سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
4 نقد ساختاری درباره جنبش دانشجویی که باید بدانیم
یک نگاه غیر پوپولیستی به جنبش دانشجویی در زمانه 1400

محمد خاتمی، لیدر جریان اصلاحات در خلال یادداشتی به مناسبت روز دانشجو نوشته است: سوگمندانه باید گفت دانشگاههای ما حال و روز خوبی برای ایفای نقش و مسئولیت اجتماعی ندارد و با وجود و حضور شخصیتهایی دانشمند و دردآشنا در رأس دو وزارتخانه وزارت علوم و تحقیقات و نوآوری و بهداشت و درمان و آموزش پزشکی که خواستار و پیگیر بهبود وضع آموزش عالی و بخصوص سپردن مدیریتها بدست صاحبان شایسته دانشگاه و عزت و احترام استاد و آزادی و امنیت دانشجو هستند باز اما دانشگاهها و مراکز آموزش عالی وضع مطلوبی ندارند و این امر ناشی از موانع عینی و ساختاری و ذهنی بعضاً مزمن و بعضاً جدید و مداخلههای متعدد امنیتی و منفعتی است. لازمه ی عبور از تنگناها و بحران های متعدد کشور اعتماد و اعتنا به نهاد علم و عقلانیت یعنی دانشگاه و عاملان و فاعلان توسعه ی علمی یعنی دانشجویان و استادان و بازکردن بندهائی است که برپای حضور و مشارکت موثر آنان بسته شده است.
به گزارش جماران، او میافزاید: علم در زمین مرده نمیروید و دانشگاه دلمرده برای امروز و آیندهی ایران سودمند نیست. پس همه ما بدانیم که احیای نقش واقعی دانشگاه و حرمت و حقوق طبیعی و اساسی دانشجو و استاد و تأمین عملی امنیت ذهنی و روانی و معیشتی و سیاسی آنان به رسمیت شناخته شود، ضرورتی حیاتی برای بهبود اوضاع ما است. از خداوند بزرگ می خواهم که به همهی ما کمک کند که این امانت و ظرفیت و سرمایهی ملی را به جد پاس بداریم.[1]
*این یک ناجوانمردی است که آقای خاتمی در کنار اشاره به موانع عینی و ذهنی اما مشکل دلمردگی دانشگاه و جنبش دانشجویی را به چیزی به نام دخالتهای خارجی و امنیتی در محیط دانشگاه نیز گره زده و البته هیچ انتقادی هم از جنبش دانشجویی نکرده است!
باید این سؤال را پرسید که آیا ادعای خاتمی مبنی بر دخالتهای خارج از دانشگاه؛ در زمانه فعلی شدیدتر است یا در دهههای هفتاد و هشتاد و نود؟ پاسخ مشخص است و جالب اینجاست که در آن دههها جنبش دانشجویی بسی فعالتر و پویاتر بود.
پس نتیجه میگیریم آقای خاتمی حرف پوپولیستی زده و این ادعای او صحیح نیست. ضمن اینکه او بنا به مصالح خودش از اشاره به تقصیرات خود دانشجویان در بحث جنبش دانشجویی نیز طفره رفته است.
سؤال اینجاست که علت واقعی دلمردگی جنبش دانشجویی را باید در کجا جستجو کرد؟!
پاسخ به این سؤال یک مثنوی هفتاد من کاغذ طلب میکند و ایضا بایستی حتما پیرامون آن از جانب کارشناسان و فعالان اسبق و سابق جنبش دانشجویی که به دنبال پوپولیسم نباشند اقتراح صورت گیرد.
معالوصف برای شروع میتوان به چند نکته اشاره کرد:
1_ جنبش دانشجویی بویژه طی 15 سال اخیر هرگز در معرض نقد قرار نگرفت و این یک آسیب بزرگ بود که موجب شد فعالان شاخههای مختلف این جنبش متوجه ایرادات خود نشوند.
کار به جایی رسید که حتی عدهای دانشجو را در فراتر از قانون معرفی کردند و این مسئله موجب متاستاز آفت پیشگفته شد.
2_ "سخنرانیزدگی" آفت دیگری بود که سالها در زیر پوست جنبش دانشجویی لانه کرد و توانست آسیبهای خود در فهم غلط عدهای از عدالتخواهی، نقش سیاسی و، مفهوم بصیرت را نشان دهد و با منسی کردن نقش دانشجو و جنبش دانشجویی در پیشرفت کشور؛ عملا موجب لشکرسازی از دانشجویان به نفع این سخنران و آن محفل سیاسی و... شد!
جالب آنکه هنوز هم کسی در جنبش دانشجویی متوجه این آسیب نشده است.
3_ به مصداق ضربالمثل "هر گردی گردو نیست"؛ باید تصریح کرد که هر کنش و واکنشی هم در محیط دانشگاه نباید به نام جنبش فاکتور میشد!
مثلا دانشجویانی که در اغتشاشات 1401 شعارهای رکیک سر دادند و علائم زشت از خود نشان دادند اساسا در رده جنبش دانشجویی تقسیمبندی نمیشوند و نباید حرکت آنها هم جزئی از جنبش تلقی میشد که البته شد!
در واقع ما نیاز به یک وجه تمایز بین دانشجوی اصیل و دانشجوی غیر اصیل داشتیم که البته این شناخت را ایجاد نکردیم و آسیبهای آنرا متحمل شدیم.
4_ برخی رجال و اندیشمندان سیاسی که وظیفه داشتند به عنوان راهبر و فانوس نسبت به پیشرفت جنبش دانشجویی و آشنایی آن با ساحات درست سیاست و...عمل کنند اما نقش خود را به "سخنران" فروکاهیدند و نتیجه را به اوضاع کنونی کشاندند.
*اکنون به نظر میرسد کسی اگر به نقش مهم و عظیم جنبش دانشجویی در پیشرفت کشور واقف است و از فضای سکون و دلمردگی فعلی هم متأسف است باید دست به یک آسیبشناسی جدی در این رابطه بزند.
یک آسیبشناسی جهادی که البته 4 مفهوم پیشگفته میتواند به عنوان بخشی از انگیزه برای شروع مطرح باشد.
***
روایتی از یک فاجعه در بروکراسی ایران
خرابکارانی که روی اسرائیل را سفید کردهاند

در جریان بررسی عملکرد برنامه پنجساله هفتم پیشرفت که مدتی قبل در مجلس شورای اسلامی صورت گرفت، غلامرضا تاجگردون، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه هنگام قرائت گزارش این کمیسیون به نکته مهم و در عین حال عجیبی اشاره کرده است که دقت و تأمل در آن بسیار ضروری است.
به گزارش مشرق، او هنگام قرائت گزارش مذکور گفته است: در جلسات برگزار شده و بررسی گزارشات ارسالی بنظر میرسد گزارشات ناظرین مالی بهکلی فاقد ارزیابی و بررسی بوده و دولت و مجلس در این خصوص باید تمهیدات لازم برای اصلاح بعمل آورند.
تاجگردون همچنین میافزاید: گزارشات ناظرین اجرایی نیز حکایت از تسلط ناکافی ناظرین بر بخش و موضوع بوده که موجب گردید کمیسیونهای تخصصی و حتی سازمان برنامه و بودجه کشور نتوانند به گزارشات ارسالی ناظرین اتکا کنند.
رئیس کمیسیون برنامه تأکید میکند: لذا لازم است شورای عالی نظارت و در صورت ضرورت مجلس در این زمینه تمهیدات لازم را برای اصلاح و بهبود –گزارشات نُظّار مالی و اجرایی- به عمل آورند.[2]
*پر بیراه نیست اگر بگوییم آنچه تاجگردون به آن اشاره میکند روایتگر یک فاجعه در بروکراسی اداری و اجرایی ماست. فاجعهای که میگوید نُظّار مالی و اجرایی که مسئولیت گزارشدهی پیرامون عملکرد برنامه هفتم پیشرفت را داشتهاند؛ طبق اذعان تاجگردون در بخش مالی کلا گزارشهای بدون ارزیابی و بررسی فرستادهاند و در بخش اجرایی هم فاقد تسلط به موضوعات اجرایی بودهاند!
در واقع گزارشهای مالی و اجرایی این ناظران به حدی نازل بوده که به گفته تاجگردون نهادهای بالادستی و تخصصی نتوانستهاند به این گزارشها اتکا کنند.
فاجعه و دردناک بودن این موضوع به حدی است که میتوان آنرا به خرابکاریهای داخلی اسرائیل در ایران طی درگیری 12 روزه قیاس کرد و اینطور رأی داد که اینان حتی روی اسرائیل را هم سفید کردهاند!
دقت شود که این نُظّار مالی و اجرایی اشاره شده اولا یک تعداد انگشتشمار نیستند، ثانیا با کمکاری و تدلّس سیستم اجرایی و تقنینی و نظارتی کشور را مختل کردهاند و ثالثا با رذالت هرچه تمامتر جایگاه افراد باصلاحیت و جوانان متعهد را اشغال کردهاند.
ما قضاوت و تحلیل در این باره را به مخاطبان محترم و البته به نخبگان قضایی و امنیتی و نظارتی واگذار میکنیم...
***
نظم اقتصادی بازار از بین رفته است
لزوم ورود نیروهای امنیتی به بازار

خبرگزاری ایلنا به تازگی گزارشی را درباره گرانی دلبخواهی اقلام غذایی در بازار منتشر کرده و از فروپاشیدگی نظم اقتصادی بازار سخن گفته است.
در بخشی از این گزارش میخوانیم: رشد بیش از صد درصدی بهای محصولات لبنی، مستندترین گواه بر این گسست اقتصادی است. این نرخ از مقایسه قیمت شیر پرچرب 1 لیتری در ابتدای سال (حدود 30 هزار تومان و یا کمی بیشتر) با نرخ حیرتآور 85.800 تومانی آن در هفته دوم آذرماه به دست آمده است.
مطلب مذکور میافزاید: نظم اقتصادی بازار در اواسط آذرماه بهکلی از بین رفته و دیگر صحبت از نوسان ماهانه نیست؛ قیمتها در بازههای 48ساعته تغییر میکنند. قیمت یک بطری شیر، تنها در فاصله 48 ساعت (از 6 آذر به 8 آذر)، 9 هزار تومان افزایش یافته است. همزمان، بحران به سایر اقلام ضروری نیز سرایت کرده است؛ تورم نان و غلات با رشد نقطهبهنقطه 100.2 درصدی و میوه و خشکبار با 108.3 درصد جهش، دیگر بخشهای سفره کارگر را نشانه رفته است.
در همین رابطه، علی اصلانی، دبیر کانون شوراهای اسلامی کار استان البرز نیز به ایلنا گفته است: بهویژه در ماههای اخیر، کنترل قیمتها از دست خارج شده و بازار به حال خود رها شده است؛ در این شرایط هر کس هر اقدامی که میخواهد انجام میدهد، بهویژه در زمینه لبنیات و اقلام حیاتی.
او میافزاید: در بهار و تابستان امسال، تخممرغ نهایتاً شانهای 140 هزار تومان بود؛ اما دیروز هنگام خرید، قیمتها در فروشگاههای مختلف به ترتیب 265.275 و 285 هزار تومان اعلام شد... مرغی که چند ماه قبل، کیلویی 85 تا 90 هزار تومان بود، اکنون هر کیلو بین 155 تا 165 هزار تومان قیمت دارد و با نامهایی مانند «مرغ سبز»، «مرغ شماه» و «مرغ زنجانی» عرضه میشود. این واقعیت نشان میدهد که کنترل قیمتها از دست متولیان خارج شده است.
اصلانی تصریح میکند: با تورم فعلی، حقوق یک کارگر (20 میلیون تومان) تنها ده روز زندگی معمولی او را تأمین میکند. باید از مسئولان پرسید که این کارگر برای 20 روز باقیمانده چگونه زندگی خواهد کرد؟[3]
*پیش از این، امام جمعه قم نیز در سخنانی هشدارآمیز خطاب به دولت از این گفته بود که گاهی قیمت یک کالا در یک کوچه هم متفاوت است![4]
ما طی 7 سال گذشته مکرر در وبلاگ مشرق بر این تز اقتصادی تأکید کردهایم که ضامن وجود رقابت در بازار، ایجاد نرخهای تعادلی و اجرایی شدن نسخههای اقتصادی معقول یک چیز است و آن نظارت کارای دولت و قوه قضائیه بر بازار و قیمتهاست.
تجویزی که تا این لحظه مورد بیمهری قرار گرفته و البته ثمرات سوء بیمهریها و اهمالهای صورت گرفته را نیز به رأی العین در حال مشاهده هستیم و کسی را یارای آنکار آنها نیست.
لکن تکلیف از ما به عنوان پژوهنده و جویندگان راه حل ساقط نمیشود و حتی در شرایط فعلی که عملا نظم بازار در حال فروپاشیدن است نیز باید راه چارهای جستجو کرد.
به نظر میرسد در شرایط اکنون که دولت در ادامه روال غلط 2 دولت گذشته قائل به نظارت بر بازار نیست و خبری هم از ورود نهادهای نظارتی به مسئله نداریم؛ باید از نیروهای امنیتی خواست که به مسئله "گرانی دلبخواهی" و نظارت بر بازار وارد شوند.
میدانیم که جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران، 2 سال قبل با هشدار درباره گرانیهای بیقاعده بازار از این گفته بود که عوامل ستون پنجم دشمن در بحث گرانیها نقش دارند.[5]
سردار فدوی همچنین در مقطعی دیگر در همین باره بیان میکرد: گرفتاریهای معیشتی و اقتصادی در شان ملت شهید داده و شهیدپرور انقلابی ما نیست. همه ما و مردم، نهادهای انقلابی و دولت باید پای کار باشیم و به تکالیف خود عمل کنیم.
او میافزود: همه بسیجیان، پاسداران و جهادگران پشت سر دولت هستیم برای اینکه درباره معیشت مردم اقداماتی انجام دهند که نگرانیهای مردم رفع شود.
فدوی در اشاره به گرانیها گفته بود: در چنین شرایطی همه باید پای کار برویم و مسلماً خیل عظیم بسیجیان جهادی پای کار همه کارهای جهادی هستند.[6]
اگرچه به هر دلیلی به این حرفهای جانشین فرماندهی کل سپاه عمل نشد لکن هنوز هم دیر نشده و قوای امنیتی کشور باید اکنون که تبعات مسئله ناامنی در بازار و اقتصاد آشکارتر شده پا به ماجرا بگذارند و با اخلالگران برخورد کنند.
دقت شود که این حرفها نه به معنی توصیههای کمونیستی است و نه به معنی مخالفت با بازار آزاد!
بلکه ما در حال دفاع از رقابتی هستیم که به واسطه گرانی بیقاعده به قهقرا رفته و خیر بازاری را میخواهیم که مردم و اقتصاد کلان کشور هم از آن منتفع باشند نه اینکه منافع آن فقط به جیب مافیای قیمتها در ابعاد مختلف برود.
و باز هم دقت شود که ما درباره بازاری مشغول تجویز نسخه ورود نیروهای امنیتی به حل نرخهای بیقاعدهی آن هستیم که گفته میشود یک خودروی خارجی گاهی حتی با سود 500 میلیون تومانی به فروش میرسد، یک نانوا از محل گرانفروشی تا 500 میلیون تومان در ماه درآمد دارد، قیمت مسکن و اجاره از هیچ قاعده اقتصادی تبعیت نمیکند، ارز ترجیحی که دولت تخصیص میدهد در موارد زیادی به غارت رفته است، برخی پزشکان زیرمیزیهای کلان از مردم میگیرند، کار تغییر قیمت لبنیات به "تغییر روزانه" رسیده است و...
و اکنون که دولت از نظارت بر این بازار طفره میرود و از سایر ارکان نظارتی و قضایی هم خبر نیست پس طبعا باید از نیروهای امنیتی بویژه در حیطههای اطلاعات و سپاه پاسداران که نه یک نیروی نظامی صرف بلکه حافظ انقلاب است خواست تا مسئله را حل کنند.
***
1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1690893
2_ mshrgh.ir/1763199
3_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1721648
4_ mshrgh.ir/1769166
5_ mshrgh.ir/1489878
6_ mshrgh.ir/1487238