ماهان شبکه ایرانیان

خانواده از پهنانگری تا ژرفانگری

قدمت ازدواج همپای پیدایش بشر است، در نخستین نجوای رازگونه، آدم ابوالبشر به خداوند می گوید: پروردگارا در برابر خود کسی را می بینیم که در دلم میلی و اُنسی به او احساس می کنم و چون خداوند یگانه، نجوای بنده یکدانه اش را شنید فرمود: اگر او را می خواهی از من بخواه و وصال او را از من طلب کن...

قدمت ازدواج همپای پیدایش بشر است، در نخستین نجوای رازگونه، آدم ابوالبشر به خداوند می گوید: پروردگارا در برابر خود کسی را می بینیم که در دلم میلی و اُنسی به او احساس می کنم و چون خداوند یگانه، نجوای بنده یکدانه اش را شنید فرمود: اگر او را می خواهی از من بخواه و وصال او را از من طلب کن...

از این جرقه نخستین، معلوم می شود میل به جنس مخالف که در درون انسان ها نهاده شده، میلی ست که پیدایش اش «تکوینی و طبیعی» است و پاسخ اش «تشریعی و تعلیمی»، این میل علیرغم این درجه از استواری، در طول تاریخ بشر، گاه دچار انحرافات جدی شده به طوری که یا واقعیت اش تحریف گردیده یا مشروعیت اش تضییع، در واقع به حَسَب آنکه چه نوع انحرافی گریبان بشر را گرفته، گاهی موضوعیت تمایل به جنس مخالف، دستکاری شده و گاهی طریقیّت پاسخ به آن و بسیاری از آلودگی ها و تیرگی ها که سایه سیاهش بر زندگی بشر تحمیل شده است، از همین ناحیه بوده است.

بی شک زمانه ای که ما در آن به سر می بریم از این رنج دردآگین جدا نیست اگر چه آشکارا پیداست که موضوع ازدواج و تشکیل خانواده به عنوان یک موضوع انسانی نمی تواند از سایر موضوعات مرتبط و جهانی که این انسان در آن می زید، جدا باشد بنابراین نمی تواند برداشت انحراف آمیز از میل جنسی و پاسخ به آن، از فشار سه قرن الحادی که بر بشریت رفته، جدا باشد، الحادی که آثار و رسوبات آن بر حقیقتِ چگونه زیستن او تأثیر گذارده و دائماً بر تخلیه جامعه از حیا و شرم از عفاف و نجابت تأکید دارد، این موضوع در پَسِ تابلوهای رنگارنگ آزادی و حقوق فردی با تصویب قوانین مختلف نظیر آزادی سقط جنین، عرفی سازی شرکای جنسی، تصویب همبالینی های مَدَنی، بیمه زنان خیابانی، آسان سازی طلاق، هیولا نمودن ازدواج و ... رخ می نماید و حاصل حاکمیت این نوع لیبرالیسم جنسی آن می شود که زنان فرومایه و خانواده فرومانده و مردان فرمانده ارضای تمایلات خود شوند و این وضعیتی ست که هر انسان آگاه و زنده را در رنج جانکاه فرو می بَرَد از این جهت پرداختن به موضوع ازدواج و خانواده با توجه به محوریتی که زن در هر دوی آنها دارد، امری اگرچه دیرهنگام اما ضروری است این پرداخت چه از بُعد «پهنانگری» که رابطه این موضوع را با سایر موضوعات در جامعه روشن می کند و چه از بُعد «ژرفانگری» که ماهیت و کارکرد ازدواج و خانواده را روشن می سازد. باید ما را به قدرت و مسئولیت ازدواج و خانواده برساند تا راه صلاح جامعه از متن این قدرت و مسئولیت بدست آید؛ زیرا به گفته آقای «کورت لوین»، «تا زمانی که دارای خانواده های نیک هستیم و می توانیم به شمار آنها بیافزائیم خواهیم توانست به نژاد بشر امید بَندیم» (ساروخانی، 1375: جامعه شناسی خانواده، ص32) و همچنین توجه به امر ازدواج و آسان سازی و صحیح سازی مسیر آن، خود گام گرامی برای بهسازی جامعه خواهد بود در این باره نیز سخن ارزنده ای از افلاطون است که وی می گوید: «برای اینکه یک جمهوری خوب سازمان یابد، باید قوانین اصلی آن قوانینی باشند که زناشویی را سامان بخشند». (همان، ص33) به همین دلیل می توان درباره اهمیت ازدواج گفت که ازدواج شخصی ترین تصمیم انسان ها است که می تواند سرنوشت همه جامعه را رقم بزند، ازدواج پاگرد مشروع و منحصر به فرد برای ورود به دنیای خانواده است و خانواده نیز یگانه منبع مشروع برای تولید و تولد انسان است که اگر این ایستگاه مهم زندگی یعنی ازدواج مورد ژرف اندیشی قرار گیرد، خواهیم دید که لایه های مختلف آن یعنی اطفاء نیاز، اظهار بلوغ و احراز مسئولیت زمینه یک فُطام و از شیر بریدگی را بین جوانان و خانواده فراهم می سازد تا متکی به خود و مستقل از دیگران چگونه زیستن را اراده و زندگی کردن را اداره کنند.

انسان با ازدواج، مثلث نیازهای سه گانه اش را، اعم از تمتع جنسی، تمنای عاطفی و تعهد انسانی، پوشش می دهد و از روابط آزاد که عمدتاً در سطح نازل و حیوانی تمتع جنسی قرار می گیرد، جدا می شود و هر چقدر در مقوله ازدواج حیطه شناختی درست تر ترسیم گردد و حیطه مصداقی صحیح تر انتخاب شود قدرت پاسخگویی به مثلث انسانی نیاز، بیشتر می شود. اما مع الاسف دنیای امروز مطالب دیگری را تعقیب می کند و حتی فکر ازدواج را به زیر تازیانه های عقب ماندگی و بی عرضگی و اسیر شدن می کشاند، روزی اگر عده ای برای طلاق سرزنش می شدند، حالا برای تحمل زندگی های کمی تا قسمتی سخت، و در نهایت آنکه ازدواج را تبدیل به یک راه حل رفع بی کسی آن هم برای سال های آخر عمر نموده اند و به همین جهت ازدواج باید در میان این هجوم ها همچنان خسته و نگران از اتهام خویش دفاع کند و در جای فراخِ همبالینی های مَدَنی، جای تنگی را برای خود دست و پا کند که اگر همة این موارد را در کنار هم بگذاریم خواهیم دید ازدواج در شرف آن است که امری سخت و دور از دسترس و مهجور بماند. لذا باید عوامل انزوا ازدواج و ایذاء ازدواج کرده ها، شناسایی و با بکارگیری ظرفیت مدیریتی جامعه در همه ابعاد برای آن قدم برداشت به ویژه جامعه جوانی مثل اجتماع ما که نیمی از جمعیت آن را جوان ها تشکیل می دهند که ما در این باره به بیان برخی از این عوامل می پردازیم.

عدم الگودهی مناسب از طریق رسانه ها به ویژه رسانه ملی به منظور شکستن ساختارها و رفتارهای غلط؛

عدم بازسازی فرهنگ وساطت متناسب با اقتضائات روز؛

عدم برنامه ریزی و چاره جویی برای آشنایی پسران و دختران به دور از جذابیت های بصری و معصیت بار؛

مواجهه با ارسال موج های فرهنگی غلط مثل خبرهای ساختگی افزایش دختران و کاهش پسران؛

ایجاد اضطراب و دلواپسی های غیر واقعی و در نتیجه پایین آمدن قدرت چانه زنی و عدم اعمال دقت و ژرف نگری؛

تنوّع و گستردگی سوژه های تأمین لذت های زودگذر برای پسران؛

عدم حمایت های خاص شغلی، تحصیلی، اجتماعی از داوطلبان ازدواج؛

عدم آسان سازی امر ازدواج با کاهش برنامه ریزی شده هزینه های مهریه، جهیزیه و ولیمه.

بعد از ازدواج وارد دنیای خانواده می شویم و با مسائل و موضوعات آن مواجه می گردیم تا راه های پاکی و پایداری خانواده شناسایی شود.

در خانواده، زنان به طور طبیعی توان اخلاقی تربیت نسل را دارند و به طور تاریخی نیز، عمر نوعی زنان، سرشار از زحماتی است که برای تربیت انسان ها کشیده اند، لذا باید به اشکالات درون خانواده و مشکلات بیرون خانواده پرداخت امروز سایه یک سری تهدیدات در مسیر برخوردهای اخلاقی و بذل فداکاری زنان سنگ اندازی می کند که ذیلاً به برخی از عوامل آسیب زا در خانواده اشاره می کنیم:

وجود تلقّی های غلط از خانواده به عنوان یک امر شخصی و خصوصی و رها کردن فرد در دشواری ها و مشکلات آن؛

عدم حمایت های خاص شغلی تحصیلی اجتماعی از متأهلین؛

عدم ارائه الگوهای مؤثر و موفق از خانواده در مسیر رشد و ترقی؛

عدم اطلاع رسانی و تواناسازی علمی- فرهنگی خانواده ها به منظور صیانت از کیان خانواده در بروز مشکلات؛

رها کردن خانواده در برابر هیولای اعتیاد و بیکاری؛

عدم وجود بنگاه ها و سازمان های حامی و امدادی به منظور حمایت از خانواده های در معرض آسیب؛

فضاسازی مرموزانه در معیّت سکوت مراکز حمایتی و سوق یافتن نیروهای تاحدودی دین دار و بلکه متعهد به سمت همسرگزینی های مجدد و موقت؛

فراگیر بودن و دسترسی آسان افراد غیر متعهد به انحرافات و روابط نامشروع.

آنچه بر شمردیم باید مورد نظر سیاست گزاران و برنامه ریزان کلان جامعه قرار گیرد تا بنیان و کیان خانواده با هیچ تندبادی آسیب نبیند تا زنانی که عمری تا آسمان رفیع اخلاق، فداکاری کردند در روز مبادا، سرشان به سقف کوتاه و سنگی قوانین اصابت نکند تا منطقی ترین طلاق ها که از غیر منطقی ترین خانواده ها برای فرزندان، مضرتر است، رخ ندهد. پس تا جائی که می توان و می شود باید آمار طلاق های عاطفی و خاموش در درون خانواده و آمار طلاق های ثبتی و سندی را پایین آوریم، آن هم برای جامعه جوانی مثل اجتماع ما که فصل مهم آن مقوله ازدواج جوانان است. امری که بدون مشارکت مردمی و صرف توان مدیریتی کشور و ایجاد اراده ملی «همه برای خانواده» محقق نخواهد شد.

* - مدیرمسئول فصلنامه کتاب زنان soeizi@iranwomen.org

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان