها و اتومبیل های پلیس در شهرهای مختلف ادامه پیدا کرد. طبق گزارش خبرنگاران خبرگزاری پارس 3 نفر در حوادث روزهای چهارشنبه و پنجشنبه کشته و عده ای زخمی و دستگیر شدند. بر اساس گزارش های خبرگزاری پارس در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه جمعا در 21 شهر آشوب روی داد. گزارش درباره حوادث لها شهر در کیهان روز پنجشنبه چاپ شده است. شرح آشوب ها در 17 شهر دیگر را خبرگزاری پارس چنین گزارش داده است: در تظاهرات جهرم که پنجشنبه روی داد یک تن جان خود را از دست داد. گزارش خبرنگاران پارس از نقاط مختلف حاکیست که اخلالگران و تحریک شدگان استعمار و دشمنان ایران این بار کوشیدند در نیمه های شب و نخستین ساعات بامداد که شهرها خلوت و مردم به استراحت مشغول بودند، نیات وحشیانه و ضد ملی خود را جامه عمل بپوشانند. بر اساس این گزارش ها در جهرم حدود ساعت 8 شب پنجشنبه عده ای از عناصر اخلالگر در این شهر به تظاهرات ضد میهنی پرداختند و ضمن آن به بانک ها، مغازه های مردم و اتومبیل های پلیس حمله کردند که مأمورین انتظامی به آنها اخطار کردند که متفرق شوند. ولی اخلالگران به عملیات خود ادامه دادند. مأمورین انتظامی ابتدا برای متفرق کردن آشوبگران از ماشین آب پاشی و گاز اشک آور استفاده کردند و در اثر حمله های متقابل عوامل مخرب ناچار به تیراندازی هوایی شدند. در این هنگام اخلالگران در صدد حمله به مأمورین و گرفتن اسلحه آنها برآمدند که بر اثر دفاع مأموران انتظامی یک نفر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.[31]

تلاش برای برگزاری مراسم تحریم شهدای جهرم و... در شهرهای مختلف کشور

در پی وقایع جهرم و چند شهر دیگر بعد از برگزاری مراسم چهلم شهدای تبریز، مراجع تقلید ضمن ابراز تأسف شدید از این حوادث و آگاه سازی اذهان در برابر اقدامات رژیم در جهت تفرقه افکنی میان ملت و روحانیت بر ادامه مبارزه با رژیم پهلوی تأکید فرمودند. در ساعت 9 روز 57/1/16 مجلس فاتحه ای به مناسبت هفتمین شب کشته شدن شهدای شهرهای جهرم، یزد و اهواز با حضور آیات و روحانیان حوزه علمیه قم و با شرکت قریب دو هزار نفر از طلاب علوم دینی در مسجد اعظم شهر قم برگزار گردید. در این مجلس، ابتدا آیاتی از کلام الله مجید قرائت شد و سپس واعظی به نام عبدالحسین محمودی بالای منبر رفت و ضمن اشاره به وقایع ش هرهای مذکور، موارد زیر را به عنوان خواسته های جامعه روحانیت مطرح کرد:

١. اجرای کامل احکام دین مبین اسلام؛

2. بازگشت روح الله خمینی به ایران؛

٣. استفاده از حجاب توسط بانوان؛

4. دادن آزادی بیشتر به دانشجویان مراکز عالی؛

5. رسیدگی به وضع زندانیان؛

6. برچیدن مغازه های مشروب فروشی.

 نامبرده سپس گفت: «این است خواستهای ما، ولی با وجود این ما را مرتجع می خوانند. مه فشاند نور و سگ عوعو کند!»

در پایان مجلس مذکور در هنگام خروج جمعیت از مسجد، تعدادی از شرکت کنندگان چندبار شعار «درود بر خمینی» سر دادند.[32]

در همین حال در روز 1357/1/17 همچون روزهای گذشته مراسمی به مناسبت هفتم شهدای جهرم، یزد و اهواز در گوشه و کنار کشور برگزار شد.[33]

به دنبال نزدیک شدن چهلمین روز شهادت شهید معصومه زارعیان و چند شهید دیگر از شهرهای یزد و اهواز اعلامیه های مختلفی از سوی مراجع و علمای سایر کشور در محکوم کردن جنایات رژیم و برگزاری مراسم چهلمین روز شهادت آنها صادر شد که به برخی از آنها اشاره می شود:

متن اعلامیه شماره 1 جامعه روحانیت ایران درباره چهلمین روز کشتار مردم در جهرم و دیگر شهرها

فان حزب الله هم الغالبون

ملت مسلمان ایران با تعطیلی عمومی خودسومین چهلم شهدای سراسر ایران را گرامی می دارد. روز سه شنبه 1357/2/19 به مناسبت چهلم شهدای قهرمان یزد، جهرم، قزوین، اصفهان و سایر شهرستان های ایران که در روز دهم فروردین 1357 به دستور شاه جلاد به شهادت رسیده اند اقدام به تعطیل عمومی خواهند نمود.[34]

اعلامیه آیات قم به مناسبت چهلم کشته شدگان وقایع جهرم، یزد و اهواز

آیات قم گلپایگانی، مرعشی نجفی و آقای شریعتمداری در شب 1357/2/10 در دار التبلیغ اسلامی قم با یکدیگر ملاقات و درباره مراسم چهلم کشته شدگان جهرم، یزد و اهواز با هم تبادل نظر نموده و سرانجام تصمیم گرفتند که برای روز 1357/2/19 که مصادف با چهلمین روز کشته شدگان جهرم و یزد می باشد مراسمی برگزار کنند و در این باره اعلامیه ای را هم منتشر نمایند.[35]

سرانجام در عصر روز 1357/12/16 اعلامیه ای با مهر و امضای سه نفر از آیات گلپایگانی، مرعشی نجفی و آقای شریعتمداری به مناسبت چهلمین روز کشته شدگان شهدای جهرم، یزد و اهواز منتشر شد. آیات در این اعلامیه اعلام کردند:

طی سخنرانی ها و اعلامیه های قبلی اعمال خلاف عدالت هیئت حاکمه را محکوم کرده ایم، اما تاکنون هیچ گونه تغییری در اوضاع حاصل نشده است و معلوم نیست تا چه وقت این رویه را ادامه خواهند داد.[36]

ساواک که از انتشار این اعلامیه به شدت دچار وحشت شده بود، به کلیه پست های کلیدی کشور اعلام کرد:

چون احتمال دارد سایر روحانیون و عناصر افراطی مذهبی به تبعیت از آیات فوق مجالسی برگزار نمایند لذا پیش بینی و مراقبت های لازم معمول و هر گونه اتفاقی گزارش شود.[37]

عده ای از شهرستان های مختلف به منظور شرکت در مجلس یادبود چهلمین روز حوادث جهرم، یزد و اهواز به قم مسافرت نمایند و آیت الله صدوقی روحانی مقیم یزد نیز احتمالا به این منظور مسافرت خواهند نمود، علیهنا خواهشمند است دستور فرمایید در این زمینه پیش بینی و مراقبت های لازم معمول و نتیجه را اعلام دارند.[38]

اعلامیه حوزه علمیه قم درباره برگزاری مراسم چهلمین روز شهدای جهرم، یزد، اهواز، اصفهان و دیگر شهرها

در این اعلامیه آمده است:

بسمه تعالی

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون

چون ملت مسلمان و متعهد ایران به خاطر تجلیل از شهدای مقاومت یزد، جهرم، اهواز، اصفهان و دیگر شهرهای ایران و برای بزرگداشت اربعین آن جانبازان راه اسلام و آزادی که به دستور شاه جلاد در روز1357/1/10 به شهادت رسیدند، روز سه شنبه 1357/2/19 را عزای عمومی اعلام نموده و تعطیل سراسری خواهند داشت، لذا حوزه علمیه قم ضمن اظهار همدردی، اعلام تعطیل حوزه علمیه نهاده و یادآور میشود که به این مناسبت در روز سه شنبه 1357/2/19 از طرف حضرات آیات عظام و مراجع بزرگوار ایدهم الله تعالی در مسجد اعظم قم

مجلس یادبود آن شهیدان راه حق و عدالت برقرار می باشد.[39]

اعلامیه گروهی از علمای مشهد برای برگزاری مجالس ختم برای مقتولین حوادث شهرهای جهرم و...

گروهی از علمای مشهد با انتشار اعلامیه ای چهلم شهدای جهرم، یزد و اهواز را عزای عمومی اعلام کردند. به دنبال اعلامیه سه تن از علمای مشهد (هاشمی نژاد، واعظ طبسی و محامی) که در روز 57/2/15 منتشر شد در روز 57/2/16 اعلامیه ای با امضای ده تن از روحانیون مشهد خطاب به آیت الله حاج شیخ محمد صدوقی منتشر شد. این روحانیون در اعلامیه خود مردم را به برپایی مجالسی به مناسبت چهلم شهدای جهرم، یزد و اهواز سفارش کردند.[40]

در قسمتی از پاسخ روحانیون مشهد به نامه آیت الله محمد صدوقی در مورد اعلام عزاداری عمومی به مناسبت چهلمین روز مقتولین جهرم و یزد آمده است:

.... برای اینکه تا اندازهای تسکین خاطر مردم مسلمان و ابراز تأسف و تأثر شده باشد اما در مشهد مقدس چهلمین روز مقتولین یزد و جهرم و اهواز (روز سه شنبه نوزدهم اردیبهشت ماه 1357 برابر با اول جمادی الثانی 1398 هجری) را به مسلمانان عزای عمومی اعلام می کنیم و از همه طبقات محترم تقاضا داریم که مراسم عزا را در این روز با کمال آرامش و متانت برگزار فرمایند...[41]

اعلامیه وعاظ تهران درباره حوادث خونین جهرم و چند شهر دیگر

در بخشی از اعلامیه علما و وعاظ تهران درباره حوادث خونین در جهرم و چند شهر دیگر آمده است:

حوادث خونین و قتل عام های پی در پی که در چند ماه اخیر در ایران به وقوع پیوست موجب معرفی چهره ضد انسانی دستگاه جبار و نمودار قدرت و استقامت و رشد آگاهی مردم و عدم تنبه و ضعف و سستی پایه های لرزان حکومت طاغوتی گردید. هنوز خاطره بسیار اسف انگیز قم و فاجعه مؤلمه تبریز مسلمانان را در رنج است که حوادث خون بار دهم فروردین اتفاق افتاد که عده زیادی از افراد بی گناه در دارالمؤمنین یزد و شهرستان های دیگر مانند جهرم و اهواز و. .. به جرم دفاع از قرآن و حقیقت و پشتیبانی از مقام شامخ روحانیت به خاک و خون کشیده شدند و خانواده هایی عزادار گشتند.[42]

برگزاری مراسم چهلمین روز شهدای جهرم و دیگر شهرها در سراسر کشور

به دنبال نزدیک شدن چهلمین روز شهادت شهدای جهرم و یزد و برخی از شهرهای دیگر، ساواک قم در حکمی به مراجع انتظامی کشور دستور داد تا اماکن مذهبی و مکان هایی را که قرار است مراسم چهلمین روز شهادت شهدای جهرم، یزد و اهواز در شهرهای مختلف کشور در آن برگزار شود، کنترل امنیتی نموده و از وقوع حوادث و پیشامدهای احتمالی جلوگیری کنند. در این دستور آمده است:

برابر اطلاع بین روزهای 17 و 37/2/20 یا بعد از آن از سوی عناصر ناراحت مراسم چهلم کشته شدگان یزد و جهرم و اهواز در شهرستان های کشور برگزار خواهد شد و به علاوه، گزارشات واصله حاکیست حوادثی در روزهای مزبور رخ خواهد داد. علیهذا خواهشمند است دستور فرمایید ضمن مراقبت از کلیه مجالس و مراسم ترحیمی که در مساجد و یا منازل منعقد می گردد پیش بینی های لازم در مورد جلوگیری از بروز هر گونه حوادث و یا خنثی نمودن پیشامدهای احتمالی، مأمورین مربوطه را در زمینه کنترل افراد متفرقه و سر کشی به اماکن مشکوک و زیر نظر گرفتن عناصر مظنون توجه و در صورت به دست آوردن اطلاعات و اخبار و یا مشاهده موارد مشکوک مراتب را سریعا به مسؤلین مربوطه گزارش و نتیجه را به این سازمان اعلام دارند.[43]

با همه این تدابیر، در نقاط مختلف کشور از جمله تهران، تبریز، شهرهای استان مازندران، سمنان، دامغان، شهرهای استان خوزستان، همدان و اعلامیه هایی در مورد عزای عمومی در روز 19 اردیبهشت توزیع گردید و از مردم خواسته شد در مراسم ویژه این روز شرکت کنند.[44] به طور نمونه شهربانی ورامین در گزارشی به ساواک این شهر از توزیع اعلامیه هایی در دانشگاه تهران راجع به برگزاری مجلس ترحیم در منزل محمد پیشوایی در ورامین به مناسبت بزرگداشت چهلمین روز کشته شدگان جهرم، یزد و اهواز خبر می دهد. در این گزارش آمده است:

به قرار اطلاع در اعلامیه هایی که در دانشگاه تهران توزیع شده است قید گردیده که ساعت 15 مورخه 1357/2/19 مجلس ترحیمی به مناسبت کشته شدگان یزد، جهرم و اهواز در منزل شخصی به نام سید محمد پیشوایی در ورامین برگزار می گردد و پس از آن شرکت کنندگان در مجلس ترحیم قصد انجام تظاهراتی را دارند. چون شخص نامبرده بالا تاکنون در حوزه استحفاظی این شهر بانی شناخته نشده است. مراتب جهت اطلاع و بررسی چگونگی موضوع اعلام می گردد.[45]

خبرنگاران آلمان، فرانسه، انگلستان و برخی دیگر از خبرنگاران ممالک اروپایی که می دانستند از روز 1357/2/17 به بعد اتفاقاتی از سوی عناصر ناراحت مراسم چهلم کشته شدگان جهرم، یزد و اهواز روی می دهد، به ایران آمده بودند تا بتوانند با ارسال خبر این مراسم به کشورهای خود، مردم کشورشان را از حوادث ایران آگاه کنند.[46]

در آستانه چهلمین روز شهدای یزد، جهرم و اهواز، تظاهرات دانشجویان دانشگاه تبریز در محوطه دانشگاه و خیابان مقابل آن توسط نیروهای امنیتی و انتظامی رژیم سرکوب شد و در نتیجه تعداد بسیاری مجروح و چند تن به شهادت رسیدند.[47] همین طور چهلمین روز شهادت تظاهرکنندگان جهرم، یزد و اهواز در سراسر کشور، در تاریخ 19 اردیبهشت ماه 1357، به شکلی بی سابقه گرامی داشته شده که در آن بیش از هفت شهید و دهها مجروح بر جای ماند.[48]

همچنین به مناسبت چهلمین روز شهادت تظاهرکنندگان در یزد، جهرم و اهواز مجلس فاتحه ای در مسجد جامع بازار تهران برگزار گردید که پس از خاتمه مجلس، حاضران با ورود به خیابان های اطراف و به ویژه ناصرخسرو اقدام به تظاهرات علیه رژیم نمودند.[49] بخش زیادی از بازار تهران هم به مناسبت چهلمین روز شهادت مردم جهرم و چند شهر دیگر تعطیل شد.[50]

گزارش ساواک قم راجع به شرکت برخی از آیات عظام قم و روحانیون در مجالس یادبود شهدای جهرم، یزد و اهواز در مسجد اعظم قم و سخنرانی شیخ علی تهرانی در انتقاد از دولت بدین شرح است:

روز سه شنبه 37/2/19 ساعت 9 / 5 صبح در مسجد اعظم مجلس ختمی که به مناسبت کشته شدگان یزد، جهرم و اهواز با جمعیتی حدود 20 هزار نفر و با شرکت آیات ثلاثه قم و سید صادق روحانی و هاشم آملی تشکیل شده بود شخصی به نام تهرانی (شیخ علی تهرانی) سخنرانی نمود.

به گزارش اسناد ساواک در قسمتی از سخنرانی ایشان چنین آمده است:

... مردم مسلمان و غیور تبریز برای چهلم شهدای قم می خواستند مجلس ختمی برگزار کنند که مزدوران استعمار نگذاشتند و ریختند با توپ و تفنگ و آتش بر سر مسلمانان و عده ای را کشتند. آخر چرا؟ سخن من با دستگاه است. همچنین برای مسلمانان یزد، جهرم و اهواز برای مجلس ختمی که برای جوان ها و مسلمان های تبریز برگزار کرده بودند، باز مجددا مزدوران استعمار ریختند و آنها را با توپ و تفنگ همه را از بین بردند. مجلس امروز هم به عنوان چهلم شهدای یزد، جهرم و اهواز از طرف علما و مراجع تقلید برگزار گردیده و من از طرف آیات ثلاثه فم دارم سخن می گویم و در این موقع از افراد شرکت کننده می خواهد که برای سلامتی آنها صلواتی بفرستند و بعد از آن از بین جمعیت طلبه ای می گوید برای سلامتی آیت الله روحانی هم صلوات بفرستید. در پایان سخنران از مردم تقاضا می کند با آرامش مجلس را ترک کنند و از دادن شعار و تظاهرات خودداری کنند.[51]

با وجود این افراد شرکت کننده در مراسم چهلمین روز شهادت مردم جهرم، یزد و اهواز پس از خروج از مسجد اعظم قم دست به تظاهرات زدند و شعار درود بر خمینی و مرگ بر شاه سردادند. عده ای از زنان نقابدار هم عکس هایی از امام خمینی را پخش می کردند.[52]

کلیه مدارس و دبیرستان های قم نیز از ساعت 10 این روز به علت شروع تظاهرات به صورت تعطیل در آمده بود.[53]

در مشهد هم در روز سه شنبه 1357/2/19 مراسم اربعین شهدای جهرم و چند شهر دیگر در حدود ساعت 4 بعد از ظهر از طرف گروه کثیری از روحانیون، دانشجویان، بازاریان و بانوان مشهدی در صحن حرم مطهر امام رضا(ع) برگزار شد. در هنگام برگزاری این مراسم در حالی که تجمع کنندگان خواسته های مشروع و منطقی خود را اظهار می کردند، ناگهان افراد پلیس با چوب و چماق به تظاهر کنندگان حمله کردند و آنان را شدیدا مضروب و مجروح نمودند و جمع زیادی از روحانیون و دانشجویان را دستگیر کردند. بعد از این واقعه بود که طلاب علوم دینی و کسبه و اصناف جامعه زنان مسلمان مشهد در اعلامیه ای، کشتن و مجروح کردن مردم مشهد در مراسم اربعین جهرم و چند شهر دیگر را به شدت محکوم کردند.[54]

نویسنده کتاب از سید ضیاء تا بختیار کوتاه و گویا در مورد برگزاری مراسم روز 19 اردیبهشت می نویسد:

... نوزدهم اردیبهشت پس از یک سکوت نسبی یک ماهه، که تظاهرات پراکنده و درگیری ها در آن بسیار بود، ولی ابعاد وسیع نداشت، ناگهان تظاهرات عمومی و همزمان در بیست و یک شهرستان نشان داد که سازماندهی و برنامه ریزی جناح مذهبی نهضت از کار نیفتاده است.[55]

به هر حال برگزاری چهلم ها خبر از گسترش بحران برای رژیم میداد. چهلم اول در تبریز فاجعه به بار آورد و ابعادی را به مراتب گسترده تر از 19 دی قم به وجود آورد. دومین چهلم در برخی از شهرها از جمله جهرم برگزار شد و تعدادی از شرکت کنندگان، شهید و مجروح شدند. از بزرگترین دستاوردهای سومین چهلم خونین، توسعه نهضت در سراسر کشور، تسریع حوادث، کم شدن فاصله قیام ها و خودآگاهی انقلابی دانشجویان به نقش خود در اثر گذاری، پر رنگ شدن بعد مذهبی نهضت و سرانجام آغاز عقب نشینی رژیم از مواضع تثبیت شده خود بود. اولین واکنش رژیم برکناری ارتشبد نصیری، رئیس ساواک بود که در 16خرداد بر کنار و سپهبد ناصر مقدم به جای وی منصوب شد.[56]

نتیجه

برگزاری مراسم چهلم نزد مردم ایران یک سنت مذهبی - ملی به شمار می رود؛ ضمن آنکه عدد چهل در میان اعداد جایگاه خاصی دارد. پیامبر اکرم (ص) در سن چهل سالگی به بعثت رسید... یادمان حماسی شهدای کربلا هم اربعین است. در نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی این سنت اسلامی توانست یک کار کرد مهم و غیر قابل انکاری در تشدید نهضت ایفا نماید. در واقع هر یک از چهلم های شهدا حلقه تشدید مبارزات و اوج گیری نهضت و سرانجام انقلاب اسلامی بودند. طلاب و مردم قم در اعتراض به مقاله اهانت آمیز «ارتجاع سرخ و سیاه در ایران»، حماسه 9 دی را به وجود آوردند و مردم تبریز در چهلم شهدای قم قیام به یادماندنی 29بهمن را علیه حکومت پهلوی به انجام رساندند. در چهلم شهدای قیام مردم تبریز، مردم انقلابی جهرم به صحنه آمدند. تظاهرات مردم جهرم در روز 10 فروردین ماه سال 1357 و تقدیم اولین بانوی شهید انقلاب در چهلمین روز شهادت شهدای تبریز در شهر جهرم، انعکاس بسیار وسیعی در سراسر ایران داشت و در تسریع پیروزی انقلاب نقش مهمی را ایفا نمود. در واقع قیام مردم جهرم در 10 فروردین ماه 1357 حلقه سوم از سلسله قیام هایی بود که منجر به قیام سراسری در ایران ضد شاه گردید. در اربعین شهدای جهرم، شهرهای دیگر نیز دست به قیام زدند و سرانجام همین استراتژی چهلمها منجر به سرنگونی رژیم پهلوی شد. قیام مردم جهرم به حدی مهم بود که اکثر شهرهای ایران با پخش اعلامیه هایی، مجالس ترحیم هفتمین و چهلمین روز شهادت شهدای این شهر را برگزار کردند.

پی نوشت ها:

[1] علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز استاد انقلاب اسلامی، 1377، ج 7 و 8، ص 103-102.

[2] روح الله حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی شاه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، ص 184.

[3] مصاحبه با آقای حاج شکرالله جهان میهن از مبارزان انقلاب اسلامی، جهرم آذرماه 1388.

[4] مصاحبه با آقای حاج غلامعلی مهربان از مبارزان انقلاب اسلامی، جلسه دوم، جهرم، آذر ماه 1388.

[5] مصاحبه با خانم منصوره مصدقی از مبارزان انقلاب اسلامی، جهرم، دی ماه 1388.

[6] مصاحبه با آقای سعید مسعودی داماد آیت الله شفیعی و از مبارزان انقلاب اسلامی، جهرم، بهمن ماه 1388.

[7] در تاریخ 1360/9/9 در جریان جنگ تحمیلی به شهادت رسیدند.

[8] مصاحبه با آقای اسماعیل نیکفر، از مبارزان انقلاب اسلامی، جهرم، بهمن ماه 1388.

[9] مصاحبه با آقای ابراهیم جمالی از مبارزان انقلاب اسلامی، جهرم، آذر ماه 1388.

[10] همان.

[11] مصاحبه با آقای سعید مسعودی.

[12] مصاحبه با آقای نصرالله میمنه از مبارزان انقلاب اسلامی، جهرم، دی ماه 1388.

[13] مصاحبه با آقای ابراهیم جمالی.

[14] انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، تهران، تدوین مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، سروش (صدا و سیما)، 1378، ج 4، ص 126.

[15] علی دوانی، همان، ص 102.

[16] مصاحبه با آقای ابراهیم جمالی.

[17] مصاحبه با آقای حاج شکر الله جهان مهین

[18] انقلاب اسلامی به روایت استاد ساواک، همان، ص 117-116

[19] همان، ص 126.

[20] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1357، بازیابی 2152، ص48.

[21] مصاحبه با آقای احمد علی زارعیان برادر شهید معصومه زارعیان، جهرم، آبان ماه 1388.

[22] مصاحبه با مادر شهید معصومه زارعیان، جهرم، آبان ماه 1388.

[23] مصاحبه با آقای احمد علی زارعیان.

[24] صحیفه امام، ج 3، ص 380-378.

[25] علی محمد بشارتی جهرمی، عبور از شستط، تدوین احمد رشیدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، ص 145.

[26] . منظور شهید معصومه زارعیان است که به اشتباه مرد گفته شده است.

[27] اخبار رادیو بی بی سی پیرامون چهلم شهدای واقعه بیست و نه بهمن 1356 در پزد و جهرم، 1357/1/11، شماره باز پایی 4118.

[28] روزشمار انقلاب اسلامی، واحد تدوین تاریخ انقلاب اسلامی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی حوزه هنری، 1378، ج3، ص63.

[29] همان، ص 64.

[30] اطلاعات، ش15573، 1357/1/12، ص 4.

[31] کیهان، 1357/1/12، ش 10426، ص 20.

[32] انقلاب اسلامی به روایت استاد ساواک، همان، ص 223

[33] روزشمار انقلاب اسلامی، همان، ص 100.

[34] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد پرونده 1451؛ اسناد انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1374، ج 4، ص 474.

[35] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، بازیابی 238، تاریخ 1357، ص 141.

[36] همان، ص 140.

[37] همان، ص 152.

[38] همان، ص 161.

[39] محسن صالح، مجموعه بیانیه های جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، ج4، ص186.

[40] انقلاب اسلامی به روایت استاد ساواک، همان، ج 5، ص 241.

[41] آرشیو مرکز استاد انقلاب اسلامی، 1357، باز پایی 2152، ص 52۔

[42] علی دوانی، همان، ص 120.

[43] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، بازیابی 238، ص160.

[44] روزشمار انقلاب اسلامی، همان، ج 3، ص 286.

[45] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1357، بازیابی 1351، ص 10.

[46] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1357/2/17، بازیابی 238، ص 162.

[47] روز شمار انقلاب اسلامی، همان، ص 284.

[48] همان، ص 291.

[49] همان، ص 307.

[50] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1357، بازیایی 322، ص92.

[51] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1357، بازیابی 238، ص 181.

[52] همان، ص 181.

[53] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1357، بازیابی 2174، ص 24.

[54] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1357/2/19، باز یابی 2152، ص 11.

[55] مسعود بهنود، نخست وزیران ایران اور سید ضیاء تا بختیار، تهران، جاویدان، 1366، ص 752.

[56] روح الله حسینیان، همان، ص 229-193.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی