ماهان شبکه ایرانیان

چرا خسته می‌شویم؟

برخی مردم در لحظات حساس و مهم زندگی کلافه‌اند، خسته‌اند و مرتب کار خود را به تعویق می‌اندازند و می‌گویند «ببینیم چی می‌شه» و در نهایت نیز بدترین انتخاب را خواهند داشت

چرا خسته می‌شویم؟
برخی مردم در لحظات حساس و مهم زندگی کلافه‌اند، خسته‌اند و مرتب کار خود را به تعویق می‌اندازند و می‌گویند «ببینیم چی می‌شه» و در نهایت نیز بدترین انتخاب را خواهند داشت. «من توصیه می‌کنم قدری به مغزتان استراحت بدهید و از تصمیم‌گیری‌های متعدد و خویشتن‌داری‌های مکرر خودداری کنید.» این بخشی از گفته‌های دکتر آذرخش مکری، روان‌پزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران است که درباره یک اتفاق مهم در مغز ما انسان‌ها صحبت می‌کند. گفتگو با دکتر مکری برای من چنان لذت‌بخش بود که دریغم آمد شما را از آن بی‌نصیب بگذارم. بنابراین همراه ما باشید تا زمینه برخی رفتارها را در انسان واکاوی کنیم.

برخی اوقات احساس می‌کنم ساعات‌کاری برایم خسته کننده است. فکرم نمی‌کشد یا اینکه دم‌عصر، عصبانیتم در مقایسه با صبح بیشتر می‌شود. در مغز من چه اتفاقی در حال وقوع است که چنین احساسی را برایم در پی دارد؟
 

از نظر عصب‌شناختی، همه‌ جای مغز انسان به یک اندازه قدرت ندارد و بعضی جاهای آن آسیب‌پذیرترند. برای روشن‌تر شدن موضوع برایتان مثالی می‌زنم. همان‌طور که می‌دانید، قسمت‌های پس‌سری یا همان اکسی‌پیتال که وظیفه پردازش پیام‌های بینایی را دارد، با قسمت بینایی مرتبط است و در مقابل خستگی خیلی مقاوم است. به همین دلیل شما ساعت‌ها می‌توانید کتاب بخوانید و تلویزیون نگاه کنید بدون اینکه احساس خستگی یا کلافه بودن به شما دست دهد. این اتفاق حتی در مراکز شنوایی انسان نیز می‌افتد یعنی ممکن است ساعت‌ها به موزیک گوش کنید اما احساس خستگی نکنید زیرا تمام این اتفاقات در قسمتی از مغز به نام لوب گیجگاهی اتفاق می‌افتد و این قسمت هم بسیار مقاوم است. اما از نظر عصب‌شناختی حساس‌ترین و مهم‌ترین جای مغز، پیشانی یا لوب فرونتال است که بسیار آسیب‌پذیر است. در واقع همان قسمتی که در مقایسه با مغز حیوانات، بسیار رشد کرده است و از نظر بیولوژیک بسیار مدرن و پیشرفته است. این قسمت از مغز بسیار آسیب‌پذیر است و زودتر از بقیه قسمت‌های مغز خسته می‌شود.

جناب دکتر، به زبان ساده بفرمایید قسمت پیشانی یا همان لوب فرونتال مغز چه کار می‌کند؟
 

قسمت پیشانی دو کار مهم انجام می‌دهد؛ نخستین فعالیت آن تصمیم‌گیری و فعالیت مهم دیگر آن، خویشتن‌داری است.
اگر موافق‌اید، از تصمیم‌گیری آغاز کنیم.
تصمیم‌گیری یعنی اینکه میان انتخاب‌های متعدد مقایسه کنیم و در نهایت، انتخابی را که حس می‌کنیم جذاب‌تر است یا به ذایقه ما خوش می‌آید یا از نظر عقلی برای ما انتخاب بهتر است، از بین گزینه‌های دیگر پیدا ‌کنیم. هنگامی که شما مشغول این مقایسه هستید، قسمت پیشانی مغز شما فعال می‌شود. این در حالی است که موقع تماشای تلویزیون ناحیه پس‌سری شما فعال است و به راحتی احساس خستگی به شما دست نمی‌دهد و اگر هم خسته شوید، به سرعت قدرت بازیافت دارید.
کار دوم قسمت پیشانی مغز، خویشتن‌داری است. در این‌باره توضیح دهید!
خویشتن‌داری یعنی میل یا وسوسه یا هدفی که در مغز انسان شکل می‌گیرد و ما به هر دلیلی آگاهانه مانع بروز آن کار می‌شویم. به‌طور مثال، ممکن است فکر کنید که عصبانی هستید اما با دیگران دست به یقه نمی‌شوید یا فکر کنید خیلی خسته هستید ولی وقتی مسوولیتی را به شما سپردند، آن کار را انجام می‌دهید. هرگونه تصمیم‌گیری که مفهوم خویشتن‌داری داشته باشد، مصداق‌های ما را تشکیل می‌دهد. به‌طور مثال، تصور کنید سفره‌ای گسترده شده است اما شما بیش از حد غذا نمی‌خورید یا اگر به فروشگاهی رفتید، با خودتان می‌گویید بیشتر از این خرید نمی‌کنم.

بنابراین اگر قسمت خویشتن‌داری مغز من از کار بیفتد، دیگر نمی‌توانم جلوی خود را بگیرم؟
 

بله. دقیقا همین‌طور است. هنگامی که این قسمت از مغز شما از کار افتاد یا خسته شد، نخست تصمیم‌گیری برایتان دشوار می‌شود و از آن طرف خویشتن‌داری شما مختل می‌شود. به‌طور مثال، ممکن است شما پنج بار خشم خود را کنترل کنید اما بار ششم به پرخاشگری متوسل شوید. یا اینکه هنگام خرید بالاخره تسلیم فروشنده شوید و خرید کنید، احساس پشیمانی کنید و با خود بگویید من که نیازی به این جنس نداشتم، پس چرا این کالا را خرید کردم.

به موضوع جالبی اشاره کردید. بنابراین این داستان در بهداشت جسم و روان بسیار تاثیرگذار است. به‌طور مثال، همین قسمت پیشانی مغز است که موجب می‌شود نتوانیم هنگام غذا خوردن جلوی خودمان را بگیریم؛ درست است؟
 

بله، همین‌ مطلبی که اشاره کردید، زبان حال همه افرادی است که چاق می‌شوند. برای مثال، می‌گویند ما هیچ تمایلی به خوردن نداشتیم ولی نمی‌دانیم که چه اتفاقی افتاد که غذا خوردیم! یا جالب‌تر اینکه می‌گویند اعصاب‌مان خرد شده بود بنابراین زیادتر غذا خوردیم. یا اینکه سه ماه بود رژیم غذایی را رعایت می‌کردم اما با یک نفر بحثم شد، کلافه شدم و در نهایت شروع کردم به غذا خوردن.

عین همین مطالبی را که فرمودید، در مصرف‌کنندگان موادمخدر هم می‌بینیم؛ این‌طور نیست؟
 

چرا؛ این مثال‌ها هم درباره مصرف‌کنندگان موادمخدر و هم افراد سیگاری مصداق می‌یابد. دقت داشته باشید هنگامی که این افراد تعدد تصمیم‌گیری داشته باشند، در واقع خویشتن‌داری‌شان خسته می‌شود و دیگر نمی‌توانند خودشان را کنترل کنند و در نهایت، تسیلم می‌شوند و رفتار اعتیاد را از خود بروز می‌دهند. درباره مثال خرید هم که قبلا حرفش را زدم، می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که برخی افراد معتقدند که اگر تنوع کالاها زیاد باشد، آنها زیادتر خرید می‌کنند اما دقت کنید که داستان فقط تنوع و جذاب بودن گزینه‌ها نیست بلکه داستان این‌گونه است که اگر گزینه‌ها زیادتر باشند همان قسمت پیشانی مغز شما وارد عمل شده و به سرعت خسته می‌شود.

لابد به همین دلیل است که فروشنده‌ها هنگام فروش یک کالا، انواع و اقسام کالاها را جلوی ما می‌گذارند تا ما را تسلیم کنند؟
 

به‌طور دقیق همین‌طور است. وقتی میزان تنوع بالای هفت عدد باشد، ذهن خسته می‌شود. برای مثال، شما برای خرید یک گوشی موبایل به بازار می‌روید و با 500 گوشی تلفن مواجه می‌شوید. در این حالت سیستم تصمیم‌گیری مغز شما باید مقایسه کند و در نتیجه سریع خسته می‌شود. شما ناگزیر یک گوشی می‌خرید اما با خودتان گویید این گوشی هم چندان جالب نبود یعنی قسمت فرونتال مغز شما خاموش شده است.

جناب دکتر، این طور که شما فرمودید باید قدر قسمت پیشانی مغزمان را بیشتر بدانیم. به نظر شما چه‌طور این قسمت از مغز را کمتر خسته کنیم؟
 

قسمت فرونتال مغز، عالی‌ترین قسمت مغز ما انسان‌ها است. در واقع رایانه‌ای بسیار پیشرفته در این قسمت از سر انسان کار گذاشته شده است. بنابراین همان‌طور که درباره رایانه‌ها می‌گویند چند برنامه هم‌زمان را با یکدیگر روشن نکنید تا از قدرتش کاسته نشود و حجم حافظه را خراب نکند، اصل اول این است که تا می‌توانید از تصمیم‌گیری‌های بی‌مورد خودداری کنید. برای مثال، تصور کنید هر روز هفته شما برای انتخاب غذای خود تصمیم‌گیری کنید که چه غذایی بخورید. حالا بیایید و یک برنامه غذایی برای خودتان بنویسید و از روی آن عمل کنید تا ناچار نباشید هر لحظه تصمیم‌گیری کنید. مدیران ارشد نیز باید از تصمیم‌گیری‌های جزیی و متوسط دوری کنند. این افراد نباید فکر کنند که اگر در هر موردی دخالت کنند، قدرت مدیریت‌شان بالا رفته است بلکه باید برخی کارها را به منشی یا دستیاران خود بسپارند و فقط چند مورد مهم را تصمیم‌گیری کنند.

توصیه دکتر مکری به رانندگان
 

ترافیک و بوق زدن خودروها سبب خستگی شما نمی‌شود. ممکن است در ترافیک شما نسبت به رانندگی احساس خشم کنید و در عین حال خشم خود را کنترل کنید. یعنی چیزی که شما را خسته کرده و قوای شما را تحلیل می‌برد پیش از آنکه سر و صدا و راه‌بندان باشد، تکانه‌های لحظه‌ به لحظه‌ای است که در خود آن را کنترل و مهار می‌کنید. به‌طور مثال، به خودتان می‌گویید به این راننده خاطی چیزی بگویم اما خویشتن‌داری شما جلوی این کار را می‌گیرد بنابراین در یک ترافیک به طور مرتب تصمیم‌گیری و خویشتن‌داری می‌کنید. این کار مغز شما را به سرعت رو به تحلیل می‌برد. بنابراین توصیه می‌کنم از ناراحت شدن و خشمگینی حین رانندگی خودداری کنید.

توصیه دکتر مکری به افراد چاق
 

افراد چاق از مشکلات رفتاری خود آگاهی ندارند. این افراد در حین انجام رفتار خود حس می‌کنند که آن رفتار را دوست ندارند و به اجبار سراغ آن رفتار رفته‌اند. به‌طور مثال، افرادی که اضافه وزن دارند، در حین خوردن می‌دانند که چاق می‌شوند و تناسب اندام‌شان به هم می‌خورد اما به جای اینکه کمتر بخورند با ولع بیشتری به سمت غذا می‌روند و می‌گویند لقمه‌های غذا به طور اتوماتیک می‌آیند. باز هم تاکید می‌کنم که این مشکلات به زیر ساخت مغز ما برمی‌گردد که قسمت پیشانی مغز ما وظیفه تصمیم‌گیری و خویشتن‌داری را بر عهده دارد و اگر ما این قسمت از مغز را خسته کنیم یا بی‌مورد از آن کار بکشیم، به طور حتم تصمیم‌گیری و خویشتن‌داری ما را مختل می‌کند.
منبع: http://www.salamat.com
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان