عشقهای مدرن دیجیتالی شدهاند. نامههای عاشقانه و عشقهای نافرجام تبدیل به پیامک و شبکههای خبررسان شدهاند. شما دیگر چشمبسته سر قرارهای عاشقانه نمیروید، بلکه صورت شخص موردنظر خودتان را بهصورت زیباترین حالت ممکن، جلوهگر، اغواکننده میبینید و هر آنچه دوست دارید در مورد او تصور میکنید. در این برنامه هیچکس در مورد خودش جز یک عکس بیان نمیکند. شبکههای اجتماعی همانند tinder، Happen، Grindr، Bumble محاسن و معایب بسیار زیادی در خوددارند. تمام نرمافزارهای ارتباطی و مخصوصاً نرمافزارهایی که به قرارهای عاشقانه ختم میشوند معمولاً در تبلیغات خودشان، بهترینها و اطمینان زیادی به مخاطبان خودشان القا میکنند درحالیکه زمان عمل کمترین عملکرد رادارند. احساسات در تیندر یکبارمصرف هستند، چیزی که کارکنان تیندر به آن بهعنوان یک کالا و درامد نگاه میکنند مردم عادی عشق تصور میکنند. امروز در بنیتا به تجربیات جوان 20 ساله که از این نرمافزار استفاده میکرده خواهیم پرداخت. همراه ما باشید.
Credit: feministing
لیبی 27 ساله، کار: خدمات به مشتری سیار
من در ماه ژانویه نرمافزار تیندر را دانلود کردم و روی گوشی خودم نصب کردم. برای کسی که هیچ علاقهای به این نرمافزارها نداشته باشد بیشتر شبیه به قرارهای اتفاقی با مردم است و هیچوقت درگیر این نرمافزار هم نخواهد شد. سادهتر از آن است که بخواهد شمارا درگیر پیچیدگی کند.
من پس از تبادل چند جمله از یکی از درخواستکنندههای خودم تقاضای دیدار حضوری کردم. او اعلام کرد که قرار است به شهری که من دران هستم مهاجرت کند تا ما بتوانیم همدیگر را ببینیم. بعد از حدود 3 دقیقه متوجه شدم ما به دردهم نمیخوریم و از این مکالمه منصرف شدم. او هماکنون در شهر خودش زندگی میکند و من هم در گوشه دیگر به زندگی خودم ادامه میدهم.
منبعد از ظهرها معمولاً با هرکسی که میشد شروع به حرف زدن میکردم، بعد از سه ساعت با یکی از آنها در مرکز لندن قرار ملاقات گذاشتم. من به سر قرار رفتم، از پلههای پلی در همان منطقه به پایین میرفتم که او را مشاهده کردم. او را از کفشهای بیریختش تشخیص دادم، متوجه شدم که فقط من نیستم که هویت جعلی در این شبکه برای خودم ساختهام. بعدازاینکه فهمیدم او هم کسی دیگری بوده است. در امتداد خیابان به پایین راه افتادم و هنگام برگشتن به او پیغام دادم که برای من مشکلی پیشآمده است و نمیتوانم سر قرار حاضر شوم. او بدون آنکه بداند من او را دیدهام همانند قبل عاشقانه با من صحبت میکرد و برنامه ما را بهروزهای بعدی و خوردن نوشیدنی برای خودش تبدیل کرد. او بهجای من عذرخواهی میکرد.
من بالاخره با او قرار گذاشتم. او به بیماری بیش فعالی دچار بود و با استفاده از دارو خودش را کنترل میکرد، او در ملاقاتی که داشتم نمیتوانست سر جای خودش بنشیند و مدام تکان میخورد، همانند اینکه بخواهد لباسهای خودش را بکند؛ اما باید اعتراف کنم که باهمه مشکلاتی که داشت دیدن و شناختن کسی که نمیشناسید جالب بود. صبح روز بعد او به من پیام داد که دیشب بسیار خوب بود، باید بازهم همدیگر را ملاقات کنیم. بازهم همدیگر را دیدیم. او بعد از دیدار دوم، سه روز حرفی نزد. روز چهارم من که حال خوبی نداشتم به او پیام دادم: جک من و تنها نزار...این دیالوگی بود که از فیلم تایتانیک برداشته بودم و برای او که اسم واقعش جک بود، گفتم. اسم او و آنچه واقعاً اتفاق افتاده بود کاملاً برای من خندهدار بود.
Credit: alluremedia
بدترین قسمت دوستیهای اینترنتی اولین دیدار آن است، در اولین دیدار هر آنچه از طرف مقابلتان تصور کردهاید ممکن است در هم بشکند. اولین سلام چهره به چهره واقعاً سخت است. بهسرعت تصویری که از آن شخص برای خودساختهاید با واقعیتها جایگزین میشود و شما شاید دیگر آن فرد را اصلاً دوست نداشته باشید. این همان اتفاقی بود که برای من شب اول و قرار اول اتفاق افتاد.
عصر روز بعد من از جک ناامید شده بودم؛ و در تیندر مرد دیگری که بهظاهر بسیار جذاب و جالب بود پیدا کردم و بعد از سه ساعت حرف زدن در تیندر به این نتیجه رسیدیم که میتوانیم فردای همان روز باهم یک قرار ملاقات حضوری داشته باشیم. او از من شماره من را گرفت، روز بعد به من پیام داد که کجا قرار باید بگذاریم، به او گفتم یک کافه پیشنهاد دهد، رفتم که موهایم را بشورم، هیچوقت جوابی به من نداد.
بسیاری از مردم همانند من بر سرخوردن یک نوشیدنی به توافق میرسند ولی وقتی قرار ملاقات فرابرسد خیلی از آنها هیچوقت جواب شمارا نمیدهند. من دیگر بعدازآن قضیه به هیچ حرفی که در مورد ادامه بحث و خوردن یک نوشیدنی باشد اطمینان نکردم. این شبکهها پرشده است از مردمی که هیچوقت نمیتوانید بدانید چه قصد و نیتی در پشت حرفهای خودشان دارند. میتوانم به شما عده زیادی را نشان دهم که بیشتر از اینکه به من توجه کنند به شخص دیگری که در عکس من بود نگاه میکردند و در مورد او نظر میدادند. انسانهایی که برایشان مهم نبود من را بخواهند و یا او را! رفتارهای زننده در این شبکههای اجتماعی بهشدت موج میزند. از حرفهایی که هیچ قانونی ندارد و همه میتوانند به شما بگویند تا نقض حریم شخصی.
Credit: cache
نرمافزار دیگری که میتوانم به آن اشارهکنیم نرمافزار Bumble بود. این نرمافزار بیشتر برای مردان کاربردی است. مردان جذابی که میتوانند خودشان را در شبکههای اجتماعی خالی کنند. کسانی که هویتی بهجز هیکل ندارند؛ اما خوبی که دارد این است که زنان را نمیتواند به خدمت خودش دربیاورد. از ویژگیهای دیگری که این نرمافزار قسمت سرنوشت است. شاید خود سازندگان به این قسمت افتخار کنند ولی باید به شما بگویم که استفاده از این قسمت به این معنی است که شما آینده خودتان را به دست این نرمافزار بدهید و او برای شما کسی که مناسب سرنوشت شما تعیین کند. کسی که در اوج جذابیت است! و شما در بدترین و محتاجترین. من نرمافزار را بدون استفاده پاک کردم.
یکی از دوستان منجمله معروفی داشت که میگفت هیچوقت کسی را وقتیکه هوا تاریک میشود برای زندگی انتخاب نکن، چون معمولاً نیمهتاریک او بیشتر پوشیده میشود. به نظر من قرار گذاشتن و انتخاب کسی در این نرمافزارهای بهعنوان شریک زندگی و کسی که او را دوست بدارید همانند انتخاب کسی در تاریکی مطلق است. کاری که شاید ناخواسته اتفاق بیفتد.
من بهتازگی با یکی از مهمانان جشن عروسی اقوام خودم آشنا شدهام. آشنایی که صورت بهصورت بود، با او حرف زدم، از او نظر خواستم. او با من حرف زد و نظراتش را در مورد من داد. بعدازآن قرارهای دیگری برای آشنایی باهم گذاشتهایم. کاری که در این نرمافزارها نمیتوانید انجام دهید. رک به شما بگویم، شاید کمی شما از طرف مقابلتان ناامید شوید، ولی من از اینکه او را ببینم و بتوانم ارزیابی کنم خوشحال هستم. از اینکه توانستم در دنیای واقعی کسی را ملاقات کنم.
نرمافزارهای قرارهای اینترنتی میتواند برای شما سرگرمکننده باشد، میتواند ساعتها، هفتهها، ماهها شمارا با آدمهای جدید مشغول نگه دارد. ولی باید بدانید من دوست ندارم باکسی ازدواج کنم که وقتی به او فکر میکنم، به زمانی که با او آشنا شدم، چیزی بهجز پروفایل تیندر چیزی به یاد نیاورم و یا وقتی در بحثی میخواهم از او یاد کنم، به حرفهایش در تیندر اشارهکنم. شما پشت این نرمافزارها خودتان را میتوانید بهخوبی پنهان کنید. من به کسانی که میتوانستند عشق خودشان را بهدوراز این نرمافزارها پیدا کنند همیشه حسادت میکردم.
اگر باکسی که دوستش دارید قرار ملاقاتی داشتید حواستان به غذایی هم که پیشنهاد میدهید باشید.