به گزارش خبرنگار
گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سیزده بدر، ماجرای بدرقه نوروز است، خانواده های ایرانی طبق یک رسم دیرینه دور هم جمع می شوند و تمامی اعضای خانواده که شب و روزهایشان را در کنار هم سپری می کنند، از روز سیزده بدر خاطرات شیرین فراوانی دارند.
در این میان آسیب های اجتماعی در رأس همه موارد، بنیان خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد. این دور همی ها برای افراد بهبود یافته ای که بدلیل عواقب خسارات مصرف مواد مخدر از خانواده طرد شده اند، با بودن در کنار سایر همدردانشان لذت بخش تر می شود. «سیزده بدر» همانند خیلی از مناسبت های دیگر برای بهبود یافتگان اعتیاد، فصل ساختن خاطره هایی است که در دوران مصرف از آن محروم بودند.
* ردّ زندگی در خنده های سیزده بدربساط جوجه کباب به پا شده و سینی ها پر از آجیل و شیرینی و میوه در میان جمع می چرخد. یکی از میهمانان به کودکان مادران بهبود یافته بادکنک های رنگارنگ و شکلات های دوست داشتنی هدیه می دهد. صدای خنده و شادی زنان و مادران بهبود یافته از اعتیاد و کارتن خوابی با هیاهوی گنجشکان بازیگوش در فضایی میپیچد که قرار است به زودی سرپناه کودکان آسیب دیده این سرزمین باشد.
ردّ زندگی را می توان در پس لبخند زنان و مادرانی دید که با روزگار خماری و خمودگی وداع کرده و بازگشت خود به زندگی را در آغوش بهار به نظاره نشسته اند. فصل پاکی و بهبودی برای این افراد، فصل رویش خاطره هایی است که به دلیل مصرف مواد مخدر تا پیش از این هیچ گونه خاطره شیرینی از سال های قبل ندارند حالا اما بواسطه پاکی و بهبودی خود جان تازه ای گرفته و همزمان با بهار تازه، شوق رهایی را تجربه می کنند.
* با برخاستن از مرداب اعتیاد، در بهار امسال، دوباره بودنم شیرین تر شد
همه چیزم را در جهنم اعتیاد سوزانده و آسیب های جدی به سلامتی ام زده بودم.
پریسا یکی از زنان بهبود یافته گفت: بیش از 20 سال معتاد بودم و هر گونه موادی که فکرش را بکنید مصرف کردم، در عوض چیزی از لذت های دورهمی های خانوادگی را درک نکرده و این حسرت همواره مرا آزار می داد.
وی ادامه داد: حدود 2 سال است که اعتیاد خود را ترک کرده و به لطف خدا و یاری یاوران این موسسه، امروز من هم صاحب خاطرات شیرینی هستم. خاطراتی که برای رقم خوردنشان از مرداب اعتیاد برخاستم و برای دوباره بودنم، خیلی تلاش کردم.
یکی از میهمانان حاضر کمی آجیل به پریسا تعارف می کند و او با ذوق و شوق تمام به دندان هایش اشاره می کند و می گوید: گذاشتن دندان در روزهای پایانی اسفند ماه سال گذشته، بهار امسال را برای منی که همه چیزم را در جهنم اعتیاد سوزانده و آسیب های جدی به سلامتی ام وارد کرده بودم، خواستنی تر کرده است.
پریسا از تفاوت نوروز بدون مواد مخدر با روزهایی که جز درد و خماری بی سرانجام چیزی برایش نداشته اینطور ادامه می دهد: از نوروز و سیزده بدر و به طور کلی از سایر مناسبت هایی که همه خانوادهها به بهانه های مختلف دور هم جمع می شوند، در دوران قبل از بهبودی هیچ خاطره ای ندارم، هر چه بود در آتش جانسوز اعتیاد خلاصه می شد که بین من و فرزندانم و همچنین میان من و پدر و مادرم فاصله انداخته بود، حال امروزم را که با دیگر همدردانم برای سیزده بدر به تفریح آمده ایم با هیچ چیزی در دنیا عوض نخواهم کرد.
پریسا همچنان می خندد و به آینده ای روشن امیدوار است، چشم هایش از شوق این امید برق می زند و تنها آرزویش دیدن دوباره فرزندانش است.
*اعتماد به بهبود یافته ها، اعتماد به زندگیصدای شادی و خنده های کودکان مادران بهبود یافته که در جمعی ساده و صمیمی به بازی مشغول هستند، طراوت بهار را در اینجا صد چندان کرده است.
حضور در کنار با احساس ترین زنان این سرزمین که خیلی ها به بازگشت دوباره آن ها به زندگی اعتماد ندارند.
بسیاری از این زنان و مادران بهبود یافته هم اکنون به پرورش گل و گیاه مشغول شده و حس ناب زن بودن را در رویاندن شکوفه های ایمان تجربه می کنند.