ماهان شبکه ایرانیان

چرا امام صادق (ع) پناه و ملجأ تفکر شیعی است؟

امام جعفر صادق می‌فرمایند: ای گروه شیعیان! همواره زینت ما باشید و مایه ننگ ما نگردید، با مردم نیک سخن گویید، مراقب زبان خود باشید و آن را از گفتار بیهوده و زشت باز دارید.

 سرویس فرهنگ و هنر مشرق - حضرت امام جعفر صادق علیه السلام ششمین پیشوای شیعیان جهان در هفدهم ربیع الاول سال 83 ه. ق در مدینه منوره دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش حضرت امام محمّد باقر علیه السلام و مادر گرامی‌اش اُمّ فروه علیها السلام، دختر قاسم بن محمّد بن ابی بکر می‌باشد. نام شریف آن حضرت(ع)، جعفر و کُنیه اش ابو عبدالله و ابو اسماعیل و القاب شریفش صادق، صابر، فاضل و طاهر است. امامت آن حضرت(ع) که همزمان با شهادت پدر ارجمندش از سال 114 هـ. ق شروع شد، با حکومت پنج تن از خلفای اُموی و عبّاسی به ترتیب هشام بن عبدالملک (نهمین خلیفه اموی)، ابراهیم بن ولید (دهمین خلیفه اموی) و مروان بن محمّد آخرین خلیفه اموی (126-­132 )و عبد الله سفاح (اولین خلیفه عباسی) و ابوجعفر منصور دوانیقی (دومین خلیفه عباسی) مُصادف بود. آن بزرگوار در 25 شوال سال 148 هـ. ق در سن 65 سالگی توسط منصور دوانیقی سفاک مسموم گشت و در مدینه مُنوّره به شهادت رسید و پیکر پاک و مُطهرش در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.

امام صادق علیه السلام در مدت 34 سال امامت پُربرکت خویش نقش شایسته ای در گسترش فرهنگ حیاتبخش اسلام داشت. به جهت مُصادف شدن امامت آن بزرگوار با درگیری های سنگین و نزاع های سخت میان بنی اُمیّـه و بنی العبّـاس،  آن حضرت(ع) با استفاده از فرصت بدست آمده، وسیعترین دانشگاه اسلامی را پی ریزی نمود و در آن دانشگاه حدود چهار هزار نفر شاگرد پرورش یافتند که برخی از آنان از رهبران فکری تشیّع به شمار می‌آیند . هشام بن حکم، عبد الله بن ابی جعفر، هشام بن سالم، مُحمّد بن مُسلم، مُفضل بن عمر و جابر بن حیّـان از جملة آنان هستند. در مکتب آن حضرت(ع) نه تنها شیعیان بلکه غیر شیعیان نیز حضور می یافتند و بهره ها میبردند. پیشوایان چهارگانه اهل سنّت یعنی ابو حنیفه، مالک ابن انس، مُحمّد ادریس شافعی و احمد بن حنبل با واسطه یا مستقیماً از امام صادق علیه السلام بهره ها ی بسیاری بُرده اند . آن حضرت(ع) شاگردان خویش را بر اساس ذوق و استعداد آنان تقسیم نموده و در هر رشته ای‌که استعداد داشتند تشویق و تعلیم می نمود و این گونه بود که مکتب تشیع در اثر تلاش های فرهنگی امام صادق علیه السلام به صورت چشم گیری گسترش یافت و به اکثر قلمروهای اسلامی رسید و بسیاری از مسلمانان در آن دوران طلایی به مکتب اهل بیت علیهم السلام گرویدند .

 روایت های کثیر و راهبردی که از آن امام همام(ع) در زمینه های سلوک فردی و اجتماعی، مُعاشرت با دیگران، برخورد با نسل نو و جوانان، مسائل حقوقی، آداب ازدواج، موضعگیری در مقابل حکومت ها و سیاستمداران زمان، آموزه های علمی، تربیتی، پزشکی و ده ها موضوع دیگرنقل گردیده است بیانگر همه جانبه نگری امام(ع) و راهنمائی مردم در تمامی ابعاد زندگی است. حسن بن علی بن زیاد وَشاء که از شاگردان امام رضا علیه السلام است نقل می کند که: در مسجد کوفه (کوفه یکی از مهم ترین کانون های تجمع پرورش یافتگان دانشگاه جعفری علیه السلام بود) نُهصد نفر اُستاد حدیث مشاهده کردم که همگی از جعفر بن مُحمّد علیه السلام حدیث نقل می کردند.

نوع نگرش و نگاه آن بزرگوار به جایگاه شیعیان و مُحبّین از روایات خاصّی که در میان روایات نقل شده از حضرت صادق علیه السلام در این خصوص بصورت ویژه مطرح گردیده اند، بسیار حائز اهمیّت است. چرا که در آن دوران مؤمنین با رویکردهای جدیدی از تعریف مذهب و حتی ظهور مذاهب و فرقه ها و نحله های جدید روبرو بودند که این امر در راستای ایجاد شبهه و تشکیک در اعتقادات مردم بسیار اثر گذار بوده و اکثراً اثرات مخرب و ویرانگری را بر روی افکار مردُم بجای می‌گذاشت. تفکراتی همچون عمل گرائی محض و افراطی گری که از زمان خوارج شروع و در این دوران رنگ و لعاب بیشتری به خود گرفته بود و یا مکتب مُرجئه که در مقابل مکتب پیش گفته شکل گرفت و همینطور مُعتزله و سایر مکاتب انحرافی، افکار بخش زیادی از مردُم را همانگونه که اشاره گردید تحت تأثیرات تخریبی خود قرار داده بودند. لذا در این زمان امام صادق(ع) می‌کوشید تا حقیقت دین و مذهب تشیع را به عنوان یک خط فکری و مکتب انسان ساز تعالی دهنده تبیین، و شیعیان و مُحببین را با نگاهی خاص که مناسب آنان باشد در جامعه مطرح سازد. دیدگاه بسیار اساسی و استرتژیکی که امام صادق علیه السلام در یکی از روایات در خصوص شیعیانشان مطرح فرمودند، از سه جنبه قابل مُداقّه و بررسی است. حضرت(ع) در روایتی فرمودند: رَحِمَ أللَّه شیعَتنَا خُلِقوُا مِن فاضِلِ طِینَتنا وَ عُجِنوُا بِمَاءِ وِلایَتِنا یَحزَنوُنَ لِحُزنِنا وَ یَفرَحوُنَ لِفَرَحِنَا. خدا رحمت کند شیعیان ما را که از زیادی گِل ما بوجود آمده اند و با آب ولایت (و محبّت) ما خمیر شده‌اند، در غم ما غمگین و در شادی ما شادمانند. (الحکم الزاهرة با ترجمه انصاری - ص 467).

جنبة نخست اینکه از دیدگاه آقا امام صادق(ع) شیعیان از اضافی گل معصومین علیهم السلام خلقت یافته اند و بدین جهت دارای ارتباط طینتی با ذوات مقدّسه علیهم السلام هستند، فلذا منصوب به ایشان نیز می‌باشند. پس بنابراین روایت، ارتباط شیعه با امام معصوم خود فراتر از یک ارتباط امام و پیرو است و رمز این مسئله در بخش دیگری از روایت است که فرموده است: گل شیعه با آب ولایت و محبّت معصومین علیهم السلام آمیخته و حتی بالاتر از آمیختگی یعنی عجین گشته است. عجین به حالت خمیری اطلاق میشود که ترکیب غیر قابل بازگشت و جدا نشدنی داشته باشد. کلمة ولی که به معنای دوست، دنباله رو، یار و یاور است در این بخش تجلّی معنائی خود را بیشتر بروز می‌دهد و از باب ولاء به این معنا راه می یابیم که میان دو چیز هیچ فاصله ای نباشد بغیر از خودشان. یعنی این ولایت و محبّت شیعه نسبت به امام معصوم ونهایتاً و بدون فاصله نسبت به خداوند مُتعال از همین گونه است. در فرازی از زیارت جامعه کبیره به جمله ای برخورد میکنیم که مفهوم این کلام را بیشتر ملموس مینماید: مَنْ والاکُم فَقَدْ والَی اللّهَ یعنی کسی که ولایت شما را پذیرفت قطعاً ولایت خداوند را پذیرفته است. و باز میخوانیم: وَ مَنْ أحَبَّکُمْ فَقَدْ أحَبَّ اللّهَ  و هرکس محبّت شما را در دل داشته باشد قطعاً محبّت خدا را دارد. این محبّت از همان گونه ایست که بدون هیچ فاصله ای میان شیعه و امام خود و خُداوند است و در حقیقت محبّت خاص ذکر شده به امام معصوم، شیعه و مُحب را بدون فاصله به محبّت خداوند مُتعال مُتصل می‌سازد.

جنبة دوّم که نکتة بسیار پر اهمیّتی است وظیفة شیعیان و مُحبّین در مُقابل این ارتباط مورد اشاره حضرت(ع) است که در حقیقت وظیفه ای بس بزرگ و سنگین را بر دوش آحاد شیعه قرار می‌دهد. از آنجا که قبل تر به این نکته اشاره نمودیم که بر اساس روایت ذکر شدة فوق شیعیان و مُحبّین منصوب به حضرات معصومین علیهم السلام میگردند، فلذا لازمست عملکرد آنان در جامعه بگونه ای باشد که همواره باعث فخر و مُباهات برای امامان معصوم علیهم السلام باشند و نه بلعکس. در حدیثی از  امام صادق علیه السلام نقل گردیده است که فرمودند: مَعاشِرَ الشِیعَه کوُنوُا لَنا زَیَّنا وَ لاتَکوُنوُا عَلَینَا شَینَا، قُولوُا لِلنَّاسِ حُسنَا وَ احفَظوُا ألسِنَتَکُم وَ کُفوُها عَن ألفُضوُلِ وَ قَبیحَ ألقَولِ .ای گروه شیعیان! همواره زینت ما باشید و مایه ننگ ما نگردید، با مردم نیک سخن گویید، مراقب زبان خود باشید و آن را از گفتار بیهوده و زشت باز دارید .(بحارالأنوار، ج 11، ص 310 ).

امّا جنبة سوّم در حدیث ابتدائی مورد بحث، اشارة حضرت(ع) به یکی از علامات مُهم شیعه است. در فراز پایانی روایت، امام (ع) حال شیعه را با احوالات امام معصوم پیوند خورده میداند و می‌فرماید که شیعة ما با ناراحتی و حُزن و اندوه ما ناراحت است و با شادمانی ما شاد و خوشحال است. در حقیقت به جهت ارتباط محکم و بدون فاصله ای که میان شیعه و امام معصوم برقرار گردیده است، عملکرد و حال و هوای شیعه رنگ حال و هوای امام را میگیرد و در مرحلة تعالی‌یافته‌تر شیعه تالی تلو امام معصوم میگردد و رفتارش مطابق ایشان، خواسته اش همان خواست ایشان و زندگی اش کاملاً مُطابق روش و منش امامش میشود. و بلکه بالاتر از آن، اراده ی محبوب جایگزین اراده ی او میگردد و احوالات و ارداه مُحب نیز در طول اراده محبوب واقع میشود. به قول بابا طاهر عُریان که میفرمود: من از درمان و درد و وصل و هجران، پسندم آنچه را جانان پسندند. در چنین وضعیتی است که انسان به مقام معیت رسیده است و این مقام، مقام همراه بودن مُدام به جهت منش های خُلقی و رفتاری با آل الله علیهم السلام است، و در این حالت است که تمامی سَکنات مُحب شباهت به رفتار و منش اهل بیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم اجمعین پیدا میکند.

امید آن داریم که با یاری خداوند قادر مُتعال همواره بتوانیم از موالیان و پیروان حقیقی آن امام هُمام باشیم و نیز بتوانیم زندگی خود را در مسیری قرار دهیم که مورد رضایت حضرت باری تعالی و امام زمان سلام الله علیه باشد.

***علی لاجوردی

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان