مقاله ها و مطالب بیشماری در مورد راههای موفقیت و عادتهای افراد موفق وجود دارند. کتابهای متعددی نیز در این زمینه نوشته و چاپ شدهاند. به کار گرفتن توصیههای این مقالات و کتابها بسیار خوب است و میتوانید تا حدی مسیر زندگی افراد را تغییر دهد. اما ما امروز در بنیتا نمیخواهیم در مورد راهکارهای آنها با شما صحبت کنیم، بلکه میخواهیم به مواردی اشاره کنیم که آنها در رسیدن به اهداف خود انجام دادهاند.
من دوستی دارم که دو سال است دیگر چیزهای شیرین نمیخورد. هر وقت که با هم بهجایی میرویم تا چیزی بخوریم، من دسر سفارش میدهم و برای اینکه کمی سر به سرش بگذارم از او میپرسم: «میخواهی یک قاشق کوچولو بخوری؟» و او همیشه بدون اینکه توجه خاصی نشان بدهد و با بیتفاوتی میگوید: «نه ممنون» آیا برای او سخت است که هر دفعه این پیشنهاد خوشمزه را رد کند؟ نه نیست!
شاید برایتان اتفاق افتاده که کاری را از ته دل دوست داشته باشید انجام بدهید اما بعد از شروع کردنش، نتوانید آن را کامل کنید. مثلاً میخواهید که از این به بعد وبلاگتان را هر روز آپدیت کنید و فعال باشید اما دائماً فراموش کنید و یا اینکه برای جمع کردن پولتان، تصمیم بگیرید عادت خرید آنلاین را ترک کنید اما باز با دیدن هر چیز زیبایی در اینترنت، برای خرید آن اقدام میکنید.
علت این است که ما 99 درصد از انرژی و تلاشمان را برای این کار میگذاریم و این بسیار خسته کننده است چون این کار باعث میشود که ما انرژی زیادی مصرف کنیم بدون اینکه نتیجهای ببینیم. بینتیجگی، باعث میشود که ما دچار استرس شویم و احساس کنیم که آدم به درد نخوری هستیم در صورتی که این طرز فکر درست نیست. علتِ شکست ما، بیعرضگیِ ما نیست بلکه علت این است که ما تمام تلاشمان را نکردهایم. تلاش 99 درصدی ما، دائماً باعث میشود که در کارهایمان موفق نباشیم و نتوانیم از تمام قوای خودمان استفاده کنیم و مسلماً حس بدی را در ما به وجود میآورد.
قانون 100 درصدی
اخیراً در یک کنفرانس بودم که یک جمله مرا به شدت تحت تأثیر قرار داد. میدانستم که این جمله، آیندهی کاری من را تحت تأثیر قرار میدهد اما بعداً فهمیدم که نهتنها کارم، بلکه کل زندگی من را تغیر داده است.
میخواهید بدانید که این جملهی با ارزش چه بود؟ «تلاش 99 درصدی سخت است اما تلاش 100 درصدی آسان است» و یا به زبان «جک کنفیلد» نویسنده کتاب پرفروش قوانین موفقیت (The Success Principles) که میگوید: «تلاش 99 درصدی یک طوفان است ولی در مقابلِ تلاش 100 درصدی یک نسیم ملایم و لذتبخش به حساب میآید» چند دقیقه وقت بگذارید و به این جمله فکر کنید.
سعی کنید که افراد زیر را تصور کنید: خواهر من که یک گیاهخوار مقید است، همسایهام که تا به حال شش بار به عنوان نویسندهی پرفروش روزنامهی نیویورک تایمز (New-York Times) انتخاب شده و یک دوستِ کمدین که هر هفته یک فیلم در سایت یوتیوب آپلود میکند و از هر کدام از فیلمهایش بسیار استقبال میشود. همهی این افراد بدون شک در هدفشان موفق هستند و بدون هیچ بهانه و یا استراحتی، فقط به سمت موفقیت حرکت میکنند.
به نظرتان کار این افراد سخت است؟ باید بدانید که در ابتدا، وقتی شروع کردند سختیهای زیادی کشیدند اما الآن، خواهر من دقیقاً میداند که چه مواد غذایی باید بخرد و چگونه باید آنها را بپزد تا برای او مناسب باشد؛ همسایهی نویسندهی من هر روز مقاله مینویسد و منتظر نمینشیند تا چیزی به او الهام شود؛ دوستِ کمدینم دائماً در حال یاد گرفتن مهارتهای جدید و جستجو در مورد کارهای جالب است و هر روز، فیلمی بهتر از روز قبلش میسازد.
اگر کاری را شروع کرید و نتوانستید آن را تمام کنید، بدانید که حدِ اقل 1 درصد از انرژیتان را روی آن نگذاشتهاید. به خواندن ادامه بدهید تا به شما بیاموزیم چگونه تمام تلاشتان را برای رسیدن به هدفی انجام بدهید.
1 - بدانید که چه چیزی ارزش 100 درصد توجه شما را دارد
نوشتهی شما؟ حرفهی عکاسیتان؟ یک ایدهی خوب که مدتهاست در ذهن دارید و نیاز به عملی شدن دارد؟ یک عادت بد که لازم است ترک کنید؟ خرید آنلاین، نوشیدن بیش از حدِ نوشابه و یا حتی داشتن رابطه با کسی که میدانید برای شما مضر است؟
همهی اتقافات زندگی شما احتیاج به یک توجه 100 درصدی ندارند ولی قلب شما همیشه میداند که چه چیزی را واقعاً میخواهید و چه چیز ارزش یک تلاش درست و حسابی را دارد. لازم نیست که خود را با تلاش برای هر موضوع کوچکی سردرگم کنید و یا تمامِ وقت خود را صرف رسیدگی به کارهایتان کنید و دیگر وقتی برای تفریح نداشته باشید. به قلبتان مراجعه کنید و ببینید که هدف زندگیتان چیست. آن چیزی که ارزش یک تلاش 100 درصدی را دارد پیدا کنید.
2 - شروع به تلاش کردن
دستیابی به اهداف ازقبل تعیین شده با شروع کردن کار(اقدام کردن)معنا مییابد و با تلاش و کوشش مستمر عملی میگردد.اگر قرار است کاری انجام شود,دررنگ نکنیم و آن کار را انجام دهیم. تنبلی و سستی را کنار گذاشته و عملگرایی را پیشه کنیم. اگر هدف شما نوشتن است سعی کنید هر هفت روزِ هفته، یک ساعت را به نوشتن اختصاص بدهید. اگر میخواهید ایدهی خود را عملی کنید، به این فکر باشید که چگونه تولیدات خود را به قیمت خوبی بفروشید. اگر ولخرجی در اینترنت اذیتتان میکند، اکانتهای خرید آنلاین خود را پاک کنید. نوشابههای خود را دور بیندازید و آن رابطهی مضر را یکبار برای همیشه تمام کنید و هیچوقت به گذشته نگاه نکنید.
برای من، هدفِ تلاش 100 درصدیام تمام کردن کتابم بود. قبل از اینکه تصمیم بگیرم تمام تلاشم را برای این کتاب بگذارم، نوشتن کتاب دو سال طول کشیده بود و بعد از شنیدن این توصیهی خوب، بقیهی کتاب را فقط در 2 ماه تمام کردم. مسلماً کار راحتی نبود اما دیگر از شر درگیریهای ذهنی در مورد کتاب راحت بودم. قبل از این مجبور بودم که در مترو، زمان آَشپزی، در مسافرت و حتی زمانی که با دوستانم وقت میگذرانم به این کتاب فک کنم اما اکنون، میدانم که تمام شده و دیگر ذهنم را درگیر نمیکند.
در ادامه با ما همراه باشید.
اگر از این ماجرا لذت بردید می توانید یک سری هم به " 12 کاری که افراد کاملا موفق قبل از خواب انجام می دهند" بزنید.