سخنان اخیر حضرات آیات یزدی و مدرسی، از اعضای فقهای شورای محترم نگهبان قانون اساسی و لغو عضویت سپنتا نیکنام از عضویت شورای اسلامی شهر یزد موج گستردهای را در داخل کشور در حمایت از اقلیت دینی زرتشتیها در کشور به وجود آورد که در تاریخ و دهههای اخیر بیسابقه است. از طرف دیگر، واکنشهایی که افراد مؤثر جریانهای سیاسی از هر دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب و رؤسای قوا و حقوقدانان به تصمیم شورای نگهبان داشتهاند کمک کرده است تا جایگاه شورای نگهبان را در نقشی که میتواند به عهده داشته باشد زیر سؤال ببرد و نوعی دلسردی نسبت به این شورا در میان مردم و خواص به وجود آورد.
انتشار فتوای حضرت آیتالله العظمی سیستانی در پاسخ به استفتایی در مورد عضویت اقلیتهای مذهبی در شوراهای شهرهایی که اکثریت آنها مسلمان هستند که در پاسخ فرموده اند: «مجرد استفاده از مهارتهای غیر مسلمان حرمت ندارد»، باعث شده است نگاه فقهی اعضای محترم فقهای شورا نگهبان نیز با چالش روبرو شود.
در هیاهوی ایجاد شده درباره این رویداد، برخی رسانهها خاطرات مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی را مبنی بر اختلاف دیدگاه امام خمینی با شورای نگهبان در زمینه رجوع به غیر مسلمان در داوری را منتشر کردند که به نوبه خود و برخی شباهتها قابل توجه است. آقای هاشمی در این خاطره که مربوط به 20بهمن سال 1363 است، آوردهاند: «با آقای [احمد] جنتی، درباره رأی جدید شورای نگهبان درباره داوری قرارداد ایران و ترکیه، صحبت کردم؛ گفتهاند چون اطلاق اجازه رجوع به داوری، شامل رجوع به داور غیر مسلمان هم میشود، رأی لازم را برای تصویب نیاورده است؛ گفتم این خطرناک است، چون باعث خواهد شد که ما نتوانیم با هیچ کشور غیر مسلمانی، قرارداد ببندیم، زیرا آنها نمیپذیرند که به داور مسلمان رجوع شود؛ داوری مرضیالطرفین را قبول دارند. قرار شد از امام کسب تکلیف کنیم».
آقای هاشمی در ذکر خاطره خود برای روز بعد تصریح کردهاند: «احمد آقا اطلاع داد که شورای نگهبان در خصوص ایرادشان نسبت به ارجاع به داوری، از طریق آقای [هاشم] رسولی [محلاتی] با امام تماس گرفتهاند. امام فرموده اگر میخواهید این چنین برخورد کنید، بهتر است که دستور بدهید ایران و انقلاب، خودشان را از تمام دنیا قطع کنند؛ به نظر میرسد این نظر برای شورای نگهبان گران تمام شود».
البته امام خمینی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ در همین ارتباط توصیههایی هم به شورای نگهبان دارند که به بیانی مصداق توصیه به امروز ماست که عمل به آن میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات از قبیل آنچه در موضوع لغو عضویت نماینده شورای شهر یزد پیش آمد، باشد.
امام در پیام خود در هشتم دی 1367 فرمودهاند: «تذکرى پدرانه به اعضاى عزیز شوراى نگهبان مىدهم که خودشان قبل از این گیرها، مصلحت نظام را در نظر بگیرند، چرا که یکى از مسائل بسیار مهم در دنیاى پرآشوب کنونى نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیم گیریها است. حکومتْ فلسفه عملىِ برخورد با شرک و کفر و معضلات داخلى و خارجى را تعیین مىکند و این بحثهاى طلبگى مدارس، که در چهارچوب تئوریهاست، نه تنها قابل حل نیست، که ما را به بن بستهایى مىکشاند که منجر به نقض ظاهرى قانون اساسى مىگردد. شما در عین اینکه باید تمام توان خودتان را بگذارید که خلاف شرعى صورت نگیرد- و خدا آن روز را نیاورد- باید تمام سعى خودتان را بنمایید که خداى ناکرده اسلام در پیچ و خمهاى اقتصادى، نظامى، اجتماعى و سیاسى، متهم به عدم قدرت اداره جهان نگردد.»
و درجای دیگر یادآور شدهاند: «شما باید سعی کنید که نگویند می خواهید در تمام کارها دخالت کنید، حتی در مسائل اجرایی. البته خود، این مسائل را میدانید و عمل می کنید، ولی من تذکر میدهم. شما باید توجه داشته باشید که اگر مباحثات به مناقشات تبدیل شود و جلوی یکدیگر بایستید، اسباب این می شود که شورای نگهبان تضعیف شود و در آتیه از بین برود.»
البته سخنگوی محترم شورای نگهبان پس از واکنشهای انجام شده اعلام کرد شورای نگهبان در زمینه تصمیمهایی که راجع به مصالح نظام گرفته میشود تابع است، ولی چه خوب بود که این سخنان در همان موقع در نظرات فقهای محترم شورای نگهبان ابراز میشد. علیایحال همانگونه که امام تصریح فرمودهاند بخش عمده حراست و تقویت شورای نگهبان به عهده اعضای محترم آن است، و نباید به گونهای موضع بگیرند که نه تنها مردم بلکه برخی فقها و حقوقدانها و دلسوزان نظام را مقابل خود قرار دهند.
4527