روزنامه خبرورزشی نوشت: شاید شنیدن این حرفها از زبان مجتبی جباری سخت باشد. اینکه دیگر نمیخواهد فوتبال بازی کند و حالا باید خداحافظیاش را باور کنیم. جباری، یکی از بهترینهای ایران بود و به واسطه بازیهای درخشانش در استقلال و تیم ملی محبوبیت زیادی بین هواداران به دست آورد. او سالها برای استقلال توپ زد و در تیم ملی هم به میدان رفت. چیزی که همه حسرتش را میخورند این است که چرا جباری مصدوم شد؟ او میتوانست دروازههای بزرگی را فتح کند، میتوانست در اروپا بدرخشد، اگر قبل از جام جهانی با آن مصدومیت روبهرو نمیشد، اما خب، این انگار سرنوشت جباری و فوتبالش بود. مجتبی با وجود مصدومیتهای زیاد در این سالها ایستاد و مبارزه کرد. حالا لبخند میزند و میگوید: «خوشحالم که با وجود این مصدومیتها مبارزه کردم و هیچ وقت دست از تلاش نکشیدم.» این گوشهای از زندگی مجتبی جباری است، کسی که میتواند الگویی برای مبارزه باشد. با او در این روزهای دور از فوتبال، گفتوگویی داشتیم و حرفهای مهمی به زبان آورد.
آقامجتبی این روزها هواداران دوست دارند بدانند مجتبی جباری دور از فوتبال چه میکند؟ ایام بد میگذرد یا خوب...؟
خب وقتی فوتبال بازی میکنی در کانون توجهات هستی. بالاخره با هیجانات فوتبال درگیری، چه در رده ملی و چه رده باشگاهی. مسلماً وقتی از فوتبال میروی، زمان میبرد تا بتوانید با شرایط جدید کنار بیایید. من خودم را کمکم برای شرایط جدید آماده کرده بودم. در این سالها به خاطر اردوها و بازیها خیلی از خانواده دور بودم و حالا بهترین فرصت است تا کنارشان باشم. خدا را شکر الان دقیقاً زمانی است که بچههایم نیاز دارند تا بیشتر کنارشان باشم. لحظات خوبی را میگذرانیم. خیلی بیشتر کنار دو پسرم و همینطور همسرم هستم و از بودن کنار هم لذت میبریم.
ممکن است هواداران استقلال دوباره شما را در زمین فوتبال ببینند؟
فکر نمیکنم دیگر این اتفاق رخ دهد. حداقل میدانم برای من در استقلال اتفاق نمیافتد. خب شرایط... واقعاً تا زمانی که میشد از پاهایم کار کشیدم. از زانوهایم خیلی کار کشیدم و تلاش کردم. حتی بعد از اتفاقاتی که در استقلال افتاد میتوانستم یک سال دیگر بازی کنم ولی دوریام باعث شد تا از شرایط آرمانی فاصله بگیرم و این کار را سختتر کرد. از طرفی من آدمی نیستم که بخواهم با هر شرایطی کنار بیایم و با هر کیفیتی بازی کنم. همیشه خوب بودن برایم مهم بوده است. الان هم با وضعیتی که دارم، دیگر بازگشتم سخت شده است. استقلال هم حالا جای جوانترهاست، جوانهایی که برای خودشان اسم و رسمی دست و پا کنند. در نهایت به خاطر اتفاقاتی که در فوتبال برایم افتاد، خدا را شکر میکنم. شاید اگر به لحاظ موفقیت در باشگاه و تیم ملی به کارم نگاه کنید... خب، مصدومیتها خیلی مانع کار من شد ولی چیزی که برای خودم ارزش داشت این بود که همیشه با وجود مشکلات تلاش کردم و تلاش کردم. توانستم دوباره برگردم و هیچ وقت تسلیم نشدم. نگذاشتم مصدومیتها جلویم را بگیرد ولی متاسفانه شرایط فوتبال و آدمهایی که در آن هستند، بیشتر از این مصدومیتها به من ضربه زد.
قطعاً هواداران استقلال از شما خاطرات خیلی خوبی در ذهن دارند و این مهمتر از هر چیزی است.
وقتی شما 8 سال با تماشاگران هستی... خب قطعاً لحظات خوب و بدی برایت رقم میخورد. شاید جایی بوده که ناراحت شده باشند ولی بالاخره در زمانهای طولانی، این مسائل به وجود میآید. خودم خیلی امیدوارم که در آخر، هواداران از شرایطی که داشتم راضی بوده باشند. من خودم که از بودن در استقلال خیلی خیلی لذت بردم. صحنههایی از حضورم در این باشگاه در ذهنم هست که واقعاً مرورشان برایم دلنشین است. بابت این اتفاقات خدا را شکر میکنم.
چیزی هست که در استقلال به آن نرسیده باشید و حسرتش را بخورید؟ قطعاً قهرمانی در آسیا یکی از آنهاست وگرنه شما با این تیم هم قهرمان لیگ برتر شدید و هم حذفی. افتخارات زیادی با استقلال در ایران داشتید.
من شرایط خیلی خوبی با استقلال داشتم. وقتی به جام جهانی برزیل صعود کردیم، دنبال بهانه میگشتند تا من را از استقلال کنار بگذارند. من فقط راجع به وضعیت تیم حرف زدم در حالی که کلی انگیزه داشتم و آماده بودم تا با استقلال در لیگ برتر حاضر شوم. متاسفانه من را در آن برهه از استقلال کنار گذاشتند در حالی که خیلی قبلترها انتقادهای تندتری کردم ولی عکسالعملی نشان ندادند و اتفاقی نیفتاد. به همین خاطر با یک انتقاد ساده من را از استقلال کنار گذاشتند و مجبور شدم به سپاهان بروم. برای من حضور در این باشگاه تفاوت قیمتی با استقلال نداشت ولی برایم سخت بود پیراهنی غیر از پیراهن آبی بپوشم. برایم بازی در سپاهان سخت شده بود. دوست داشتم به چیزهایی که نرسیدهام دست پیدا کنم. انگار چیز جدیدی برایم وجود نداشت. به همین خاطر به فوتبال قطر رفتم. از همه چیز دور شدم و شرایط جدیدی را تجربه کردم. دوست داشتم یک بار دیگر تواناییام را محک بزنم. حضور در آنجا برای من یک مسابقه و یک مبارزه بود و 4 فصل هم در الاهلی حضور داشتم.
قطعاً لقب زیدان آسیا برای همیشه در ذهن شما و هواداران استقلال میماند. درست است؟ دقیقاً کی و چه کسی این لقب را به شما داد؟
قبل از جام جهانی 2006 با تیم ملی در ژاپن بازی کردیم. یکی از روزنامههای ژاپنی نوشت من زیدان آسیا هستم. من واقعاً به بازی زیدان علاقه داشتم. همیشه شکل بازیاش برای من جذاب بود. بعد از چند جلسه تمرین در ژاپن به من گفتند زیدان آسیا. البته با فاصله، دو مربی هم قبلاً به من گفته بودند سبک بازیام شبیه زیدان است. برایم جالب بود دقیقاً لقب من اسم همان بازیکنی است که به او علاقه دارم.
بازیهای نسبتاً زیادی هم برای تیم ملی انجام دادید ولی مثلاً به جام جهانی یا جام ملتها نرفتید. چقدر به خاطر این اتفاقات حسرت میخورید.
تیم ملی... همهاش برای من حسرت شد. شروع اتفاقات از قبل از جام جهانی 2006 و آن مصدومیت بود. من در هیچ تورنمنت مهمی با تیم ملی شرکت نکردم؛ نه در جام ملتها و نه در جام جهانی. میتوانست برایم اتفاقات خوبی بیفتد. ولی خوشحالم جزئی از تیمی بودم که به جام جهانی 2014 رفت. خوشحالی زایدالوصفی داشتم و فقط همین. از همان ابتدای حضورم در ابومسلم به تیم ملی بزرگسالان دعوت شدم ولی در این سالها مصدومیت نگذاشت بتوانم در تورنمنتهای مهم با تیم ملی حاضر شوم ولی فکر میکنم کم بازی نکردم. بازیهایم را در تیم ملی دوست داشتم.
آن پاس گل بازی قطر که امید ما را برای صعود زنده کرد... خب شما چرا همراه ایران به برزیل نرفتید؟ اگر بازیکنی جای تان بود آن شانس را از دست نمیداد.
خب این تصمیم من بود که نباشم. فشار بازیها و تمرینات تیم ملی زیاد بود، مخصوصاً با توجه به آسیبهایی که من از قبل دیده بودم. شما نگاه کنید، همین حالا بازیکنانی که سنشان بالا میرود بازیهای ملی را کنار میگذارند و در سطح باشگاهی بازی میکنند. یعنی این اتفاق زودتر میافتد. شرایط زانوی من طوری بود که نیاز به استراحت داشتم. فشار بازیهای جام جهانی نیاز به یک کیفیت بالا داشت. باید خیلی سر حال و آماده میشدی. در آن صورت میتوانستی عملکرد مثبتی داشته باشی ولی من خودم را آماده آن شرایط نمیدانستم. هر چه فکر میکردم بعد از جام جهانی هم نمیتوانستم آیندهای برای خودم مثلاً در فوتبال اروپا ببینم ولی خب برای بازیکنان خیلی مهم است که بتوانند در جام جهانی بازی کنند. نشد من هم به این تجربه بزرگ دست پیدا کنم.
خیلی از هواداران دوست داشتند جباری در سطح بالای فوتبال اروپا هم بازی کند ولی آن مصدومیت نگذاشت این اتفاق هم بیفتد. به این موضوع چقدر فکر میکنید؟
من وقتی از ابومسلم به استقلال رسیدم... خیلی خوب با این باشگاه شروع کردم. مربیانی که از خارج از کشور آمده بودند، چیزهایی میگفتند و من فیدبکهایی میگرفتم که میتوانست در آینده برایم همراه با اتفاقات خوب باشد ولی قبل از جام جهانی 2006 مصدوم شدم. یک سال نشد بازی کنم، چون بعد از بازگشت مینیسکم آسیب دید. یکی، دو سال واقعاً از شرایط ایدهآل دور بودم ولی خیلی دوست داشتم در اروپا بازی کنم. یک بار به فرانسه رفتم تا برای یک تیم این کشور بازی کنم. واقعاً بازی کنار آن آدمها برایم لذت بخش بود. اصلاً سبک فوتبالشان فرق داشت. خیلی دوست داشتم همانجا بازی کنم ولی باز هم شرایط مهیا نشد. دوباره آسیب دیدم. آن موقع اصلاً به کشورهای عربی فکر نمیکردم ولی دیگر از اراده من خارج بود و شرایط باعث شد تا به قطر برسم و الان هم راضی هستم.
شما همیشه حرفتان را رک و پوستکنده زدید، برخلاف خیلی از فوتبالیستها. فکر نمیکنید اگر طور دیگری رفتار میکردید، به نفعتان میشد؟ مثلاً همین سال قبل آن اتفاق در استقلال برایتان نمیافتاد؟
صددرصد، یکسری چیزها برای من دغدغه است. یکسری چیزها آدم را اذیت میکند. همه ما سعی میکنیم تا در شرایط بهتری زندگی کنیم. همه این حرفهایی که زدم حرف خود من نبود، حرف یک جمع بود. برای تمام فوتبال بود. برای این بود که بخواهم مشکلات بازیکنان را ببینند. اکثر حرفهایم درباره امکانات و برخوردها و مدیریت بود. خب برای همیشه یکسری چیزها آزاردهنده بود. ببینید فوتبال ما هنوز نیاز دارد یکسری اتفاقات خوب برایش بیفتد. پتانسیل فوتبال ما بالاست. متاسفانه در ردههای پایه مشکلات زیاد است. از امکانات بگیرید تا آدمهایی که رفتار غیرحرفهای میکنند. همانطور که میبینید اکثر آدمها در کنار فوتبال هستند و حتی بیشتر از فوتبالیستها نفع میبرند. باید فوتبال ما به جایی برسد که بازیکنان نقش اصلی را بازی کنند و همه جوره ساپورت شوند و به خواستههای خود برسند تا در زمین فوتبال بتوانند بهتر بازی کنند.
بهترین مربیای که شما با او کار کردید، چه کسی بود؟
قبلاً این را گفتهام. فیروز کریمی خیلی به فوتبال من کمک کرد. در تایمی که جوان بودم، در ابومسلم جایگاه خوبی به من داد. اعتماد به نفس من را بالا برد. چیزهایی به من گفت که در تمام سالهای فوتبالم به دردم خورد. خدا را شکر میکنم که یک فصل در ابومسلم و نیمفصل هم در استقلال کنار او بودم و کار کردم.
ولی در استقلال خیلی تحت فشار بود و سرانجام زیاد دوام نیاورد.
آن فصل استقلال به لحاظ بازیکن در مضیقه بود. با این حال ما قهرمان جام حذفی شدیم و با توجه به وضعیت روحی و جایگاه تیم، اتفاق خوبی بود. همان قهرمانی باعث شد تا در سال بعد باشگاه بازیکنان خوبی برای لیگ و آسیا بگیرد. این موفقیت اتفاقاً برای تیم و آقا فیروز و بچهها بد نبود.
الان شما به بازیکنی معروفید که خیلی شهامت دارید و حرفتان را میزنید.
ببینید گفتن حرفهایی که من به زبان آوردم، راحت نیست. همهاش عواقب دارد. محروم میشوید، مورد خطاب دیگران قرار میگیرید، جریمه مالی میشوید. خب هرکسی دنبال هدفی است. برای رسیدن به این هدفها و ایدهآلها باید تاوان هم بدهد ولی من مطمئنم روزی فرا میرسد که همه متوجه میشوند حرفهایی که زدم، به حق بود و حق با من بوده است. میفهمند چقدر درست میگفتم و این حداقل چیزهایی بوده که درباره واقعیت فوتبال به زبان آوردم.
امید ابراهیمی هم به تازگی به باشگاه الاهلی ملحق شده است. شما در این باشگاه بازی میکردید.
یادم هست در سالهای قبل و در مقطعی باشگاه دنبال امید ابراهیمی بود. همه مسئولان تیم از او شناخت داشتند. دیگر با بازیهای درخشانی هم که امید در جام جهانی کرد، مسلماً هر تیمی علاقه داشت تا او را جذب کند. الاهلی هم فکر میکنم از جایی که تجربه خوبی از کار با ایرانیها مثل سیدجلال و پژمان و فریدون و من داشت، دوباره سراغ ایرانیها آمد. سال گذشته هم اگر بد بودند به خاطر بازیکنانی بود که گرفتند. فکر کنم امسال میخواهند دوباره ناکامی فصل قبل را جبران کنند. امید ابراهیمی بازیکن توانمندی است. سالها در ایران بوده و همیشه هم خوب بازی کرده است. فکر میکنم امید در الاهلی موفق میشود. برای او آرزوی موفقیت میکنم.
آقا مجتبی، درباره عملکرد ایران در جام جهانی هم صحبت کنیم. نظرات بعد از بازیها متفاوت بود. عدهای انتقاد میکردند و عدهای تعریف. نظر شما چیست؟
فکر میکنم تماشاگران از هیجانات و یکسری اتفاقات بازی راضی بودند. بازیها حماسی و خوب بود، چون از قبل میدانستیم چقدر بازیها سخت است و گرفتن 4 امتیاز از گروه، اتفاق کمی نبود. همه میدانند جام جهانی چه میدان بزرگ و حساسی است. خیلی از تیمهای بزرگ به لحاظ روحی و روانی و فشار بازیها کم میآورند. تیمهای بزرگی در این دوره حذف شدند ولی عملکرد ایران نشان میداد بازیکنان ما به لحاظ روحی، روانی و انگیزشی آماده شده بودند. فکر میکنم کیروش در این زمینه تخصص دارد. خودم به شخصه دوست دارم یاد بگیرم چطور تیم را به این خوبی و در یک جهت آماده میکرد. اینکه نحوه صحبتش با بازیکنان چطور بوده، شب بازی چه مراحلی در اردو طی شده و چطور برنامهریزی میکند که بازیکنان در روز مسابقه با تمام توانایی، حواس جمع و با آمادگی کامل روحی به زمین میروند. اینها اتفاقاتی بود که برای تیم ملی افتاد. نمیشود به راحتی از کنارش گذاشت. به نظرم این خودش موفقیت بود. بالاخره بعد از تورنمنتهای اینچنینی مهم است که بازیکنان مورد توجه اروپاییها قرار بگیرند. این اتفاق در تیم ما کم افتاد ولی فکر میکنم از نظر نظم تیمی و اینکه هر بازیکن وظیفه اش را به درستی انجام میداد، منظم و خوب عمل کردیم. بازیکنان یک جاهایی توانایی و خلاقیتشان را نشان دادند. همیشه ویترین تیمها بعد از جامی، چون جام جهانی این است که بازیکنان به تیمهای اروپایی یا لیگهای بهتر بروند. خب این اتفاق نیفتاد ولی فکر میکنم عملکرد تیم خیلی خیلی خیلی خوب بود. من فکر میکردم بهترین نتیجهای که مقابل مراکش بگیریم، مساوی باشد ولی تیم ملی در نهایت 4 امتیاز به دست آورد. بالاخره رقبا هم مقابل ما خیلی نگران حفظ نتیجه بودند. به نظرم کار کادر فنی و بازیکنان قابل تحسین بود. میتوانست برای ما اتفاقات دیگری بیفتد. میشد که خیلی بد جام تمام شود، اما خب تیم ملی برای رسیدن به این موفقیت خیلی تلاش کرده بود. خیلی فشار روحی متحمل شدند ولی بازیکنان پشت هم ایستادند و تلاش کردند.
آیا شما قرار است بعد از اتمام دوران فوتبال تان مربی شوید؟ به نظر میآید علاقه دارید زندگی جدید را در فوتبال آغاز کنید.
مسلماً آرام آرام کلاسهای مربیگری را طی میکنم تا برای فصل جدید زندگیام آماده شوم. من به عنوان فوتبالیست تجربیاتی داشتهام که میتواند کمک کند. در کنار آن باید این کلاسها را طی کنم و تجربه به دست بیاورم. دنیای مربیگری با دنیای بازیگری کاملاً متفاوت است.
حرف خاصی مانده؟ حرفی با هواداران...
چیزی که بعد از فوتبال من را راضی نگه میدارد، برخورد خوب و با محبت مردم با من است. وقتی آنها را بیرون میبینم به من انرژی زیادی میدهند. این باعث میشود تا بعد از سالها تلاشی که کردم، احساس خوبی داشته باشم. ممنون همه هستم. امیدوارم همیشه اتفاقات خوبی برای استقلال بیفتد و هر سال تیم بتواند جام بگیرد. هواداران استقلال لیاقت بهترینها را دارند. استقلال هم پتانسیلش را دارد. اگر سال گذشته بازیها ادامه پیدا میکرد، استقلال حتی میشد قهرمان لیگ برتر شود. تیم سال گذشته و در نیمفصل دوم خیلی خوب و منسجم شده بود. الان هم در آسیا به مرحله حذفی رسیده و آنجا هر اتفاقی میتواند رخ دهد. استقلال تماشاگران زیادی دارد و این میتواند به تیم کمک کند تا به مرحله بعدی برود.