شاید در ظاهر تفاوت استرس و اضطراب کاملا مشخص نباشد و شما هم مانند سایرین این دو واژه را بهجای یکدیگر استفاده کنید، هرچند هر دوِ این واژهها برای بیان تجربههای احساسیِ منفی بهکار میروند: احساسات مختلفی که شما را خسته و عصبی میکنند، خواب را از چشمانتان میگیرند و تمرکزتان را از بین میبرند. همین دودوتا چهارتای شبانه که شبها تمام فکرتان را مشغول میکند، نمونهای از افکار منفی است.
اگرچه استرس و اضطراب هر دو در دستهی افکار منفی کذایی قرار میگیرند، اما با یکدیگر متفاوتاند. درواقع پیبردن به تفاوت استرس و اضطراب، دقت زیادی میطلبد و معادلدانستن آنها درواقع چیزی است شبیه گیجشدن دربارهی نام خانوادگی ابوالفضل پورعرب و فریبرز عربنیا! بههرحال استفادهی نامناسب از این دو واژه در جایگاه نامناسب، بحث مرگ و زندگی نیست، اما شناخت دقیق هر یک به شما کمک میکند زودتر به مشکل خود پی ببرید و حالتان را سریعتر خوب کنید. با ما همراه باشید تا تفاوت استرس و اضطراب را با هم بررسی کنیم.
آیا فکر میکنید تفاوت استرس و اضطراب بیمعنی است؟
خلاصه بگوییم: استرس بهطورکلی، تجربهای موقتی است، درحالیکه اضطراب مسئلهای دائمی دربارهی سلامت روحی و روانی افراد است. اضطراب یکی از مشکلات بسیار رایجی است که سلامت روح و روان را متأثر میکند. در ایالات متحدهی امریکا، حدودا 40میلیون نفر از بزرگسالان در طول زندگی خود با اضطراب دستوپنجه نرم میکنند.
استرس واکنش بدن در برابر تغییرها و چالشهاست و از نظر مدتزمان و شدت، در افراد مختلف متفاوت است. شاید اکنون به خود بگویید: دردسر مواجهه و مقابله با استرس و اضطرابهایم کم بود، حالا تفکیک این دو و یافتن تفاوت استرس و اضطراب هم به آن اضافه شد. شاید حق با شما باشد، اما باور کنید این دو مقوله کاملا متفاوتاند و تا زمانی که ندانید هر یک دقیقا چیست، نمیتوانید آنها را از میان بردارید.
گاهی اوقات مرز میان استرس و اضطراب بسیار باریک میشود. یادتان باشد استرس میتواند محرکی برای ایجاد اضطراب باشد و اضطراب میتواند نشانهای بیرونی از استرس حاد باشد. علائم مختلفی مانند تنش و ناراحتی در ماهیچهها، افزایش ضربان قلب و بیخوابی ممکن است هنگام وقوع هر دوی این حالات نمود پیدا کند.
1. استرس، نتیجهی فشارهای خارجی
استرس واکنشی است به مشکلات و فشارها، و اضطراب واکنشی است به استرسها. شاید کمی گیج شده باشید، زیرا افرادی که اضطراب دارند، معمولا تحت فشار عوامل استرسزای بیرونی نیز هستند. پس برای شناخت دقیق تفاوت استرس و اضطراب باید بهدقت حالواحوال خود را بررسی کنید. آیا فشار پروژهی کاری، تکالیف مدرسه یا انتظارات ریزودرشت اطرافیان از شما یاعث خستگی و آشفتگیتان شده است؟ خب اگر اینطور است، دچار استرس شدهاید.
آیا احساس ترس و ناراحتیِ کلیتری شما را دربرگرفته است؟ آیا بیش از اینکه نگران حال باشید، ترس از آینده آزارتان میدهد؟ آیا از چیزی نگرانید که بهطور واضح و از نزدیک زندگیتان را تحت تأثیر قرار نمیدهد، یا کلا خودتان هم نمیدانید علت اینهمه نگرانی چیست؟ خب، اگر اینطور است، باید گفت بیشتر دچار اضطراب هستید تا استرس. بنابه تعاریف علمی متخصصان، استرس یعنی احساس قرارگرفتن تحت فشارهای روانی و احساسی، درحالیکه اضطراب، احساسی است شامل ناراحتی، نگرانی و ترس.
چرا تفاوت استرس و اضطراب مهم است؟
استرس زمانی پایان مییابد که مسئولیت یا واقعهای استرسآور تمام میشود. اگر فقط دچار استرس هستید، برای رفع و حل آن باید منبع اصلی این استرس را پیدا کنید. یافتن عامل اصلی استرس و ناراحتیتان می تواند به شما در رفع مشکلتان کمک کند.
دیوید اشپیگل ( David Spiegle) استاد علومرفتاری و روانپزشکی دانشگاه استنفورد است. او میگوید: «تفاوت کلیدی میان استرس و اضطراب، در احساس درماندگی است… آستینها را بالا بزنید و با استرسها مقابله کنید. این مبارزه از احساس درماندگی شما میکاهد.» استرس در بیشتر مواقع با اقدامی عملی رفع میشود، اما حل مشکل اضطراب نیازمند مشاوره، دارودرمانی و کمکگرفتن تخصصی در زمینهی روانشناسی است.
2. حضور و بقایای اضطراب پس از رفع مسئله
وجود اضطراب در زندگی اجتنابناپذیر است. در زندگی همهی افراد، سطحی از این اضطراب دیده میشود. گاهی برخی مشکلات کاری و… موجب اضطراب و بیخوابی و حتی ترسهای مرضیِ اجتماعی میشوند. یادتان باشد اگر شما، بله خودِ شما، تصمیم نگیرید مدیریت مشکلات خود را بهدست بگیرید یا با آنها رویارو شوید، استرس و اضطراب در زندگیتان حضوری همیشگی خواهند داشت. فرض کنید مشکلی در کار خود دارید و نهایتا برای حل آن و رهایی از اضطرابی که برایتان بههمراه میآورد، تصمیم به ترک آن شغل میگیرید. مطمئن باشید با رفتن به سر کاری جدید و انتخاب شغلی دیگر، باز هم از شر استرسها و اضطرابها رها نخواهید شد و این دوستان شوم در کسوتی جدید بهنزدتان خواهند آمد.
استرس و اضطراب در زندگی همه وجود دارند. پس الکی مشکل را بزرگ نکنید. این مسئله هرگز تراژدی لاینحلی نیست. باید بدانید استرس بر اثر عاملی بهوجود میآید که شما را تحت فشار قرار میدهد، و تداوم آن موجب وقوع اضطراب میشود. اضطراب حالتی ناخوشایند از احساسات است که علیرغم ازبینرفتن عامل استرس همچنان با شما میماند. این نکته بسیار مهم است: استرس میتواند موجب وقوع اضطراب شود.
اضطراب بدتر است یا استرس؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت موتور محرکهی اضطراب قطعا استرس است. اما باید توجه داشته باشید: زمانی که اضطراب بهشکلی مزمن و دائمی درمیآید، باید بهطور خاص به درمان آن پرداخت و دیگر بهعنوان نتیجهی استرس به آن نگاه نکرد.
بیشترِ اطرافیان با دیدن مشکلات اضطراب و… در افراد سریعا نسخهی سفر و مهمانی و گردش و… میپیچند. این اشتباه است. اضطراب مزمن و اساسی با این راهکارهای موقتی درمان نمیشود. وقتی استرس داریم، میدانیم که علت تشویش و ناراحتیمان چیست، اما در اضطراب آگاهی نسبتبه علت این مشکل کم میشود و واکنش ناشی از آن، خود به مشکل اصلی بدل میگردد.
3. اضطراب و نگرانیهای بیمورد
بیشترِ نشانههای استرس و اضطراب مشابه هم هستند: ازدسترفتن تمرکز، کجخلقی، اختلال در خواب و مشکلات معده. اما چیزی که میان این دو تمایز ایجاد میکند، احساس پیوستهی نگرانی و وحشت ناشی از اضطراب است. تمام مشکلات مرتبط با اضطراب یک اشتراک دارند: نگرانی و ترسی مداوم در شرایطی که تهدیدی وجود ندارد، مثلا: «اگر به این زودیها شغلی پیدا نکنم، کرایهخانهام را نمیتوانم پرداخت کنم» یا «اگر رئیس در دلش از من متنفر باشد و قصد اخراجم را داشته باشد، چه کنم؟ دوباره بعد از اخراج برای پول کرایهخانه لنگ می مانم و بدبخت میشوم و… ». درواقع تمام این نگرانیها از مسائلی است که هنوز بهوقوع نپیوستهاند. سؤال این است که چرا باید برای هیچوپوچ خود را ناراحت کنیم و درحالیکه هنوز اتفاقی نیفتاده است، کاسهی چهکنم چهکنم بهدست بگیریم؟
درمان اضطراب و استرس چگونه است؟
برای درمان اضطراب و استرس حتما باید آنها را از هم تشخیص بدهید. درمان این دو مشکل بهکلی با هم تفاوت دارد و شناخت هریک در این زمینه به بازگشت سلامت روح و روان شما کمک زیادی خواهد کرد.
4. حملات پانیک؛ نشانهای از اضطراب
همانطور که بیشتر مردم تفاوت میان اضطراب و استرس را نمیدانند، این روزها از عبارت «حملهی پانیک» نیز بهاشتباه استفاده میکنند. درواقع هر نوع شوک و وحشت ناگهانی بهمعنای پانیک نیست. حملهی پانیک، بهمعنای هجوم ناگهانی نگرانی و ترس بسیار شدید است.
علائم حملات پانیک معمولا بهشکل عرقکردن، لرزش، افزایش ضربان قلب، حالت تهوع، درد در قفسهی سینه، احساس خفگی، سردی و بیحسی در دستها و صورت نمود مییابد. حملات پانیک عموما ناگهانی رخ میدهند و معمولا بین 10 تا 20 دقیقه بهطول میانجامند. برخی نشانههای بیرونی آن در حدود 1 ساعت نیز ممکن است طول بکشند.
بیشترِ افراد پس از پشتسرگذاشتن این حملات برای اولینبار، به اورژانس مراجعه میکنند و این حالات را به حساب مشکلات جسمی شدیدی چون حملهی قلبی و… میگذارند. پس همانطور که می بینید، حملات پانیک بسیار جدیتر از شوک و ناراحتیهای کوچکی هستند که مثلا امروز سر کار تجربه کردهاید. حملات پانیک نتیجهی اضطراب مزمناند و باید تفاوت آنها را با مفهوم عام آن بهخوبی دانست.
با حملات پانیک چه باید کرد؟
اگر تاکنون حملات پانیک را از سر گذرانده باشید، باید بدانید که این نشانهای از اضطراب است و باید برای درمان و رفع آن کمک تخصصی دریافت کنید. برای حل این مشکل نمیتوانید بهتنهایی اقدام کنید. از کسی کمک بگیرید که به او اعتماد دارید. با او صحبت کنید. این کار باعث میشود احساس بهتری پیدا کنید. برای رفع مشکلات روحی و روانی باید قاطعانه تصمیم بگیرید، آستینها را بالا بزنید و با تکیه بر نیرویی قوی از درون، درصدد رفع آن برآیید. دوری و اجتناب دائم از استرسها و اضطرابها در این کرهی خاکی غیرممکن است، اما شما مخلوقی توانا هستید که با اعتمادبهنفس و اراده قطعا و حتما میتوانید دردها و مشکلات را بهزانو دربیاورید.
برگرفته از: bustle