این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا به پرسشهایی درباره تب نوشتن و نویسنده شدن پاسخ داده است که متن آن در پی میآید.
- تب نوشتن و نویسنده شدن در کشور ما رایج شده است. برخی از نویسندگان جوان این امکان را دارند که کتاب منتشر کنند، و برخی که چنین امکانی ندارند متن مورد نظرشان را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند. به نظر شما این تب نویسنده شدن و رغبت به نوشتن از کجا نشأت میگیرد؟
نوشتن و حرف زدن مانند غذا خوردن به نظرم برای انسانها همیشه مهم بوده است، منتها الان فضای مجازی باعث شده که این میل بیشتر دیده شود. اما این موضوع به منزله این نیست که همه قرار است نویسنده و یا شاعر شوند؛ چون طی کردن این مسیر چیزی تا حد پوست انداختن است. نه تنها نوشتن، هر فعالیت هنری و ادبی برای موفق شدن و ماندگار شدن باید بار سنگینی را متحمل شود.
- برخی از کتاباولیها در همان کتاب اول میمانند و دیگر نمینویسند، مانند موجی هستند که به یکباره آمدهاند. به نظر شما چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم که این افراد در مسیر درست قرار گیرند؟
برای ادامه نوشتن باید مدام خواند و آموزش دید؛ این قسمت مربوط به نویسنده است که تلاش کند اما همگام با آن باید نهادهای فرهنگی از نویسنده نوپا حمایت کنند، هم به لحاظ نقد و بررسی آثارشان، هم به لحاظ مالی. کار باید دیده شود و در این زمینه روزنامهها و رسانهها باید به طور نسبی امکانات برابری را برای نویسندهها چه نوپا و چه صاحب اثر درنظر بگیرند.
- آیا کارگاههای داستاننویسی در افزایش میزان رغبت به نویسنده شدن تاثیری دارند؟
بله، کارگاهها در شروع کار بسیار مهم هستند. بدون آموزش، هر کسی باید از صفر شروع کند مثل هر علم دیگری. ممکن است کسی استعداد بیشتری داشته باشد اما آموزش داستاننویسی باعث میشود نویسنده از تجربههای دیگر نویسندهها استفاده کند و سبکهای ادبی را بیاموزد؛ سبکهایی که تعداد زیادی نویسنده و منتقد و صاحبنظر روی آن کار کردهاند.
- با توجه به رغبت به نوشتن که بین مردم وجود دارد و نارضایتی از میزان مطالعه ایرانیها چطور میشود اینها در تناسب قرار گیرند؟
این رغبت به نوشتن در فضای مجازی مثل همان حرف زدن است؛ ریشهدار نیست. حتی شاید باعث شود ادبیات جدی به کنار کشیده شود. اما چاپ کتاب کم است، به علت بالا بودن هزینههای چاپ و به قول شما فروش نرفتن کتابها. اینکه چرا مردم کتاب نمیخوانند، موضوع مهمی است. دلایل زیادی هم دارد. یکی از آنها به خاطر این است که فرصت ندارند، همه درگیر کار کردن هستند و وقتی میرسند به خانه دیگر رمقی ندارند. و دلیل مهم دیگر فقر فرهنگی است. موضوعهای مهمی که باید نهادهای فرهنگی آنها را بررسی کنند و راهکار نشان بدهند.