ماهان شبکه ایرانیان

فیلم «مهتاب»: بری جنکینز به گذشته خود رجوع می‌کند

از تعطیلات روز کارگر به بعد، بری جنکینز (Barry Jenkins) فیلم جدیدش «مهتاب» Moonlight را در هفت جشنواره سینمایی معتبر برای تماشاگران مشتاق به روی پرده برده است، به‌خاطر ارائه این پرتره لطیف از مردان سیاه‌پوست تحسین متفق‌القولی از جانب همه  دریافت کرده است، و قراردادی برای ساخت اقتباسی از یکی از جذاب‌ترین رمان‌های سال، راه‌آهن زیرزمینی (The Undergro ...

از تعطیلات روز کارگر به بعد، بری جنکینز (Barry Jenkins) فیلم جدیدش «مهتاب» Moonlight را در هفت جشنواره سینمایی معتبر برای تماشاگران مشتاق به روی پرده برده است، به‌خاطر ارائه این پرتره لطیف از مردان سیاه‌پوست تحسین متفق‌القولی از جانب همه  دریافت کرده است، و قراردادی برای ساخت اقتباسی از یکی از جذاب‌ترین رمان‌های سال، راه‌آهن زیرزمینی (The Underground Railroad) نوشته کلسن وایت‌هد (Colson Whitehead’s) را برای تلویزیون امضا کرده است.
با این وجود جنکینز فیلم «مهتاب» Moonlight را به مادرش، که الهام‌بخش بعضی از مصمم‌ترین و صادق‌ترین صحنه‌های این فیلم بوده، هنوز نشان نداده است.
جنکینز 36 ساله در این باره می‌گوید:

مسئله این نیست که من کی آماده‌‌ام که فیلم را به مادرم نشان دهم، مسئله این است که مادرم کی آماده دیدن این فیلم می‌شود.

جنکیز فیلمنامه «مهتاب» Moonlight را که در 21 اکتبر اکران عمومی‌ شده با اقتباس از داستانی نوشته نویسنده سیاه‌پوست، ترل ادوین مک‌کرنی، که تابه‌حال فیلمی‌ بر اساس آن ساخته نشده بود، نوشت. “درزیر نور مهتاب بدن پسران سیاه‌پوست، آبی به نظر می‌رسد” (In Moonlight Black Boys Look Blue). فیلم، داستان زندگی پسربچه‌ای به نام چایرون، (با بازی الکس هیبرت، اشتون سندرز و ترونت رودرز در سنین مختلف چایرون) را دنبال می‌کند که در دهه 80 میلادی در خیابانهای گرم وآفتابی میامی زندگی می‌کند، و حساسیت، جنسیت و رنگ پوستش از او پسری به‌شدت آسیب‌پذیر ساخته است. وقتی مادر چایرون، پائولا (با بازی نائومی‌ هریس) که به‌تنهایی او را بزرگ می‌کرده به مصرف مواد مخدر معتاد می‌شود، این پسر مقبولیت و ثبات را درجایی عجیب می‌‌یابد، خانه خوان (با بازی ماهرشلا علی) قاچاقچی مواد مخدری که مواد مادرش را تأمین می‌‌کرد و دوست‌دختر او، ترزا (با بازی جنل مونایی). چایرون صمیمیت و تمامی‌ سرگشتگی‌ها و سردرگمی‌هایی که همراه آن است را در دوست با اعتمادبه‌نفسش، کوین (با بازی جدن پینر، ژارل جروم و آندره هولند در سنین مختلف) می‌‌یابد.

تماشاگران و منتقدین جذب این آسیب‌پذیری و واقعی بودن صحنه‌های «مهتاب» شده‌اند، صحنه‌هایی از جهان واقعی که روی پرده سینما کمتر دیده شده، که ترکیبی از زندگی جنکینز و مککرنی است. هر دو مرد هم‌زمان در محله میدان آزادی میامی‌ بزرگ‌ شده‌اند و هر دو مادرانی درگیر مواد مخدر داشتند. مادر جنکینز نجات پیدا کرد و ادامه داد، اما مادر مککرنی سرنوشت مشابهی نداشت.
جنکینز فیلم را در همان کوچه‌ها و خیابانهایی فیلم‌برداری کرد که کودکی‌اش را آنجا گذرانده بود، یکی از لوکیشن‌ها، تراس آپارتمانی است که او زمانی از آن پایین پرید تا کفش دوست‌دختر قدیمی‌‌اش را بیاورد.

راه جنکینز از میدان آزادی شهر میامی، تا جشنواره فیلم تلیوراید که فیلم «مهتاب» در ماه سپتامبر در آن نمایش داده شد، شامل توقفی مهم در دانشگاه ایالت فلوریدا (Florida State University) بود. جایی که او همراه با تهیه‌کننده مهتاب آدل رومنسکی (Adele Romanski) و فیلمبردار جیمز لکستون(James Laxton) که همسر رومنسکی نیز هست، در رشته فیلم‌سازی به تحصیل مشغول شد.
در سال 2003 در مدرسه فیلم، جنکینز فیلم کوتاهی به نام «جوزفین من» My Josephine ساخت که درباره تعدادی مهاجر عرب تبار بود که یک مغازه خشک‌شویی را اداره می‌کردند و در آن پرچم کشور آمریکا را به رایگان می‌شستند.
رومانسکی می‌گوید:

برای اکثر ما، مدرسه فیلم جایی بود که می‌توانستیم فیلم‌های کوتاه بد بسازیم بدون این که قضاوت شویم. بری کسی بود که همیشه چیزی فراتر از  بقیه گروه ما می‌ساخت. او کاراکتر‌هایی خلاف عرف را کشف می‌کرد. کدام جوان 21 ساله فلوریدایی فیلمی‌ به زبان عربی می‌سازد؟

جنکینز با اولین فیلمش، فیلمی مستقل و رمانتیک به نام Medicine for Melancholy که در سال 2008 ساخت، نظر منتقدین را جلب کرد. او همچنین موفق به جذب پلن بی اینترتینمنت Plan B Entertainment شد، شرکت فیلمسازی سازنده «12 سال بردگی» Years a Slave 12، «سلما» Selma و «رکود بزرگ» The Big Short.
با این وجود برای جنکینز زمان زیادی طول کشید تا بتواند فیلم دومش را بسازد. در آن بازه زمانی او یک شرکت تولید فیلم تبلیغاتی را به راه انداخت و اقتباسی از رمانی از جیمز بالدوین (If Beale Street Could Talk) نوشت درصورتی‌که هنوز اجازه این کار را نداشت.  در ژانویه 2013, رومانسکی مداخله کرد: به او گفتم: بری، تو باید فیلم دیگری بسازی! برایم تعجب‌انگیز است اما من اولین نفری بودم که این را به او گفتم: من تو را مجبور می‌کنم که فیلم دیگری بسازی! رومانسکی و جنکینز روالی را شروع کردند که طبق آن ماهی دو بار درباره پروژه‌های جنکینز ویدیوچت می‌کردند و جنکینز کار کردن روی فیلم‌نامه مککنری را شروع کرد که از طریق Miami’s Borscht arts collective با آن آشنا شده بود. (باوجوداینکه جنکینز و مک‌کنری در یک محله و در یک‌زمان بزرگ شده بودند و حتی به مدرسه مشترکی می‌رفتند، تا زمان بزرگسالی یکدیگر را ندیدند).

در سپتامبر 2013 در فستیوال فیلم تلیوراید Telluride Film Festival، ملاقاتی فوق‌العاده ناگهانی جنکینز را دوباره مرکز توجه پلن بی اینترتینمنت قرار داد. در آنجا جنکینز به عنوان یکی از اعضای قدیمی برگزاری این جشنواره، نمایش فیلم «12 سال بردگی» را مدیریت می‌کرد. دد‌گاردنر و جرمی‌ کلینر از پلن بی اینترتینمنت، با او ملاقات کرده و جنکینز را به تمرکز روی فیلم‌نامه «مهتاب» تشویق کردند و شرکت مستقل فیلمسازی A 24 که پخش فیلم «اتاق» Room که نامزد بهترین فیلم بود را بر عهده داشت نیز خیلی زود جلو آمد و «مهتاب» را به اولین ساخته داخلی خود تبدیل کرد.
جنکینز نقش‌های مکملش را در بازدیدهایی که به مدارس راهنمایی و سرای محله‌ها داشت پیدا کرد. هریس (بازیگر نقش مادر چایرون) صحنه‌هایش را در سه روز کوتاه که از صحنه فیلم‌برداری فیلم موفق «اسپکتر» Spectre آخرین فیلم جیمز باند مرخصی گرفته بود، بازی کرد.
هریس می‌گوید:

من برای قبول کردن این نقش شک داشتم، چون همیشه می‌خواستم تصویر مثبتی از زنان سیاه‌پوست به بقیه نشان دهم. هیچ‌وقت نمی‌خواستم نقشی کلیشه‌ای را بازی کنم. همیشه گفته بودم که هرگز نقش یک معتاد کراک را بازی نخواهم کرد اما فیلم‌نامه عمیقاً تحت تأثیرم قرار داد. من در تناقض گیر کرده بودم. بری به من گفت: من از تو نمی‌خواهم یک کلیشه را بازی کنی، اما این واقعیت است، این داستان من است، این زن دقیقاً مانند گذشته مادر من است، خب حالا تکلیف چیست؟

رومانسکی می‌گوید:

این صداقت جنکینز بود که هریس و خیلی‌های دیگر را قانع می‌کرد. بری کسی است که مردم از دوست داشتنش لذت می‌برند. او باعث می‌شود مردم احساس راحتی کنند.

روی صحنه‌، این به معنی همراه ساختن افراد محله کودکی با خودش بود، جایی که از قبل از کالج دیگر آنجا زندگی نکرده بود. جنکینز می‌گوید: من باید حسن نیتم را ثابت می‌کردم، مثل این بود که مردم می‌گفتن این آدم دیگر چه کسی است؟ ما در بدترین محله میامی‌ فیلم‌برداری می‌کنیم. وقتی آنجا بودم مردم محله به من می‌گفتند: بی‌احترامی‌ نباشد آقای جنکینز، اما این قسمت نباید این‌جوری باشد. آن‌ها به من کمک می‌کردند فیلم‌نامه را بنویسم. مثلا آن‌ها به من می‌گفتند اینجا در این محله هیچ‌کس از اسم‌ رسمی و شناسنامه‌ای خودش استفاده نمی‌کند. آن‌ها داشتند فیلم‌نامه را مال خود می‌کردند.
از خیلی جهات «مهتاب» درباره خانواده‌هایی است که ما پیدا می‌کنیم- نه لزوماً خانواده‌هایی که در آن‌ها به دنیا می‌‌آییم. تجربه‌ای که به نظر می‌رسد جنکینز  با همکارانش دارد. میان این جشنواره‌ها، جنکینز قسمتی از سریال شبکه نتفلیکس ساخته جاستین سیمنز Justin Simien’s، به نام «مردم سفید‌پوست نازنین» Dear White People را کارگردانی کرد و پروژه دیگری با رومانسکی را در راه دارد.

جنکینز با اشاره به برنامه کاری‌اش که ناگهانی شلوغ شده است، می‌‌گوید: وقتی 8 سال هیچ کاری نمی‌کنید وناگهان سرتان شلوغ می‌شود، مجبورید که زمان پیدا کنید.
واکنش بسیار مثبت به فیلم‌هایش گاها نفس را در سینه جنکینز حبس کرده است، به‌خصوص در محیط جشنواره‌های سینمایی که تماشاگرانش عمدتاً سفید‌پوستان و ثروتمندانی هستند که به نظر می‌رسد با شایرون هیچ نقطه مشترکی ندارند.
جنکینز در مورد تجربیات اخیرش می‌‌گوید:

همه‌چیز گنگ و تار به نظر می‌رسد. اینکه در اکران‌های فیلم آدمهای بالغ در آغوشم گریه کنند تجربه‌ای سو‌رئال است. من هنوز دارم اتفاق‌هایی که راجع به این فیلم افتاده را هضم می‌کنم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان