ماهان شبکه ایرانیان

مسجد و خاطرات امام خمینی(ره)

امام در یکی از سفرهایشان که مصادف با ماه رمضان بود، در مسجدی دور افتاده، متروک و بسیار کوچک- که بیش از یک اتاق گلی نداشت- به اقامه نماز جماعت می پرداختند

احیای مساجد

امام در یکی از سفرهایشان که مصادف با ماه رمضان بود، در مسجدی دور افتاده، متروک و بسیار کوچک- که بیش از یک اتاق گلی نداشت- به اقامه نماز جماعت می پرداختند. این در حالی بود که عده ای از علماء به ایشان پیشنهاد کردند که در مسجد جامع شهر اقامه جماعت کنند. اما آن بزرگوار قبول نکردند و فرمودند: «در مسجد جامع کسی هست که اقامه جماعت کند، ولی در این مسجد کسی نیست که اقامه جماعت کند از این رو مسجد را باید احیا کرد».

دو رکعت عشق

دختر امام خمینی رحمه الله علیه درباره یکی از خاطرات زمان دستگیری ایشان می گوید: امام برای من تعریف کردند: توی راه من گفتم که نماز نخوانده ام، یک جایی نگه دارید که من وضو بگیرم. گفتند:«ما اجازه نداریم.» گفتم: شما که مسلح هستید و من که اسلحه ای ندارم. به علاوه شما همه با هم هستید و من یک نفرم، کاری که نمی توانم بکنم. گفتند:« ما اجازه نداریم. » فهمیدم که فایده ای ندارد و اینها نگه نمی دارند. گفتم: خوب، اقلا  نگه دارید تا من تیمم کنم. این را گوش کردند و ماشین را نگه داشتند، اما اجازه پیاده شدن به من ندادند. من همین طور که توی ماشین نشسته بودم، از توی ماشین خم شدم و دست خود را به زمین زدم و تیمم کردم. نمازی که خواندم، پشت به قبله بود. چرا که از قم به تهران می رفتیم و قبله در جنوب بود. نماز با تیمم و پشت به قبله و ماشین در حال حرکت! این طور نماز صبح خود را خواندم. شاید همین دو رکعت نماز من مورد رضای خدا واقع شود.

نمازهای معطر

امام خمینی رحمه الله علیه همیشه هنگام نماز از عطر و بوی خوش استفاده می کردند و شاید بدون بوی خوش به نماز نایستاده باشند، حتی در نجف هم که نماز شب را در پشت بام منزل می خواندند شیشه عطری همراه خود می بردند.

اهمیت به نماز جماعت

امام خمینی رحمه الله علیه حتی در روزی که فرزند عزیزش آقا مصطفی خمینی به شهادت رسیده بود و منزل ایشان در نجف پر از جمعیتی بود که برای عرض تسلیت آمده بودند، هنگام ظهر به مسجد رفت و نماز جماعت را ترک نکرد.

شکستن یخ ها و...

مرحوم آیت الله سید مصطفی خوانساری، از استادان حوزه علمیه قم و یکی از دوستان امام خمینی رحمه الله علیه می گویند: « در اینجا صحنه ای از عبادت ایشان(امام) را که مشهود خودم بوده است، نقل می کنم: یک سال در قم خیلی برف آمده بود قریب پنج – شش ذرع که سیل نصف قم را برد. در همان موقع و در همان وضعیت، ایشان نصف شب از دارالشفاء می آمد مدرسه فیضیه و به هر زحمتی بود یخ حوض را می شکست و وضو می گرفت و می رفت زیر مدرس مدرسه و در تاریکی مشغول تهجد می شد. حالا چه حالی داشت؟ نمی توانم بازگو کنم. با حالت خوشی تا اذان صبح مشغول تهجد می شد. هنگام اذان می آمد مسجد بالاسر آقای حاج میرزا جواد ملکی به نماز می ایستاد و بعد برمی گشت و مشغول مباحثاتش می شد. می توانم بگویم که ایشان در امر عبادت و تهجد، اگر در بین علما بی نظیر نبود، یقینا کم نظیر بود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان