ماهان شبکه ایرانیان

مادر و کودکی که در مرخصی‌ زایمان توانستند ۱۸ کشور را بگردند

کارن ادوارد مادر متولد ایرلند که ۳۲ سال دارد متوجه شده بود که در زندگی‌اش جای سفر و گردش خالی است

کارن ادوارد مادر متولد ایرلند که 32 سال دارد متوجه شده بود که در زندگی‌اش جای سفر و گردش خالی است. او قصد داشت که جاهای مختلفی از جهان را پس از تمام کردن دانشگاه خودش به همراه همسرش و یا به‌تنهایی بگردد؛ اما وقتی‌که او با همسر کنونی خودش در نیوزیلند ازدواج کرد متوجه شد که باید باری بیشتر ازآنچه انتظار داشت را حمل کند. همراه بنیتا و این مادر جهانگرد و کودکش باشید.

سفر با کودکCredit: travelmadmum

ادوارد می‌گوید: وقتی جواب آزمایش من را اعلام کردند و گفتند که حامله هستم، با صدای بلند گفتم مگر می‌شود؟ امکان ندارد! دوباره آزمایش را تکرار کردیم و مطمئن شدیم که این جواب درست بوده است، بار دیگر به خودم گفتم: خدای من، باید برنامه سفر خودم را کنسل کنم و تا آخر زندگی بچه کوچک خودم را بزرگ کنم.

اما نگرانی ادوارد زودتر ازآنچه فکرش را می‌کرد تمام شد. او و همسرش که دران زمان در لندن زندگی می‌کردند تصمیم گرفتند به‌جای اینکه در خانه، گوشه‌گیری کنند و همانند یک مادر و پدر سنتی عمل کنند، بار سفر خودشان را ببندید و در یک سال مرخصی پس از زایمانی که به ادوارد داده‌شده بود به گردش و تفریح بپردازند. این کارها همگی با حضور نوزاد تازه متولدشده آن‌ها انجام می‌شد. ادوارد خود پرستار و مدیر بخش پرستاری بیمارستانی در لندن بود.

سفر با کودک

Credit: travelmadmum

بعدازاینکه کودک آن‌ها، ازمه (Esmé) متولد شد. آن‌ها چند هفته را به درست کردن فضای خانه خودشان اختصاص دادند و تنها 10 هفته بعد از تولد دختربچه کوچکشان، خودشان را برای یک سفر به آسیای جنوب شرقی و یک کودک 10 هفته‌ای به همراه خودشان آماده کردند. این ده هفته هم به گفته ادوارد به خاطر واکسیناسیون و مراقب‌های ویژه از کودک و اطمینان از سلامتی او بود، وگرنه ما زودتر از این موعد را برای سفر خودمان انتخاب کرده بودیم. همچنین این ده هفته برای سرحال شدن و بازگشت روحیه ماجراجویی به من لازم و ضروری بود.

سفر با کودک

Credit: travelmadmum

ازمه الآن دو سال دارد و به پنج قاره سفرکرده است و در گذرنامه ایرلندی خودش مهرهای سفارت‌های انگلستان، فرانسه، اسپانیا، سان مارینو، افریقای جنوبی، کوبا، نیوزلند، استرالیا، سنگاپور، کامبوج، تایلند، ویتنام، تایوان، هنگ‌کنگ، مالزی و اندونزی را دارد. البته با برنامه‌هایی که مادرش برای او ریخته است او 64 کشور دیگر را هم می‌تواند ببیند. ادوارد هم‌اکنون به کار خودش برگشته است و منتظر یک مرخصی 8 هفته‌ای با حقوق است تا بتواند دوباره جانانه به صفر برود. همچنین او و همسرش در این ماه‌ها حداقل هرماه یک‌بار به سفر می‌روند. او به ما می‌گوید که برنامه سفر خانوادگی خودشان را افزایش خواهد داد.

 

سفر با کودکCredit: travelmadmum

او شروع به نوشتن تجربیات خودش به‌عنوان مادری که با فرزند خودش کشورهای مختلف را دیده است کرده است. مطالب او در وبلاگ شخصی خودش بانام مادر دیوانه و فرزندش، هرروز به‌روزرسانی می‌شود، همچنین او یکی از فعال‌ترین کاربرهای اینستاگرام و فیس‌بوک است که دران ها جزییات سفر خودش و کودکش را می‌نویسد. او می‌گوید زیباترین جایی که او و کودکشان به آنجا رفته است بالی بود. سفری که ما فقط یک کوله برای سه نفر خودمان داشتیم و همه‌چیز در بالی آماده و حاضر وجود داشت. بالی همانند یک آشپزخانه خوب و شیک بود که هر چیزی که می‌خواستید را دران می‌توانستید پیدا کنید. او می‌گوید سخت‌ترین قسمت سفر با کودکان غذا دادن به آن‌ها است، مادران حرف من را بهتر درک می‌کنند. کاری سخت و استرس‌زا برای مادر و کودک. او از خاطره خودش در مورد زنی در مالزی می‌گوید که به‌زور برای او و دخترش آبمیوه انبه می‌گرفت و او نمی‌توانست او را متقاعد کند که دخترش قادر نیست آبمیوه در این سن بخورد. کاری سخت و دشوار.

به گفته ادوارد زیباترین بخش این دو سال، دیدن مادرانی است که با شنیدن خاطرات و سفرهای خودش، شروع به سفر کردن و در میان گذاشتن خاطرات خودشان با ادوارد می‌کنند، بوده است. او از اینکه توانسته است کسانی را متقاعد کند که باوجود داشتن کودک خردسال و چندماهه هم می‌توانید سفر کنید، بسیار خوشحال و خرسند است.

سفر با کودک

Credit: travelmadmum

ادوارد در مورد یکی از این ماجراها به ما این‌طور می‌گوید: چند ماه پیش از یک مادر ایمیلی دریافت کردم که من را بسیار خوشحال و سر ذوق آورد. در این ایمیل که عکسی از مادری بود که فرند خودش را در هوای سیدنی بالابرده بود گرفته‌شده بود، نوشته‌ای از مادر همان کودک با این مضمون بود: اشک‌هایم را نمی‌توانم نگه‌دارم، شما توانستید به من انگیزه و قدرت سفر کردن با کودک خودم را بدهید. من فکر نمی‌کردم بتوانم با یک کودک خردسال از خانه خودم چند قدم ان ورتر بروم، ولی الآن در سیدنی و در کنار خواهر، پدر و دوستانم هستم. ماجرا ازاین‌قرار بوده است که این مادر بعد از دیدن وبلاگ ادوارد شروع به سفر کردن می‌کند و درنهایت به سیدنی، زادگاه خودش می‌رسد، به همراه کودک خردسال خودش. این‌یکی از هیجان‌انگیزترین واکنش‌های مردم به کارهای من بود.

به گفته ادوارد: من هنوز باور نمی‌کنم که کار نشدنی را انجام داده‌ام، ولی هر بار که به آن فکر می‌کنم خوشحال هستم و از اینکه باعث شدم کسانی هم مثل من بتوانند سفر کنند بیشتر احساس خوشحال می‌کنم.



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان