آمارهای ارائه شده نشان میداد روزانه هزار و 600 نفر در کشور به دلیل نزاع به پزشکی قانونی مراجعه میکنند و پرونده تشکیل میدهند. آماری که به صورت میانگین میگوید در هر ساعت 66 ایرانی درگیری منجر به جرح داشته و به پزشکی قانونی مراجعه میکنند.
به گزارش ، جوان نوشت: عابر پیادهای که با عجله به ما برخورد میکند و به جای عذرخواهی لحن طلبکارانه دارد، فروشندهای که بعد از پرسیدن قیمت مختلف اجناس، واکنش منفی نشان دهد یا بر عکس آن خریداری که علاوه بر عجول بودن، لحن طلبکارانه هم برای برخورد با فروشنده میگیرد، رانندهای که مکرر پشت سر خودروها بوق ممتد یا چراغ میزند تا به سرعت و زودتر از سایران عبور کند، مسافری که از وقتی داخل ماشین مینشیند، زمین و زمان را مورد لعن و نفرین قرار میدهد و الی ماشاءالله برخوردهایی که همه ما گهگاه آن را تجربه میکنیم.
در نهایت هم با گذاشتن یک پست اجتماعی سعی در تسکین آلام خود از سایر هموطنان خود داریم و معتقد هستیم «مهربان باشیم شاید فردایی نباشد»، اما همه ما میدانیم دیروز ما از امروز بهتر بود و انگار هر قدر زمان به جلوتر میرود، درصد این برخوردهای خشونتآمیز شدت بیشتری میگیرد، بیآنکه تغییری در بهبود احوالات روحی افراد و حتی خود ما حاصل شود. باز هم آمارها گویای این حقیقت بوده که بحران خشونت در جامعه ما روبه افزایش است.
«دومین پرونده قضایی در کشور مربوط به خشونت است و این نشان میدهد جایی در سیاستگذاریهای ما مشکل دارد. باید نقش مددکاران و روانشناسان در جامعه بیشتر شود تا بتوانیم مسائل اجتماعی و مرتبط با روان جامعه را اندکی سامان بدهیم.» این را رئیس انجمن مددکاران اجتماعی گفته و به دنبال آن نیز اضافه کرده است: براساس اعلام وزارت بهداشت دومین عامل مرگ افراد در اورژانسها، نزاع است.
پیشتر از این نیز آمارهای ارائه شده نشان میداد روزانه هزار و 600 نفر در کشور به دلیل نزاع به پزشکی قانونی مراجعه میکنند و پرونده تشکیل میدهند. آماری که به صورت میانگین میگوید در هر ساعت 66 ایرانی درگیری منجر به جرح داشته و به پزشکی قانونی مراجعه میکنند. نگاه دقیقتر وقتی است که به آمار نزاع در سایت پزشکی قانونی مراجعه میکنیم، 351 هزار و 827 هزار نزاع در دو گروه زن و مرد از تمامی استانهای کشور که تنها مربوط به شش ماهه اول سال 96 است، این در حالی بوده که همین آمار در کل سال 95، 547 هزار و 21 نفر است. اما به راستی دلیل این بحران که روزبهروز در حال افزایش بوده چیست و مهمتر از یافتن دلایل بروز خشونت و نزاع، همان نقش مددکاران و روانشناسان و مرتبطان با این حوزه است که قطعاً انتظار جامعه از آنها فراتر از ارائه آمار و ابراز نگرانی است.
سن
برخی معتقد هستند بازیهای رایانهای، فضای مجازی یا دیدن فیلمهای خشن موجب شده تا خشونت در خانوادهها و جامعه نهادینه شود، برخی دیگر هم فارغ از نقش اساسی موارد فوق به ویژه در میان کودکان و نوجوانان، معتقد به علل اجتماعی، اقتصادی و حتی اعتقادی از قبیل بر هم خوردن تعادل اقتصادی در کشور، بیکاری، بالا رفتن سن ازدواج و کمرنگ شدن معنویات از زندگی و نفس روزمرگیهای اعتقادی آحاد جامعه هستند، اما بیشک میان دلایل تاریک و روشن این حجم از خشونت میان مردم بهتر است جمعی از دغدغهمندان با آسیبشناسی جدی پا را فراتر از آماردهی بگذارند و گامی جهت کاهش این رفتار در جامعه بردارند.