سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ژن کمیاب عجیبی که فقط در ایران وجود دارد!
مشرق گزارش داد: دانلد ترامپ، رئیسجمهور جدید آمریکا طی سخنانی در کاخ سفید پیرامون سیاستهای خود در قبال جمهوری اسلامی ایران گفته است:
"ما باز خواهیم گشت تا ایران را مؤاخذه کنیم و بهره برداری آن از پول نفت برای تامین مالی سازمانهای تروریستی را متوقف کنیم."[1]
*صحبتهای ترامپ را باید برای آنهایی خواند که طی هفتهها و ماههای اخیر در شوق مذاکره با آمریکا و توافق به هر قیمتی با کاخ سفید به سر میبرند و برای این عاشقانه خود هر حرفی را میزنند!
آدمها و رجالی که در این شوق گویا حتی از خشونت ترامپ هم لذت میبرند، از گفتن هیچ حرف ولو غلط یا دروغی هم امتناع نمیکنند و کأنه معتقدند برای هموارسازی مسیر توافق به هر قیمتی؛ هدف وسیله را توجیه میکند و میتوان به هر کاری دست زد!
مرتضی الویری، از فعالان اصلاحطلب یکی از همین افراد است که به تازگی در تأکید بر لزوم توافق با آمریکا اظهار کرد: افزایش مشکلات معیشتی مردم، کاهش ارزش پول ملی، مهاجرت گسترده نخبگان، عدم ورود فناوریهای نوین به داخل کشور، گسترش فقر و...بخشی از خسارتهایی است که به دلیل افزایش تنش میان ایران و امریکا متوجه ایران شده است.[2]
و این حرفهای او در حالی بود که هیچیک از مؤلفههای درون صحبتش به آمریکا ربطی نداشت و جمله مشکلات مورد اشاره ریشه در داخل و سوء مدیریت داشتند.
علی صوفی، دیگر فعال چپ نیز اخیرا و برای نرمالایز کردن توافق به هر قیمتی از این گفته بود که اوضاع اقتصادی اساسا به بن بست رسیده و ما در همه زمینهها از جمله سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بحران و ابر بحران داریم![3]
در این میان همچنین باید به اظهارات تازه اسحاق جهانگیری هم اشاره کرد که حتی قطعی برق که یک مشکل کاملا داخلی است را هم به تحریم مرتبط دانسته بود.[4]
بخش طنز ماجرا اینجاست که اینان در عین خط و نشانهای علنی کاخ سفید و دندان نشان دادنهای رئیسجمهور ترامپ است که همچنان خاضعانه جبهه بر خاک میسایند، برای شمشیر آمریکایی گردن میافرازند و کأنه هیچ اِبایی از آزار و اذیتهای ترامپ ندارند و بالتمامه از لزوم توافق و مذاکره حرف میزنند.
ما قضاوت درباره این ژن عجیب در سیاست ایرانی را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم.
لازم به تأکید است که جماعت معتقد به توافق به هر قیمتی البته تجربه 8 سال دولت روحانی و برجام را نیز با خود به همراه دارند که نه تنها هیچ تحریم خاصی از قِبل آن توافق رفع نشد بلکه هیچ دستاوردی هم به سفرههای مردم ایران نیامد و آقایان مذاکرهخواه هم مایه عبرت شدند!
کسانی از آن جماعت اکنون بر تکرار یک تجربه تلخ اصرار دارند.
***
انتقادی ضروری از یک استاد برجسته علم اقتصاد
حسن سبحانی، استاد اقتصاد دانشگاه تهران و از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی به تازگی در یک سخنرانی پیرامون مفهوم اقتصاد اسلامی گفته است: نکته ای که در آن تردید نیست این است که ادیان ضد فقر هستند. فقر به کفر می انجامد و وقتی دین بزرگترین تهدید برای حاکمیت خود را فقر تعریف می کند، منطقی است که برای مبارزه با آن بسیار توصیه داشته باشد. جوامع توسعه یافته، فقر را درمان کرده اند، البته استثناهایی هم می تواند وجود داشته باشد.
به گزارش جماران، او میافزاید: بنابراین هر تلقی از دین که به توسعه دامن نزده، دینی نیست، چرا که خدای بزرگ، از طریق ابزار و امکانات و نظام علت و معلولی امور را اداره می کند. بنابراین زمینه های اقتصادی تعالی یک جامعه دینی که از جمله در تولید ثروت و امکانات و کار و تلاش خلاصه می شود، شرط لازمی است که برای رفع فقر وجود دارد.[5]
*مقام علمی، نجابت، شأن نخبگی و پاکدستی دکتر سبحانی که از رجال سیاسی و دانشمندان علم اقتصاد هستند زبانزد خاص و عام ایرانی است و ایشان ستارهای هستند که در عالم حکمرانی ایرانی میدرخشند.
بیان این مقدمه که از بن دندان به آن معتقد هستیم البته قبل از نقد ما به سخنان دکتر سبحانی ضروری بود تا اثبات شود که نقد ما یک نقد فنی خواهد بود و جایگاه و شأنیت دکتر سبحانی که از حقطلبان راستین در سیاست و اقتصاد در ایران هستند همچنان رفیع خواهد بود.
نقد ما به بخشی از سخنان دکتر سبحانی است که طی آن درباره جوامع موسوم به توسعه یافته (منظور آمریکا و کشورهای اروپایی است) اینطور گفتهاند که آنها فقر را درمان کردهاند.
لکن آمار و مستندات اما این حرف را تأیید نمیکند.
در واقع آنچه که در برخی کشورهای خارجی رخ نموده؛ درمان فقر نیست بلکه کتمان فقر، حل کردن مشکل فقر ذهنی و نیز پذیرش رسوب زیست فقیرانه در زندگی و زمانه قشرهایی از مردمان آن مجامع است.
کما اینکه شاید برای دکتر سبحانی عزیز و مخاطبان محترم جالب باشد که نرخ فقر مطلق در ایران تا 5 سال قبل حتی از انگلیس هم کمتر بود و ما در بهبود فقر از این کشور اروپایی جلوتر بودیم. و شاید هنوز هم هستیم.[6]
مسائلی مثل مالیات بالا، گران بودن غذا، لزوم کار زیاد، گرانی درمان و... نیز بر همین سیاق قابل بیان است که چطور زندگی مردم در ممالک غربی را با شدت مواجه کرده است.
شدتی که البته همانطور که اشاره کردیم اولا در فرایند تربیتی ایجاد شده از سوی حکمرانان آن ممالک مستحیل شده و بیماری "فقر ذهنی" را ایجاد نکرده، سطحی از تفریح و لذت برای همه مردم فراهم شده که به عنوان مرهمی برای فقر عمل میکند -و سیاست درستی هم هست- و به هیچ تریبونی هم اجازه سیاهنمایی سیستماتیک علیه آن کشور داده نمیشود.
و در نتیجه این تصور ایجاد میشود که در کشورهای غربی مشکل فقر حل شده است!
بله! ما در ایران هم با مشکلاتی مثل تلاطم در میزان قدرت خرید، گرانی مسکن و... مواجهیم.
لکن انتظاری که از خواص جامعه میرود تعیین مرز بین معمولی بودن این مشکلات با رویکرد بحراننگری در قبال آنهاست. و ایضا نگرش تعادلی و مستند به آنچه که در ایران و غرب و در سوی کفّهی یک ترازو میگذرد.
ما برای دکتر سبحانی عزیز، آرزوی توفیق بیشتر و طول عمر بابرکت در خدمت به مردم و نظام اسلامی را خواستاریم.
***
3 امتیاز بزرگ قانون کالابرگ
جبار کوچکینژاد، نماینده مجلس و عضو کمیسیون تلفیق بودجه در گفتوگو با ایلنا درباره افزایش میزان یارانهها در بودجه سال 1404، گفت: قرار شد 3 دهک بالا حذف شوند؛ هنگامی که این 3 دهک حذف شوند، یک مبلغی به دست میآید که مقرر شد به دهکهای پایین اضافه کنند.
او ادامه داد: ارز 28 هزار و 500 تومانی، 38 هزار تومان شده است که از این محل بیش از 100 هزار میلیارد تومان به دست میآید که این را هم تعیین تکلیف کردیم به طبقات پایین دست بیاید و به یارانه دهکهای زیر 5 اضافه کنیم.
وی تاکید کرد: در قانون بودجه نوشتیم با این مبلغ باید بتوانند کالاهای اساسی(کالابرگ) را تامین کنند اما اصولاً چون دولتها تنبل هستند و سعی میکنند راحتترین راه را که آن هم پول نقد است انتخاب کنند، ممکن است این اتفاق بیفتد.
کوچکینژاد در پاسخ به اینکه آیا امکان ارائه کالابرگ به جای افزایش یارانه نقدی وجود دارد، گفت: قانون کالابرگ را بیشتر تاکید و سفارش کرده است و توصیه شده تامین کالاهای اساسی طبقات پاییندست –بهوسیله کالابرگ- صورت گیرد اما چون دولتها همانطور که گفتم تنبل هستند راحتترین راه که افزایش 100 هزار تومانی یارانه است را انتخاب میکنند.[7]
*امیدواریم که بازگشت به سیاست عقلانی کالابرگ در دولت دکتر پزشکیان صورت پذیرد و همه از این کار درست منتفع شوند.
دقت شود که ایجاد کانال دسترسی مردم به کالاهای اساسی با قیمت معقول و آنهم از طریق کالابرگ؛ رفتاری است که با عدالت اقتصادی انطباق بیشتری دارد و احساس طبقاتی بودن در جامعه کمرنگتر میشود.
از طرفی ایجاد نظام کالابرگ موجب تسرّی مقوله "نظارت دولت بر بازار" میشود که این مسئله هم یک انتفاع بزرگ برای اقتصاد و معیشت مردم است.
سود دیگر ایجاد نظام کالابرگ اینست که بازار مجبور به رقابت میشود و بدینسان قیمت کالاهایی که نوع کالابرگی آنها هم عرضه میشود در کانال معقول به رقابت خواهند پرداخت. ضمن اینکه بر اساس کشش تورمی؛ این مسئله بر سرجمع کلی قیمتهای بازار نیز تأثیر گذار خواهد بود.
این 3 انتفاع بزرگ و عقلانی دلالت میکند که مسئولان محترم دولتی طبق تأکید مجلس دوازدهم به دنبال ایجاد نظام کالابرگ باشند.
گفتنیست، پیش از این و در 18 دیماه بود که سخنگوی دولت خبر داد طرح کالابرگ الکترونیکی از سوی دولت در دست پیگیری است.[8]
رئیسجمهور پزشکیان نیز در اوایل دیماه طی سخنانی بر اجرای قانون کالابرگ تأکید کرده بود.[9]
این خبرها در کنار تأکید مکرر رئیس مجلس و نمایندگان بر اجرای قانون کالابرگ نوید آنرا میدهد که اگر نظر دولت تغییر نکند؛ قانون کالابرگ از سال آینده اجرایی خواهد شد.
***
1_ mshrgh.ir/1682006
2_ mshrgh.ir/1681951
3_ mshrgh.ir/1680783
4_ mshrgh.ir/1673185
5_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1656567
6_ https://www.tabnak.ir/003g8f
7_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1586340
8_ mshrgh.ir/1677844
9_ mshrgh.ir/1674121