یکصد و دو سال از اعطای اولین جایزه صلح نوبل می گذرد که در سال 2003، در یک تصمیم کاملا غیر منتظره، این جایزه به خانم شیرین عبادی تعلق می گیرد . خانم عبادی در یک اظهار رسمی پس از دریافت جایزه صلح نوبل می گوید:
«من که حتی از کاندیداتوری خود برای دریافت جایزه صلح نوبل بی خبر بودم، آنگاه که به من خبر برنده شدن در صلح نوبل را دادند شگفت زده شدم و فکر کردم با من شوخی می کنند!»
سخنگوی کاخ سفید و سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در پیام تبریکی، بر موضوع «مسلمان بودن » ایشان تاکید کردند . در حالی که این «زن مسلمان » برخلاف بارزترین و مسلم ترین نشانه یک زن مسلمان; یعنی «حجاب اسلامی » ، برای دریافت جایزه صلح نوبل بدون حجاب اسلامی ظاهر می شود و چند روز پس از دریافت این جایزه، درست در زمانی که در فرانسه قانون منع حجاب اسلامی به تصویب می رسد و بسیاری از زنان مسلمان فرانسوی به دلیل پای بندی به حجاب اسلامی، از حقوق اولیه شهروندی خود، از جمله حق کار و تحصیل منع می شوند و در آلمان نیز بحث منع حجاب زنان مسلمان جدی است، خانم عبادی به نام دفاع از حقوق زن مسلمان، با ظاهری کاملا غیر اسلامی، با یکی از شخصیتهای بلند پایه فرانسه دیدار می کند اگر چه با وجود ظاهر غیر اسلامی، از قانون منع حجاب در فرانسه به دلیل تعارض آن با حقوق بشر، انتقاد کرد!
در خبرگزاریهای غربی بر «پوشش غیر اسلامی » خانم عبادی از یک طرف و بر «مسلمان بودن » او از طرف دیگر تاکید می شود! این تقارن بلکه تقابل نمی تواند بی ارتباط و بدون پیام باشد . در برخی خبرگزاریهای غربی علاوه بر این که پوشش غیر اسلامی خانم عبادی به شدت مورد بهره برداری علیه ارزشهای اسلامی قرار گرفت، آمده است:
او (خانم عبادی) پوشش اسلامی (حجاب) نداشت . بر اساس قانون ایران پوشیدن روسری برای زنان، هم در داخل و هم در خارج کشور الزامی است . (1)
بر فرض که پوشش اسلامی در خارج از کشور از نظر حقوقی و قانونی برای زنان ایرانی، الزامی نباشد، در شرایطی که خانم عبادی مورد توجه تمام رسانه های جهان قرار داشت، از نظر وجدانی و اخلاق دینی که خود بارها بدان ابراز وفاداری نموده است، چگونه به خود اجازه داد که احساسات بسیاری از زنان مسلمان ایران و جهان اسلام را آن هم در شرایطی که در کشور فرانسه و آلمان مساله محدودیت حجاب برای زنان مسلمان، مطرح بود، جریحه دار نموده و به ارزشهای جمع زیادی از مسلمانان جهان بی اعتنایی کند؟! و در همین حال ادعای حمایت از حقوق زنان مسلمان را مطرح کند! عجیب است که خانم عبادی، از یک طرف، خود را به عنوان اولین «زن مسلمان » که جایزه صلح نوبل را دریافت کرده است، معرفی می کند و از طرف دیگر، به ابتدایی ترین اصول مسلم و اعتقادات پذیرفته شده نزد زنان مسلمان; یعنی حجاب اسلامی، احترام نمی گذارد! این پارادوکس و تناقض در گفتار و کردار را چگونه پاسخ می دهد؟!
شایان ذکر است مساله وجوب حجاب شرعی برای زنان از مسائلی است که تمام دانشمندان اسلامی شیعه و سنی بر آن اتفاق نظر دارند (2) و می توان گفت که مساله حجاب شرعی از اصول پذیرفته شده در اسلام است و بر فرض که پوشش غیر اسلامی خانم عبادی در خارج از کشور، از نظر قانون ایران ممنوع نباشد، قطعا از نظر شرعی حرام است و از یک زن مسلمان، اینگونه مخالفت آشکار با احکام شرعی، پسندیده نیست . بویژه آن که او هیچ دلیل اجتهادی و یا تقلیدی هم برای مخالفت عملی خویش با این حکم اسلام ارائه نکرده است .
عمل ایشان علاوه بر این که با ارزشهای اسلامی ناسازگار است، بی احترامی به ارزشهای ملی نیز به شمار می رود; زیرا زنان ایرانی حتی پیش از اسلام نیز به حجاب و پوشش، اهمیت می دادند . مراجعه به ادبیات ایران، نشانگر آن است که زنان ایران، از دیرباز، پوشش و حجاب را به عنوان یک فرهنگ و هنجار، میان خود پذیرفته و برای آن اهمیت فوق العاده ای قائل بودند . در گرشاسب نامه که کتابی است حماسی از اسدی طوسی، با اقتباس از شاهنامه فردوسی که در قرن پنجم به نگارش در آمد، در مورد پند گرشاسب به نریمان آمده است:
ز پوشیده رویان (3) ممان (4) کس به کوی
که بیگانگانشان نبینند روی این بیت، نشانگر اهمیت حجاب و پوشش نزد ایرانیان آن روزگار است . در شاهنامه فردوسی، از پوشیده رویان بسیار سخن به میان آمده است:
زپوشیده رویان ارجاسب پنج
ببردند با مویه و درد و رنج
دو خواهر دو دختر یکی مادرش
پر از درد و با سوگ خسته برش
جالب توجه این که گویا مردمان آن روزگار، به صورت کنایه که حاکی از وجود نوعی فرهنگ میان آنان است، از مادران و خواهران و دختران خود، به عنوان «پوشیده روی » یاد می کردند . بلکه حتی از «زنان جامعه » به «پوشیده رویان » تعبیر می شد:
نه مادرت بیند نه خویشان به روم
نه پوشیده رویان آن مرز و بوم (5)
این موضوع می تواند برای هر زن ایرانی که دست کم به فرهنگ ایرانی و ملی احترام می گذارد، قابل توجه و ارزشمند باشد . فرهنگها و سنتهای به جای مانده از پیشینیان، تا زمانی که با آموزه های دینی در تعارض نباشد، حتی برای اسلام و مسلمانان نیز محترم است .
حجاب و پوشیده رویی در ادبیات فارسی با واژه «حیا» مرتبط است; (6) یعنی منشا پوشیده رویی، همان حیای زن ایرانی است که پیش از اسلام نیز این پرده حیا را ندرید چه رسد پس از اسلام که زن ایرانی با استعانت از احکام نورانی اسلام بر حیای خود افزود و مردان ایرانی نیز پوشیده رویی زنان را بیشتر می پسندند و آن را نشانه غیرت و مردانگی خود می دانند .
ندارد چهره پوشیده رویان تاب رسوایی
ز غیرت سخت بر فرهاد شیرین کار می لرزم (7)
آری هر «فرهاد» با غیرت ایرانی «شیرین پوشیده روی » را بیشتر ارج می نهد .
«شیرین ایرانی » هم اگر به گامهای مثبتی از قبیل دفاع از حقوق کودکان و زنان ایرانی و مسلمان بیندیشد، بهتر است تا با روی نشان دادن به دیگران کام زنان و مردان مسلمان ایرانی را تلخ کند به گونه ای که جایزه صلح نوبل نیز پیام ناسازگاری با ارزشها را به گوش مسلمانان طنین انداز کند .
شایان ذکر است که در مساله جایزه صلح نوبل در سال 2003 میلادی، تحلیل دیگری هم توسط برخی از تحلیل گران افراطی امریکایی مطرح شده است که در یک نقد منصفانه باید مورد توجه قرار گیرد . نمونه این تحلیل را می توان در مقاله یک نویسنده امریکایی از دانشگاه پنسیلوانیای امریکا مشاهده نمود . این مقاله با عنوان «جایزه صلح نوبل، شیرین عبادی و دستورالعمل سیاسی » (8) توسط خانم آمبر پاولیک (9) به رشته تحریر در آمده است . (10) در این مقاله، نویسنده در صدد اثبات این ادعاست که در سالهای اخیر، اعطای جایزه صلح نوبل به عنوان یک حربه سیاسی اروپائیان در آمده است و اعطای جایزه صلح نوبل به افرادی از قبیل جیمی کارتر (رئیس جمهور اسبق امریکا)، یاسر عرفات و خانم شیرین عبادی را از این قبیل می داند . وی معتقد است که اعطای جایزه به این قبیل افراد منشا سیاسی داشته و بر اساس شایستگی به آنان داده نشده است .
وی می افزاید که انگیزه سیاسی اروپائیان از اعطای جایزه صلح نوبل به یاسر عرفات، نفرت مردم آن دیار، از امریکا و اسرائیل بود و انگیزه اعطای جایزه صلح نوبل به جیمی کارتر، مقابله او با سیاست جرج بوش دوم در جنگ با عراق بود در حالی که اگر قرار باشد کسی به مرگ میلیونها انسان در سراسر جهان مسؤول شناخته شود این شخص جیمی کارتر خواهد بود! و نیز انگیزه سیاسی آنان در اعطای جایزه صلح نوبل به خانم شیرین عبادی نیز با موارد یاد شده تفاوتی ندارد; یعنی این جایزه به عنوان یک دستورالعمل سیاسی به وی اعطا شده است . (11)
وی در توضیح این ادعای خود می گوید:
جایزه صلح نوبل به شیرین عبادی به این دلیل اعطا شده است که او از اصلاحات و نه از شورشیان (و براندازی حکومت) دفاع می کند . (12)
گویا این نویسنده، مانند سردمداران امریکایی بر این عقیده است که باید از هرگونه اقدامی که براندازی حکومت ایران را به تاخیر می اندازد پرهیز نمود و اعطای این جایزه به خانم شیرین عبادی را در شمار این اقدامات ارزیابی می کند .
این نویسنده امریکایی که سنبل درگیری و اختلاف نظر میان سیاستهای امریکا و اروپا در باره ایران است، به شدت از خانم شیرین عبادی در خصوص اظهاراتش در مصاحبه با شبکه الجزیره، انتقاد کرده است . خانم عبادی در این مصاحبه اظهار نمود که:
ما امیدواریم حمله ای علیه ایران صورت نگیرد; زیرا ایران بمب اتمی ندارد و مردم ایران طرفدار صلح هستند . (13)
نویسنده در بخش پایانی مقاله از این که به شیرین عبادی به دلیل طرفداری از صلح و گفتگو و پرهیز از خشونت، جایزه صلح نوبل اعطا شده است به شدت انتقاد نموده و ملت ایران را به شورش علیه حکومت توصیه می کند!
هدف ما از ارائه گزارش اجمالی در خصوص مقاله یاد شده، این بود که علاوه بر نمایاندن چهره خصمانه افراطگرایان امریکایی در طرح براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران، بر این نکته تاکید ورزیم که اعطای جایزه صلح نوبل به خانم عبادی، علاوه بر تلخیهایی که برای زنان مسلمان به همراه داشت، از شیرینی ها و نکات مثبتی نیز برخوردار بود که تلاش خانم عبادی برای اثبات حقانیت ایران در مساله اتهام سلاح اتمی، از آن جمله است . امید می رود که خانم عبادی از این موقعیت به نحو احسن استفاده نموده و برای خدمت به کودکان و زنان بویژه بانوان مسلمان مظلوم در کشورهای فرانسه و آلمان، صادقانه تلاش نماید و افزون بر حمایت شفاهی از آنان، در عمل نیز دست کم برای احترام به عقیده خود، در جوامع اروپایی با حجاب اسلامی ظاهر شود .
نتیجه دیگر این که مخالفین خانم عبادی نیز باید تنها به نقد علمی و تئوری وی بسنده نموده و از هرگونه خشونت پرهیز نمایند و به ایشان با دیده یک برانداز حکومت نگاه نکنند . باید توجه نمود که ایران اسلامی بیش از هر زمان دیگر نیاز به آرامش دارد . به امید روزی که شاهد ایرانی سراسر صلح و دوستی بوده و با مخالفان فکری خود نیز مهربان باشیم بلکه به آنان درس مهر بیاموزیم .
در پایان به دلیل صراحت در گفتار پوزش می خواهم . شاید این تلخ نامه، تبلور غیرت مرد ایرانی باشد که بر پایه یک منطق دینی و ملی استوار است و نه یک احساس کاذب .
ای رسول غیرت مردان دهانم را مگیر
تا دو سه نکته بگویم از زبان عاشقان (14)
پی نوشت:
1. www.smh.com.au "Dresed in a champagne skirt suit and wearing make-up, "she was not wearing the hijab, the headscarf that under iranian law is mandatory for all iranian women, both inside and outside the country".
ق éVکخC ClµD× ی¾ ّیGVسC یخC ذVpخC p²غ ظëpeN] :46 £ ,7 U ,ضشvسC ¸ëCpz cpz ی¾ ضDè¾سC بخDw× ,یغDR l@ی@è@z :. إ . o (2
,یwخlغC ضrd فFC ;460 £ ,7 U ,MقpیF ,یFp·خC EDOاخC oCk ,ی»طخC ,é×Clآ فF éدخC lGµ ; [. فیطدwطخC فیF ءD¾ق ¸¨ک× ف@ی@؟@ا@خC
. 32 £ ,10 U ,MقpیF ,pا؟خC oCk ,یدeطخC
فëC éئ PvC وlz kDë [عDëقo وlیzکJ] éF éGWe× عDغq qC ,فèئ یvoD¾ MDیFkC ok . PvC EDWd DF عDغq êD·× éF [عDëقo وlیzک@J (3
. PvC عCpëC فèئ ضCکآC krغ EDWdPیطçC pثغD،غ ق éO¾o oDئ éF یvoD¾ p·z MDیFkC qC êoDیwF ok وsCق
. oCnث× ی·ëPvC êl·O× DWëC ok [عlغD× (4
. یvقkp¾ ظvDأخCکFC ظیاd ُ×DçDz (5
:êکWت ی×D²غ ُ×Dغ ½pz (6
êقC ضoqA ok êlëk éئ عq عA pç
êقC ضpz qC وlیzکJ êقo êlz
êقo éF okDZ ضpz qC وkoقA ok
:êrëpGN HٌD¤ oD·zC عCکëk êک× وlیzکJ ق oDwho وkpئ عDèغ
kpئ qDF یدWN عDëقo وlیzکJ qC وkpJ
oDèF koCk Dیd عDGëpت pF یOvk é¾p
. عDطç (7
8. The Nobel Prize, Shirin Ebadi, andPolitical Agendas.
9. Amber pawlik.
10. www.mensnewsdaily.com
11. Ibid: "the recent awarding of the peace prize to iranian muslim woman, Shiri
is no different. it was given to her as affirmation for the political agenda she represents."
12. Ibid: "Shirin Ebadi is also an advocate of reform, not rebellion. this is wh
awarded the Nobel peace prize."
13. Ibid: "After winning the Nobel prize, Ebadi immediately began to plead for p
quote from Ebadi off of aljazeera: "we hope that there will be no attack against iran
because iran dose not have the atomic bomb and the iranian people are peaceful."
. xطz عCکëk ,êکخک× (14