به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری میزان، محمد مرادی روزنامهنگار و پژوهشگر افغانستانی یادداشتی را در مورد تاریخچه حضور سیکها و هندوهای افغانستان در صفحه شخصی خود منتشر کرد.
در این یادداشت آمده است: گورو نانک بنیانگذار مذهب سیک، در 15 آوریل 1469 در خانوادهای از طبقه «کشاتریاهای» هندوباور، در یکی از روستاهای لاهور به دنیا آمد.
وی از عرفای مسلمان و هندو استفاده کرد. سپس به کشورهای اسلامی و زیارت مکه رفت و سرانجام آئین سیک را که آمیزهای از عقاید جدید و باورهای هندوئیسم و دین اسلام است، تأسیس کرد و در سال 1539 میلادی در گذشت.
به رغم آن که سیکها با عقاید و ظاهر متفاوت از هندوها هستند اما بیشتر اعمال اجتماعی و عبادیشان به هندوها نزدیکتر از مسلمانها است. به همین خاطر همواره در افغانستان، هندوها را به جای سیکها و سیکها را به جای هندوها اشتباه میگیرند ولی در مجموع، حضور سیکها در افغانستان نسبت به هندوها چشمگیرتر است.
هندوها از نگاه تاریخی در افغانستان، ریشهدارتر از سیکها هستند. برخی منابع مثل تاریخ بیهقی، حضور هندوها را در زمان سلطان محمود و فرزندش سلطان مسعود غزنوی در قرن چهارم و پنجم هجری تأیید میکند؛ اما با این وجود، سیکها نیز ساکنان دیرین این دیار محسوب میشوند.
پس از تکمیل آئین سیک توسط 10 تن از گوروها یا معلمان بعدی سیک، این آئین از منطقه پنجاب، به سراسر شبهقاره هند گسترش یافت.
به نظر میرسد که اولین دستههای سیک به شرق خراسان یا افغانستان فعلی، به صورت بازرگان آمده باشند اما در زمان احمدشاه درانی و فرزندانش، در بین لشکریان این دودمان نیز حضور سیکها گزارش شده است.
سیکها دو بار دیگر نیز به صورت گروهی از شبهقاره هند به افغانستان آمدند. یکبار در سال 1839 میلادی در معیت نظامیان انگلیسی و «شاه شجاع» نوه احمدشاه از مسیر «کوژک» و «چمن» به قندهار آمدند و از آنجا به غزنی و کابل رفتند.
در سال 1843 میلادی که قشون انگلیس در مسیر کابل و جلال آباد مورد حمله مهاجمان افغان قرار گرفت، تعداد زیادی از پیاده نظام این قشون که سیک بودند نیز جانشان را از دست دادند.
سیکهای پنجاب، بار دیگر در سال 1879 میلادی در همراهی با نیروهای انگلیسی وارد خاک افغانستان شدند و تعدادی از آنها در این کشور باقی ماندند.
البته همانطور که گفته شد، بیشتر سیکهای افغانستان، بازرگانانی بودند که پس از گسترش آئین سیک در شبهقاره هند، به افغانستان آمدند و نسل در نسل، تجارت را پیشه خود ساختند.
هندوهای افغانستان نیز عمدتاً بازرگان هستند اما در گذشته تعدادی از آنان به امر طبابت نیز میپرداختند. عکاسی از دیگر شغلهای مورد علاقه هندوها بود که اکنون از رونق افتاده است.
در گذشته، هندوها و سیکهای افغانستان عمدتاً در ولایتهای ننگرهار، قندهار، کابل، غزنی، هلمند، قندوز و سایر شهرهای افغانستان ساکن بودند اما در سالهای اخیر، قندهار ننگرهار و کابل، محل تجمع آنان را تشکیل میدهد.
آنان در گذشته محلات خاص خود را در شهرهای افغانستان داشتند که این ساختار تاکنون نیز حفظ شده است. مثلاً هندوها و سیکهای شهر قندهار از قدیم در منطقه بازار شکارپور ساکن بوده و هستند.
در دوره ظاهرشاه و داوودخان، تعدادی از هندوهای منطقه شکارپور قندهار، به شهرنو قندهار کوچیدند و یکی از میدانهای این منطقه را به نام خود یعنی چوک هندو، ثبت کردند اما پس از آغاز درگیریها در افغانستان و قندهار، آنان منطقه شهرنو را ترک نمودند.
آمار دقیقی از سیکها و هندوهای افغانستان در دست نیست اما «اوتار سِنگ» رئیس شورای ملی هندوها و سیکهای افغانستان سال گذشته در گفتگو با رسانهها بیان داشت: «در حال حاضر، شمار خانوادههای این اقلیت در افغانستان به 220 خانوار میرسد، در حالی که پیش از سال 1992 شمار آنها به 220 هزار نفر میرسید.»
به هر حال، با گذشت صدها سال از حضور سیکها و هندوها در افغانستان، به نظر میرسد که آنان هنوز از امتیازهای شهروندی در این کشور برخوردار نشدهاند.
تبعیض و تعصب، عامل اصلی ضایع شدن حق انسانی و شهروندی هندوها و سیکها در افغانستان است. بنابراین، ناامنی و بیکاری از یکطرف و تبعیض و تعصب از طرف دیگر، باعث گردیده که هندوها و سیکهای افغانستان در سه دهه اخیر، دست به مهاجرت گسترده بزنند و افغانستان را به مقصد سایر کشورها از جمله هند و آمریکا ترک کنند.
هرچه باشد، هندوها و سیکهای افغانستان، شهروندان این کشور محسوب شده و هیچ جریان فکری، توان سلب شهروندی را از آنان ندارد.
/