متخصصان حوزهی سلامتی معتقدند که بیتحرکی و یکجا نشستن مثل سیگار کشیدن برای سلامتی مضر است. با توجه به تعداد بیماریها و آمار مرگومیر مرتبط با بیتحرکی باید گفت که یکجا نشستن، یکی از بدترین بلاهایی است که بر سلامتیمان میآوریم. اما بدتر از آن، کارهایی است که هنگام یکجانشینی انجام میدهیم؛ تصور کنید که دقایق ارزشمند اوقات فراغت را برای شبکه های اجتماعی اختصاص دهیم. برای برخی افراد، این دقایق به ساعتها تبدیل میشوند. تحقیقات مختلف ثابت کردهاند که اعتیاد به شبکه های اجتماعی جزو بدترین عادتهایی است که افراد جامعه از لحاظ روانشناسی اجتماعی با آن روبهرو میشوند. در این مقاله 6 تاثیری که شبکه های اجتماعی روی سلامت روان ما میگذارند را بررسی خواهیم کرد.
آکادمی پزشکی کودکان آمریکا در زمینهی اثرات منفی شبکه های اجتماعی بر کودکان و نوجوانان هشدار داده است؛ کودکان در این فضا با احتمال «تهدیدات اینترنتی» و «افسردگی فیس بوک» مواجه هستند. البته بزرگسالان در نسلهای مختلف نیز با این خطرات روبهرو هستند. مطالعات گوناگون نشان دادهاند که شبکه های اجتماعی برای سلامت ذهن زیانبار هستند که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم.
1. شبکه های اجتماعی اعتیادآور هستند
متخخصان هنوز به توافق نرسیدهاند که آیا اعتیاد به شبکه های اجتماعی و اینترنت پدیدهای واقعی است یا خیر؛ بااینحال شواهدی وجود دارد که واقعی بودن این دو نوع اعتیاد را نشان میدهد.
در یکی از مطالعات، نتایج تحقیقات گذشته در زمینهی «مشخصات روانشناختی، شخصیتی و استفاده از شبکه های اجتماعی» بررسی شد. محققان به این نتیجه رسیدند که «احتمال واقعی بودن اختلال اعتیاد به فیسبوک» وجود دارد؛ چراکه معیارهای اعتیاد مثل بیتوجهی به زندگی شخصی، تمایل ذهنی، فرار از واقعیات، تعدیل و تغییرات خلقوخو، تحمل و پنهان کردن رفتارهای معتادگونه، در افرادی که بیشازاندازه از شبکه های اجتماعی استفاده میکنند نیز دیده میشود.
دانشمندان همچنین متوجه شدند که انگیزه استفادهی مفرط از شبکه های اجتماعی بسته به شرایط مختلف، متفاوت است. افراد درونگرا و برونگرا بهدلایل مختلفی از شبکه های اجتماعی استفاده میکنند. برخی نیز بهدلیل خودشیفتگی به این شبکهها گرایش دارند. البته این موضوع به بررسیهای جداگانهای نیاز دارد.
تحقیقات دیگر همچنین تأیید کردهاند که افراد بهنوعی عقبنشینی یا کنارهگیری تمایل پیدا میکنند. مطالعاتی که چند سال قبل در دانشگاه سوانسی انجام شده نشان میدهند، نوعی علائم روانی عقبنشینی در افرادی که اینترنت را کنار میگذارند، دیده میشود. این مورد تنها به شبکه های اجتماعی محدود نمیشود و تمامی مدلهای استفادهی مفرط از اینترنت را در بر دارد.
تحقیقات بیشترِ انجامگرفته در این زمینه نشان میدهد، زمانی که اینگونه افراد از اینترنت استفاده نمیکنند، نوعی اثرات فیزیولوژیکی اندک، اما قابلاندازهگیری را متحمل میشوند. فیل رید، نویسندهی ارشد این مطالعات، دراینباره میگوید: «مدتهاست میدانیم افرادی که بیشازاندازه به دستگاههای دیجیتال وابسته هستند، هنگام کنار گذاشتن آنها نوعی اضطراب را تجربه میکنند، اما درحالِ حاضر میبینیم که این اثرات روانی همراه با تغییرات واقعی در روان افراد ایجاد میشوند.» هنوز بهطور قطع نمیتوان گفت که این اثرات در نتیجهی استفاده از شبکه های اجتماعی نیز ایجاد میشوند یا خیر؛ بااینحال شواهد بسیاری هستند که این ادعا را قویتر میکنند.
2. اندوه بیشتر و سلامتی کمتر
شواهد نشان دادهاند که هرچه بیشتر از شبکه های اجتماعی استفاده کنیم، غمگینتر میشویم. تحقیقاتی در چند سال قبل نشان میداد که استفاده از فیسبوک با کاهش لحظهای احساس خوشبختی و کاهش رضایت از زندگی در ارتباط است. هر چقدر که مدتزمان استفادهی روزانه از فیسبوک بیشتر میشد، این دو متغیر نیز به همان نسبت کاهش مییافت.
محققان معتقدند که فیسبوک نوعی حالت انزوای اجتماعی ایجاد میکند که در سایر فعالیتهای انفرادی وجود ندارد. فیسبوک در ظاهر، منبع بسیار ارزشمندی برای برآورده ساختن نیازها فراهم میکند و این کار را از طریق امکان برقراری ارتباط آنی و لحظهای انجام میدهد. یافتههای اخیر نشان دادهاند که تعامل با فیسبوک میتواند برای جوانان، نتایج منفی داشته باشد؛ جوانانی که باید با روابط اجتماعی موفق به فکر سلامتی و تقویت روحیه خود باشند، در عوض با استفاده از فیسبوک و شبکه های اجتماعی، تاثیر متضادی را ایجاد کرده و خود را تضعیف میکنند.
نتیجهی بررسیهای بیشتر نشان میدهد که استفادهی مفرط از شبکه های اجتماعی با سطح گستردهتری از احساس انزوای اجتماعی در ارتباط است. تیمی از محققان، مدت زمان استفادهی کاربران از برخی شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک، توییتر، گوگل پلاس، یوتیوب، لینکدین، اینستاگرام، پینترست، تامبلر، واین، اسنپچت و ردیت را با رابطهی آن با انزوای اجتماعی بررسی کردند. نتیجهی این بررسی نشان داد هرقدر که کاربران بیشتر از این شبکه های اجتماعی استفاده میکنند، خود را از لحاظ اجتماعی منزویتر میدانند. علم بر انزوای اجتماعی، یکی از بدترین زیانها را از لحاظ فیزیکی و ذهنی بههمراه دارد.
3. مقایسه زندگی خود با دیگران
بسیاری از افراد در نتیجهی استفادهی مکرر از شبکه های اجتماعی تصور میکنند که به انزوای اجتماعی دچار هستند؛ درحالیکه ممکن است با چنین مشکلی مواجه نباشند. بااینحال، همانطور که در بالا اشاره شد، اینکه افراد خودشان را منزوی اجتماعی بدانند، یعنی با یکی از بدترین مشکلات ذهنی روبهرو هستند.
عامل مقایسه از مهمترین مواردی است که این احساس انزوای اجتماعی را ایجاد میکند. با نگاه کردن به جدیدترین پستهای دوستان و آشنایانمان، ناخودآگاه خودمان را با آنها مقایسه میکنیم و دربارهی کیفیت زندگی خود قضاوت میکنیم.
در یکی از مطالعات، نحوهی مقایسه کردن در دو جهت «رو به بالا» و «رو به پایین» بررسی شد؛ بهبیان سادهتر، محققان قصد داشتند بدانند که ما با مقایسه کردن، خودمان را بهتر از دوستانمان میدانیم یا بدتر.
نتیجهی این بررسیها نشان داد که هر دو نوع مقایسه کردن باعث میشود که احساس بدی در افراد ایجاد شود. نکتهی جالب اینجاست که در زندگی واقعی، تنها درصورتیکه زندگی دیگران را بهتر از خودمان بدانیم، احساس بدی را تجربه میکنیم. اما نتیجهی این مطالعات نشان داد که در جهان شبکه های اجتماعی، هر نوع مقایسه کردن با علائم افسردگی در ارتباط است.
4. حسادت و چرخهی بدبختی
تقریبا همهی ما میدانیم که مقایسه کردن در شبکه های اجتماعی به حسادت منجر میشود. اکثر افراد اعتراف میکنند که تعطیلات دوستانشان در مناطق گرمسیری یا رفتارهای مؤدبانهی کودکان آنها، باعث حسادت میشود.
مطالعات نشان دادهاند که شبکه های اجتماعی، احساس حسادت را تحریک میکنند. نویسندهی یکی از مطالعات که حسادت و سایر احساسات منفی ناشی از فعالیت در فیسبوک را بررسی کرده بود، اینطور مینویسد: «این حجم از حسادت که فیسبوک بهتنهایی ایجاد میکند، حیرتانگیز است. این مسئله نشان میدهد که فیسبوک، شرایط لازمی را برای پرورش احساسات زشت فراهم میکند.»
محققان همچنین معتقد هستند که فیسبوک و سایر شبکه های اجتماعی میتوانند چرخهی بدبختی ایجاد کنند. احساس حسادت باعث میشود، افراد تلاش کنند تا ظاهر زندگی خود را بهتر جلو دهند؛ بههمیندلیل نیز پستهایی از جنبههای مختلف زندگی خود بهاشتراک میگذارند و این چرخه دائما ادامه پیدا میکند.
ارتباط بین حسادت و افسردگی ناشی از فیسبوک نیز بررسی شد. در نتیجهی این بررسیها مشخص شد که حسادت در رابطهی بین افسردگی و فیسبوک نقش مهمی دارد؛ به بیان بهتر، زمانی که احساس حسادت کنترل شود، فیسبوک دیگر افسردهکننده نیست. با این اوصاف، حسادت بیشترین تأثیر را در ایجاد افسردگی ناشی از فیسبوک دارد.
5. تصور میکنیم که شبکه های اجتماعی به ما کمک میکنند
متأسفانه با اینکه میدانیم شبکه های اجتماعی احساس ناخوشایندی را در ما ایجاد میکنند، اما باز هم به سراغ آنها میرویم. این حالت احتمالا بهدلیل تأثیری است که با نام «خطای پیشبینی» شناخته میشود. فکر میکنیم که استفاده از شبکه های اجتماعی، مثل مصرف دارو میتواند به ما کمک کند؛ اما اینطور نیست و در نهایت، باعث شکلگیری احساسات ناخوشایند در ما میشود. نتیجهی این حالتها باعث میشود، خطایی در توانایی پیشبینی واکنشهای ما شکل بگیرد.
در یکی از مطالعات، احساسات افراد بعد از استفاده از فیسبوک و تصور خود آنها دربارهی احساساتشان مورد بررسی قرار گرفت. نتیجهی این تحقیقات نیز همانند مطالعات دیگر نشان میداد که افراد پس از استفاده از این شبکهی اجتماعی، در مقایسه با افرادی که فعالیتهای دیگری انجام میدهند، تقریبا همیشه احساس بدی پیدا میکنند. نکتهی جالب اینجاست که این افراد تصور میکنند، پس از استفاده از فیسبوک، احساس بهتری دارند. البته که چنین احساسی اصلا واقعی نیست و به الگوهای انواع دیگر اعتیاد شباهت دارد.
6. داشتن دوستان بیشتر در شبکه های اجتماعی بهمعنای اجتماعی بودن شما نیست
تحقیقاتی که چند سال قبل انجام شده بود، نشان میدهد که تعداد بیشتر دوستها در شبکه های اجتماعی، لزوما به این معنا نیست که زندگی اجتماعی بهتری دارید. اینطور که بهنظر میرسد، مغز ما میتواند تعداد مشخصی از افراد را بهعنوان دوست بشناسد. علاوهبراین، افراد باید تعاملات واقعی اجتماعی داشته باشند تا یک رابطهی دوستی شکل بگیرد؛ صرفا داشتن رابطهی مجازی کافی نیست.
بنابراین، با فعالیت در شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک، به یک فرد اجتماعی تبدیل نمیشوید. بررسیهای مختلف نشان دادهاند که احساس تنهایی با شمار زیادی از بیماریهای جسمی و روحی در ارتباط است؛ بههمیندلیل نیز برقراری روابط اجتماعی واقعی نقش بسیار مهمی در سلامتی افراد دارد. اوقاتی که با دوستان مجازی خود سپری میکنید، بهاندازهی دوستان واقعی تأثیر درمانی و آرامشبخشی ندارد.
البته منظور این نیست که شبکه های اجتماعی هیچ مزیتی ندارند. یکی از مهمترین مزایای این شبکهها، برقراری ارتباط از فاصلههای بسیار دور است. علاوهبراین، به ما کمک میکند، افرادی را پیدا کنیم که سالهاست نشانی از آنها نداریم.
اما استفاده از شبکه های اجتماعی برای پر کردن اوقات فراغت یا در زمانهایی که احساس خوبی ندارید، اصلا ایدهی خوبی نیست. مطالعات نشان دادهاند که فاصله گرفتن از فیس بوک، حتی در کوتاهمدت، به بهبود سلامت روان ما کمک میکند. اگر احساس شجاعت میکنید، پیشنهاد میکنیم از شبکه های اجتماعی فاصله بگیرید و شاهد نتایج آن باشید. اما اگر باید از این شبکهها استفاده کنید، حداقل اعتدال را رعایت کنید.